eitaa logo
مَشْــق‌ِعـِشـْـ❤ــق
1.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
706 ویدیو
59 فایل
دلشڪستہ‌ےعاشق💔 براےپرواز🕊🍃 نیازےبہ‌بال‌ندارد...❤ •{شهیدآوینے}• 🌿¦•گـوش‌جآن↓ https://harfeto.timefriend.net/16083617568802 🍃¦•ارتباط‌بامـا↓ 🌸•| @H_I_C_H 🌙¦•ازشرایطموݩ‌بخونین↓ 🌸•| @sharayet_mashgh_eshgh_313 تودعوت‌شده‌ۍشھدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
|🌷🍃 .... 2⃣7⃣🌿| پایان یک کابوس اومد نشست سر میز ... قیافه اش تو هم بود ... اما نه بیشتر از همیشه ... و آرام تر از زمانی که از سر میز بلند شد ... نمی تونستم چشم ازش بردارم ... - غذات رو بخور ... سریع سرم رو انداختم پایین ... چشم ... اما دل توی دلم نبود ... هر چی بود فعلا همه چیز آروم بود ... یا آرامش قبل از طوفان ... یا ... هر چند اون حس بهم می گفت ... - نگران نباش ... اتفاقی نمی افته ... یهو سرش رو آورد بالا ... - اجازه میدم با آقای صمدی بری ... فردا هم واست بلیط قطار می گیرم ... از اون طرفم خودش میاد راه آهن دنبالت ... نمی تونستم کلماتی رو که می شنوم باور کنم ... خشکم زده بود ... به خودم که اومدم ... چشم هام، خیس از اشک شادی بود ... خدایا ... شکرت ... شکرت ... بغضم رو به زحمت کنترل کردم ... و سریع گوشه چشمم رو پاک کردم ... - ممنون که اجازه دادی ... خیلی خیلی متشکرم ... نمی دونستم آقا مهدی به پدرم چی گفته بود ... یا چطور باهاش حرف زده بود ... که با اون اخلاق بابا ... تونسته بود رضایتش رو بگیره ... اونم بدون اینکه عصبانی بشه و تاوانش رو من پس بدم ... شب از شدت خوشحالی خوابم نمی برد ... هنوز باورم نمی شد که قرار بود باهاشون برم جنوب ... و کابوس اون چند روز و اون لحظات ... هنوز توی وجودم بود ... بی خیال دنیا ... چشم هام پر از اشک شادی ... خدایا شکرت ... همه اش به خاطر توئه ... همه اش لطف توئه ... همه اش ... بغض راه گلوم رو بست ... بلند شدم و رفتم سجده ... الحمدلله ... الحمدلله رب العالمین ... .ادامه دارد... ✍🍁| 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
|🌷🍃 .... 3⃣7⃣🌿| حس یک حضور تا زمان رفتن ... روز شماری که هیچ ... لحظه شماری می کردم ... و خدا خدا می کردم ... توی دقیقه نود نظر پدرم عوض نشه ... استاد ضد حال زدن به من ... و عوض کردن نظرش در آخرین دقایق بود ... حتی انجام کارهایی که سعید اجازه رو داشت ... من که بزرگ تر بودم نداشتم ... به جای قطار، بلیط هواپیما گرفتن ... تا زمانی که پرواز از زمین بلند نشده بود ... هنوز باور نمی کردم ... احساس خوشی و خوشحالی بی حدی وجودم رو گرفته بود ... هواپیما به زمین نشست ... و آقا مهدی توی سالن انتظار، منتظر من بود ... از شدت شادی دلم می خواست بپرم بغلش و دستش رو ببوسم ... اما جلوی خودم رو گرفتم ... خجالت بکش ... مرد شدی مثلا ... توی ماشین ما ... من بودم ... آقا محمد مهدی که راننده بود... پسرش، صادق ... یکی از دوستان دوره جبهه اش ... و صاحبخونه شون ... که اونم لحظات آخر، با ما همراه شد ... 3 تا ماشین شدیم ... و حرکت به سمت جنوب ... شادی و شعف ... و احساس عزیز همیشگی ... که هر چه پیش می رفتیم قوی تر می شد ... همراه و همدم همیشگی من ... به حدی قوی شده بود که دیگه یه حس درونی نبود ... نه اسم بود ... نه فقط یه حس... حضور بود ... حضور همیشگی و بی پایان ... عاشق لحظاتی می شدم که سکوت همه جا رو فرا می گرفت ... من بودم و اون ... انگار هیچ کسی جز ما توی دنیا نمی موند ... حس فوق العاده ... و آرامشی که ... زیبایی و سکوت اون شب کویری هم بهش اضافه شد ... سرم رو گذاشته بودم به شیشه ... و غرق زیبای ای شده بودم که بقیه درکش نمی کردن ... صادق زد روی شونه ام ... به چی نگاه می کنی؟ ... بیرون که چیزی معلوم نیست ... سرم رو چرخوندم سمتش ... و با لبخند بهش نگاه کردم ... هر جوابی می دادم ... تا زمانی که حضور و وجودش رو حس نمی کرد ... بی فایده بود ... فردا ... پیش از غروب آفتاب رسیدیم دوکوهه ... ماشین جلوی نگهبانی ورودی ایستاد ... و من محو اون تصویر ... انگار زمین و آسمان ... یکی شده بودند ... . .ادامه دارد... ✍🍁| 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
. . میدانید دلگیرَم...🍃 منظورَمـ را اشتباهـ نگیرید..↓☝️🏻 دل مَن یڪ¹ عمر اسٺ ڪه گیرِ بین الحرمین استـ🕊♥ . 🌙| 🌚| . °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
بسمــ رب الحســ❤️ــینــ|••
🌈✨ میگفتــ یہ جورے زندگے ڪـــنــ ڪـــہ امامــ زمانتــ بگہ : غصہ نخور حداقلــ از تو راضیمــ😍 ــ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
برای حرف دیگران تغییر نخواهم کرد:) من کامل هستم…✌️ 😍🍃 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ منــ دلمــ پیشــ کسے نیستـــ خیالتــ.... راحتــ...❤️ منمــ و یکــ دلــ دیوانهــ و خاطر .... خواهتــ....❤️ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
{🌹🍃} مــــدح زهـــ💚ــرا را همین جملہ ڪفایتـــــ مے ڪند..❣ چـــــادرش حتے یهـــودے را هدایتــــــ مے ڪند..❣ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#حدیث{🌹🌿} 🌸 #امام_کاظم علیه السلام 🔺إِنِّي لَأَقُولُ لَكَ قَوْلًا قَدْ كَانَتْ آبَائِي ع تَقُولُهُ لَوْ كَانَ فِيكُمْ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ لَقَامَ قَائِمُنَا ... قَدْ شَمَّرُوا فَاحْتَذَوْا بِحَذْوِنَا وَ عَمِلُوا بِأَمْرِنَا-... يُصْبِحُونَ فِي غَيْرِ مَا النَّاسُ فِيهِ وَ يُمْسُونَ فِي غَيْرِ مَا النَّاسُ فِيهِ يَجْأَرُونَ إِلَى اللَّهِ فِي إِصْلَاحِ الْأُمَّةِ بِنَا ... 🔰من چيزى به تو میگويم كه پدرانم آن را میگفتند، اگر در بين شما به تعداد افراد جنگ بدر (313 یار واقعی) وجود داشت قائم ما قيام می کرد... (شیعیان واقعی ما) دامن همّت بالا زده و پا در جاى پاى ما میگذارند و به فرمان ما عمل میكنند... شب را بر خلاف معمول مردم به صبح میرسانند، و همچنین روز را به خلاف معمول مردم به شب میرسانند، و مدام با راز و نياز از خداوند می خواهند امّت به دست ما اصلاح شود (و برای ظهور استغاثه می کنند). 📙مشکات الانوار ص64 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
🌱🌱🌱🌱 🌱🌱🌱 🌱🌱 🌱 {⚠️〰} چرا‌حجابت‌رو‌رعایت‌نمی کنی‼️ ـ چون هنوز بچه ام و تنها ۱۸سالمه😐 چرا‌نماز‌نمی‌خونی‼️ ـ چون هنوز بچه ام و تنها ۱۸سالمه😐 چرا‌با‌نامحرم‌حرف‌می‌زنی‼️ ـ چون بچه هستم و تنها ۱۸سالمه😐 چرا‌و‌چون‌های‌زیادی‌هست‌که‌درجواب‌تمامی آنها‌میتوان‌گفت‌چون‌هنوز‌جوانم‌وبچه  ...❗️🍃  ولـــی . .↯ " یادمان‌باشد‌فاطمه‌ی‌زهرا‌(س)هم‌تنها۱۸سال‌داشت " °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
{😋😅} از تمرینات قبل از عملیات برگشته بودیم و از تشنگی له له می‌زدیم😰. دم مقر گردان چشممان افتاد به دیگ بزرگی که جلوی حسینه گذاشته شده بود و یکی از بچه‌ها با آب و تاب داشت ملاقه را به دیگ می‌زد😊 و می‌گفت: آی شربته! آی شربته!...😍 بچه‌ها به طرفش هجوم آوردند، 😅وقتی بهش نزدیک شدیم دیدیم دارد می‌گوید: آی شهر بَده!... آی شهر بَده!!!😆 معلوم شد آن قابلمه بزرگ فقط آب دارد😅 و هر کس که خورده بود ته لیوانش را به سمتش می‌ریخت😅. یکی هم شوخی و جدی ملاقه را از دستش گرفت و دنبالش کرد😂 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
✍|• #امامـ_خامنہ_اے 💌اعمال ما بر امام زمان(عج) عرضه میشود امام زمان از هر آنچه که نشانه ی مسلمانی و عزم راسخ ایمانی در آن هست و از ما سرمیزند، خرسند میشود.اگر خدای نکرده عکس این عمل بکنیم، امام زمان را ناخُرسند میکنیم. °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3