eitaa logo
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
36 ویدیو
4 فایل
🌷 جایی برای احساسی ها... تکه شعر تکه نثر پرده را برداریم، بگذاریم که احساس، هوایی بخورد #سهراب_سپهری 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق که نامی خوش‌تر از اینت ندانم... @mashaar🌱
سوگندِ او که گفت پریشان و عاشق است باورنکردنی‌ست! ولی ساده‌ایم ما... @mashaar🌱
قسمت این بود سرم بی تو به زانو برسد @mashaar🌱
دلبری با دلبری ، دل‌ از کفم دزدید و رفت هر چه کردم ناله ازدل، سنگدل نشنید و رفت گفتمش ای دلربا ! دلبر ز دل بردن چه سود؟ از ته دل بر من دیوانه دل٬خندید و رفت... @mashaar🌱
آهنگِ درازِ شبِ مهجوریِ عشاق با آن نتوان گفت که بیدار نباشد... @mashaar🌱
من از نگاه کلاغی که رفت فهمیدم که سرنوشت درختان باغمان تبر است.... @mashaar🌱
خندان چو برق رفتی، حیران چو ابر ماندم دیدم که برنگشتی، ناچار گریه کردم... @mashaar🌱
تو را مانند بالش در پریشانی بغل کردم تو را مانند کوهی قبل ویرانی بغل کردم؛ تورا با گریه ای یکریز و طولانی بغل کردم تو را آن جورکه تنها تو میدانی بغل کردم!! @mashaar🌱
تقسیم کار خانه به نفع علی نشد از کار خانه شستن زهرا به او رسید…(:😭 @mashaar🌱
چه جُرم رفت که با ما سخن نمی‌گویی؟ جنایت از طرف ماست یا تو بدخویی؟ @mashaar🌱
‌‌آرام ِدلم جز تو دگر کیست...؟ بگۅ .... @mashaar🌱
‌‏یک دم بیا با عاشقان دستی بچرخان و برو @mashaar🌱
آینه را رخ تو پریخانه می کند... @mashaar🌱
در چشم همه روی لبم خنده نشاندم در حال فرو خوردن بغضی سرطانی @mashaar🌱
لبخند که می‌زنی لبت می‌شکفد ما هم دلمان انار می‌خواهد خب... @mashaar🌱
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی.! @mashaar🌱
آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار @mashaar🌱
تغافل می‌کنی یعنی که دردت را نمی‌دانم! نه می‌دانی، و می‌دانی که می‌دانم که می‌دانی... @mashaar🌱
خَسته‌اَم مِثلِ کَبوتَر که شُده جَلد‌ ؛ وَلی وَقتِ بَرگشت بِبینَد که دِگر بامی نیست ! @mashaar🌱
عریان‌ترم ز شیشه و مطلوب سنگسار این شهر، بی نقاب قبولم نمی‌کند... @mashaar🌱
نیستم بیکار، گاهی دست‌و‌پایی می‌زنم پا به فرق روزگار و دست بر دامان یار @mashaar🌱
مرا نگاه! که چشم از تو بر نمی‌دارم تو را نگاه! که از دیدنم گریزانی من از غم تو غزل می‌سرایم و آن را تو عاشقانه به گوش رقیب می‌خوانی!!! @mashaar🌱
اين من که با هر ضربه ای از پا در آمد تصمیم دارد بعد از اين سرسخت باشد! @mashaar🌱
ستم اینجاست که ما را به دوتا وعده فروخت آنکه ما یار وفادار صدایش کردیم... @mashaar🌱
تن داده ام در این نبرد از پا بیفتم حتی اگر از چشم خیلی ها بیفتم! دیگر نمی‌خواهم برای با تو بودن چون بختکی بر جانِ این دنیا بیفتم! وقتی نمی فهمد کسی گنجشک ها را زخمی بزن بر بال هایم تا بیفتم! تا سرنوشتِ ماه در دستانِ برکه ست هی می پلنگم تا از این بالا بیفتم! ترسی نخواهم داشت از بازیِ تقدیر از اینکه روزی امتحانم را بیفتم... اصلا چه فرقی می کند وقتی نباشی بر روی پاهایم بمانم یا بیفتم؟! @mashaar🌱
میان همهمه‌ی عابران گمش کردم ندیده بودمش ای کاش! گرچه دیدن داشت @mashaar🌱
منم عاشق مرا غم سازگار است ... تو معشوقی ترا با غم چکار است؟! @mashaar🌱
سیلاب به دریا چقدر گرد فروشد ما تازه‌ گناهیم و دعای تو قدیم است @mashaar🌱
لبت را می‌مکی با شیطنت انگار در باران تمشکی سرخ را، نمناکیِ شبنم بغل کرده! @mashaar🌱
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد اما مرا به عمق درونم کشید و رفت @mashaar🌱