فرقے نمے ڪند چھ برایم نوشتھ دوست
گیرم ڪھ ناسزاست ولے دست خط اوست
#فاضل_نظرے
@mashaar🌱
در شبِ عشق ، که عشاق به هم آمیزند
من کنارِ غم ِ تو ، خیره به تصویر ِ تو ام
#هادی_جعفری
@mashaar🌱
خیالت داند و چشم من و غم
که هرشب در چه کارم با دل خویش ...
#امیرخسرودهلوی
@mashaar🌱
زندگی از من صبوری بی تفاوت ساخته
لامروت بارکوهی بردلم انداخته
دیده بین رنگها رنگ جهانم سادگیست
با قلم موی سیاهی برجهانم تاخته
حال من مثل همان سلطان مدهوشیست که
در زمان مستی خود کشورش را باخته
از عبور حادثه انقدر پیر و ساکتم
تازگیها هرکسی دیده مرا نشناخته
بر مصیبت صبرکردن از مسلمانی ماست
ورنه باکی نیست از شمشیرهای آخته
#مهدیه_ابراهیم
@mashaar🌱
یک شب ای شمعِ بتان، در کُنج تاریک من آی
تا ببینی حالِ تنهاماندگان چون میرود ...
#امیرشاهی_سبزواری
@mashaar🌱
سایهای از خویش بر دیوار پیدا کردهام
فصل تنهایی سرآمد یار پیدا کردهام...
#حسین_دهلوی
@mashaar🌱
همچو زلفش از پریشان خاطریها دادهام
دل به سودا، سر به زانو، رُخ به آتش، تن به تاب...
#قصاب_کاشانی
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
طمعِ وصل تو میدارم و اندیشهی هجر دیگر از هر چه جهانم نه امیدست و نه بیم #سعــــدی @mashaar🌱
زِ شب های دگر دارم تبِ غم بیشتر امشب...
#وحشی_بافقی
@mashaar🌱
ديده رخسار تو را ديده و دل خواسته است
حق گواه است در اين حادثه ما بی گُنهيم
#ادیب_هنرمند
@mashaar🌱
اگرچه عاشقان در عشق از من ایده میگیرند
ولی چشمان تو راحت مرا نادیده میگیرند…
#سید_تقی_سیدی
@mashaar🌱