هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بحرانی که تن رهبری را لرزاند!!
❌ ایران، زیر خط بقاء!!
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به بهانه ۲۱ تیر، روز جهانی #جمعیت
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
45.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
5⃣شب پنجم محرم🏴
#محرم
شب پنجم محرم منسوب به حضرت عبدالله ابن حسن(علیه السلام)
بی سپر آمد و دستش سپر جانان کرد
بی رجز آمد و ذکر عمویش طوفان کرد
بی کفن بود ولی خون تنش شد کفنش
از حرم آمدنش لرزه به لشگر انداخت
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
#حدیث_روز
🖤 امام علی(ع):
▫️ﺍﺯ ﺩﻭﺭﻭﻳﻰ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺵ، ﻛﻪ ﺩﻭﺭﻭ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﺑﺮﻭﻳﻰ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
📚 ﻏﺮﺭ ﺍﻟﺤﻜﻢ ح 2694
#آفتاب_پرست_نباشیم...
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
هدایت شده از کاروان حج مبین اردکان
🔘 ثبت نام کربلا پیاده روی اربعین
زمان ثبتنام اربعین اعلام شد:
ثبتنام از متقاضیان سفر اربعین از ساعت ۱۰ صبح روز یکشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳ در سامانه سماح به نشانی samah.haj.ir
آغاز شده است.
برای شرکت در پیادهرویاربعین در سامانه «سماح» ثبتنام قطعی انجام دهید.
┈•✾🔸🕋🔸✾•┈
عضو شوید:
🕋 کانال کاروان حج مبین اردکان در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/1781465093Cf240f481ad
لینک مستقیم:
https://eitaa.com/haj34026
مسجد امام رضا(ع) دیلم
#روایت_انسان #قسمت_شصت_پنجم🎬: کشتی نجات آماده شد و حالا همه مومنین که در کنار نوح مانده بودند، منت
#روایت_انسان
#داستان_واقعی
#قسمت_شصت_ششم🎬:
گویی قیامت کبری برپا شده بود، از زمین بر آسمان و از آسمان بر زمین رودهای خروشان آب با شدت هرچه تمام جاری شده بود و مردمی که بیرون از کشتی نجات بودند هراسان و سراسیمه برای اینکه جای امنی پیدا کنند به این سو و آن سو می دویدند، بین آن مردم زن و مرد و پیر و جوان بودند اما نشانی از کودکان نبود، چرا که با عدالت خدا سازگار نبود کودکانی را که نمی توانند خوب از بد تشخیص دهند را عذاب نماید و اراده خداوند بران تعلق گرفته بود که از چهل سال قبلا از شروع طوفان دیگر هیچ زنی باردار نشد و هیچ کودکی پا به کره خاکی ننهاد و کوچکترین و کم سن و سال ترین مردم آن زمان بیش از چهل سال عمر داشتند.
حضرت نوح قبل از سوار شدن بر کشتی، به امر خدا به کوهی در بکه که پیکر حضرت آدم در آنجا دفن بود رفت و تابوت حضرت ادم را از دل زمین بیرون آورد و سوار بر کشتی نمود، او مأموریت یافته بود که بعد از پایان طوفان پیکر حضرت ادم را در جایی که خداوند امر می کند، دفن نماید.
زمان، زمان عذابی دردناک بود و در این بحبوحهٔ عذاب، باز هم مهر خداوند جوشیدن گرفت و نوح از بالای عرشهٔ کشتی رو به کسانی که هنوز در بین آب ها دست و پا میزدند و به دنبال کوه و تپه ای برای در امان ماندن از آبهای خروشان بودند، نمود و فرمود: ای مردم، تا زنده اید و هنوز فرصت دارید به خداوند یگانه ایمان آورید و به کشتی نجات وارد شوید که هر کس در این کشتی جای گیرد، از عذاب خداوند و این طوفان سهمگین در امان خواهد بود، اما مردم کافر که یک عمر سرکشی کرده بودند گوش شنوایی برای شنیدن حرف حق نداشتند.
این زمان بود که چشم نوح به پسرش افتاد که در حال دویدن بود و می خواست به کوه بزرگی پناه ببرد تا از
طوفان در امان باشد. این در حالی بود که همگان شاهد نزول اتفاقات کاملا غیر عادی بودند اما باز هم حاضر
نبودند به اله نوح پناهنده شوند و می خواستند به الهه های دیگر پناه ببرند و ریشه این مساله لج بازی و تکبر
درونی آن ها بود.
حضرت نوح فرزندش را صدا زد و فرمود: ای کنعان! بیا تو هم چون سام و دیگر برادرانت بر کشتی نجات سوار شو تا جان سالم به در ببری و با ما باش و با گروه کافران مباش.
فرزند نوح به او پاسخ داد که من می خواهم به کوه پناهنده شوم و به خدای تو پناه نمی آورم.
حضرت نوح با تاسفی در کلامش در
پاسخ به او فرمود: امروز هیچ کس از عذاب خدا در امان نیست مگر کسانی که سوار بر کشتی شوند.
آن انسان های کافر، همگی
می دانستند که کشتی، نماد نجات و موضوع و ابزار نجات است اما نمی خواستند توسط خدای نوح نجات بیابند.
در همان حالتی که نوح با فرزندش صحبت می کرد ناگهان موجی از آب رسید و پسر نوح را در برگرفت و پسر نوح همراه با موج به اعماق آب فرو رفت و طعم مرگ را چشید.
نوح اندوهگین شد و رو به درگاه خداوند عرض کرد که: پروردگارا مگر نفرموده بودی که من و اهلم نجات می یابیم؟ فرزند من نیز جزو اهل من بود و تو نیز احکم الحاکمین هستی! علت غرق شدن فرزند من چیست؟
خداوند متعال فرمود: فرزند تو جزو اهل تو نیست! به صرف آن که خون تو در رگ های او جاریست او اهل تو
نمی شود، بلکه اهل یک انسان صالح کسی است که اهل عمل صالح باشد. ای نوح! فرزند تو اهل عمل صالح نبود و اهل تو نمی باشد.
و براستی آن چیزی که عامل اصلی برادری و فرزندی ایمانی است وراثت و ژنتیک نمی باشد و مرز جغرافیایی نمی تواند برادری ایمانی را قید بزند. چه بسا کسانی که در مرزهای دیگری قرار دارند نسبت به نزدیکان مان به ما نزدیکتر باشند و از لحاظ ایمانی با آن ها قرابت بیشتری داشته باشیم.
و در آخر خداوند متعال به نوح تشر می زند که من تو را نصیحت می کنم که از جاهلان نباشی.
و نوح هم دیگر اعتراضی نکرد و خاموش شد،حال همه جا را داشت آب فرا میگرفت و ابلیس که خوب میدانست هر کس در کشتی نباشد محکوم به فناست، به نحوی وارد کشتی شد و در طبقه حیوانات پشت سر حیوانات خودش را پنهان نمود تا نابود نشود چرا که اراده خداوند بر ان قرار گرفته بود که تمام موجودات روی زمین که به کشتی پناه نیاورده بودند، از بین بروند.
حالا طوفان در حال شدت گرفتن بود و موج هایی که هرکدام شان به اندازه کوه بزرگی بود به سوی کشتی می
آمدند اما این کشتی در پناه حصن حصین کلمات الهی بود و هیچ آسیبی نمی دید.
از آن روز تا به حال کشتی نماد نجات است و به همین خاطر در بسیاری از روایات، پیامبر اکرم اهل بیت خودش را به کشتی نوح تشبیه کرده است و فرمود: مثل اهل بیت من در میان شما همانند کشتی نوح است. هیچ کوهی بلندتر و هیچ حصنی محکم تر و امن تر از اهل بیت وجود ندارد.
مسجد امام رضا(ع) دیلم
#روایت_انسان #داستان_واقعی #قسمت_شصت_ششم🎬: گویی قیامت کبری برپا شده بود، از زمین بر آسمان و از آس
کسی که می خواهد از هر عذاب و بلایی ایمن باشد باید وارد این کشتی و
این حصن محکم بشود. و اصلا سرّ اصلی نجات دهندگی کشتی نوح نیز همین کلمات الهی بودند.
و مقدر شده بود این کشتی روزهای طولانی در امواج سهمگین بالا و پایین برود و هر روز اتفاقی تازه برای آن بیافتد.
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
مسجد امام رضا(ع) دیلم
کسی که می خواهد از هر عذاب و بلایی ایمن باشد باید وارد این کشتی و این حصن محکم بشود. و اصلا سرّ اصل
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_شصت_هفتم🎬:
از زمین و آسمان نهرهای آب با شدت و همراه با طوفانی شدید روان بود و کشتی نجات نوح، همان که در پناه حصن حصین خداوند که چیزی جز همان کلمات مقدسی که باعث پذیرش توبه حضرت آدم نبود، در حرکت بود، حالا هر آنکس که اهل نجات بود در این کشتی عظیم سوار شده بود.
این کشتی بیش از ششصد متر طول و چهارصد متر عرض و چهل متر ارتفاع داشت، کشتی بزرگی که به مثابه شهر زندگان روی زمین بود و با توسل به کلمات مقدس و ذکر«بسم الله مجراها و مرساها» ی حضرت نوح حرکت می کرد و جهت آن مشخص می شد.
در حدیث است که بیش از چهل روز درهای آسمان و چشمه های جوشان زمین باریدن گرفته بود، بیش از چهل روز خورشید و ماه پوشیده شده بود و جز ظلمت و تاریکی چیزی قابل مشاهده نبود، حضرت نوح دو دانهٔ درخشان و نورانی همراه داشت که یکی به نشانه خورشید و یکی به نشانه ماه بود و از روی نور این دو دانه اوقات شب و روز و وقت نماز را مشخص می کرد.
کشتی با سرعت در تاریکی در میان موج های سهمگین به پیش می رفت، گاهی با موجی کج میشد و دوباره با ذکر کلمات مقدس تعادلش را به دست می آورد، چهل روز تاریکی و بارش رودهای خروشان از آسمان و زمین باعث شده بود که گروه نجات یافته در کشتی مدام در اضطرار باشند و یکسره ذکر خدا را بر لب داشته باشند گویی این اضطرار و توسل به حصن حصین می بایست باشد تا در حافظه بشریت باقی مانده در روی زمین، حک شود که قدرت مطلق فقط و فقط از آن خداوند است و نجات هم در سایه توسل به انوار الهی که کسی جز پنج نور مقدس نبودند صورت می گرفت.
آنقدر آب از آسمان باریده و از زمین جوشیده بود که تمام سطح زمین، حتی کوه های مرتفع و سربه فلک کشیده زیر عمق عظیمی ازآب فرو رفته بودند و کشتی نجات به آسمان رسیده بود و در این هنگام بود که ابلیس هم با ترفندی وارد کشتی شد و در پشت حیوانات پناه گرفت تا زنده بماند، یعنی هیچ نوع موجودی به جز برخی آبزیان، در روی زمین زنده نمی ماند حتی ابلیس که از اجنه بود.
کشتی پیش میرفت تا اینکه به بکه رسید و مردم همگان دیدند زمین مملو از آبهای طغیان گر بود به جز نقطه ای از زمین که آن را«بیت عتیق» یا همان کعبه می نامیدند، آب از چندین متر مانده به کعبه موج میشد به جهت مخالف کعبه بر میگشت و دور تا دور خانه خدا خالی از آب بود و این معجزه ای بود تا منزلت خانه خدا به چشم همگان کشیده شود، کشتی نوح چندین بار خانه کعبه را طواف کرد، گویی این مناسک باید همیشه و هر زمان انجام شود و ما فراموش نکنیم که جز گرد خانه خدا گرد هیچ اله و بتی دیگر نگردیم.
کشتی نجات، کعبه را طواف نمود و سپس دوباره در بین موج ها گم شد و به راهی که خداوند اراده کرده بود به پیش می رفت تا مومنین الفبای ایمان را به ترتیبی که خداوند می خواست به چشم ببینند.
ادامه دارد...
📝به قلم: ط_حسینی
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
📌اطلاعیه فوری برای موکب ها و ایستگاه های صلواتی اردکان
🔸صوت موکب ها ساعت ۲۳:۳۰ خاموش شود.
🔹ضمن تشکر از همه موکب داران و خادمان ایستگاه های صلواتی بخصوص جوانان و نوجوان عزیز که باعث رونق ایام عزاداری سیدالشهداء علیه السلام هستند، نظر به لزوم رعایت حال مردم، کلیه موکب ها و ایستگاه های صلواتی سیستم صوتی و پخش نواهای عزاداری خود را ساعت ۲۳:۳۰ قطع نمایند.
🔸قطعا رعایت حق الناس و توجه به آرامش دوستان سیدالشهداء مورد عنایت و خواست خود حضرت می باشد.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
💠کانال اطلاع رسانی اداره تبلیغات اسلامی اردکان
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تست_هوش
میتونی شماره توپ قرمز رو درست حدس بزنی؟
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
#روز_شمار_کربلا
🏴وقـایـع روز پنجم مـحــــرم سال 61هجری🚩
در این روز عبیدالله بن زیاد، شخصی بنام شبث بن ربعی را به همراه یك هزار نفر به طرف كربلا فرستاد.
شبث بن ربعی در آن روز خود را به بيماری زده بود و قصد داشت كه ابن زياد او را از رفتن به كربلا معاف كند.
ولی عبيدالله بن زياد برای او پيغام فرستاد كه
مبادا از كسانی باشی كه خداوند در قرآن فرموده است چون به مؤمنین رسند گويند از ايمان آورندگانيم و هنگامی که به نزد ياران خود كه همان شیطاناند میروند، اظهار دارند ما با شمائیم
و به او خاطر نشان ساخت كه اگر بر فرمان ما گردن مینهی و در اطاعت مایی،
در نزد ما بايد حاضر شوی.
عبیدالله بن زیاد در این روز دستور داد
تا شخصی بنام زجر بن قیس بر سر راه كربلا بایستد و هر كسی را كه قصد یاری امام حسین علیهالسلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیهالسلام ملحق شود، به قتل برساند
همراهان این مرد 500 نفر بودند.
در این روز با توجه به تمام محدودیتهایی كه برای نپیوستن كسی به سپاه امام حسین علیهالسلام صورت گرفت،
مردی به نام عامر بن ابی سلامه خود را به امام علیهالسلام رساند و سرانجام در كربلا در روز عاشورا به شهادت رسید.
✍ منابع:
مقتل الحسین (مقرم) صفحه ۱۹۹
در کربلا چه گذشت
اثر مرحوم شیخ عباس قمی
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ جالب #حجت_السلام_راجی
در ۵ثانیه به شبهه خانمی که #کشف_حجاب کرده بود
🔻 به مناسبت هفته عفاف و #حجاب
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
6⃣شب ششم محرم🏴
#محرم
#احلی من العسل
شب ششم محرم منسوب به نوجوان دشت کربلا حضرت قاسم ابن الحسن(علیه السلام)
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست
مست مدام شیشه می در بغل شکست
یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست
فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
May 11
هدایت شده از گاهی از هر دری🌱
دعوت نامه 🌱🌱🌱
سلام اوقات خوش 🌹🌹😊
بنده حمیدرضا مقیمی اردکانی هستم؛ بیشتر دغدغه مباحث فلسفی و اعتقادی دارم؛ اما امید دارم کانالم کشکولی از مطالب مفید باشه؛ از شما دعوت میکنم عضو کانال بشید و بنده رو از نظراتتون مطلع کنید.
در زمینه اعتقادی هم اگر سوال یا مطلبی داشتید، بنده در خدمتم.
#مقیمی_اردکانی
https://eitaa.com/moqimiardakani
#حدیث_روز
🖤 امام حسين عليهالسلام:
▫️هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و سخن سودمند نيز هرگز مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد.
📚 بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۲۷، ح۱۰
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
6⃣روز ششم محرم🏴
#محرم
#احلی من العسل
شب ششم محرم منسوب به نوجوان دشت کربلا حضرت قاسم ابن الحسن(علیه السلام)
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست
مست مدام شیشه می در بغل شکست
یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست
فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
مستند پارک ملی سیاه کوه اردکان
📆 جمعه ۲۲ تیر ۱۴۰۳
🕰 ساعت ۲۲
📺 شبکه مستند
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
مسجد امام رضا(ع) دیلم
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_شصت_هفتم🎬: از زمین و آسمان نهرهای آب با شدت و همراه با طوفانی شد
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_شصت_هشتم🎬:
از زمین و آسمان آب می جوشید و گویی این جوشش را پایانی نبود، زمین و آسمان تار شده بود و کور سو نوری یافت نمی شد، ناگهان در این هنگامه کشتی در دام گردابی سهمگین افتاد، انگار آبها بی قرارشده بودند و بی قرارتر از همیشه به بدنه کشتی می خوردند و این امواج ترس و وحشتی شدید را در دل ساکنان کشتی انداخته بود، گویی آبها نوید قیامت را میدادند، مردم به این سو و آن سو میدویدند و از ته قلب خدا را به یاری می طلبیدند اما آبها آرام نمی گرفتند و شاید می خواستند عمق بغضشان را به چشم بنی بشر بکشند.
مردم هراسان به دور نوح جمع شدند و دست به دامان نوح انداختند و یکی از میان جمع با ترسی در صدایش فریاد برآورد: ای نبی خدا! این زمان آبها را چه شده؟! چرا چنین طغیان کرده اند؟! شما را به خدا قسم، دوباره آن رمز و راز مقدس را بر زبان جاری کنید، تا کشتی آرام گیرد.
نوح به روی عرشه کشتی آمد و با زبان سریانی به خدا عرضه داشت: یارحمان اتقن(ای خدا! رحم کن)
در این هنگام به اذن خدا، جبرئیل با لباس مشکی عزا بر روی عرشه کشتی فرود آمد و فرمود: ای پیامبر خدا! می دانید چرا آبها چنین در اضطرابند؟! براستی شما در بالای سرزمینی قرار دارید که «کربلا» نام دارد، در این مکان طوفانی عظیم تر از طوفان تو به پا خواهد شد و فرزند رسول خدا را تشنه لب می کشند و به جای آب، خون خداست که در این سرزمین می جوشد.
نوح که قبلا در زمان ساخت کشتی از این واقعه با خبر شده بود، بر سر و سینه زنان در حالیکه باران اشک چشمانش به شدت هر چه تمام باریدن گرفته بود رو به مؤمنین کرد و فرمود: ای قوم نجات یافته من! آیا می دانید چرا در این زمان و این مکان آبها بی قرارند؟! گویی می خواهند ما را از واقعه ای بزرگ خبر دار کنند
مردم همه سراپا گوش شده بودند تا بدانند دلیل این تلاطم چیست و نوح اینچنین ادامه داد: نام سرزمینی که بر فراز آن قرار داریم نینواست و آنجا را کربلا می خوانند، بدانید که آخرین پیامبران ، همو که خود و اهلش همان کلمات مقدسی هستند که در همه حال باعث نجات بنی بشرند، محمدبن عبدالله است از نسل او دوازده نور مقدس به وجود می آید که هادیان و امامان تمام بشریتند و اما مردم آن زمانه هم گاهی بی وفا می شوند و اهل عذاب...
نواده محمد که نامش حسین است را در همین سرزمین، درحالیکه از وطنش دور است و کنار دو نهر آب در حالیکه تشنه لب است او را می کشند و به همین قناعت نمی کنند و این نور مقدس قبل از شهادتش، کشته شدن تک تک یاران و فرزندان و اهلش را به چشم خویش می بیند، او باید بدن ارباً اربای فرزند جوانش را بر روی دست خویشتن ببیند، او باید با دست مبارک تیر از چشم برادر نازنینش در آورد او دستان بریده علمدار سپاهش را به دور از تن او می بیند، او صدای العطش طفلانش را باید بشنود و برای جرعه ای آب، کودک شش ماهه اش را در جلوی سپاه دشمن به روی دست بالا می آورد و دشمن سنگدل به جای آب، تیر سه شعبه به گلوی فرزند شیره خواره حسین می زند، نوح روضه حسین و یارانش را می خواند و مومنین بر سر و سینه زنان برای نواده رسول آخرین عزاداری می کردند.
نوح گفت و گفت و گفت و رسید به آنجا که فرمود: ای مردم بدانید که نواده رسول خاتم، همان که پنجمین کلمه از کلمات مقدس است را در حالیکه زنده است از قفا سر می برند، او زنده زنده ذبح می شود...
نوح به اینجای روضه که رسید گویی زمین و آسمان تاب شنیدن این مصیبت، از کف داده بود، امواج متلاطم تر از قبل نمود می کرد و مردم بی توجه به موج های سهمگین، بر حسین اشک میریختند و ناگهان صدایی از جمع بلند شد: بس است یا نبی خدا! ما را طاقت شنیدن نیست...ما که سنگ و چوب خوردن شما را دیدیم....ما که بیهوشی و خون پاک شما را که از بدنتان جاری شده بود دیدیم، گمان نمی کردیم مصیبتی بالاتر از این باشد و اینک تاب شنیدن اینهمه مصیبت و روضه را نداریم...خدا به داد دل مادر حسین برسد خدا به داد دل اهل بیت حسین برسد خدا به داد دل زینب برسد که از بالای آن تل باید دست و پا زدن امامش، عشقش ، برادرش و تمام هستی اش را ببیند.
روضه جان گرفته بود و حالا نه تنها نوح روضه می خواند بلکه هر کدام از مومنین برای خود روضه خوان شده بودند، صدای« یاحسین» از عرشه کشتی به آسمان بلند بود و در این هنگام گرداب آرام گرفت و آب از تلاطم افتاد.
حالا تمام اهل کشتی می دانستند که کل اتفاقات این عالم، توسط همان پنج نور مقدس رقم می خورد، درست است که این کشتی، کشتی نجات است اما همگان می دانند که علت نجاتشان چیزی جز محمد و آل محمد نمی باشد.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
مسجد امام رضا(ع) دیلم
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_شصت_هشتم🎬: از زمین و آسمان آب می جوشید و گویی این جوشش را پایانی
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_شصت_نهم🎬:
باز هم رودهای خروشان از زمین و آسمان می جوشید، الان همه جای سطح زمین را آب گرفته بود و دیگر هیچ جنبنده و حتی گیاه و درختی در روی زمین نبود، هر چه بود همه آب بود و آب و کوه های سر به فلک کشیده در زیر انبوهی از آب پنهان شده بود و سطح آب به آسمان رسیده بود.
پس از چهل روز انگار اراده خداوند بر این تعلق گرفته بود که طوفان پایان یابد، پس باران قطع شد و اشعه های خورشید پس از چهل روز ظلمت و تاریکی نمایان شد و از طرف پروردگار به زمین فرمان داده شد که آب های خودش را فرو ببرد و هر آنچه که از دل زمین بیرون زده است، باز فرو خورد و در لایه های زیرین زمین انباشته گردد و به آسمان دستور داده شد که از باریدن متوقف شود.
هنگامی که زمین آب های جوشیده شده توسط خودش را فرو برد، آب هایی که از آسمان نازل شده بود بر روی زمین باقی ماند و از آنجائیکه امکان بازگشت این حجم از آب یکباره به آسمان موجود نبود، پس این آبها به امر خداوند دریاهای زیادی را بر روی زمین به وجود آوردند.
حال که هوا صاف و آفتابی شده بود و خبری از امواج و طوفان دهشتناک نبود، این سفینه نجات باید جایی فرود می آمد، پس کشتی نوح بر روی کوه جودی فرود آمد اما به هنگام فرود آمدن ضربه شدیدی به کشتی وارد شد این ضربه که ناگهانی و بی خبر بر بدنه کشتی وارد شد، دوباره هول و هراسی در دل ساکنان کشتی انداخت و
موجب ترس نجات یافتگان از عذاب خداوند، شد.
در این هنگام حضرت نوح باز هم به عرشه کشتی رفت و با زبان سریانی عرض کرد: بارد قنی (خدایا رحم کن) و سپس رویش را به آسمان نمود و دستانش را به درگاه خداوند بالا برد و بازهم رموز عشق را تکرار کرد و به کلمات الهی متوسل شد تا از این خطر نیز نجات یابند.
در این هنگام از طرف خداوند به نوح نبی ندا داده شد: ای نوح! شما و اهالی کشتی نجات با سلامتی و با برکاتی که از طرف خداوند بر تو و فرزندان و کسانی که همراهت هستند نازل می شود پیاده و از کشتی خارج شوید.
با نزول این امر، مردم که تازه متوجه موضوع شده بودند با رویی گشاده و صورتی خندان از کشتی پیاده شدند و این پیاده شدن
شروع دوباره زندگی بر روی زمین بود.
کشتی نوح در منطقه بین النهرین فرود آمد و حیات برای دومین بار در روی کرهٔ خاکی از نقطه صفر آغاز شد.....
ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه همرنگ جماعت باش
هیأت شیخداد یزد
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•