💥تلنگری تکان دهنده💥
🔻شمر کیست؟ مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت، اما حسین(ع) را کشت!
🔹یکی از افراد مقابل امام حسین، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین! کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت.این چنین کسی حالا در کربلا شمر میشود.
🔹شمر آدم کوچکی نبود، اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما بگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید.
🔹فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند! بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند.
🔹در کربلا هر روز بيست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد!
🔹در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله برای نماز خواندن، اذان می گفتند؛ فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمیخواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: «نماز شما قبول است؟!» درگیری می شود. حبیب به شهادت می رسد. حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند.
🔹ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر! شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟
🔻این هشدار و اندرزی است برای امروز و فردای ما برای عاقبت به خیری و همچنین فریب نخوردن به وسیله شیطان و نفس اماره در مورد مال و مقام دنیایی
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
جامعه کبیره.m4a
4.24M
🎧فایل صوتی
🕌قرائت #زیارت_جامعه_کبیره
🎙با نوای حاج مهدی_سماواتی
💥زیارتی که مورد تأکید #امام_زمان(عج) و #امام_رضا (ع)است!
فضیلت زیارت_جامعه_کبیره
📣زیارت جامعه کبیره که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است؛ از #امام_هادی_علیه_السلام به ما رسیده است.
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
🔴 عفو و گذشت
(مالك اشتر) روزي از بازار كوفه مي گذشت با لباسي از كرباس خام و به جاي عمامه از همان كرباس بر سر داشت و به شيوه فقراء عبور مي كرد .
يكي از بازاريان بر در دكانش نشسته بود ، چون مالك را بديد به نظرش خوار و كوچك جلوه كرد و از روي استخفاف كلوخي را به سوي او انداخت .
مالك به او التفات ننمود و برفت . كسي مالك را مي شناخت و اين واقعه را ديد ، به آن بازاري گفت : واي بر تو هيچ دانستي كه آن چه كس بود كه به او اهانت كردي ؟ گفت : نه ، گفت : او مالك اشتر يار علي عليه السلام بود .
آن مرد از كار بدي كه كرده بود لرزه به اندامش آمد و دنبال مالك روانه شد كه از او عذر خواهي كند . ديد به مسجدي آمده و مشغول نماز است صبر كرد تا نمازش تمام شد ، خود را بر دست و پاي او انداخت و پاي او را مي بوسيد مالك سر او را بلند كرد و گفت : اين چه كاري است مي كني ؟ گفت : عذر گناهي است كه از من صادر شده است كه ترا نشناخته بودم .
مالك گفت : بر تو هيچ گناهي نيست ، به خدا سوگند كه به مسجد نيامدم مگر براي تو استغفار كنم و طلب آمرزش نمايم.
📚 منتهی الآمال ج۱ ص۲۱۲
# کانال راه خدا⇩⇩⇩
@masirkhoda
🐍ماجرای ذکر گفتن مار افعی با مرحوم حضرت حاج شیخ جعفر مجتهدی رحمه الله
استاد محمد علی مجاهدی نقل کردند: آقای میرزا ابوالفضل قهوه چی گفتند: روزی به دیدن آقای مجتهدی که در کوه خضر نزدیک مسجد جمکران بیتوته کرده بودند، رفتم. هنگامی که خدمت ایشان رسیدم، در عین ناباوری دیدم یک افعی به دور ایشان حلقه زده و سرش رو به روی صورت آقا می باشد!! من که وحشت زده و مضطرب شده بودم، می خواستم کاری بکنم و آن حیوان را از ایشان دور کنم، اما آقا که مشغول ذکر بودند، با اشاره به من فهماندند که ساکت و آرام باشم، من هم ساکت شده، با اضطراب شدیدی مشغول تماشای این صحنه شدم تا اینکه ذکر آقا تمام شد.
در این هنگام ایشان یک مغز بادام به آن افعی دادند، از دور ایشان باز شد و به سوراخی که در همان نزدیکی بود خزید!!
من که از این صحنه بسیار شگفت زده شده بودم، جویای ماجرا شدم.
آقای مجتهدی فرمودند: روز اول که به اینجا آمدم و به ذکر مشغول شدم، یک مرتبه دیدم این افعی آمد و به دور من پیچید!
ابتدا فکر کردم لحظات آخر عمرم می باشد، ولی دیدم این افعی با من همکلام شده و اذکاری را که می گویم، او هم تکرار می کند.
در همین حین باطنا به من فهماندند که در این مدت که این جا هستم، غذای او به عهده ی من می باشد و باید به او مغز بادام بدهم.
عصر همان روز یکی از دوستان که به دیدنم آمده بود، برایم یک بسته مغز بادام پوست کنده به همراه آورده بود و از آن روز به بعد، هر روز که مشغول ذکر می شوم، این افعی به همین صورت که مشاهده کردید، می آید و همراه من ذکر می گوید و بعد از خاتمه، مغز بادامی به او می دهم آن گاه به سوراخ خود می خزد.
پی نوشت:
۱ - لاله ای از ملکوت، ص۱۷۸.
۲ - داستانهایی از یاد خدا، ص۵۷
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
🌾🌿🌾
نیایش صبحگاهی🌺🍃
🌷جان جانان من!
🌸ای اندوخته تهی دستان،
🌷ای فریادِ دادخواهان،
🌸ای تمامتِ آرزومندان،
🌷ای صبح دل انگیز شب ماندگان،
🌸ای مُدامِ همیشه خواهان،
🌷ای روزهایِ پس از بارانِ در کویر افتادگان
🌸ای اجابت خانه ی خواهشمندان،
🌷ای ساحلِ امن کشتی شکستگان،
🌸ای اوج آسمانیان،
🌷ای غایتِ شب زنده داران،
🌸ای دغدغه ی دلتنگی های غروبْ باران،
🌷ای آسمان، ای باران و ای جانِ جانان!
🌸روز ما را از نورِ الهیت روشن و منور بگردان
سپاسگزارم ای عشق جانم سپاسگزارم 🙏
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
4_5800791084904744377.mp3
2.89M
📲 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #حسینی_قمی
🔖 سکوت در دعواها و جدال 🔖
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
💚دائم سوره قلهو اللهاحد را بخوانید
و ثوابش را هدیه کنید به #امام_زمان
💔این کار عمر شما را با برکت میکند
و
💔 مورد توجه خاص حضرت
قرار میگیرید•
#آیتالله_بهجت رحمه الله علیه⚘
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
✨✨✨✨✨
"یا الهی، یا رَبی مَن لی غَیرُک"
هنگامی که حضرت موسی از دست قوم فرعون فرار کرد و در حالت ذکر الله به مدین رسید
تنها، غریب ، در محاصره ترس و رنج و گرسنگی و درد ...
موسی عرض کرد:
پروردگارا؛ تنها و بیمار و غریبم
خداوند فرمود:
یا موسی!
تنها کسی است گه دوست صمیمی چون من ندارد...
بیمار کسی است که طبیبی چون من ندارد ...
و غریب کسی است که با من ارتباط ندارد ...
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈
💕 هرگز از حکمت کار خدا در لحظه نمیتوان سردرآورد
روزی خواهی دانست
شاید امروز نه
شاید فردا و پس فرداهای دیگر
پس نه مقاومت کن، نه مخالفت
همیشه دلنگرانیها همراه تو خواهند بود
و هیچ کس در پس خندههای بظاهر بیخیال تو
اندوه غم را نخواهد فهمید
در آن لحظه است که هیچ پناهی جز خدا نخواهی یافت
خداوند در عمق باور آدمی جای دارد
و تو همیشه با وجود تمام دلمشغولیها
جایی در دل داری که در انتها، آنجا
به سراغ خدا میروی
#راه خدا🥀
@masirkhoda👈