🟢 امان از آتش دوزخ است...⁉️
🟢 زیارت امام حسین (علیه السلام)...
💠 امام مهدی (علیه السلام):
زِیارَةُ الحُسَینِ (علیه السلام) فی لَیلَةِ الجُمُعَةِ أمانٌ مِنَ النّارِ یومَ القِیامَةِ.
(زیارت حسین (علیه السلام) در شب جمعه، ایمنی بخش از آتش، در روز قیامت است.)
📚بحار الانوار ، جلد ۵۳ ، صفحه ۳۱۵
🚩 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین السلام علیک و رحمت الله و برکاته 🚩
ماه محرم
سبک : می گذرد کاروان
آغلیارام قان حسین _ من سنه هرآن حسین
ای ره حقده اولان _ قانینه غلطان حسین
ای شاه لب عطشان یاحسین
گل جسمی دوغرانان یا حسین
آغلارام روزو شب یا حسین
ای شاه تشنه لب یا حسین
جانم حسین (3)
گلدی محرم آیی _ باتدی هامی ماتمه
گوزنجه آغلاماسین _ دل نجه دوزسون غمه
باخدوقیجا آغلارام _ من بو قرا پرچمه
غصه و غم ایلیر _ قلبیمی شان شان حسین
قلبیمی غصه دن داغلارام
یاحسین سسلرم آغلارام
آغلارام روزو شب یا حسین
ای شاه تشنه لب یا حسین
حسین جانم (3)
گیدی قرا عرشیان _ یاسه باتوب فرشیان
فاطمه دی عدنیده _ باشه قرا باغلیان
روضه ی جنتده وار _ غملروه آغلیان
ضجه چکور باش یولور حوری غلمان حسین
غملیدی بو آی حورو ملک
سیه پوش اولوبدی نه فلک
آغلارام روزو شب یاحسین
ای شاه تشنه لب یا حسین
حسین جانم (3)
ای شه گلگون قبا _ آدوه جانیم فدا
پیکر عریانوه _ ویردیلا دورت مین یارا
زهریلی خنجر هارا_ تشنه بوغازون هارا
باشوی نه علته _ کسدیله عطشان حسین
گلرم ناله و شیونه
دشمنون وئرمدی سوسنه
آغلارام روزو شب یاحسین
ای شاه تشنه لب یاحسین
جانم حسین (3)
ای شه بی پیرهن _ سینه سین آتلار ازن
گون قاباقیندا _ نجه قالدی یارالی بدن
جسموه زینب باجون _ تاپمادی حتی کفن
اوچ گجه گوندوز قالان پیکری عریان حسین
ای قالان بدنی بی کفن
نیزه ده باشی شامه گدن
آغلارام روزو شب یاحسین
ای شاه تشنه لب یاحسین
جانم حسین (3)
✍ افلاکیان خاکی
#ورود_محرم
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
2.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸شب ها آرامشی دارند
💫از جنس خدا
🌸پروردگارت همواره
💫با تو همراه است
🌸امشب از همان شبهایی ست
💫که برایت یک
🌸شب بخیر خدایی آرزو کردم
شبتون سرشاراز آرامش 🌸
💠 توصیه حضرت امیر (علیه السلام) به انتظار فرج‼️
🔻امير المؤمنين علی (عليهالسلام)~:
انتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله
❇️ همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحبالزمان علیهالسلام) باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید.
📚 بحارالأنوار، ج ١٥ ص ١٢٣
هدایت شده از ژاله رضوی
دکتر حسامالدین آشنا در یادداشتی نوشت:
حدود بیست سال پیش منزل ما خیابان
هفده شهریور بود و ما برای نماز خواندن
و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی
به مسجدی که نزدیک منزلمان بود میرفتیم
پیش نماز مسجد حاج آقایی بود به نام
شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد
و معتمد محل بود
یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء
راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به
طبقه پائین که وضوخانه در آنجا بود رفتم
منتظر خالی شدن دستشویی بودم که
در این حين در یکی از دستشوییها باز شد
و شیخ هادی از آن بیرون آمد
با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون
اینکه وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد!
من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال
شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو میگیرد
و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون
گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد
از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد
و مردم هم به شیخ اقتداء کردند
من که کاملاً گیج شده بودم سریعا به
حاج علی که سالهای زیادی با هم همسایه
بودیم گفتم: حاجی شیخ هادی وضو ندارد
خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون
ولی وضو نگرفت
حاج علی که به من اعتماد کامل داشت
با تعجب گفت خیلی خوب فرادا میخوانم
این ماجرا بین متدینین پیچید
من و دوستانم برای رضای خدا همه را
از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم
و مأمومین کمکم از دور شیخ متفرّق شدند
تا جایی که بعد از چند روز خانواده او هم
فهمیدند
زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت
بچههای شیخ هم برای این آبروریزی
پدر را ترک کردند
دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن
شیخ هادی بود آیا اصلاً مسلمان است؟
آیا جاسوس است؟ و آیا...
شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد
و دیگر خبری از او نبود
بعد از دوسال از این ماجرا من به اتفاق
همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه
به خاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم
بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم
و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول
برایم تجویز کرد
روز بعد وقتی میخواستم برای نماز به
مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن
به درمانگاه بروم و آمپول بزنم
پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز
وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم
تا جای آمپول را آب بکشم
در حال خارج شدن از دستشویی ناگهان
به یاد شیخ هادی افتادم
چشمانم سیاهی میرفت، همه چیز دور
سرم شروع به چرخیدن کرد
انگار دنیا را روی سرم خراب کردند
نکند آن بیچاره هم میخواسته جای آمپول
را آب بکشد! نکند؟!...؟! نکند؟!
دیگر نفهمیدم چه شد به خانه برگشتم
تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر
میکردم که چگونه من نادان و دوستان
و متدینین نادانتر از خودم ندانسته
و با قصد قربت آبرویش را بردیم
خانوادهاش را نابود کردیم
از فردا سراسیمه پرسوجو را شروع کردم
تا شیخ هادی را پیدا کنم
به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم
برای کار مهمی دنبال شیخ هادی میگردم
او گفت: شیخ دوستی در بازار عبدالعظیم
داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت
اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری
مشغول بود
پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست
به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری
حاج احمد را گرفتم خوشبختانه توانستم
از کسبه آدرسش را پیدا کنم
بعد از چند دقیقه جستجو پیرمردی باصفا
را یافتم که پشت پیشخوان نشسته
و قرآن میخواند
سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد
و گفتم: ببخشید من دنبال شیخ هادی
میگردم ظاهراً از دوستان شماست
شما او را میشناسید؟
پیرمرد سری تکان داد و گفت: دو سال پیش
شیخ هادی در حالی که بسیار ناراحت و دلگیر
بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد
من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم
بسیار تعجب کردم و علتش را از او پرسیدم
او در جواب گفت: من برای آب کشیدن
جای آمپول به دستشویی رفته بودم
که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند
به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز
خواندهام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند
خانوادهام را نابود کردند و آبرویی برایم
در این شهر نگذاشتند و دیگر نمیتوانم
در این شهر بمانم؛ فقط شما شاهد باش
که با من چه کردند
بعد از این جملات گفت که قصد دارد
این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند
که در جوار حرم امیرالمومنین علیهالسلام
مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند
او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم
ناگهان بغضم سرباز کرد و اشکهایم جاری
شد که خدای من این چه غلطی بود که من
مرتکب شدم
الآن حدود ۲۰ سال است که از این ماجرا
میگذرد و هر کس به نجف مشرف میشود
من سراغ شیخ هادی را از او میگیرم
ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی
مظلوم نیست
به راستی ما هر روز چقدر آبروی دیگران را
میبریم؟! يا چقدر زندگیها را نابود میکنیم؟
https://eitaa.com/joinchat/3482714314C753bbf03fb
www.balagh.irتوسّل به امام زمان (عج).mp3
زمان:
حجم:
3.59M
▫️ توسّل به امام زمان (عج)
👤 مرحوم آیةالله #ناصری
🆔 @balagh_ir
164 ـ دعا در زمان غيبت امام زمان (عليه السلام)⁉️
بحار الأنوار عن عبدِ اللّه بنِ سنانٍ :
قالَ أبوعَبدِ اللّه ِ (عليه السلام):
سَتُصيبُكُم شُبْهةٌ فَتَبقَونَ بلا عَلَمٍ يُرى ولا إمامِ هُدىً، لا يَنْجو مِنها إلّا مَن دَعا بدُعاءِ الغَريقِ . قلتُ : وكيفَ دُعاءُ الغَريقِ؟ قالَ : تقولُ : يا اللّه ُ يا رحمنُ يا رحيمُ ، يا مُقلِّبَ القلوبِ ثَبِّتْ قلبي على دِينِكَ. فقلتُ : يا مُقلِّبَ القلوبِ والأبصارِ ثَبِّتْ قلبي على دِينِكَ ! فقالَ : إنّ اللّه َعزّ وجلّ مُقلِّبُ القلوبِ والأبصارِ، ولكنْ قُلْ كما أقولُ: يا مُقلّبَ القلوبِ ثَبّتْ قلبي على دِينِكَ . (1)
✍ ترجمه:بحار الأنوار ـ به نقل از عبداللّه بن سنان ـ : امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
بزودى در شبهه اى خواهيد افتاد و بدون نشانه اى نمايان و امامى رهنما خواهيد ماند. از اين شبهه رهايى نمى يابد مگر آن كس كه دعاى غريق را بخواند. عرض كردم: دعاى غريق چگونه است؟ فرمودند: مى گويى:
«يا اللّه ، يا رحمن، يا رحيم، يا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دينك؛ خدايا! مهرگسترا! مهربانا! اى دگرگونساز دلها! دل مرا بر دينت استوار گردان». و من گفتم:
«يا مقلّب القلوب والأبصار، ثبّت قلبى على دينك؛ اى دگرگونساز دلها و انديشه ها ! دل مرا بر دينت استوار گردان!» و امام فرمودند: البته خداوند عز و جل دگرگون كننده دلها و انديشه هاست. اما تو همان بگو كه من مى گويم:
اى دگرگونساز دلها! دل مرا بر دينت استوار گردان .
📚(1) بحار الأنوار : 52/149/73
🍃🌼 ﷽🌼🍃
✨
💠امام علی(علیه السلام)فرمودند:
🔹 إِنَّ اَلدُّنْیَا مَعْکُوسَةٌ مَنْکُوسَةٌ ... عَیْشُهَا عَنَاءٌ وَ بَقَائُهَا فَنَاءٌ تَجْمَحُ بِطَالِبِهَا وَ تُرْدِی رَاکِبَهَا وَ تَخُونُ اَلْوَاثِقَ بِهَا وَ تُزْعِجُ اَلْمُطْمَئِنَّ إِلَیْهَا
🔸 همانا دنیا وارونه و واژگونه است؛... زندگى در آن رنج است و بقایش، فنا. با جوینده خود، چموشى مى کند و سوار خود را به هلاکت مى افکند، به کسى که به او اعتماد کند، خیانت مى ورزد و کسى را که بدان آرام گیرد، بى قرار (پریشان خاطر) مى سازد
📗غرر الحکم، ح 3661