#امام_صادق_علیهالسلام
شیعه باید فاطمی باشد اصول مکتبش
تا قیامت ذکر «یا زهرا» نیفتد از لبش
عاشق هر چارده معصومِ اطهر باشد و
هشتمین معصوم هم باشد رئیس مذهبش
آنکه الگوی معلم های عالم گشته است
صادق آل محمد شد مقام و منصبش
یا که عالِم یا که کاشف یا که استادی شدند
پای درسش _ یک به یک_ شاگردهای مکتبش
عالمان را در مصاف علم، حیران کرده است
مضجع شاه نجف را او نمایان کرده است
همچو بارانی که خود از ابر رحمت می چکد
از دل دریایی اش لطف و عنایت می چکد
از رخ خورشید تابان نور ساتع می شود
بی گمان از دامن معصوم، عصمت می چکد
احترام پیرها در مکتب ما واجب است
آن هم آن پیری که از چشمش قداست می چکد
در کلامش نور و در ذاتش کرامت جاری است
از صدایش واژه ی ناب صداقت می چکد
هیچ کس مانند او صادق نبوده هیچ وقت
لفظ صادق را چنین لایق نبوده هیچ وقت
صادق و صدیقه از یک اصل و از یک ریشه اند
ریشه های هر دوتاشان زخمیِ یک تیشه اند
درب های خانه هاشان با حرارت آشناست
دشمنانِ هر دو استمرار یک اندیشه اند
کارشان هتک حریم اهل بیت عصمت است
دشمن این خاندان، نامرد و ظالم پیشه اند
یا به زنها حمله ور هستند، یا به پیرها
سنگ ها دائم به دنبال شکار شیشه اند
در شکستن عادت این قوم بی شرم و حیاست
رسمشان با ریسمان بردن میان کوچه هاست
فاطمه در کوچه ها دنبال حیدر می دوید
قدخمیده هی زمین می خورد و با سر می دوید
می کشیدند آیه های وحی را در کوچه ها
در پی قرآن ناطق داشت کوثر می دوید
گرچه بالَش را شکستند و پرَش را سوختند
با همان بال و پر خونین، کبوتر می دوید
کربلا هم یک برادر گوشه ی گودال بود
خنجری در دست قاتل بود و خواهر می دوید
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
پیش چشم خواهرِ خود دست و پا می زد حسین
#محسن_مرادنورى
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امام_صادق_علیهالسلام
زانو زده به ساحت علمت مقام علم
بعد تو دیده است زمانه قیام علم
تو آبروی علم و زبانت کلام علم
هستی برای اهل تشیع امام علم
ای منبرى عرش ، تجلی گر خدا
شاگرد درس مكتب تو جبرئيل ها
شان تو را به عالم بالا نوشته اند
نام تورا ز حور معلا نوشته اند
شیخ الائمه حضرت مولا نوشته اند
نام مرا گدای تو اقا نوشته اند
ما یا کریم ساحت خاکی این دریم
فیض عظیم از در این خانه میبریم
آیینه تمامِ کمالات روی توست
یادآور رسول خدا خلق و خوی توست
دارالشفای هرچه گرفتار، کوی توست
دنیای ما تمام، پر از رنگ و بوی توست
عطر تو مست کرده شمیم بهشت را
عشقت به خیر میکند این سرنوشت را
اغوش خانه ی تو شده صدبغل حسین
بوده درون سینه تو ازازل حسین
گفتی که هست اکمل خیر عمل حسین
ای منبرتو بانی فبک علی الحسین
از روضه خوانی تو جهان غرق ماتم است
تا روز حشر گریه کند آسمان کم است
هرجابهپاست بزم عزا گریه میکنی
با روضه های کرببلا گریه میکنی
با دیدن سه شعبه عصا گریه میکنی
وقت غروب هم که جدا گریه میکنی
خورشید روی نیزه توان تو را گرفت
بازار شام جوهر جان تو را گرفت
دشمن بدون شرم و حیا میبرد تو را
با دست های بسته کجا میبرد تو را
در کوچه ها بدون عبا میبرد تو را
در مجلس شراب چرا میبرد تو را
اشکت برای غربت اهل خیام بود
داغ عظیم قلب تو بزم حرام بود
ای کاش ماجرای اسارت دروغ بود
ای کاش گوشواره و غارت دروغ بود
بدگویی ِ به قصد حقارت دروغ بود
بازار و ازدهام و جسارت دروغ بود
قرآن کجا و طشت زر و خیزران کجا
زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا
#مبین_رستمیان
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#شهادت_امام_صادق_علیهالسلام
ششمین سورهی صحیفه ی عشق
رزق هفت آسمان به دستانت
منبرت بر فراز نُه فلک است
دانش بیکران به دستانت
حرفهایت بشارت محض است
صادقآباد شد دلِ متروک
شرحِ " عنوان بصری" ات آقا؛
شده فانوس راه اهل سلوک
غرق حیرت تمام مسئله هاست
پلک برهم زدی! همه حل شد
از جهان و شگفتی اش گفتی
مست توحید تو "مفضّل" شد
آتش عشق تو گلستان و...
جورِ این عاشقی کشیدن داشت
حالِ "هارونمکّی" ات عشق است
حال مجنون تو خریدن داشت
رفتنت تا عراق حکمت داشت
رفته ای سرّ حق بیان بشود
قسمت این بوده در زمان شما
قبر جدت علی عیان بشود
از همان ابتدای روز اَلست
نام ما "ایلِ حیدری" شده است
سربلندیم ما از این رو که
مذهب شیعه جعفری شده است
تا شعائر به دست ما برسد
روضه ی خانگی به پا کردی
با دَمِ یا "ذَبیح العطشانت"
خانه را صحن کربلا کردی
ای مراد قبیله ی باران
تو به ما شوق آسمان دادی
راه پرواز تا خدا را با؛
جگر سوخته نشان دادی
از غمت ای عزیز پیغمبر
آسمان و زمین عزادارند
علما پابرهنه می آیند
عرفا مثل ابر می بارند
#امیر_طاهری
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امام_صادق_علیهالسلام
يا جعفر صادق! جهان را یاوری کن
در شام تاریک ستم روشنگری کن
هم دین و هم دل برده از ما عشوهی غرب
باز از جهان ای ماه مشرق! دلبری کن
شد مهد دانش، زخمی تيغ تغافل
در دامنت بیمار خود را بستری کن
بر ما كه برگشتيم سوی جاهلیت
ای وارث پیغمبران! پیغمبری کن
عمری به نام دین به کام کفر رفتیم
مقصود مذهب را به ما یادآوری کن
جان جهانی را ز گمراهی رها ساز
تنها نگویم شیعیان را سروری کن
از دینگریزان را به معنا رهنمون شو
روحانیت را سوی رحمت رهبری کن
فتوا بده ای مرجع تقلید دلها
در اختلافات مراجع، داوری کن
آیات را در حوض كوثر شستشو ده
یک بار دیگر حوزه ها را جعفری کن
#افشين_علا
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
سومین کنگره شعر دهه غدیر
در دیار علویان
💠 موضوع:
اشعار دهه غدیر
سنت جشن ۱۰ روزه عید غدیر در دیار علویان، استان مازندران
💠 شیوه ارسال آثار:
◾ارسال متن شعر با مشخصات فردی به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان های ایتا و تلگرام
💠 تقویم اجرایی:
◾اعلام فراخوان: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۳
◾اختتامیه و اعلام نفرات برگزیده: تیر ۱۴۰۲ (مصادف با ایام دهه غدیر)
💠 جوایز:
◾کمک هزینهی سفر به مشهد مقدس به همراه تندیس دهه غدیر برای ۱۴ شاعر برگزیده
◾حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوائز در اختتامیه الزامی میباشد.
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
هر چند که عادت شده مشکل بنویسم
این مرتبه را آمدم از دل بنویسم
تصمیم گرفتم که کنار تو رسیدم
شش بیت غزل جای نوافل بنویسم
آرام در آغوش تو چون موج پریشان
بنشینم و از لذت ساحل بنویسم
دارم همه جا سایه ی لطف و کرمت را
شرمنده که باید دل غافل بنویسم
وقتی که نمک گیر تو خضر است چگونه
عنوان خودم را به تو سائل بنویسم
از شعر بنا نیست که آرایه ببارد
این مرتبه را آمدم از دل بنویسم
#مجتبی_فلاح_نیا
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
داغ تو بر جگرم ، طالع عاشق اینست
درد تو در دل من درد نگو تسکینست
از ازل گوشهی زندان دلم محبوسی
حرف بی خود نزنم شاهد من اینسینهست
روزیام را بده ای بانوی دریای نمک!
نمک سفرهام از قم برسد شیرینست
کفهی بخشش تو از طلبم سنگینتر
هنر از سنگ نباشد کرم از شاهینست
حرمت را حرم حضرت زهرا دیدم
در کنار تو دلم مست همین تلقینست
در حرم وقت دعا کفتر صحنت پر زد
لابد از سوی تو این سَنبُلی از آمینست
گفت: فردوسنشیناند همه زوّارت
قول اگر قول رضا مطمئناً تضمینست
آخرین بیت ، قلم گفت بگو معصومه!
دفتر شعر من از نام تو عطرآگینست
#سید_امیرحسین_موسوی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
نور تو بر زمین اصابت کرد
عرش را غرق بُهت و حیرت کرد
باد با شاخه های سبز امید
کوچه ی شهر را نظافت کرد
بین " احساس" و "عقل" دعوا بود
این دو را " دل " به صلح دعوت کرد
صفحهی حُسن تو ورق می خورد...
دفترت عشق را روایت کرد
ابر ، دنبال تو به راه افتاد
آسمان در پی تو حرکت کرد
هر کجا حرف از بزرگی شد
باید از شوکتِ تو صحبت کرد
لایقِ جلوه ات نبوده کسی
حدِّ آن را خدا رعایت کرد
ماهبانوی مُلک ایرانی...
مِهر تو در دلم حکومت کرد
قم ، اگر عُشُّ آلِ احمد شد
خاکِ آن را دَم تو ، تُربت کرد
فاطمهبودنت مُسَجَّل شد
نامت این حُکم را کفایت کرد
وصف معصومه شرح عصمت توست
پاک شد هر که با تو بیعت کرد
یا رضا ، یا رضای هر شبهات
شیعه را غرق در رضایت کرد
با همان چادری که بر سر توست
می شود خلق را شفاعت کرد
قسمِ آخر دعای منی
" فاطمه؛ اِشْفَعیلَنای" منی
ای کریمه! کرامتت علنیست
همه جا از عنایتت سخنیست
هر که یکبار خورده نان تو را
گفته که سفرهداریات حسنیست
هیبتت ، آفتابِ ظلمت ماست
کار آئینهی تو شبشکنیست
عصرِ شعری که در حریم تو بود
خوشترین ساعت هر انجمنیست
سنگفرش حیاطِ صحن شدن
بهترین آرزوی هر بدنیست
کار من پیچ خورده..،کاری کن!
گره هر قَدر کور ، وا شدنیست
من به همسایگیت مفتخرم
همهی ذوق من به هموطنیست
نسل در نسل..،در جوار توایم
عجمیزادهی دیار توایم
مثل جَدَّم غلام خواهم شد
صاحبِ احترام خواهم شد
قالیات را به دوش من بگذار...
خادمی خوشمرام خواهم شد
پادشاهیست مُزد نوکری ات
با تو عالیمقام خواهم شد
قطره ، قطره به پات خواهم ریخت
رفته ، رفته تمام خواهم شد
کوه خضر تو ، کوه طور من است...
با خدا همکلام خواهم شد
با علیکت..،بریز خون مرا
کشتهی یک سلام خواهم شد
هرچه نَفْسم درندهخو باشد
در حریم تو رام خواهم شد
اذنِ گنبد به زاغ اگر بدهی
جَلد این پشتبام خواهم شد
طُعمه هایم اگر که گندم توست
عاشق هرچه دام خواهم شد
آهوی طوس یا کبوتر قم...
تو بگو هر کدام..، خواهم شد!
دمِ بابالجواد میافتم
فرش راه امام خواهم شد
با تو آن حاجتِ روا هستیم
زائر مشهدالرِّضا هستیم
فصل دلتنگیات زمستانیست
چشمهایت همیشه بارانیست
آسمانت اسیر شب شده است
گرچه دور و برت چراغانیست
آنقَدَر قلب تو پر از غم شد
قدر یک آه در دلت جا نیست
بی خبر بودن از پدر..،سخت است
نامه ات دلخوشی زندانیست
حسرتت ، دیدن برادر بود...
لحظهها،لحظه های پایانیست
سم به جانت نشسته بانوجان
چشم امّید تو به فردا نیست
باز هم شُکر ، خانه ات امن است
کُل قم در پی نگهبانیست
کافری با لگد نزد به دری...
رسم همشهریات مسلمانیست
" دُوُّمی داد زد سرِ زهرا "
نعرهاش،نعره های شیطانیست
پای نامحرمی به کوثر خورد
چکمه روی کلامِ قرآنیست
آه! با او چِقَدر بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
#بردیا_محمدی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#دهه_کرامت
#امام_رضا_علیهالسلام
احساس می کنم که همینجاست جنتم
هر وقت در حریم تو گرم زیارتم
هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف
این است آرزوی من این است حاجتم
آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا
من صید مبتلاشده ی این ضمانتم
یک سال می شود که به مشهد نیامدم
یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم
خلوتگُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم
یک شب سری بزن به من و کنجعزلتم
در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا
در ماجرای عاشقیات درس عبرتم
گندمبهدست..،گوشه ای از بارگاه تو
با جبرئیل های حرم گرم صحبتم
گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم...
شکر خدا کبوتر بام کرامتم
وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس
پس خوشبهحال من که در این مُلک،رعیتم
جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم
گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم
خورشید عالمِین،همین گنبدِ طلاست
بر بام تو دمیده شود صبح دولتم
من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم
من سالیان سال کنار تو راحتم
کُلِّ عشیره..،نانخور موسی بن جعفریم
قربان این گداشدنِ بااصالتم
ای مهربانتر از پدرم! دوستدارمت...
از کودکی همیشه تو کردی حمایتم
مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست
صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم
صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند
با چای حضرتیست فقط اوج لذتم
محشر، شفیعِ گریهکنانِ تو فاطمه است
زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم
کاملترین عبادت من نام حیدر است
ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم
سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست...
در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم
صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی...
من محو در تجلیِ این بی نهایتم
سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم
لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم
بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است
عمریست داده ای به همین راه عادتم
نُطقم کنار پنجرهفولاد باز شد
با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم
ای عُهدهدار مجلس عطشان کربلا!
من آن حسینگویِ دمِ دربِ هیئتم
تو روضهخوان آن لب سرنیزهخورده ای
من سینهچاکِ لطمهی ذکر مصیبتم
یَابْنَالشَّبیبگُفتنِ تو می کُشد مرا...
گفتی:که زخم خوردهی آن هتک حرمتم
▪️
یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند
یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند
#بردیا_محمدی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#دهه_کرامت
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
وقت است زبانوی کرامت بنویسم
چون زائر در حال زیارت بنویسم
بر جامعه شرحی به روایت بنویسم
باخط شکسته دو سه رکعت بنویسم
دیباچه ی وصف کرمش نور علی نور
تحریر صفای حرمش نور علی نور
در آینه اش لولو و مرجان متصور
آیات خوش سوره ی انسان متصور
در صحن عتیقش گل و ریحان متصور
هر جا نگری شاه خراسان متصور
قم گشته بهشتی که خدا در نظرش بود
در دفتر معراج پیمبر خبرش بود
تو نور زلالی که خدا هدیه نموده ست
آن سوره ی والشمس تو را هدیه نموده ست
از دامن صدیقه به ما هدیه نموده ست
الحق که خداوند به جا هدیه نموده ست
مائیم و دل ودسته گل روی تو بانو
مدهوش تو و ضامن آهوی تو بانو
بگذار تو را روح مناجات بخوانیم
از مصحف اندیشه ات آیات بخوانیم
انبوه احادیث و روایات بخوانیم
مادر نشده عمه ی سادات بخوانیم
ای از کرم و لطف تو دریا متصور
با نام تو شد حضرت زهرا متصور
هستیم چنان از خم کوثر متنعم
بر سفره ی سادات سراسر متنعم
هر دم ز عنایات برادر متنعم
بر خوان کریمانه ی خواهر متنعم
از مادری فاطمه سرشار حضوریم
ما از کرم مادرمان مست غروریم
از یمن شما شهر معطر شده بانو
از آیه ی روی تو منور شده بانو
فیضیه پر از روح مطهر شده بانو
سرشار گل تازه ی قمصر شده بانو
تو آینه ی روشنی از کوثری ای عشق
سر تا به قدم فاطمه ی دیگری ای عشق
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#دهه_کرامت
#امام_رضا_علیهالسلام
وقت آن است خداوند مدد فرماید
به بیانم مددی بیش ز حد فرماید
مدد از حضرت جبریل فراوان برسد
واژه ها در طبق لولو و مرجان برسد
کلماتی چو گل و لاله و ریحان آید
پای این شعر خدایا به خراسان برسد
وقت آن است خداوند به امداد آید
بازهم نامه ی موری به سلیمان برسد
دست تقدیر فراهم شود ان شاءا..
تا سلامِ منِ دل خسته به سلطان برسد
بروم با پرِ جبریل به جایی که مپرس
و شوم زائر آن صحن و سرایی که مپرس
عرشِ هفتم شده آن بارگهِ زیبایش
خلدِ هشتم شده با آینه کاری هایش
زائر صحن وسرایی که ملک دربانش
آستانی که سماوات بلاگردانش
حرمی را که ملک خادم باب الکرمش
حضرت ضامن آهو که شده سلطانش
آستانی که رواقش شده بازار بهشت
فقرای همه عالم شده بازرگانش
السلام ای علم افراشته بر کشور ما
هشتمین نورخدا،حضرتِ تاج سر ما
عرشیان آمده از بهرِ مبارک بادت
صف کشیدند درآن مسجد گوهرشادت
جملگی معتکف صحن و سرایت آقا
متوسل شده بر پنجره ی فولادت
همه با دفتری از عشق فراآمده اند
و به تحریر مقامات شما آمده اند
که سرایند شما را به صفات دگری
وصفتان را به بیان و کلمات دگری
واژه ی وصف تو باید که معطر باشد
آیه در آینه قرآنِ مصور باشد
روحی از نفخه ی یاسین پیمبر باشد
هل اتیٰ باشد و تفسیر ز کوثر باشد
بهر توصیف تو از عرش قلم آوردند
همه ی جن و بشر یکسره کم آوردند
از مقامات شما درّ و گهر میریزد
جبرئیل است که می خواند و پر می ریزد
السلام ای حرمت قبله ی آمالْ مرا
عشقت از روز ازل داد پرو بال مرا
چون کبوتر شدن اقبال دگر میخواهد
نوکری حرمت حال دگر می خواهد
با نگاهِ تو بود نوکر اگر نوکر شد
و به درگاه خداوند مقرب تر شد
آمدم در حرمت نغمه سرایی بکنم
پرِ بغض آمده ام عقده گشایی بکنم
آمدم مشهدتان باز گدایی بکنم
و گدایی بکنم تا که صفایی بکنم
پادشاهی کن و این بار گدا را بپذیر
در حریم خودت این بی سر و پا را بپذیر...
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
ويژه برنامه دهه كرامت عصرى با شعر
با حضور شاعران برجسته كشور و استان مازندران
جمعه ٢٨ ارديبهشت ماه ، راس ساعت ١٦ ، سالن آمفى تئاتر سازمان تبليغات اسلامى مازندران - بابل
( شركت براى عموم آزاد ميباشد با خانواده تشريف بياوريد )
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14