میگفت من زخمی شده بودم و یکی دیگه از بچه هام زخمی بود
دیدم حسن نارنجک برداشت اومد بره سمتشون
گفتمحسن کجا
گفت یکی باید کار رو تموم کنه
و از سوراخ دیوار اومد بره داخل و اخرین نگاه رو بهم کرد
شیش تا تیر به شکمش خورده بوده
اما خودش انتقام خودش رو گرفت
شونزده تا حرومزاده رو بدرکفرستاده بود
پیکرش روز شهادت امیرالمومنین علیه السلام برگشت
و روز شهادت عمه ی سادات تشیع شد