بعضیوقتها یک مسایلی خیلی ذهنت رو درگیر میکنه
که اصن راجبش حرف بزنی یا نزنی
اصن منافات داره با اموزه هایی که تا به امروز یادگرفتی و دیدی
یکسره داد میزنیم یا ستار العیوب استر عیوبی
اونوقت یهویی سر یک قضیه ی کوچیک ابروی یکی رو میبریم
خب چی شد ؟
الان داد زدم اینجا و یکی رسوا کردم
اخرش چی میشه؟!
وقتی میتونم کسی رو قضاوت کنم که...
نمیگم برم تو جایگاهش
اصن نمیشه
ولی حداقل شرایطش رو ببینم
فکر نکن اگر من ساکتم
اگر تو ساکتی
همه چی ماله کشی میشه و تموم
نه
اونی که اون بالاس حواسش هست هاااا
داره میبینه زخم زبونها و تهمتهایی که میشنوی و بخاطر دیگران بوده و خودت واقعا بی تقصیری رو برای حفظ ابروی دیگران تحمل میکنی
پس من و تو
اگر برای رضایت یکی دیگه کاری میکنیم
غممون نباشه
اون که باید ببینه میبینه
کلنا داغونتیم یا زینب
یادش بخیر
وقتی بچه ها زخمی میشدن
تو امبولانس میخوندن
روحیه ی بچه ها تو خط مقدم خداییش با هیچ کجای دنیا قابل قیاس نیست
شوخی نیستا
اینکه بیای تو نا امن ترین جای دنیا
ولی ارامشت قابل قیاس با هیچ کجا نباشه
وقتی ادمها میفهمن که شاید دیگه چند روز یا چند ساعت یا چند دقیقه دیگه زنده نباشن
یک برنامه هایی میچینن که نگو و نپرس
و به هردری میزنن یک لحظه بیشتر بمونن
حالا بچه های تو خط :
داوطلب میخوایم شناسایی تو دل دشمن
داوطلب میخوایم برای اعزام به خط مقدم
داوطلب میخوایم برای عملیات ایزایی
یا ابالفضل
کیه اسمها رو بنویسه
داداش کجا چنین شتابان
صبر کن خو
نوموخوام
موخوام بوروم😅
جالب بود برام
فیلمش رو ادیت کنم میذارم ببینین
چهره ها مشخصه
ولی اینرو بگم بدونین
یک شب چند جهت هجوم سنگین شد و دشمن با ادوات سنگین و سلاح سنگین اونقدر میزد جرات نمیکردی سر از سنگر بیرون بیاری
اونوقت یکی بچه ی بیست ساله
از شیر بچه های فاطمی
بلند شد وایساد پشت دوشکا
با دوشکا کاری کرد بیست و سه های دشمن فرار کنن
اینجاس که میگن قویترین سلاح ایمانه
اینکه بدونی تجهیزات برات جرات نمیاره
اون مهمه که بدونی هر چی بشه اقا امام حسین خودش میاد دنبالت وقتی ...
دموکراسی یعنی این ها
یهو بابات
بدون توجه به سن و سالت
گوشیت رو بگیره
جارو برقی دستت بده
بگه بجای داعش خودم ذبحت نکنم جارو برقی رو بکش گوشیت رو بگیر
پس نتیجه اخلاقی میگیریم
تو کار خونه باید کمک کرد
رفیق شهید هم به کارت و کمکت نمیاد
من برم تی بکشم
تا بعد...
اینا شوخیه
خداییش با جون و دل به پدر و مادر خدمت کنین
تکرار شدنی نیستن
تا منم بی تکرار نشدم بتونین دوباره ببینین من رو فعلا برم
😅
عاقا چی میشه تو اوج خنده یهو یاد یکی از رفقات میفتی
اونوقت اشک و خنده با هم قاطی میشه؟!
مثلا #شهید_حمیدرضا_قاسمپور
خدا اگر لیاقت داد
فردا شب ازش بیشتر براتون بگم
شهیدی که عشق بود
عشق
اونقدر مهربون بود و قلبش زیبا
که دشمن تونست از پیکرش بگذره بهمون بدتش
اما از قلبش نتونست...