#پیاممعنوے
مراسمختمروزانه
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
| خـღـدا |
وقتی خــدا را بیش از هر چیز دوست داشتی
جشــــن بگیر مؤمن شدنت را
{ #آیتاللهبهجت }
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
حرمش ، گوشہ #قلب♥️ منوَتوستــــ
.
.
°• #یافاطمہالزهرا •°
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#امام_زمانی 🌼💛
صبح ها ساعت چند از خواب پامیشی؟😶
به تعداد ساعتی که از خواب بلند میشی صلوات تقدیم امام زمانت کن🌺
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#مــنــتــظــرانــه
#تــلــنــگــرانــه
#چــادرانــه
بــهش گــفــتــم: امــام زمــان (عــج) رو دوســت داریــ❓
گــفــت: آره ❗️خــیــلــے دوســش دارمــ😍
گــفــتــم: امــام زمــان حــجــاب رو دوســت داره یــا نــه⁉️
گــفــت: آره❗️
گــفــتــم : پــس چــرا ڪــارے ڪــه آقــا دوســت داره انــجــام نــمــیــدیــ❓🤔
گــفــت: خــب چــیــزه…ولــے دوســت داشــتــن امــام زمــان عــج بــه ظــاهر نــیــســت ، بــه دلــه😌
گــفــتــم: از ایــن حــرف ڪــه مــیــگــن بــه ظــاهر نــیــســت ، بــه دلــه بــدم مــیــاد😣
گــفــت: چــرا❓
بــراش یــه مــثــال زدمــ:
گــفــتــم: فــرض ڪــن یــه نــفــر بــهت خــبــر بــده ڪــه شــوهرت بــا یــه دخــتــر خــانــوم دوســت شــده😰
و الــان تــوے یــه رســتــوران داره بــاهاش شــام مــے خــوره. تــو هم ســراســیــمــه مــیــریــ🏃
و مــے بــیــنــے بــلــ‼️ آقــا نــشــســتــه و داره بــه دخــتــره دل مــیــده و قــلــوه مــے گــیــره💏
عــصــبــانــے مــیــشــے و بــهش مــیــگــے: اے نــامــرد❗️بــهم خــیــانــت ڪــردیــ❓😡
بــعــد شــوهرت بــلــنــد مــیــشــه و بــهت مــیــگــه : عــزیــزمــ❗️ مــن فــقــط تــو رو دوســت دارمــ😘
بــعــد تــو بــهش مــیــگــے: اگــه مــنــو دوســت دارے ایــن دخــتــره ڪــیــه❓چــرا بــاهاش دوســت شــدیــ❓
چــرا آوردیــش رســتــورانــ❓ اونــم بــر مــے گــرده مــیــگــه: عــزیــزم ظــاهر رو نــبــیــنــ❗️ مــهم دلــمــه❗️
دوســت داشــتــن بــه دلــه…
دیــدم حــالــتــش عــوض شــده
بــهش گــفــتــم: تــو ایــن لــحــظــه بــه شــوهرت نــمــیــگــے: مــرده شــور دلــت رو بــبــرنــ❓
تــو نــشــســتــے بــا یــه دخــتــره عــشــقــبــازے مــے ڪــنــے بــعــد مــیــگــے مــن تــو دلــم تــو رو دوســت دارمــ❓
حــرف شــوهرت رو بــاور مــے ڪــنــیــ❓
گــفــت: مــعــلــومــه ڪــه نــه❗️دارم مــے بــیــنــم ڪــه خــیــانــت مــے ڪــنــه ، چــطــور بــاور ڪــنــمــ❓
مــعــلــومــه ڪــه دروغ مــیــگــه
گــفــتــم: پــس حــجــابــتــ…
اشــڪ تــو چــشــاش جــمــع شــده بــود
روســرے اش رو ڪــشــیــد جــلــو
بــا صــداے لــرزونــش گــفــت: مــن جــونــم رو فــداے امــام زمــانــم مــے ڪــنــم ، حــجــاب ڪــه قــابــلــش رو نــداره😭
از فــردا دیــدم بــا چــادر اومــده
گــفــتــم: بــا یــه مــانــتــو مــنــاســب هم مــیــشــد حــجــاب رو رعــایــت ڪــرد❗️
خــنــدیــد و گــفــت: مــے دونــم ❗️ ولــے امــام زمــانــم چــــــــادر رو بــیــشــتــر دوســت داره😇
مــے گــفــت: احــســاس مــے ڪــنــم آقــا داره بــهم لــبــخــنــــــــــــد مــے زنــه😊
[ اݪلّہُمَـ عَجِّݪ ݪِوَݪیڪ اݪّفَرَج ]
♥️
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
⚛وقتی آن دختر🙋
مانتویی میخرد که استین هایش حریر👗 است...
↩️من عاشق💗پوشیدن ساق دست هایم هستم!
⚛وقتی آن دختر
موهایش🙎را به هزار رنگ در می آورد و از زیر شالش پریشان می کند...😕
↩️من روسری ام را لبنانی👏 می بندم!
⚛وقتی آن دختر
برای جلوه برجستگی های بدنش🙍، جلوی مانتو اش را باز می گذارد...😔
↩️من مانتویی میپوشم که وقارم💜 را حفظ کند!
⚛وقتی آن دختر
ساق پایش را با ساپورت بیرون❌❗️ می اندازد...⛔️
↩️من برای نجابتی که باید در وجودم باشد ✔️ لباس مناسب می پوشم!
⚛وقتی آن دختر
با آرایشی غلیظ و لب های پروتز کرده بیرون💄💋 می آید...
↩️من صورتی معصوم 😇، ساده و مهربانی دارم!
⚛وقتی آن دختر
پاتوقش پارتی ها و مهمانی های😯 مختلط است...😱
↩️من به گلزار شهدای 🌺گمنام میروم و آرامش میگیرم!☺️
⚛وقتی آن دختر
با مردان نامحرم💑 در حال خوشگذرانی و گناه است...
↩️من همه ی عشقم برای👰 همسرم است!💞
⚛وقتی آن دختر
برای به روز بودن هر لباسی 👗رو می پوشد...
↩️من چادری مشکی و✌️ با وقار بر سر دارم!
⚛وقتی آن دختر
خود را دآف 😏خطاب می کند...
↩️من میخواهم💓خانوم💓باشم!
💟
💟
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#تـلنـگر
با خـودمـان فـڪر ڪنیـم
ڪـه حجـاب داشـته بـاشیـم
امّـا⁉️ چـادر نـبـاشد؛
ایـن فـڪر غلطی اسـت🛑❌
نـه اینـکه من بخـواهم بـگویـم
چـادر نـوع منحـصر اسـت نـه🖤
👑مـن میـگویم👇👇
چـادر بـهتریـن نـوع حـجاب اسـت!❤️
«مـقـام مـعظـم رهـبرے»
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
حتی گوگل هم می دونه آقا کیه آقای مارو همه میشناسن ☺️ (امتحانش مجانیه 😁)
#مقام_معظم_دلبری ❤️ ❤️
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#رهـبرانھ🌱
آنچهرهٔعارفانہاٺࢪاعشقاسٺ😌🌱
آنچفیہعاشقانہاٺࢪاعشقٺ😍
اےدیدهٔهࢪحسودوبدخواهتڪور👊🏻
آنهیبتبـۍڪࢪانہاٺࢪاعشقسٺ♥️
#جانمفداےرهـبرمـ💙
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_چهل_و_نهم
❥••●❥●••❥
💠 منتظر پاسخم حتی لحظهای صبر نکرد، در را پشت سرش آهسته بست و همه در و دیوار دلم در هم کوبیده شد که شیشه بغضم شکست.
به او گفته بودم در ایران جایی را ندارم و نمیفهمیدم چطور دلش آمد به همین سادگی راهی ایرانم کند که کاسه چشمانم از گریه پُر شد و دلم از ترس تنهایی خالی!
💠 امشب که به تهران میرسیدم با چه رویی به خانه میرفتم و با دلتنگی مصطفی چه میکردم که این مدت به عطر شیرین محبتش دل بسته بودم.
دور خانه میچرخیدم و پیش مادرش صبوری میکردم تا اشکم را نبیند و تنها با لبخندی ساده از اینهمه مهربانیاش تشکر میکردم تا لحظهای که مصطفی آمد. ماشین را داخل حیاط آورد تا در آخرین لحظات هم از این امانت محافظت کند و کسی متوجه خروجم از خانه نشود.
💠 درِ عقب را باز کردم و ساکت سوار شدم، از آینه به صورتم خیره ماند و زیر لب سلام کرد. دلخوری از لحنم میبارید و نمیشد پنهانش کنم که پاسخش را به سردی دادم و دیدم شیشه چشمانش از سردی سلامم مِه گرفت.
در سکوتِ مسیر داریا تا فرودگاه دمشق، حس میکردم نگاهش روی آینه ماشین از چشمانم دل نمیکَند که صورتم از داغی احساسش گُر گرفت و او با لحنی ساده شروع کرد :«چند روز پیش دو تا ماشین بمبگذاری شده تو دمشق منفجر شد، پنجاه نفر کشته شدن.»
💠 خشونت خوابیده در خبرش نگاهم را تا چشمانش در آینه کشید و او نمیخواست دلبسته چشمانم بماند که نگاهش را پس گرفت و با صدایی شکسته ادامه داد :«من به شما حرفی نزدم که دلتون نلرزه!»
لحنش غرق غم بود و مردانه مقاومت میکرد تا صدایش زیر بار غصه نلرزد :«اما الان بهتون گفتم تا بدونید چرا با رفتنتون مخالفت نمیکنم. ایران تو امنیت و آرامشه، ولی سوریه معلوم نیس چه خبر میشه، خودخواهیه بخوام شما رو اینجا نگه دارم.»
💠 بهقدری ساده و صریح صحبت میکرد که دست و پای دلم را گم کردم و او راحت حرف دلش را زد :«من آرامش شما رو میخوام، نمیخوام صدمه ببینید. پس برگردید ایران بهتره، اینجوری خیال منم راحتتره.»
با هر کلمه قلب صدایش بیشتر میگرفت، حس میکردم حرف برای گفتن فراوان دارد و دیگر کلمه کم آورده بود که نگاهش تا ایوان چشمانم قد کشید و زیرلب پرسید :«سر راه فرودگاه از زینبیه رد میشیم، میخواید بریم زیارت؟»
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
•❖•◇•❖•❣•❖•◇•❖•
@mashgh_eshgh_313💖