#ولادت
#حضرت_اباالفضل_عليه_السلام
نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر
که بارور بشود نطق من از این باور
منِ کویر چه گویم که مدح حضرت آب
مقدس است چنان آیه آیهی کوثر
به واژه واژهی هر بیت میخورم سوگند
شروع منقبت اوست انتهای هنر
چنان به مدحت نامش قلم به وجد آمد
که مست واژه و احساس میشود دفتر
علی چه گفت به ام البنین؟ که میروید
به دشت دامن گلدار تو چهار پسر
چه کهکشان قشنگی شود به خانهی نور
سه تا ستارهی پر نور در کنار قمر
رسید قصه به آنجا که بعد چندین سال
خدا به نخل ولایت دوباره داده ثمر
زبان علم نجوم از قیاس در ماندهست
گرفت حضرت خورشید، ماه را در بر
بغل گرفت کسی را که برق چشمانش
شد از خزانهی الماس عرش زیباتر
گرفت لحظهای آیینه را مقابل خود
صدف چگونه گرفتهست در بغل گوهر
بنازمش که فقط طرح سیب لبخندش
به کام عاطفه آورد طعم قند و شکر
چه خنده ها که به روی پدر کند عباس
چه بوسه ها که به بازوی او زند حیدر
علی خودش که یدالله بود و عباسش
به روی دست خداوند بوده انگشتر
روا بود که ملائک به محضرش آیند
چنانکه حضرت جبریل نزد پیغمبر
که جبرئیل سراسیمه با وضو آمد
و ریخت در پر قنداقهی شریفش پر
میآورند که خوشبو کنند جانها را
ملائک از ختن عرش یک جهان عنبر
زمان بارش نقل و بلور و نور رسید
که اوست از همهی آسمانیان انور
به صورت ملکوتش که کاشف الکرب است
برادرانه همیشه حسین کرده نظر
همیشه نزد برادر چنان ادب میکرد
چنانکه که محضر مولای ما بُود قنبر
همان که کوه ادب بوده است سر تا پا
همان که کوه حیا بوده است پا تا سر
همان که با نگهش کیمیاگری بلد است
اگر ز روی محبت کند به خاک نظر
کسی که گرد و غبار عبا و نعلینش
گران تر است برای جهان ز قیمت زر
فقط نبود اباالفضل صاحب شمشیر
که بود حضرت علامه صاحب منبر
به نور رحمت او ارمنی مسلمان است
به دین معجزه اش نیست یک نفر کافر
چنان کریم که لایمکن الفرار از مهر
چنان رحیم که باران شود به هر آذر
دلم خوش است که در کشتی نجات حسین
به روز حشر اباالفضل میشود لنگر
بنازم آن خم ابروش را که در صفین
چگونه لرزه برانداخت بر تن اشتر
قیام کرد و قیامت شدهست بسم الله
که تیغ تیغ پسر بود و حکم حکم پدر
چنان علی که چنان درب قلعه را انداخت
نمانده است به دیوار قلعه هیچ اثر
علی عذاب برای یهود آوردهست!
خدا به جنگ یهود آمدهست یا که بشر؟
صدای اشهد ان لااله الا الله
بلند میشود از سوی مردم خیبر
پدر هرآنچه که باشد پسر همانگونه ست
همیشه ارث پدرها رسد به دست پسر
چنان حسن که جمل را ز فتنه خوابانید
چنان حسین که در کربلا کند محشر
رسید قصه به آنجا که در دل تاریخ
امامزاده شود بر امام ها یاور
چه لقمههای حرامی که چشم و گوش همه
زمان خطبهی ارباب کور بوده و کر
دوباره قصه به آیات انشقاق رسید
نشست تیر قضا بین چشمهای قدر
بعید نیست که زهرا به علقمه برسد
همان که از نفس افتاد در حوالی در
بعید نیست که او را صدا زند پسرم
بعید نیست که او را صدا زند مادر
نوشتهاند سرش رفته بود و قولش نه
گواه اوست لب تشنهی علی اصغر
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
بلند مرتبه ماهی در آن سوی دیگر
بگو که شمر چه کرده؟ چرا نفس تنگ است؟
نشسته بود بر آن سرزمین پهناور
قسم به صفحهی سرخ تمام مقتل ها
قسم به حرمت عباس و غیرت اکبر
حسین سر دهد اما به فاطمه سوگند
نمیرود ز سر دختران او معجر
صدا زند رحم الله عمی العباس
که بود کوه وفادار لحظه های خطر
به صفحه صفحهی تاریخ نام او پیداست
از اولین نفس واژه ها الی آخر
هزار سال گذشت و دخیل میبندند
به سفره های اباالفضل مردم مضطر
برای از نفس افتاده ها تنفس اوست
به هر کویر ترک خورده اوست آب آور
چه گویمش که کُمیتم همیشه میلنگد
که اوست حضرت آب و ز قطره ام کمتر
قسم به کاسهی آبی که دست مادرهاست
که نام اوست موثرتر از دعای سفر
همیشه زندگیام از امید لبریز است
و پر شدهست جهانم ز عشق سرتاسر
چرا که در سفر عشق بُعد منزل نیست
رسیده ام به حریمش چنان نسیم سحر
دلم به کرببلا رفت و برنخواهد گشت
نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر
#احمد_ایرانی_نسب
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#ولادت
#امام_حسین_علیه_السلام
دل به طوفان بزن، بدون حساب
باده پنهان بزن، بدون حساب
بی حساب و کتاب مستی کن
با نگاه ثواب مستی کن
کسی آمد عذاب را برداشت
از محبین، حساب را برداشت
او که آتش زده جهنم را
بهجتی داده معنی غم را
وحیِ حق بوده در لباس بشر
تا که درکش کند حواس بشر
داشت انسان به قهقرا می رفت
از مسیر خدا، جدا می رفت
آتش معصیت که بر پا شد
قطره های گناه، دریا شد
و در این بحر، توی طوفان ها
دست و پا می زدند انسان ها
دختری داشت مصطفی، زهرا
کوثری داشت مرتضی، زهرا
نیمه شب خلق را دعا می کرد
شیعه را یک به یک صدا می کرد
دیگ بخشش به جوش آمد و باز
عزم حق در خروش آمد و باز
به علی نور عین خود را داد
و به زهرا، حسین خود را داد
چه حسینی، بشر طفیلی او
دامن قدس، مهد طفلی او
چه حسینی، چراغ تابنده
جلوه ی توأم خدا، بنده
چه حسینی، کلام حق، قرآن
آیه های ورق ورق، قرآن
چه حسینی، نبی، علی و حسن
باوری استوار، شیرآهن
چه حسینی، ظهورِ جودِ نبی
شیره نوش از گل وجود نبی
چه حسینی، مهِ سیادت او
وسعت کشتی سعادت او
چه حسینی، که بس گهربار است
صد هزاران بحارالانوار است
چه حسینی، که نور برزخ شد
اشک بر او، مهار دوزخ شد
چه حسینی، مرام از او زنده
تا قیامت قیام از او زنده
چه حسینی، امام مکتب هاست
خود چراغ تمام مکتب هاست
چه حسینی، که نوکرش شاه است
زائرش، نیز زائِرُالله است
جد او کیست مصطفای خدا
پدرش کیست مرتضای خدا
پسرانش بزرگ و آزاده
افتخار جهاد و سجاده
در مقامش بس است این آقا
خواهرش هست زینب کبری
خواهری نه، که مادری کرده
به حسینش برادری کرده
این عقیله زنِ تماماً مرد
خود، حسین است، بی برو- برگرد
□
شب میلاد شاه و من مستم
أشهد أَنَّ زینبی هستم
چیست زینب، تجلیِ ثقلین
کیست زینب، حسینِ بعدِ حسین
شیرزن بود، اسیر شد هر چند
بعد گودال پیر شد هر چند
پیش ابن زیاد حیدروار
تن به ذلت نداد حیدر وار
#امير_عظيمى
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
دلواپسی های دلم را بیشتر کن
صحرانشینم کن مرا هم دربدر کن
جایی ندارم که شبم را بگذرانم
فکری به حال مستمند پشت در کن
ما را جذامی فرض کن، مانند بابات...
یک شب کنار ما شب خود را سحر کن
آه جگرسوزت یقینا کارساز ست
آهی بکش خاکستری را شعله ور کن
هرچند از ما بهتران دور تو هستند
هر وقت نوکر خواستی ما را خبر کن
#محسن_بصیری
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امام_حسین_علیه_السلام
چون " نماز وَتر " که یک رکعتش را میخورم
نوکری تکلیف بود و تهمتش را میخورم
شاه من عمریست دارد زحمتم را میکشد
این منم ، یک عمر ، مزدِ زحمتش را میخورم
تا خودِ گورم حسینی هستم از این رو که من
از دمِ گهواره دارم تربتش را میخورم
من به خودسازی رسیدم ، از لحاظ جسم و روح
بعد روضه ، قند و چای هیاتش را میخورم
من که سیرم از فراق و تا که دورم از حرم
از تمام خوردنی ها ، حسرتش را میخورم
#میثم_خنکدار
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امام_سجاد_علیه_السلام
با زبانش خبر گذاشتهاست
در عوالم اثر گذاشتهاست
در مناجات خود به بیت خدا
رو به هر بنده در گذاشتهاست
ای که بیمار روز و شب هستی!
نسخه را در سحر گذاشتهاست
بین سجاده مهر او ؛ یعنی
در صدف یک گهر گذاشتهاست
پینهی مهر بر جبین دارد
یا که خورشید اثر گذاشتهاست
منتی در رسالههای حقوق
به حقوق بشر گذاشتهاست
از نیاز گدا به دستانش
روزی بیشتر گذاشتهاست
به مزارش ضریح حاجت نیست
مَه کجا تاج سر گذاشتهاست
باقیاتی برای اصحابش
گنج خمس عشر گذاشتهاست
در مناجات ، روضه هم خواندهست
در غذایش شکر گذاشتهاست
▪️▪️▪️
آسمانست و ساحتش اینست
آفتابست و رویتش اینست
دوش او از طناب همیان زخم
اثرات سخاوتش اینست
خرقهای را خرید و بخشیده
مرد بخشنده عادتش اینست
حجرهاش سوخت ، سجده را نشکست
وجه تمییز طاعتش اینست
رنگ او میپرید وقت نماز
رنگوبوی عبادتش اینست
صفحات مکارمالاخلاق
گفت: جنس نجابتش اینست
یک دعا کرد و ابرها بارید
بردهی او کرامتش اینست
بوده بیمار کربلا امّا
به خدا دین ، سلامتش اینست
خطبه خواندهست و تیغ زد به ستم
آری آری رسالتش اینست
مملو از اشک بود ظرف وضوش
ماجرای طهارتش اینست
مرد تنهای کاروان بوده
آه ، درد اسارتش اینست
#سید_امیرحسین_موسوی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#ولادت
#امام_حسین_علیه_السلام
وقت باران و وقت رحمت شد
رُخ او تا همینکه رؤیت شد
به صحیحُالسَّند روایت شد
دوزخ از یُمن او چو جنت شد
حا و سین ، یا و نون ، رسید از راه
عرش حق را ستون رسید از راه
سیبِ کالِ جنان رسیده شده
فاطمه دست بُرد و چیده شده
بینِ آغوشِ او که دیده شده
روحِ عشقی بر آن دمیده شده
عطر سیب آمد از گریبانش
جان عالم همه به قربانش
حلقه ی عشق را نگین آمد
چار تن نور و... پنجمین آمد
مَلَکی پَر زنان زمین آمد
نزد گهواره همنشین آمد
فطرسش بال و پر درآورده
پیش ارباب سر درآورده
کار و بارت نگو بهم خورده
سر نوشتت به او رقم خورده
هرکسی که بر او قسم خورده
جرم هایش همه قلم خورده
چشم پوشیده و بها داده
جایِ تأدیب، کربلا داده
کارمان دست دولت عشق است
بُرد کرد آنکه رعیتِ عشق است
رزق ما دست حضرت عشق است
رعیت، ارباب، نسبت عشق است
ما رکاب و نگین شده ارباب
با گدا همنشین شده ارباب
مشق مان نام حضرت مولاست
هر کجاییم صحبت مولاست
در دل ما محبت مولاست
کام مان مستِ تربت مولاست
دردمندیم و او دوا داده
بار ها تربتش شِفا داده
سجده بر تربتش اگر داریم
سربلندی جز این مگر داریم؟
ذکر او تا خودِ سحر داریم
سفره پهن است و توشه برداریم
معنیِ توشه چیست؟ شش گوشه
لذّتِ زندگیست شش گوشه
او که ما را قدم قدم بخرد
بار مان مانده، از کرم بخرد
در مرامش که نیست کم بخرد
کاش ما را چو محتشم بخرد
شاعرش میشوم به دربارش
شکر.. افتاده ام پیِ کارش
نوکریم و تویی امامْحسین
ذکر هر صبح ما سلامحسین
گفت زهرا به ما غلامحسین
حرف ما چیست؟ یک کلام: حسین...
یا حسین است بر لبم امشب
متفاوت شده شبم امشب
سرمان هست روی دیوارت
واجب العینی است دیدارت
خاکِ عالَم... که من شدم یارت
عشق یعنی رَوَم سرِ دارت
میثمات نیستم ولی بپذیر
جانِ بابایمان علی بپذیر
.
.
.
شب میلادِ اشک و لبخند است
آه قلبم برایش آکنده است
زینب از او چگونه دل کنده است
تار حلقوم او به مو بند است
ما به این روضه مبتلا هستم
همه دلخون کربلا هستیم
#امیر_طاهری
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#ولادت
#حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
#سرود
شور حماسی حضرت ابالفضل(ع)
قمره اهل بیتی افتخار علی
پسر قهرمان و ریشه دار علی
به تو میگن عمو جان همه اهل بیت
شیر بی باکه میدان ذوالفقار علی
کاشف الکرب حسینی و وفاداری تو
چهارتامعصوم بوسیدن دست علمداری تو
از در خونه تو نمیشه هیچکس مأیوس
همه دست پر میرن، بسکه سخا داری تو
ماییم و دم ابالفضلت // ذکرمرحمه ابالفضلت
مرده زنده میکنی آقا // زیر پرچم ابالفضلت
((یاقمره العشیره یا ابالفضل))
__
به تو قرصه دلای بچه های علی
تا تو هستی نمیشه خالی جای علی
مثه بابات رشیدی مثه بابات رئوف
روی دستات می خوابن نوه های علی
مهدی فاطمه هرلحظه سلامت میده
روزمحشرخودحق ارج ومقامت میده
قوت قلب امام دوسرا بودی تو
چه مقامی، که بهت تکیه امامت میده
قمر منیره دنیامی // آرزوی خواب شبهامی
تو گرفتاری و تو سختی//قسم رو لب بابامی
((یاقمره العشیره یا ابالفضل))
تو کلامت نداری جز کلام علی
میشی وقت نبردت تو تمام علی
کوریه اهل کینه با صدای بلند
تو اذان و اقامت میگی نام علی
گره زلف ملیحت به دو ابرو بسته
لحظه رد شدنت کوچه از هر سو بسته
موقع جنگ و نبردت همه میگن اینو
ببینید که شمشیرجنگشو از رو بسته
بندهء ناب خداوندی //حرز یا فاطمه میبندی
میبری دل از دل زینب//وقتی که یه لحظه میخندی
((یاقمره العشیره یا ابالفضل))
شعر و نغمه: #مجتبی_نامور
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#ولادت
#امام_سجاد_علیه_السلام
#سرود
سرود امام سجاد(ع)
_
از رولبه فرشته/ غزل غزل می باره
داره میخونه بارون/ تولده بهاره
دوباره اومد از راه /نوری که منجلی
کوری چشم دشمن/ اسم اینم علی
هرنفسش کوثره//هر قدمش محشر
چشمسیاش قمره// این نوهء حیدر
((علی علی علی جان/علی علی علی حان))
____
ماه خونه ارباب/ رسیدی دلبرانه
کشیدی رو دلامون/ یه خط عاشقانه
داری یه دنیا عاشق/ از همه جای ایران
فدایی داری کلی/ از کرد وترک وگیلان
به قول آذریا // قوربان اولوم جانا
به قول مازنیا // مِن تِه فِدا آقا
((علی علی علی جان/علی علی علی حان))
____
نوهء بوترابی/ امام مومنینی
میون همه هستی/ تو زین العابدینی
تو ماه اهل بیتی/ تورایت الهدایی
گل پسر حسین و / داماد مجتبایی
توآیت اللهی و //دلبر دلخواهی
هادی هر راهی و//بهت میاد شاهی
((علی علی علی جان/علی علی علی حان))
شعر و نغمه: #مجتبی_نامور
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#ولادت
#امام_حسین_علیه_السلام
#سرود
______
ای ظهور ذات عشق، نور بی پایان حسین
ای به عرش کبریا ، لولوء ومرجان حسین
ای امـــیر کائنـــات /روح کشتـــی نــجات
جـــان سَـــنَه قُـــوربــٰـان حســـین
اونـــکه واســـت،مــیمیره منم
ازدره خــونــت، نــمــیــره منم
اونیکه یه عمر، شباتوی خواب
ضریـــت و بغـــل، میگیره منم
اونـــیکه بِــِپــٰـات اســـیره منم
لوح محفوظ خدا نقش عقیق یمنت
پَره جبریل اَمینه رشتــهء پیروهنت
آیه آیه عشق ومعنامیکنه هرسخنت
تو حسین عالمی و ما اویــس قرنت
من نوکره نوکره نوکراتم
من عاشق عاشق کربلاتم
_____
شور عشق بیکران، جلوه ایمان حسین
اولــین بیت خدا، در دل دیوانْ حسین
ای امیر بی مثال/صاحب جاه و جلال
جـــان سَـــنَه قـُــوربــٰـان حســـین
مَنصَـــبَمـِــه،نـــوکـره حسین
مَـحـــاله بـــرم،ازدره حسین
همه جا میگم، همیشه میگم
مـــادرمـــنه، مـــادره حسین
پــــدره مــنه، پـــدره حسین
میکشم نفس نفس هرجــا هوای تو باشه
پــادشــاه عالمــه هـرکــی گــدای تو باشه
من یه دل دارم اونــم فقط برای تو باشه
سرمی ارزه اونجا که به زیر پای تو باشه
من نوکره نوکره نوکراتم
من عاشق عاشق کربلاتم
_____
شعر و نغمه: #مجتبی_نامور
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14