هوای گریه در این ایستگاه سنگین است،
سکوتِ سرد تو و بغضِ راه سنگین است!
تو خیره میشوی اما مرا نمیبینی...
نگاه میکنی و این نگاه سنگین است!
غرور له شدهام را چرا نمیفهمی!
برای من که زنم، گریه گاه سنگین است!
برای من که نمیبخشیام نمیدانی...
چقدر پاسخ این اشتباه سنگین است!
قبول... قلب تو را من شکستهام اما،
قبول کن که قبولِ گناه سنگین است!
به روی شانهی من، کوهِ غصه گاهی هیچ
و گاه بار غمی قدرِ کاه سنگین است...!
نبودن تو، غم من، هجوم دلتنگی
چقدر خلوت این ایستگاه سنگین است...!
#سیدهتکتمحسینی
@mashaar🌱
سرنوشت من و تو قاعده را ریخت به هم
کوه شاید که به کوهی برسد، ما هرگز...!
#سیدامینطباطبایی
@mashaar🌱
سالیـانـیست که مَـن سَـنــگِ صَـبــورِ خودَمَـم
این چه خوبست که مَن پُشت و پَناهی دارَم!
#محسنکاویانی
@mashaar🌱
ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
فکری بکن برای من و آتش دلم
#یاایهاالعزیز
@mashaar🌱
نيمهى پُر منم و نيمهى خالى هم تو
خالى و پُر همگى قصهى ليوانِ تو بود...
#ناصرپروانی
@mashaar🌱
بعد آن شب، بعد آن شب، بعد آن شب، بعد از ان...
دست هایم در نبودت میکند تب! بعد از آن...
لب به دندان میکشم از شرم و هی میخندم و...
چون که لب را با لبانت، داغیِ لب... بعد از آن...
هر زمان میبینمت قلبم میان سینه ام
میشود هی تاپ و تاپش نا مرتب... بعد از آن
دوست دارم باشی و لیوان چای و شعر نو
تا بچسپد بوسه ی شعر مودب... بعد از آن...
یا که باید دست هایت طی کند این پیرهن
بعد آن شب، بعد آن شب، بعد آن شب، بعد از آن...
#کوثرسخیزاده
@mashaar🌱
این سَبزه که امروز...تماشاگه ماست...
تا سَبزهٔ خاک ما...تماشاگه کیست...
#خیامنیشابوری
@mashaar🌱
سیزده آمد و مردم همه در دامن دشت
من که از عشق تو عمریست به صحرا زدهام
#فرهادشریفی
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
سیزده آمد و مردم همه در دامن دشت من که از عشق تو عمریست به صحرا زدهام #فرهادشریفی @mashaar🌱
سیزده روز از این سال گذشت است ولے
چشم من منتظـر فصـل بهـار است هنـوز
#هاتفمهدےقنبرے
@mashaar🌱