eitaa logo
مَشْــق‌ِعـِشـْـ❤ــق
1.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
706 ویدیو
59 فایل
دلشڪستہ‌ےعاشق💔 براےپرواز🕊🍃 نیازےبہ‌بال‌ندارد...❤ •{شهیدآوینے}• 🌿¦•گـوش‌جآن↓ https://harfeto.timefriend.net/16083617568802 🍃¦•ارتباط‌بامـا↓ 🌸•| @H_I_C_H 🌙¦•ازشرایطموݩ‌بخونین↓ 🌸•| @sharayet_mashgh_eshgh_313 تودعوت‌شده‌ۍشھدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
🚫 | سقوط --- . این تصویر، حد اقل بیست سال زودتر از زمان اصلی اش منتشر شده..! ، شیلنگ توالت، رژ قهوه ای، رخ زرد.. یک سیفون کم دارد که با کشیدنش، اشرف مخلوقات را از حد کالا بودن هم پایین تر ببرد..! از آنها بعید بود که به یکباره و ناگهانی، اینقدر واضح آینده را نشانمان بدهند.. نمیدانم، شاید از دستشان در رفته! اما به هر حال ما هنوز جنبه دیدن زندانی شدن در بین شیلنگ های توالت را نداریم! ما نهایتا عادت داریم که سطل ماستی در دست بگیرد، و یا از خودروی جدید پرده برداری کند، که البته تا بیست سال پیش چشم دیدن همین را هم نداشتیم! آری، دیدن این تصویر خیلی برایمان زود بود.. اما بیایید یادمان نرود که آینده ی نرمالیزاسیونی که با آن مواجهیم، این تصویر و کثیف تر از این تصویر است.. . پ.ن: تبلیغ شیلنگِ توالت، با تنوع رنگ. . ! ➡️ @Talabeh_osoultalab °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
پدر رفت.. تا دختـران این سرزمینـ در آغوش پدر باشنـد...🥀🙂 روز دختر بر همه دختران به ویژهـ مبارکـ باد🌸🍃 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
🌱 . +حاج ابراهیمـ! چرا جبہہ رو ول نمیڪنے بیاے دیدار حضرت امام ؟ . -ما رهبرے رو براے اطاعٺ میخوایم نہ براے ! . °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3 . . 🌱
بعضی از پسرا واقعا تکند... ❣چقدر کمیابند پسرایی که بادیدن دختری سربه زیر می‌اندازند... ❣پسرانی که خیره‌خیره دختری را با نگاه‌هایشان نمی‌بلعند... ❣پسرانی که حیای علوی💛 در وجودشان رخنه کرده و چه زیبا حیاییست... ❣پسرانی که تیکه های آبدارشان بدرقه ی راه دختری نمیشود... ❣پسرانی که عمدی به دختری تنه نمیزنند... ❣پسرانی که از دختر معصوم سواستفاده نمیکنند... ❣پسرانی که قلب دختری را نمیشکنند ❣پسرانی که دختر را به سخره نمیگیرند و دختر را بازیچه ی دستشان نمیکنند... ❣پسرانی که در دنیا سربه زیرند اما پیش خدا و پیشوایشان روسفید و سرافراز ❣پسرانی که هنگامی از کنارشان رد میشوی خیالت راحت است که آسیب نمیبینی ❣پسرانی که از شدت حیا نگاهت نمیکنند... و باز هم خداوند حفظ کند همین تعداد کم را... °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
عجب متوجه شدم چرا😂🤦‍♀ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
😍♥️ -هدیھ روز دختر🙃🎊🎁 vtour.amfm.ir -روی هر فلشے ڪه کلیڪ کنید کمے صبر کنید تصویر شفاف میشھ و در هر صحن با چرخش انگشت روی صفحھ میتونید کاملا هرجای حرم مطهر خانم حضرت معصومھ سلام الله علیها ڪه دوست دارید کنید..!🤗☘🌹 -زیارتتون قبول باشه☺️💖 -التماس دعا🌸🎈 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
🌱 ^إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ‌؛:) ڪہ عاشِقـ|💛| بدے معشوق را نمےبیند🦋💚✨ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
✨🦋 . یڪ‌ذره‌عقل‌هم‌ڪہ‌خدالطف‌ڪرده‌بود ڪردیم‌نذرِعشق‌توتاعاشقٺ‌شویم:) 🌱💛 ☔️🌙 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
{●بسم‌رب‌الرضا💛●}
مشکلات‌خاص‌من✨ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
... عکس شهدا را میبینیم... عکس شهدا عمل میکنیم...💔 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
... ‏همینایی که چند هفته است دودستی چسبیدن به جاده های شمال و آمار کرونای گیلان رو افزایش دادن دو روز دیگه واسه سفر اربعین ادای روشنفکری در میارن! صبر کنید فقط... °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
😂🤦‍♀ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
احسنت👌🏻 واقعا درسته هرروزی که تونستیم گناه نکنیم رو برای خودمون جشن بگیریم✌️🏻♥️✨ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
خوشآ‌‌بھ‌حآل‌خیآلے‌کھ‌در‌حــَرم‌مآندھ🕊🥀 ✨ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❥••●❥●••❥ 💠 از اینهمه دستپاچگی، مادرش خندید و ابوالفضل دیگر دلیلی برای پنهان‌کاری نداشت که با نمک لحنش پاسخ داد :«داداش من دارم میرم تو راحت حرفاتو بزنی، تو کجا می‌خوای بیای؟» از صراحت شوخ ابوالفضل اینبار من هم به خنده افتادم و خنده بی‌صدایم مقاومت مصطفی را شکست که بی‌هیچ حرفی سر جایش نشست و می‌دیدم زیر پرده‌ای از خنده، نگاهش می‌درخشد و به‌نرمی می‌لرزد. 💠 مادرش به بهانه بدرقه ابوالفضل به‌زحمت از جا بلند شد، با هم از اتاق بیرون رفتند و دیگر برنگشت. باران احساسش به حدی شدید بود که با چتر پلکم چشمانم را پوشاندم و او ساده شروع کرد :«شاید فکر کنید الان تو این وضعیت نباید این خواسته رو مطرح می‌کردم.» 💠 و من از همان سحر حرم منتظر بودم حرفی بزند و امشب قسمت شده بود شرح عشقش را بشنوم که لحنش هم مثل دلش برایم لرزید :«چند روز قبل با برادرتون صحبت کردم، گفتن همه چی به خودتون بستگی داره.» نگاهش تشنه پاسخی به سمت چشمه چشمانم آمد و من در برابر اینهمه احساسش کلمه کم آورده بودم که با آهنگ آرمشبخش صدایش جانم را نوازش داد :«همونجوری که این مدت بهم اعتماد کردید، می‌تونید تا آخر عمر بهم اعتماد کنید؟» 💠 طعم عشقش به کام دلم به‌قدری شیرین بود که در برابرش تنها پلکی زدم و او از همین اشاره چشمم، پاسخش را گرفت که لبخندی شیرین لب‌هایش را ربود و ساکت سر به زیر انداخت. در این شهر هیچکدام آشنایی نداشتیم که چند روز بعد تنها با حضور ابوالفضل و مادرش در دفتر رهبری در زینبیه عقد کردیم. 💠 کنارم که نشست گرمای شانه‌هایش را حس کردم و از صبح برای چندمین بار صدای تیراندازی در زینبیه بلند شده بود که دستم را میان انگشتانش محکم گرفت و زیر گوشم اولین عاشقانه‌اش را خرج کرد :«باورم نمیشه دستت رو گرفتم!» از حرارت لمس احساسش، گرمای عشقش در تمام رگ‌هایم دوید و نگاهم را با ناز به سمت چشمانش کشیدم که ضربه‌ای شیشه‌های اتاق را در هم شکست. 💠 مصطفی با هر دو دستش سر و صورتم را پوشاند و شانه‌هایم را طوری کشید که هر دو با هم روی زمین افتادیم. بدن‌مان بین پایه‌های صندلی و میز شیشه‌ای سفره عقد مانده بود، تمام تنم میان دستانش از ترس می‌لرزید و همچنان رگبار گلوله به در و دیوار اتاق و چهارچوب پنجره می‌خورد. ... ❥••●❥●••❥ به قلـ✍️ـم 💞با ما همراه باشید...💞 •❖•◇•❖•❣•❖•◇•❖• @mashgh_eshgh_313💖
❥••●❥●••❥ 💠 ابوالفضل خودش را از اتاق کناری رسانده و فریاد وحشتزده‌اش را می‌شنیدم :«از بیرون ساختمون رو به گلوله بستن!» مصطفی دستانش را روی سر و کمرم سپر کرده بود تا بلند نشوم و مضطرب صدایم می‌کرد :«زینب حالت خوبه؟» زبانم به سقف دهانم چسبیده و او می‌خواست بدنم را روی زمین بکشد که دستان ابوالفضل به کمک آمد. خمیده وارد اتاق شده بود و شانه‌هایم را گرفت و با یک تکان از بین صندلی تا در اتاق کشید. 💠 مصطفی به سرعت خودش را از اتاق بیرون کشید و رگبار گلوله از پنجره‌های بدون شیشه همچنان دیوار مقابل را می‌کوبید که جیغم در گلو خفه شد. مادر مصطفی کنار دیگر کارکنان دفتر رهبری گوشه یکی از اتا‌ق‌ها پناه گرفته بود، ابوالفضل در پناه بازوانش مرا تا آنجا برد و او مادرانه در آغوشم کشید. 💠 مصطفی پوشیده در پیراهن سفید و کت و شلوار نوک مدادی دامادی‌اش هراسان دنبال اسلحه‌ای می‌گشت و چند نفر از کارکنان دفتر فقط کلت کمری داشتند که ابوالفضل فریاد کشید :«این بی‌شرف‌ها دارن با مسلسل و دوشکا می‌زنن، ما با کلت چی‌کار می‌خوایم بکنیم؟» روحانی مسئول دفتر تلاش می‌کرد ما را آرام کند و فرصتی برای آرامش نبود که تمام در و پنجره‌های دفتر را به رگبار بسته بودند. 💠 مصطفی از کنار دیوار خودش را تا گوشه پنجره کشاند و صحنه‌ای دید که لب‌هایش سفید شد، به سمت ابوالفضل چرخید و با صدایی خفه خبر داد :«اینا کیِ وقت کردن دو طرف خیابون رو با سنگچین ببندن؟» من نمی‌دانستم اما ظاهراً این کار در جنگ شهری دمشق عادت تروریست‌ها شده بود که جوانی از کارمندان دفتر آیه را خواند :«می‌خوان راه کمک ارتش رو ببندن که این وسط گیرمون بندازن!» 💠 و جوان دیگری با صدایی عصبی وحشی‌گری ناگهانی‌شان را تحلیل کرد :«هر چی تو حمص و حلب و دمشق تلفات میدن از چشم رهبری ایران می‌بینن! دستشون به حضرت آقا نمی‌رسه، دفترش رو می‌کوبن!» سرسام مسلسل‌ها لحظه‌ای قطع نمی‌شد، می‌ترسیدم به دفتر حمله کنند و تنها زن جوان این ساختمان من بودم که مقابل چشمان همسر و برادرم به خودم می‌لرزیدم. 💠 چشمان ابوالفضل به پای حال خرابم آتش گرفته و گونه‌های مصطفی از غیرت همسر جوانش گُر گرفته بود که سرگردان دور خودش می‌چرخید. از صحبت‌های درگوشی مردان دفتر پیدا بود فاتحه این حمله را خوانده‌اند که یکی‌شان با تهران تماس گرفت و صدایش را بلند کرد :«ما ده دیقه دیگه بیشتر نمی‌تونیم مقاومت کنیم!»... ... ❥••●❥●••❥ به قلـ✍️ـم 💞با ما همراه باشید...💞 •❖•◇•❖•❣•❖•◇•❖• @mashgh_eshgh_313💖
☔️🌙•••• دَرْحَرَمْ‌حولہ‌اِحرامِ‌مَنْ‌اَزْجِنْسِ‌دُعاستْ حَجَرُالاسوَدِمَنْ‌پَنجࢪھ‌فولادِرِضاستْ ... 🍃💛 🌻✨ °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
^^🌸💛 Behind every successful person there is a lot of unsuccessful years. پشٺِ‌سࢪهرآدمِ‌موفقے،سالهاےناموفقِ‌زيادۍهسټ. 🙃🌱 🐾💫•.•. °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
4_5830397849254233907.mp3
1.98M
🎼 🦋ویژگےهاےمنحصربھ‌فرددخٺࢪاݩ‌ازنگاه‌امام‌صادق(ع). 🗣🌱•| °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
💦☂••• هیچوَقٺ‌خودٺوبابقیہ‌مُقایسہ‌نَڪُݩ‌ واززندگے‌لِذَّٺ‌بِبَر🌿💫 🏞 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3