وقتے که گفتـ میخواد بره،
انگار ته دلم، آخرین بنـد پاره شد💔
انگار میدونستمـ که دیگه برنمےگرده...
نمےتونستم گریه کنمـ😔
چون مےترسیدم بعدا پیش ائمه(ع) شرمنده بشم..
اشکامو که دید،😢
دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفتـ:
دلـمو لرزوندے اما ایمانمو نمیتونے بلرزونے..🥀
#شہیدحمیـدسیاهکالےمرادے
#یادتباشد♥️
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
مَشْــقِعـِشـْـ❤ــق
#رنج_مقدس #قسمت_دوم دکمه وصل را میزند و روی بلندگو میگذارد. انگار دنبال کسی میگردد تا همراهیاش
#رنج_مقدس
#قسمت_سوم
با اختیار خودم نرفته بودم که با اختیار خودم برگردم. حالا اینجایم کنار قل دیگرم مبینا، اتاقمان کنار اتاقیست که برادرهایم؛ علی و سعید و مسعود را در خود جا نداده، بلکه تحمل کرده است! پسرها آنقدر شلوغ هستند که تمام دنیای مرا به هم میریزند. کودکیام را کنارشان زندگی نکردهام و حالا ماندهام که چگونه این حجم متفاوت را مدیریت کنم. از دختر یکییکدانه، شدهام بچه پنجم خانه.
مبینا برای پروژه درس همسرش عازم خارج است و من هنوز لذت بودن کنار او را نچشیده باید خودم را برای جدایی آماده کنم. دوتایی این روزها را میشماریم و نمیخواهیم که تمام شود.
گاهی آرزوی چیزی را داری، وقتی به دستش میآوری، پیش خودت فکر میکنی همین بود آنچه منتظرش بودی و همیشه لحظات تنهاییات را به آن میاندیشیدی! یعنی بالاتر از این نیست؟ یک بالاتری که باز بتوانی حسرتش را بخوری و برای رسیدن به آن دعایی، حرکتی، برنامهریزیای… جز این، انگار زندگی یکنواخت و خستهکننده میشود.
یادم میآید من و دوستان مدرسهایام تابستانها به همین بلا دچار میشدیم. انواع و اقسام کلاسها و گردشها را تجربه میکردیم تا اثبات کنیم زنده و سرحالیم. آخر آرزوهایمان را در نوشتههای خیالی دیگران و در صفحات مجازی جستوجو میکردیم، آنهم تا نیمههای شب؛ اما صبح زندگی ما همانی بود که بود…
نگاهی به اتاقم میاندازم. اینجا هم مثل طالقان یک پنجره دارم رو به حیاط. حیاطی با باغچه کوچک و حوض فیروزهای. فقط کاش پنجرهام چوبی بود و شیشههای آن رنگی. آنجا که بودم گاهی ساعتهای تنهاییام را با بازی رنگها، میگذراندم. خورشید که بالا میآمد پنجپرهای قرمز و زرد و آبی و سبز شیشهها روی زیلوی اتاق میافتاد؛ اما شیشههای ساده پنجره اینجا، نور را تند روی قالی میاندازد و مجبور میشوم اتاقم را پشت پرده پنهانکنم.
عکسی از پدربزرگ و مادربزرگ را گذاشتهام مقابل چشمانم تا فراموش نکنم گذشتهای را که برایم شیرین و سخت بود.
***
– لیلا… لیلی… لیلایی…
علی است که هر طور بخواهد صدایم میکند. در اتاق را که باز میکنم میگوید:
– اِ بیداری که؟
– اگه خواب هم بودم دیگه الآن با این سروصدا بیدار میشدم.
– آماده شو بریم.
در را رها میکنم و میروم پشت میزم مینشینم. کتاب را مقابلم باز میکنم.
– گفتم که نمیآم. خودتون برید.
تکیهاش را از در برمیدارد.
– با کی داری لج میکنی؟
نگاهش نمیکنم.
– وقتی لج میکنی اول خودت ضرر میکنی. هیچ چیزی رو هم نمیتونی تغییر بدی.
نه نگاهش میکنم و نه جوابش را میدهم.
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
مَشْــقِعـِشـْـ❤ــق
#رنج_مقدس #قسمت_سوم با اختیار خودم نرفته بودم که با اختیار خودم برگردم. حالا اینجایم کنار قل دیگرم
#رنج_مقدس
#قسمت_چهارم
– با اختیار و احترام بپوش بریم؛ و الا مجبور میشم پیشت بمونم، یک! مادر هم جلوی خواهرش شرمنده میشه، دو. این کتاب رو هم میبرم جریمه اینکه بیاجازه از اتاقم برداشتی، سه!
کتاب را برمیدارد و میرود. این مهمانیهای خداحافظی مبینا، باعث شده که یک دور تمام فامیل را ببینم. برای منِ دور از خانه، این انس زودهنگام کمی سخت است. مادر کنار حجم زیاد کارها و دل نگرانیهایش، با دیده محبت همه این دعوتها را قبول میکند و علی که انگار وظیفه خودش میداند مرا با احساسات اطرافیانم آشتی بدهد.
برادر بزرگتر داشتن هم خوب است و هم بد. خودش را صاحباختیار میداند و مأمور قانونی محبت به سبک خودش. با آن قد و هیبتش که از همه ما به پدر شبیهتر است؛ حمایتش پدرانه، رسیدگیهایش مادرانه و قلدریهایش مثل هیچ کس نیست. وقتیکه میخواهد حرفش را به کرسی بنشاند دیگر نمیتوانی مقابلش مقاومت کنی. مادر هم، با آسودگی همه کارها را به او میسپارد و در نبودنهای طولانی پدر، علی تکیهگاه محکمش شده است. یکیدوبار هم دعوا کردهایم؛ من جدّی بودم، ولی او با شیطنت، مشاجره را اداره کرده و با حرفهایش محکومم کرده است.
معطل ماندهام که چه بپوشم. دوباره صدای علی بلند میشود و در اتاقم درجا باز میشود.
– اِ… هنوز نپوشیدی؟
بوی عطرش اتاقم را پر میکند. نفس عمیقی میکشم و نگاهش نمیکنم. آرام، مانتوی طوسیام را از چوبلباسی برمیدارم.
– پنج ثانیه وقت داری!
مانتو را تنم میکنم. میشمارد:
– یک، دو، سه، چهار، پنج.
میآید داخل و چادر و روسریام برمیدارد و میرود سمت در.
– بقیهاش رو باید توی حیاط بپوشی، بیآینه. چرا شما خانمها بدون آینه نمیتونید دو متر هم از خانه بیرون برید؟
توی حیاط همه معطل من هستند؛ حتی مادر که دارد برای ماهیها نان خشک میریزد.
***
این مهمانی هم تمام شد و آن شب هم زیر نگاههای خریدارانه خاله و توجههای پسرخاله، حال و حوصلهام سر رفت. مبینا کنار گوشم تهدیدم کرد:
– اگر خاله خواستگاری کرد و تو هم قبول کردی، اعتصاب میکنم و عروسیت نمیآم.
علی کارش را بهانه کرد و زودتر از بقیه بلند شد. در برگشت، مادر کنار گوش علی چیزی گفت و علی هم ابرو درهم کشید و گفت:
– بیخود کردند. اصلاً تا یکسال هیچ برنامهای نداریم. نه سامان، نه کس دیگه.
خاله بعد از آن شب، چندبار هم زنگ زده بود و مادر هر بار به سختی، به خواستگاریاش جواب رد داده بود.
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.• #استورے | #story •.
ڪوهیـ⛰ـممـاٺا
ایستادیمروےِپاهاموݩ✊🏻
ماهیـ🌙ـمٺا
خـ☀️ـورشیدباشھرهبرِراهموݩ💖
#آزادۍ🕶🌻
#حامدزمانے🖤🎤
#پیشنھاد_ادمین:)🍭
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
•💛🌿•
یہسیدےمیگفت:↓
تومهدےباڪࢪےبـاش
شهادتخودشمیاد
وبغلتمیڪنــھ...🕊✋🏻
#آࢪھداداش...اینجوریاس:)🦋
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
🍇🌙•.•
^^
هَـࢪچھفَـࢪمآڹِتـُوباشَد...(:🌱
#...💔☔️
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#بیو🍄🥝↶
زندگیمو جورے میسازم کھ
اون بالا سࢪے بگہ: این بنده منہها🤩🌿💛
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
🌻💫↓.^
آࢪے...
گُنَهڪاࢪاݩراراهۍنیسٺ!
امـّاپَشیمانـاݩرامےپَذیرَند...🙂🥀
°
°
🌿🗣•| #شهیدسیدمرتضےآوینۍ
°
°
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
خواهم ز خدا که بی ولایم نکند
غرق گنهم ، ولی رهایم نکند
🍃یک خواسته دارم از خدای تو حسین
در هر دو جهان از تو جدایم نکند
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#شبتون_حسینے♥️✨
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#پیاممعنوے
بہترین احساس رضایت...
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
شخصے مےگفت؛
در خواب به من گفتند: به مردم بگو براے رفع گرفتارےها و نگرانےها، به #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها ملتزم شوند...
#آیت_الله_بهجت_رحمته_الله_علیه🍃
#مادرےام
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
مَشْــقِعـِشـْـ❤ــق
شخصے مےگفت؛ در خواب به من گفتند: به مردم بگو براے رفع گرفتارےها و نگرانےها، به #حضرت_زهرا_سلام_الله_
مادرجان...
میگن امسال از چاے روضہ پسرتون محرومیم...💔
میگن شب اربعین...
بہ جاے قدم زدن تو جاده هاے بین نجف تا کربلا
یہ گوشہ نشستیم و...
نمیدونن این حرفا براے کسایے کہ تجربہ سفر رو دارن
چقدر سنگینہ و گرون تموم میشہ
خودتون لطف کنین خانم جان
بہ خدا اگہ اربعین نرم
دق میکنم...💔🙂
مهـدی، مهـدی، یاسر بگوشے؟!
مهدی جان به گوشم...📞
یاسر جان به بچـه ها بگو:
خط به خطی ڪه توفضای مجـازی
مےنویسن رو همه شُهـدا مےبینن!!
نامحرم در فضای مجازی هم نامحرمه یادمون باشه!🙂
#تقوای_مجازی🍃
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#سخن_بزرگان 🌱
گاهے امر و نهـی ما،
گنهڪاران را از گناه باز نمےدارد؛
ولے گفتن هاے پی در پی،
لذت گنـاه را در ڪام او تلـخ مےڪنـد و
لااقل با خیالت راحت گنـاه نمےڪنـد.
#استاد_قرائتی
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
روایت هست روزی که توش گناه نکنی عیده.
منم یه روایت دارم میگم روزی که توش به اربابت عرض ارادت نکنی تباهه
صلی الله علیک یا ابا عبدالله...
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
ایالات منفجره آمریکا🔥
آمریکا درحال افول است(حضرتآقا)
آمریکا مانند کشتی تایتانیک غرق خواهد شد(حضرتآقا)
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
ریاضیدانان با یک محاسبه ریاضی شگفت انگیز که به دست آورده اند نشان دادند خلق و خوی هرانسانی به انتخاب مکان دلخواه برای سفر ربط دارد.
بیایید محاسبه را انجام دهیم ..
برای پیدا کردن بهترین مکان برای سفر ، محاسبه زیر را انجام دهید.
در ذهن خود عددی بین (1 و 9) قرار دهید.
آن را در 3 ضرب کنید.
به آن 3 اضافه کنید.
آن را در 3 ضرب کنید.
درمجموع دو رقم تولید میشود . آنها را با هم جمع کنید. بهترین مکان برای رفتن وماندن است !!!
* لیست مکان ها:
1. قاهره
2. امارات
3. روسیه
4. آفریقا
5- اسپانیا
6. مراکش
7. استرالیا
8. ترکیه
9. در خانه بمانید
10. آمریکا
11. هند
12. اندونزی
13. مالزی
14. آذربایجان
15. مالدیو
16. یونان
17. الجزایر
18. نروژ
19. فرانسه
20. دانمارک
نتیجه خارق العاده بدست میاید / جالب بود نه؟😜😜😂😂😂
کاری از وزارت بهداشت😆😊😊
#درخــانــــهبمـــانیـــم
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
❤️🍃
باید بـدانی
هیچ چیز در این دنیـا
اتفاقی نیست...
همه چیز تحت فرمان خداستــ...
مثلا #چادری بودن تو...😇
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#السلامعلیڪ_یا_امام_حسن
جگر سوزد برای غربٺ تو
حسن بودن نشان هیبٺ تو✨
یقین دارم کہ مادر روز محشر🌿
شفاعٺ مےڪند با تربٺ تو😍
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#آخریهروزشیعهبراتحرممیسازه
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
•🖐🏻•
میگه ڪه
بهجاۍعبادتڪردن ،
اطاعت ڪن ...
اطاعتڪهکردۍ
میشهعبادت ...
یهموقعۍعبادتمیکنےولیاطاعتنه !
مثلا نماز میخونی
ڪه خونده باشی ...
درصورتۍکهتوبندهاۍوبایداطاعتکنی...
.
:: #اطاعت
:: #خدا🌱
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
[🌱🌙]
بیماࢪے
خوبنیسٺ
ولے
چھخوشاست
بیمارحسیݧ(ع)❣
بودݩ...(:
.
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
•﷽•
روشن ترین چراغ شبستان اولیا ...
باب المراد شیعه و ابنُ الرِّضا جواد!
#امام_جواد(ع)🌱
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
مَشْــقِعـِشـْـ❤ــق
•﷽• روشن ترین چراغ شبستان اولیا ... باب المراد شیعه و ابنُ الرِّضا جواد! #امام_جواد(ع)🌱 °•|مَشْــق
امام رضاے دلم...
تسلیت آقا جان 🖤😔
منبَخیلم😔✋
وقتے تو | #جواد | باشے...📿
به هر ذره اے از بخشش ات..🙃
سخت مُحتاجم...🖤
أَنتَ الجواد و أَنا البَخیل
و هَل یَرحم البَخیل إِلا الجواد ...😭✋
#یاجوادالائمہ_ادرکنے🖤
#شاهطوستسلیت
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
باز شب شد...
تو بگو
ڪجای دل بگذارم
این همه دلتنگی را
تا نمیرد..!
#یااباعبدالله
#شبتون_حسینے♥️✨
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
#پیاممعنوے
بهبودےروابطبافرزندان
روضہےخانگے
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
_ما فرزندان مکتبی هستیم كه.✌️🏽
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3