eitaa logo
مشقِ عشق ٬ دمشق
329 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
589 ویدیو
19 فایل
مشقِ عشق ٬ دمشق حرفهاي دل یک جامانده از شهدا ، شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم والان روياهاي ديدار درسر ميپرورانم كه شايد باز لايق شوم دفتر مشق ما سرمشقش٬عشقه دم و بازدم ما سرمنشأش٬عشقه محل عاشقیمون دمشقه https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره ی امشب خیلی کمکتون‌میکنه به درک‌و شناخت شهدا که کی بودن چی شدن کجا رفتن و‌چیکار کردن تا شدند شهید شناخت حسن قاسمی دانا به جرات میگم یکی از بهترین اتفاقات‌زندگیتونه شهیدی که خیلی شرایطش با شهدای دیگه تفاوت داشت اصن حسن خاص بود هم خودش هم خصوصیاتش حتما امشب مطالب رو‌پیگیری کنن اونهایی که حسن رو نمیشناختن
چشم امشب تو معرفی #شهید_حسن_قاسمی_دانا بیشتر توضیح میدم که هر چند فکر کنم معرفی این شهید عزیز خیلی چیزها رو براتون روشن کنه @mashghe_eshgh_dameshgh
بازم‌سلام چیه بابا سلام سلامتی میاره خو چی شده زودی اخمات میره تو هم هااااااا
میگم نمازهات قبول این رو بخون تا من بیام خاطره ی از نحوه ی اشنا شدنش با که این ‌وسطش واسطه میشه 👇👇😆
او اوایل که آمده بودوم جای سد ابراهیم ، وختی با هم عیاق رفته بودم،با همی لهجه ی مشدی غیلیظ صحبت مکردوم... میدیدوم که ای اشکا تو چشماش جمع مرفت، بهش گوفتوم یره چی شده سید؟؟؟ اویم گفت هیچی دداش، چیزی نیس... از مو اصرار و از اویم انکار... خلاصه دید مو پیله رفتوم، گفت : از وختی آمدی و همی که میشینم دور هم و صحبت موکنی، یاد یکی از ریفیقای چخچخیم می افتوم... گفتوم کی؟ گفت: داداش حسن گفتوم کدوم حسن؟ گفت: حسن قاسمی مویم انگار مگی برقوم گرفت و شوکه شودوم... عهههههه حسن که بچه محل ما بود.... خلاصه ای شد که شهید حسن رفیق مشترکما شد و از او به بعد، رفاقت بین مو و سید قرص تر... خلاصه مهر سید بدجور تو دلوم افتده بود... مخصوصا او نورانیت و معنویتی که تو قیافش پیدا بود،باعث شد بهش شدیدا اعتماد بوکونوم... بری همی او اوایل خیلی تو دلوم عقده شده بود که به یکی که ایرانیه بوگوم مویم قاچاقی آمدوم... خلاصه به سید گوفتوم : دداش موخوام یک چیزی بهت بوگوم... تا خواستوم به سید بوگوم،ورداش گف: مدنوم موخوای بیگی ایرانیی... دهنوم مث غار موغون وا افتاد... یره ای از کجا فمید چی موخوام بوگوم 😳 بازم با ای حرکتش مو ر بیشتر شیفته خودش کرد... تا ای که یک انگشتر خیلی ق شنگ و خوشگل که از نجف خریده بودوم و نیگین عقیق درشت و روشم با خط خیلی مقبولی و ان یکاد نوشته بود و یک جورایی به جونوم وصل بود ر تصمیم گرفتوم بودومش به سید... یک روز سر نماز، به هر جون کندنی بود ، از ای انگشتر دل کندوم و از انگشتوم درش آوردوم... گفتوم: سید جان موخوام ای ر یادگاری بودومش به شما... اویم اولش با همو لهجه ی ترونیش گفت: عزیزم، قربونت بشم، باشه دست خودت، به من رسیده... مویم اصرار اصرار که دلوم مخه از مو یک یادگاری چخچخی دشته بشی... اویم مثل همیشه با تیکه کلامش ایجوری گفت: قربونت بشم ابوعلی، باشه چشم، "رد احسان نمیکنم" انگشتر ر کردوم دستش و بهش گفتوم: قبلت؟ اویم با خنده ی باحالی گفت: قبلت ولی یک شرط داره... گفتوم چه شرطی؟! گفت : مو یک عادتی دروم که چیزی دستوم نگه نمدروم... گفتوم ینی چی سید جان؟! گفت: ینی ای انگشتر ر بعدا دست کسی دیدی ازم ناراحت نشی... گفتوم : نه بابا ای چه حرفیه سید جان... (ولی ته دلوم اصلا نمخواستوم سید یادگاری مو ر به کسی بده)... خلاصه فرداش دیدوم او انگشتر دست یکی از بچه های گردان بود (بنام سید حسین که امروز با فرزندشان که عضو گروه هم هستن عازم منطقه شدن) که اصلا فکرشم نمکردوم و ته دلوم یک کمی دلخور رفتوم ،ولی چون سید باهام اتمام حجت کرده بود جای دلخوری نداشت... هیچی ر بری خودش نوموخواس...صوتایی که قبلا گذاشتوم گواه بر ای قضیه هس... بعد مدتی که بیشتر با اخلاق سید آشنا شودوم ، دیدوم مرامش همیجوریه... بله...هم به زبون میگفت: باید گذشت از این دنیا به آسانی...باید مهیا شد از بحر قربانی... و هم به عمل ثابت کرد...
مشق عشق٬دمشق ارسال مطالب شرعا و عرفا با لینک جایز هست حرفهاي دل یک جامانده از شهدا شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم والان روياهاي ديدار درسر ميپرورانم كه شايد باز لايق شوم دفترمشق ما سرمشقش٬عشقه دم و بازدم ما سرمنشأش٬عشقه محل عاشقیمون دمشقه... https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
202.8K
التماس دعای فرج التماس دعای شهادت مشق عشق 'دمشق
مشقِ عشق ٬ دمشق
التماس دعای فرج التماس دعای شهادت مشق عشق 'دمشق
به به به به ای جانم من دیوونه ی این مداحیم‌ دلتنگی یعنی حال من بی تابی یعنی گریه ها اقا جونم هرکسی یک جوری خوشه خوشی ما فدا شدن برای شماس تو بی تا بی ها
سینه‌‌ات خودش، سنگر است لیک، قوی دارَش که القلبُ حرم‌ الله و حرمُ‌الهی، که مأوای عشقِ إلهی گردد، باید که امن‌ باشد پس بکوش، سلاحِ تقوایت را همیشه پــُر نگه داری وصیت نامۂ 💚شهید مرتضی عطایی💚 با دست خط خودش @mashghe_eshgh_dameshgh
ایتا چرا قطعه؟ یا برای من فقط قطعه؟