eitaa logo
اخبار معیشتی و خدماتی
10هزار دنبال‌کننده
33.9هزار عکس
7.6هزار ویدیو
39 فایل
﷽ این کانال فقط جهت اطلاع رسانی به عزیزان در خصوص خدمات معیشتی و رفاهی کارکنان دولت معرفی خدمات و تخفیفات و تخفیفات فروشگاه اتکا میباشد و ارتباطی با هیچ ارگانی ندارد تبلیغات+پاسخگویی👇 https://eitaa.com/joinchat/3303408605C6d5794dcb7
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌‌السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ... 🔹‌‌سلام بر تو ای مولایی که یک لحظه ما را فراموش نمیکنی و دستان مهربانت همیشه پشت و پناه ماست... 🔹‌اللهم عجل لولیک الفرج ..
💔 نذر کردی به روضه خوان هر سال در منا روضه ای به پا گردد روضه ی آب و ظهر روز عطش روضه ی مقتل و سرِ جدا گردد 🥀 (ع)🥀 🥀 ...
تاثیر ورزش بر حافظه؛ ورزش منظم رشد رگ‌های خونی جدید را در مناطق مغزی که در آن نوروژنز اتفاق می‌افتد، افزایش می‌دهد و خون رسانی بیشتری را ایجاد می‌کند، همچنین ورزش موجب می‌شود که از پرفشاری خون (فشار خون بالا) که یک عامل خطر برای ابتلا به زوال عقل است، جلوگیری و حتی آن را درمان کند. https://eitaa.com/majale_dan
16.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید جمهور، آیت الله رییسی درباره محمدباقر قالیباف چه گفتند؟ .
⚠️ هر کجا که باشید؛ مرگ، شما را درمی یابد؛ هر چند در برج های مستحکم و استوار باشید نساء؛آیه78 .
🔴 🔹دعاهایی که آینده‌انسان‌را تغییر می‌دهد! در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می‌ شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تاثیرگذار بود. بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب شده بودم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هریک از دعاهای یک مادر این قدرت را دارد تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد... 📚 کتاب شنود اثر گروه شهید هادی ┏━━━━━━━━━♡┓ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک چراغ شب شگفت انگیز که مرطوب کننده هوا نیز هست و صداهای باران را برای بوت کردن تقلید می کند 😍 https://eitaa.com/majale_dan
🔴 جاودانگی در بهشت و جهنّم ✍علّت این که اهل دوزخ همیشه در آتش خواهند بود، آن است که قصد و نیّت آن‌ ها این بود که اگر همیشه در دنیا بودند، همواره خدا را معصیت کنند، و علّت این که اهل بهشت، همیشه در بهشت خواهند بود، آن است که قصد آن‌ ها این بود که اگر همیشه در دنیا باشند همواره خدا را اطاعت کنند، پس نیّت‌ ها است که موجب شده اهل بهشت در بهشت و اهل آتش در آتش جاویدان باشند. 🔸امام صادق علیه السلام [ 📚 الکافی، ج۲، ص۸۵ ] ┏━━━━━━━━━♡┓ .
19.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 (ع) 🌴رویاشم قشنگه ببینم گنبد داری 🌴صحن‌های قشنگی شبیه مشهد داری 🎙 .
مردی با تسلیم شکوائیه‌ای به قاضی شورای حل اختلاف گفت:  چندی قبل خانه محقر و مخروبه‌ای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از شهرک‌های مشهد خریدم اما چون وضعیت مالی مناسبی نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود اجاره دادم.   مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که احساس می‌کردم فرزندان خردسالم دچار افسردگی شده‌اند. وقتی از سرکار به خانه می‌آمدم، آنها از من طلب »کباب« می‌کردند، من که توان خرید »گوشت« را نداشتم هر بار با بهانه‌ای آنها را دست به سر می‌کردم تا این که متوجه شدم هر چند روز یک بار از اتاقی که به اجاره واگذار کرده‌ام »بوی کباب« می‌آید و همین موضوع باعث شده تا فرزندانم از من تقاضای کباب کنند.   شاکی این پرونده ادامه داد: دیگر طاقتم طاق شده بود، هرچه سعی کردم برای فرزندانم کباب تهیه کنم، نشد. این در حالی بود که بوی کباب‌های مستاجرم مرا آزار می‌داد، به همین دلیل از محضر دادگاه می‌خواهم رای به تخلیه محل اجاره بدهد تا بیش از این خانواده‌ام در عذاب نباشند.   قاضی باتجربه شورای حل اختلاف که سال‌هاست به امر قضاوت اشتغال دارد، هنگامی که این ماجرا را تعریف می‌کرد، اشک در چشمانش حلقه زد. او گفت: پس از اعلام شکایت صاحبخانه، مستاجر او را احضار کردم و شکایت صاحبخانه را برایش خواندم.   مستاجر که با شنیدن این جملات بغض کرده بود گفت: آقای قاضی! کاملا احساس صاحبخانه را درک می‌کنم و می‌دانم او در این مدت چه کشیده است اما من فکر نمی‌کردم که فرزندان او چنین تقاضایی را از پدرشان داشته باشند.   او ادامه داد: چندی قبل وقتی به همراه خانواده‌ام از مقابل یک کباب فروشی عبور می‌کردیم فرزندانم از من تقاضای خرید کباب کردند اما چون پولی برای خرید نداشتم به آنها قول دادم که برایشان کباب درست می‌کنم.   این قول باعث شد تا آنها هر روز که از سر کار برمی‌گردم شادی‌کنان خود را در آغوشم بیفکنند به این امید که من برایشان کباب درست کنم. اما من توان خرید گوشت را نداشتم تا این که روزی فکری به ذهنم رسید؛ یک روز که کنار مغازه مرغ فروشی ایستاده بودم مردی چند عدد مرغ خرید و از فروشنده خواست تا مرغ‌ها را خرد کرده و پوست آنها را نیز جدا کند.   به همین دلیل به همان مرغ فروشی رفتم و به او گفتم اگر کسی پوست مرغ‌هایش را نخواست، آنها را به من بدهد. روز بعد از همان مرغ فروشی مقداری پوست مرغ پرچربی گرفتم و آنها را به سیخ کشیدم. فرزندانم با لذت وصف ناشدنی آها را می‌خوردند و من از دیدن این صحنه لذت می‌بردم. من برای شاد کردن فرزندانم تصمیم گرفتم هر چند روز یک بار از این کبا‌ها به آنها بدهم اما نمی‌دانستم که ممکن است این کار من موجب آزار صاحبخانه‌ام شود.   قاضی شورای حل اختلاف در حالی که بغض گلویش را می‌فشرد، ادامه داد: وقتی مستاجر این جملات را بر زبان می‌راند صاحبخانه هم به آرامی اشک می‌ریخت تا این که ناگهان از جایش بلند شد و در حالی که مستاجرش را به آغوش می‌کشید، گفت: دیگر نگو! شرمنده‌ام من از شکایتم گذشتم