eitaa logo
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
36 ویدیو
4 فایل
🌷 جایی برای احساسی ها... تکه شعر تکه نثر پرده را برداریم، بگذاریم که احساس، هوایی بخورد #سهراب_سپهری 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
تو جوشِ عاقبتِ ما مَزَن که در صفِ محشر کسی سوالی اگر کرد می‌دهیم جوابی @mashaar🌱
میترسم ای رفیق تو هم مثل خاک سرد وقتی مرا به دل بسپاری که مرده ام... @mashaar🌱
مثل من باغچه‌ی خانه هم از دوری تو بس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده است.. @mashaar🌱
به دامنت نرسد دست کَس، که جلوه‌ی ناز تو را به بام فلک برد و نردبان برداشت... @mashaar🌱
آنکه بی‌جرم برنجید و به‌تیغم زد و رفت بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم... @mashaar🌱
کلیدِ خانه ی دل را شکستم بعدِ تو آری شکستم تا بماند تا ابد این خانه در بسته... @mashaar🌱
‌ حال ما را که به هجران تو عادت داریم باور وعده ی دیدار به این روز انداخت.... @mashaar🌱
‏دل پریشان، چشم گریان، طبع ویران، ذوق کور دست تنها مانده‌ام با این یتیمان در بغل @mashaar🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت شیدایی : مصاحبه بدون تعارف با حاج محمود خالقی کسی که شهید حاج قاسم سلیمانی را دفن کرد 😔 @mashaar🌱
لعنت به شبِ شوم تِلو خوردنِ در شعر @mashaar🌱
مرا نیش زبانت مانع از نوش لبانت نیست به نیشی دل نخواهد کند خرس از شهد کندوها ... @mashaar🌱
امشب خودت بگو که کجا عاشقت شوم هر جا تو خواستی ، همانجا قرارمان ... @mashaar🌱
این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق دیگر دلی بــرای سفر رو به راه نیست... @mashaar🌱
نه فقط از تو اگر دل بکنم می میرم سایه ات نیز بیفتد به تنم می میرم @mashaar🌱
شب را به خواب دیدنِ تو روز می‌کنم با روزهایِ تلخِ ندیدن چه می‌کنی....؟ @mashaar🌱
در شب تاریکم و  تنها نشستم  بیقرار خیره ماندم با نگاهم برسرابی پرغبار حسرت چشمان‌عاشق تاابد یک واژه شد انتظار  و  انتظار  و  انتظار  و  انتظار @mashaar🌱
نه شِکوِہ ای نه گلایه، سکوت پشت سکوت شکسته است کَسی شیشه ی غرورم را @mashaar🌱
می بوسمت به نرمی و با ترس، منطقی ست کاری که صید با سر قلاب می کند...!! @mashaar🌱
مرا شکستی و من باز با تو بد نشدم نشد شبیه تو باشم، نشد! بلد نشدم...! @mashaar🌱
ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم پوشیده چه گوییم؟ همینیم که هستیم... @mashaar🌱
پیوست به دیگران و از من ببُرید . . . . @mashaar🌱
هر روز خوابیدم که شب بیدار باشم هرشب نشستم شعر خواندم گریه کردم... @mashaar🌱
گفتم اى دوست! تو هم گاه به يادم بودى؟ گفت من نام تو را نيز نميدانستم @mashaar🌱
می کشد آخر مرا حِسِ بلاتکلیفی ام... هی،به دستت پَس،به پا پیشم مکش،کشتی مرا! @mashaar🌱
دلتنگ غنچه ایم، بگو راه باغ کو؟ خاموش مانده ایم، خدا را چراغ کو؟ کو کوچه ای ز خواب خدا سبزتر، بگو* آن خانه کو، نشانی آن کوچه باغ کو؟ چشم و چراغ خانه ی ما داغ عشق بود چشمی که از چراغ بگیرد سراغ کو؟ دل های خویش را به گواهی گرفته ایم اما در این زمانه خریدار داغ کو؟ شب در رسید و قصه ی ما هم به سر رسید کو خانه ای برای رسیدن، کلاغ کو؟ @mashaar🌱