eitaa logo
مشعل اندیشه
90 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4 فایل
خدایا نور اندیشه و تفکر و ایمان را بر دلهای ما بتابان
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سید محمد جوزی
☑️ *مرگ اسطوره‌ای و شهادت سنواری* 🔘انسان‌هاسه‌روزدارند «روزی‌که‌می‌آیندوروزی که می‌روند و روزی که مبعوث می‌شوند» خواه درسوی او باشی یانباشی،تنها اسطوره‌ها میتوانند،رفتن خودراچنین معماری کنند 🔘گوئی‌کائنات‌جمع‌شده‌اند تاعظمت این لحظه «شهادت سنواری»رابا همه جزئیات برای فلسطین‌مظلوم‌و جنبشهای ضداشغالگری به ثبت برسانند.اوبا دست وانگشتی قطع شده‌وباتسبیح‌وچفیه وسلاحی ساده،ازدل خرابه‌هاوخاکسترتفتیده غزه وازنزدیک‌ترین‌فاصله با«خصم»ناگهان برخاست وجهان‌غرق‌دردروغ و بهتان‌وفراموشی‌رامبهوت ساخت حالا می‌توان فهمید، چگونه‌غزه‌باهمه«شقاوت ایدئولوژیک وتکنولوژیک نابودگران»یکسال‌است، که ایستاده است 🔘 اسرائيل درمستی قتل سنوار،ازدرک منطق این صحنه اساطیری وآثاررستاخیزی انتشار آن‌عاجزست.اینک، جاودانگی وسنواردر «قیامت‌غزه» پیوند خورده‌اند 🔘جهان به شکوه این عروج‌اعتراف‌خواهدکرد که*ما رأیتُ الّا جمیلاً*
هدایت شده از سید مجید
🔶*سکانس پایانی قهرمان* 🔹آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با  تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔹شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔹تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 🔹فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔹عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 🔹ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔹همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. / عبدالحمید بیات @Fars_plus
هدایت شده از Faramarz .M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅هزار بار این فیلم را ببینید سیر نمی شوید ببینید و ازین شیر دشمن شکن احساس قدرت کنید چوب دستی را انداخت که بگوید امید و زندگی بگوید تا نفس اخر می جنگم چوبدستی را انداخت تا مجاهدت و دلیری را معنی کند تا توکل را تصویر کند تا قلب تاریخ را تصاحب کند تا به زنان و کودکان غزه بگوید تا آخرین دم کم نگذاشتم چوب را انداخت تا الگوی قهرمانی بچه های فلسطین شود تا بگوید به خون مقدس شهدای مقاومت وفادارم تا بگوید رگ مردی و قلندری چنین است سلوک در میدان چنین است. مجاهد از پای سجاده خونین به عرش می رود. تا بگوید جهاد و توحید چنین متناسب است چوبدستی اخرین نقش از مظلوم مقتدر بود واپسین تیر به پیکر متعفن اول شرور عالم بود هدفش این بود تا عالمی ببیند و به این مجاهدت جانفزا عاشقتر شود تیر را انداخت تا بگوید قطره گر وصل به دریای تو شد دریا شد چوبدستی را انداخت تا تاریخ بداند با دست خالی جنگیدیم و پیروز شدیم بدانند و بدانیم این راه ادامه دارد این چوبدستی نماد غیرت الهی است. اقتدا به علمداری است دستش افتاد و نیفتاد علم از دستش رحم الله به شیری که علمدارش کرد ✍️محسن مهدیان
هدایت شده از Faramarz .M
🔺حماسه شهید یحیی سنوار 🔹‏"فرماندهی در جنگ ما امامت است نه هدایت" اساسا مکتب مقاومت همین است؛ غیر از این باشد مقاومتی پا نمیگیرد، جهادی نیست، و عزتی نمایان نمیشود. در مکتب مقاومت فرمانده در پیشانی میدان است؛ " فریادشان این است که بیا؛ نه اینکه برو"! کِی چنین شیرمردانی در دل تونل ها پنهان میشوند؟ کِی آزادگانی چون شهید یحیی سنوار اسیر را سپر خود قرار میدهند؟ آنها میجنگند، در پیشانی لشکر هم میجنگند، تا آخرین نفس هم میجنگند. تصاویری که از پیکر مطهر شهید سنوار منتشر شده، از یک حماسه بزرگ حکایت دارد؛ بزرگمردی که مثل یک شیر زخمی تا آخرین لحظات ابهت خود را حفظ کرده و در برابر دشمن ضعف نشان نمیدهد و با اراده ای استوار، در حالی که دست راستش را از دست داده و با بندی آن را بسته تا خونریزی بیش از آنچه هست او را از پا در نیاورد، در حالی که یک انگشت دست چپش کاملا قطع شده، رمقی ندارد و تنها در ویرانه ای بر یک مبل نشسته است، پهپاد شناسایی دشمن را به سخره میگیرد و ابهت و شجاعت یک رزمنده واقعی را به نمایش میگذارد. 🔹تصاویری که صهیونیست ها از شهادت سنوار منتشر کردند او را در تاریخ ماندگار خواهد کرد. این فقط یک مرگ نبود؛ حتی یک شهادت معمولی هم نبود؛ این یک حماسه بود؛ یک مکتب؛ روایتی از یک ایثار توام با شجاعت و رشادت که در تاریخ ماندگار خواهد شد. سنوار تمام آن روزهایی که ادعا میشد پنهان شده است در خط مقدم درگیری با صهیونیست ها بوده است؛ تمام پنهان شدنش همان چفیه ای بود که بر چهره اش پیچیده بود. او از مرگ نمیترسید، همانگونه که در سخنرانی معروفش از امام علی علیه السلام نقل کرد که "دو روز در زندگی انسان هست؛ روزی که در آن مرگ سرنوشت تو نیست، و روزی که مرگ سرنوشت تو است؛ در روز اول هیچکس نمیتواند به تو آسیبی برساند، و در روز دوم هیچکس نمیتواند تو را نجات بدهد" و شهید یحیی سنوار تمام روز اول را در دل همه مخاطرات به سلامت زیست تا سرانجام روز دوم فرا رسید و روز دوم یقینا چیزی جز حکمت پروردگار نبوده است. ان شاءالله که مورد شفاعت ویژه امیر مومنان امام علی علیه السلام است و پاداش سالها مجاهدتش را نیز از پروردگارش خواهد گرفت، ضمن آنکه برکت خون این مجاهد و فرمانده بزرگ یقینا بنیان رژیم منحوس را هر روز سست تر خواهد کرد.
هدایت شده از مهرزاد
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال ۲۰۴۰: کودک از والدینش میپرسد: آیا فقط نشستید و نسل کشی غزه رو تماشا کردید؟ چر هیچ کاری نکردید؟ یه شاهکارِ موثر و تمیز رسانه‌ای! برا اولین بار خواهش میکنم این ویدیو رو هر جور میتونید بدست هر کسی که میشناسید برسونید. ممنونم. ما مسئولیم
هدایت شده از حسین
♦️ بی صبری پیروان حق 🔹متاسفانه یکی از مشکلاتی که از صدر اسلام گریبان گیر بعضی از مومنین می‌شده است و تا امروز نیز ادامه دارد، انتظار معجزه و برطرف شدن خود به خود تمامی مشکلات و معضلات به بهانه حضور در جناح حق است. 🔹مثلاً در جنگ احد پس از آنکه مسلمانان شهدای زیادی از جمله حمزه سیدالشهدا را از دست دادند و حتی شخص رسول‌الله و امیرالمومنین (علیهما السلام) به سختی مجروح شدند، شبهه‌هایی شیطانی بین مسلمین زمزمه می‌شد: که اگر ما بر حقیم و راه درست را انتخاب نموده‌ایم، پس چرا باید شکست بخوریم و متحمل مشکلات و تلفات شویم؟! اینجا بود که آیه ۱۰۴ سوره مبارکه نساء نازل شد: 🌹وَلا تَهِنوا فِي ابتِغاءِ القَومِ إِن تَكونوا تَألَمونَ فَإِنَّهُم يَألَمونَ كَما تَألَمونَ وَ تَرجونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرجونَ وَ كانَ اللَّهُ عَليمًا حَكيمًا﴿۱۰۴﴾ 🔹در پیمودن راه حق سست و متزلزل نشوید چراکه اگر شما از ناحیه‌ی آسیب دشمن رنجی را تحمل می‌کنید، دشمن هم از ناحیه‌ی مقاومت، صبر و رشادت شما رنجهایی را تحمل می‌کند؛ اما با این تفاوت که؛ شما به فضل الهی (چه در این دنیا چه در عالم آخرت) دلگرم و امیدوار هستید ولی آنان به عالم پس از مرگ امیدی ندارند و لذا خود را در لبه‌ی پرتگاه نابودی و سقوط می‌بینند. ✍ عباس سلگی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
هدایت شده از محمد مومن زاده
🔴رقص اندر خونِ خود مردان کنند/ سنوار احیای یک افسانه 🔹حیرت آور! شبیه یکی از سکانس‌های فیلم‌های حماسی هالیوود بود. ریز پرنده‌ای وارد ساختمان نیمه ویران می‌شود، قهرمان قصه، بی آنکه رمقی ‌داشته باشد، به دوربین پهپاد خیره می‌شود، نه خودش را به مردن زد و نه تسلیم شد. 🔸️دست راستش از ساعد شکاف بزرگی خورده بود اما یک تکه چوب در دست چپش داشت هنوز. مرد می‌دانست آخرین ثانیه‌های زندگی‌اش است و خودش پایان بدن خاکی‌اش را انتخاب کرد. 🔹اگر شالی که به صورت بسته بود باز می‌کرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره می‌شد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، به او شلیک نمی‌کرد. اما سنوار انتخابش را کرده بود. 🔸️ابوابراهیم دیگر نایی در بدن نداشت، اما آخرین پیامش را برای کودکانی که در آن سرزمین به دنیا نیامده‌اند و‌ یا در گهواره‌اند ارسال کرد؛یحیی سنوار هیچ سلاحی در دست نداشت اما همان یک تکه چوب را به نمایندگی همه نداشته‌هایشان در یک جنگ‌ نا برابر، پرتاب کرد و احتمالا چند ثانیه بعدش هم کار تمام شد. آنکه آنسوی دوربین نشسته بود نمی‌دانست به سر چه کسی شلیک کرد اما سنوار می‌دانست آخرین لحظات زندگی‌اش در حال ثبت و‌ ضبط است. 🔹دیگر هیج توانی برای بلند شدن نداشت اما چوب را پرتاب کرد تا به پسران سرزمین‌های غصب شده پیامش را برساند. ما چاره‌ای نداریم جز جنگیدن ولو چوب خشک برابر پهپاد مسلح! 🔸او در یک ساختمان نیمه ویران، با انتخاب نوع شهادتش، آخرین پیام را به عنوان فرمانده به بچه‌های سرزمینش مخابره کرد، آن‌هم اینکه تا لحظه آخر تسلیم نشوید. 🔹یحیی سنوار با انتخاب نوع شهادتش، خودش را هزاران هزار بار در اذهان همه آزادی خواهان تاریخ احیا کرد. نه تولد در اردوگاه و‌ نه سال‌های سال اسارت در زندان. هیچکدام این‌ها موجب نشد که او آرام شود، رام وضعیت نابرابر شود، تسلیم شود و همانند عرفات یک روز بگوید خسته شدیم، جنگ دیگر بس است. برای او پایان جنگ روزی بود که زمین از دست رفته به ساکنان اصلی آن سرزمین برگردد. 🔸️سنوار از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴ در غزه ماند. پا پس نکشید. فرار نکرد. فرماندهی کرد و لحظه پایان را هم خودش به انتخاب خویشتن برگزید. 🔹یحیی سنوار را تاریخ به خاطر خواهد سپرد با دست قطع شده‌اش. با نگاه خیره و شجاعانه‌اش به ریز پرنده قاتل، با تکه چوبی که آخرین سلاحش بود، با آخرین حرکت بدنش که با همه توان چوب را به سمت پهپاد پرتاب کرد. با گلوله‌ای که به شقیقه‌اش شلیک شد و تصویری جاودانه از او ساخت. 🔸️او با این پایان، راه آغاز را به کودکان فلسطینی یاد داد. نترسید، تسلیم نشوید و تا آخرین قطره خون‌تان بجنگید. شاید برای بعضی از ما این واژه‌ها از فرط تکرار تهی از معنی اولیه و‌ آرمانی‌اش شده باشد اما برای آنان که در خون خود غلتی زدند نه. 🔹یحیی سنوار تمام نشد، ارتش غاصب با پخش آن ویدئو بزرگ‌ترین خدمت را به کودکان فلسطینی کرد. آن‌ها حالا می‌دانند ‌وقتی از افسانه سنوار برایشان می‌گویند دقیقا از چه چیزی حرف می‌زنند. مردی که یک رسانه اسراییلی با نشان دادن این فیلم برایش نوشت. تا لحظه آخر جنگید. 🔸️شبیه دو امدادی بود، سنوار «چوب» را به نفر بعدی داد، اما حرمله‌های تل السلطان رفح نفهمیدند و فاتحانه این فیلم را منتشر کردند 🔹تاریخ با همین فیلم چندثانیه‌ای بیاد خواهد آورد‌ و شهادت می‌دهد. چگونه فرزندان فلسطین با یک تکه چوب، برابر ریزپرنده قاتل، ایستادگی کردند و جنگیدند. این سند بماند برای روزی که قدس آزاد شد. روزی که تاریخ به یاد بیاورد چه کسانی همه آسایش و 60 سال زندگی خویش را به پای این آزادی ریختند و شاید مولانا این صحنه را دیده بود که 10 قرن پیش گفت. 🔸️رقص و جولان بر سرِ میدان کنند 🔸رقص اندر خونِ خود مردان کنند 🔸چون رهند از دستِ خود دستی زنند 🔸چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند 🔹شبیه یک فیلم هالیوودی بود. حیرت آور و باور نکردنی و این کمترین مزد مجاهدت های مرد جنگی اعراب بود؛ یحیی سنوار. ◀️به پایگاه خبری تحلیلی
هدایت شده از Faramarz .M
🔺حماسه شهید یحیی سنوار 🔹‏"فرماندهی در جنگ ما امامت است نه هدایت" اساسا مکتب مقاومت همین است؛ غیر از این باشد مقاومتی پا نمیگیرد، جهادی نیست، و عزتی نمایان نمیشود. در مکتب مقاومت فرمانده در پیشانی میدان است؛ " فریادشان این است که بیا؛ نه اینکه برو"! کِی چنین شیرمردانی در دل تونل ها پنهان میشوند؟ کِی آزادگانی چون شهید یحیی سنوار اسیر را سپر خود قرار میدهند؟ آنها میجنگند، در پیشانی لشکر هم میجنگند، تا آخرین نفس هم میجنگند. تصاویری که از پیکر مطهر شهید سنوار منتشر شده، از یک حماسه بزرگ حکایت دارد؛ بزرگمردی که مثل یک شیر زخمی تا آخرین لحظات ابهت خود را حفظ کرده و در برابر دشمن ضعف نشان نمیدهد و با اراده ای استوار، در حالی که دست راستش را از دست داده و با بندی آن را بسته تا خونریزی بیش از آنچه هست او را از پا در نیاورد، در حالی که یک انگشت دست چپش کاملا قطع شده، رمقی ندارد و تنها در ویرانه ای بر یک مبل نشسته است، پهپاد شناسایی دشمن را به سخره میگیرد و ابهت و شجاعت یک رزمنده واقعی را به نمایش میگذارد. 🔹تصاویری که صهیونیست ها از شهادت سنوار منتشر کردند او را در تاریخ ماندگار خواهد کرد. این فقط یک مرگ نبود؛ حتی یک شهادت معمولی هم نبود؛ این یک حماسه بود؛ یک مکتب؛ روایتی از یک ایثار توام با شجاعت و رشادت که در تاریخ ماندگار خواهد شد. سنوار تمام آن روزهایی که ادعا میشد پنهان شده است در خط مقدم درگیری با صهیونیست ها بوده است؛ تمام پنهان شدنش همان چفیه ای بود که بر چهره اش پیچیده بود. او از مرگ نمیترسید، همانگونه که در سخنرانی معروفش از امام علی علیه السلام نقل کرد که "دو روز در زندگی انسان هست؛ روزی که در آن مرگ سرنوشت تو نیست، و روزی که مرگ سرنوشت تو است؛ در روز اول هیچکس نمیتواند به تو آسیبی برساند، و در روز دوم هیچکس نمیتواند تو را نجات بدهد" و شهید یحیی سنوار تمام روز اول را در دل همه مخاطرات به سلامت زیست تا سرانجام روز دوم فرا رسید و روز دوم یقینا چیزی جز حکمت پروردگار نبوده است. ان شاءالله که مورد شفاعت ویژه امیر مومنان امام علی علیه السلام است و پاداش سالها مجاهدتش را نیز از پروردگارش خواهد گرفت، ضمن آنکه برکت خون این مجاهد و فرمانده بزرگ یقینا بنیان رژیم منحوس را هر روز سست تر خواهد کرد.