🐍ماجرای ذکر گفتن مار افعی با مرحوم حضرت حاج شیخ جعفر مجتهدی رحمه الله
استاد محمد علی مجاهدی نقل کردند: آقای میرزا ابوالفضل قهوه چی گفتند: روزی به دیدن آقای مجتهدی که در کوه خضر نزدیک مسجد جمکران بیتوته کرده بودند، رفتم. هنگامی که خدمت ایشان رسیدم، در عین ناباوری دیدم یک افعی به دور ایشان حلقه زده و سرش رو به روی صورت آقا می باشد!! من که وحشت زده و مضطرب شده بودم، می خواستم کاری بکنم و آن حیوان را از ایشان دور کنم، اما آقا که مشغول ذکر بودند، با اشاره به من فهماندند که ساکت و آرام باشم، من هم ساکت شده، با اضطراب شدیدی مشغول تماشای این صحنه شدم تا اینکه ذکر آقا تمام شد.
در این هنگام ایشان یک مغز بادام به آن افعی دادند، از دور ایشان باز شد و به سوراخی که در همان نزدیکی بود خزید!!
من که از این صحنه بسیار شگفت زده شده بودم، جویای ماجرا شدم.
آقای مجتهدی فرمودند: روز اول که به اینجا آمدم و به ذکر مشغول شدم، یک مرتبه دیدم این افعی آمد و به دور من پیچید!
ابتدا فکر کردم لحظات آخر عمرم می باشد، ولی دیدم این افعی با من همکلام شده و اذکاری را که می گویم، او هم تکرار می کند.
در همین حین باطنا به من فهماندند که در این مدت که این جا هستم، غذای او به عهده ی من می باشد و باید به او مغز بادام بدهم.
عصر همان روز یکی از دوستان که به دیدنم آمده بود، برایم یک بسته مغز بادام پوست کنده به همراه آورده بود و از آن روز به بعد، هر روز که مشغول ذکر می شوم، این افعی به همین صورت که مشاهده کردید، می آید و همراه من ذکر می گوید و بعد از خاتمه، مغز بادامی به او می دهم آن گاه به سوراخ خود می خزد.
پی نوشت:
۱ - لاله ای از ملکوت، ص۱۷۸.
۲ - داستانهایی از یاد خدا، ص۵۷
💠رضایت مادر، مشکلات شما را از بین می برد!
🔸جناب حجة الاسلام سید محمود مؤمنی می گفتند: روزی یکی از آقایان اهل علم که سید بودند، نزد آقای مجتهدی آمده و گفتند: حاجتی دارم که به خاطر انجام آن هر چه توسل پیدا کرده ام و ذکر گفته ام ، نتیجه نگرفته ام و پیوسته در زندگی برایم مشکل پیش می آید. حتی یک بار مقدمات سفر به مکه را مهیا کردم اما موفق نشدم.
🔹ایشان که به سادات احترام خاصی می گذاشتند، با شنیدن این مطلب، نگاهی به صورت آن آقا انداختند و فرمودند: نمی خواهد به این طرف و آن طرف بروید، مشکل شما به دست مادرتان حل می شود؛ ایشان از شما یک ناراحتی دارند و همان ناراحتی باعث شده است که این مشکلات برای شما پیش آید. اگر حل مشکلات را میخواهید باید از مادرتان حلالیت بطلبید و دست ایشان را ببوسید! که با گفتن این مطلب رنگ و روی آن سید اهل علم بسیار سرخ شد.
سر خدا که عارف سالک به کس نگفت
در حیرتم که باده فروش از کجا شنید؟
ساقی بیا که عشق ندا می کند بلند
کان کس که گفت قصه ی ما هم ز ما شنید
پند حکیم عین صوابست و محض خیر
فرخنده بخت آن که به سمع رضا شنید
📚کتاب لاله ای از ملکوت، ج ۲ ، ص ۸۱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⭐️ نتیجه خوشرفتاری ⭐️
❤️قال أمیرالمؤمنین سلاماللهعلیه:
🌷 عَلَيكُم بِصَنَائِعِ الإِحسَانِ
وَ حُسنِ البِرِّ بِذَوِي الرَّحِمِ وَ الجِيرَانِ
فَإِنَّهُمَا يَزِيدَانِ فِي الأَعمَارِ وَ يَعمُرَانِ الدِّيَارَ 🌷
🌷 بر شما باد به نیکوکاری
و خوشرفتاری و احسان
به خویشان و همسایگان؛
که این دو، عمر را طولانی
و شهرها را آباد میکند. 🌷
📕 تصنیف غررالحکم ۹۳۳۳
↶
#اجابت_حاجت_فوری
🌸✨ شیخ بهایی ره ؛
ده روز پیوسته بعد از نماز صبح
بدون صحبت با کسی بلافاصله این
حرز را خوانده به سجده رود و
از خدا حاجتش را طلب کند✨👇👇
«يا مفتح الأبواب يا مُقَلْبَ القلوب والأبصار يا دليل المُتَحَيْرِينَ يا غياثَ المُسْتَغِيثِينَ أَنثنى تَوَكَّلتُ عَلَيْكَ يَا رَبَّ وَ أَقْوَّض ُ آمرى إليك لا حول ولا قُوَّةَ إِلا باللهِ العَلِي العظيم اللهُمَّ صَلَّ على روح مُحَمَّدٍ بَينَ الأَرواح وَ عَلى جَسَدِهِ بَينَ الأَجساد و على قبرهِ بَينَ القُبُورِ وَ عَلى اسمه بين الأسماء برحمتك يا أَرْحَمَ الرَاحِمِينَ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلَ مُحَمَّدٍ»
📚 گلهای ارغوان ۱۰۶/۱
↶
هفت تمرین عملی برای افزایش عزت نفس :
1.یه دفتر مخصوص هدف گذاری برای خودت داشته باش
توی این دفتر اهداف کوچیکی بنویس برای اینکه بهتر از قبلت بشی
2.مدام به خودت یادآوری کن که قدم های الانت آیندتو میسازن
3.گاهی بدون انتظار برای خوشی دلت به کسی که نیازمنده کمک کن
4.به خودت یادآوری کن که میتونی بخاطر خیلی از چیزا خودتو ببخشی
به خودت یاد آوری کن که برای هر چیز کوچیکی نیاز نیست معذرت بخوای
5.وقتی یه نفر تحسینت کرد حتی برای چیزای کوچیک نگو بابا این که چیزی نیست ، ازش بپذیر چون لایقشی
#داستان
✍رضای خدا یا خلق خدا؟
✅عارفی ناشناس به تنگا افتاد به نانوایی رفت و به نانوایی گفت نانی قرض بده و چون لباس
درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد برفت
✨مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا
گفت این مرد را میشناسی؟ گفت: نه. مردگفت:
این فلان عابد بود که تو او را رد کردی! نانوا
گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت
میخواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.
🌱نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را
طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام
خوردند، نانوا به عابد گفت: آقای من دوزخ یعنی چه؟
🌷عابد پاسخ داد: "دوزخ یعنی اینکه تو برای
رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی، ولی برای
رضایت دل بندۀ خدا، یک آبادی را نان دادی ...!!!
«#راه خدا
@masirkhoda👈
animation.gif
حجم:
24.5K
💥نفس آدمی(پارت اول)
💫انسان موجودی است دو بعدی، ازیک سو به عالم بالا نظر دارد و از سوی دیگر به عالم سفلی؛ لذا برای انسان دو نوع حیات متصور است و با توجه به این دو نوع حیات، آدمی دارای دو چهره نفسانی است:
1)یکی نفس در مرتبه نازل آن، یعنی خود طبیعی که منشأ غرایز حیوانی و «شهوت و غضب» و عامل جلب لذت و دفع ضرر است و وجود آن برای تامین حیات مادی ضروری است و تربیت اسلامی آن را هدایت و کنترل می کند؛ اما هرگاه از مسیر صحیح خارج شود، انسان را به کفر، ظلم، جهل، طغیان، حرص، حسد، بخل، نیرنگ، تکاثر و سایر خصال ذمیمه و رذایل اخلاقی خواهد کشید و قرآن مجید از این حالت نفسانی با عنوان «نفس اماره» سخن می گوید: «ان النفس لامارة بالسوء ... (یوسف / 53)؛ و گاه از آن با عنوان «مسوله» یاد می کند و «کذلک سوّلت لی نفسی»» (طه/96) یعنی نفس من مرا به چنین نیرنگی وا داشت.
2)چهره دیگر نفس همان لطیفه ربانی و بارقه الهی است که از آن به خود عالی نیز می توان تعبیر کرد و منشأ کمالات عقلی و علمی و عملی و گرایش هایی چون خدا جویی، آرمان خواهی، عرفان، اخلاق، عدل، خود شناسی، احسان و ایثار و سایر فضایل می شود.
«#راه خدا
@masirkhoda👈
🌷مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (ره) معروف به شیخ نخودکی در وصیت خود به فرزندش می گوید:
🌳 اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد، ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش و هباء منثورا خواهد شد.
🌳 فرزندم! بدان که در تمام عمرم تنها یک بار نماز صبحم قضا شد. پسر بچه ای داشتم که شب آن روز فوت شد. سحرگاه در عالم رویا به من گفتند که این مصیبت به علت فوت آن نماز صبح به تو وارد آمد.
🌳 اکنون اگر یک شب، نماز شبی از من فوت شود، صبح آن شب، انتظار بلایی را می کشم که به من نازل شود.
🌷 سپس حاج شیخ حسنعلی می افزاید:
🌳پسرم! تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آنجا که می توانی غفلت مکن.
«#راه خدا
@masirkhoda👈
#قضاوت های امام علی(ع)
💫در زمان خلافت امیرالمومنین علیه السلام مردي کوهستانی با غلام خود به حج می رفتند، در بین راه غلام مرتکب تقصیري شده مولایش او را کتک زد. غلام بر آشفته، به مولاي خود گفت: تو مولاي من نیستی بلکه من مولا و تو غلام من می باشی. و پیوسته یکدیگر را تهدید نموده به هم می گفتند: اي دشمن خدا! بر سخنت ثابت باش تا به کوفه رفته تو را به نزد امیرالمومنین علیه السلام ببرم.
👈چون به کوفه آمدند هر دو با هم نزد علی رفتند و مولا (ضارب) گفت: این شخص، غلام من است و مرتکب خلافی شده او را زده ام و بدین سبب از اطاعت من سر برتافته، مرا غلام خود می خواند.
دیگري گفت: به خدا سوگند دروغ می گوید و او غلام من می باشد و پدرم وي را به منظور راهنمایی و تعلیم مسائل حج با من فرستاده و او به مال من طمع کرده مرا غلام خود می خواند تا از این راه اموالم را تصرف نماید.
🌹امیرالمومنین علیه السلام به آنان فرمود: بروید و امشب با هم صلح وسازش کنید و بامدادان به نزد من بیایید و خودتان حقیقت حال را بیان نمایید.چون صبح شد، امیرالمومنین علیه السلام به قنبر فرمود: دو سوراخ در دیوار آماده کن!
☀️فردای آن روز دو مرد آمدند و مردم نیز در اطرافشان ازدحام کرده می گفتند: امروز مشکل تازه اي براي امیرالمومنین روي داده که از عهده حل آن بر نمی آید!
🌹 امام علی علیه السلام فرمود: چه می گویید؟ آنان شروع کردند به قسم خوردن که من مولا هستم و دیگري غلام.علی علیه السلام به آنان فرمود: برخیزید که می دانم راست نمی گویید، و آنگاه به آنان فرمود: سرتان را در سوراخ داخل کنید، و به قنبر فرمود: زود باش شمشیر رسول خدا صلی الله علیه و آله را برایم بیاور تا گردن غلام را بزنم، غلام از شنیدن این سخن بر خود لرزید و بدون اختیار سر را بیرون کشید، و آن دیگر همچنان سرش را نگهداشت.
✨امیرالمومنین (ع) به غلام رو کرده، فرمود: مگر تو ادعا نمی کردي من غلام نیستم؟
گفت: آري، ولیکن این مرد بر من ستم نمود و من مرتکب چنین خطایی شدم.
پس آن حضرت علیه السلام از مولایش تعهد گرفت که دیگر او را آزار ندهد و غلام را به وي تسلیم نمود.
«#راه خدا
@masirkhoda👈
@ostad_shojae4_6010584204201432343.mp3
زمان:
حجم:
10.6M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_انصاریان
اگر ریشه بیاخلاقی و بیماریهای روحی، ضعف در شناخت و ارتباط با خداست؛
پس چرا خیلی از نمازخوانها / مسجدیها / هیئتیها/ انقلابیا و... بداخلاق یا بیاخلاقند؟
منبع : نسیم حیات ۱ جلسه ۹
«#راه خدا
@masirkhoda
|🔰او منتظر ماست!
▫️خيال مى كنيم در سلوكمان، ما اوّل شروع كرده ايم و مى گوييم: خدايا! نكند جواب ندهى! نكند دست ما را نگيرى و من غرق شوم ... نه، اين حرفها نيست!
▫️ اوست كه دعوت كرده و به عناوين مختلف، ما را صدا زده.او با زبان همه انبيايش دعوت كرده است. با زبان تمامى آياتش صدا زده است. با زبان تمامى حوادث، گوش ما را فشرده است.
▫️او داعى است، اما ما گوش نمى دهيم. ما لبيك نمى گوييم، در حالى كه بايد مستجيب باشيم، كه فرموده: «فَلْيَسْتَجِيبُوا لِى»؛ پس به من جواب دهيد.
▫️خدا شاهد است، عادت كرده ايم كه از خدا طلبكار باشيم و خيال مى كنيم به جايى مى رسيم، در حالى كه او منتظر و مُطالب ماست.
▫️روايتى است كه هر وقت به يادش مى افتم، دلم را مى لرزاند. خداوند اشتياق و انتظار خود را نسبت به بندگانش، اين چنين متذكر مى شود:
▫️ «لَوْ يَعْلَمُ الْمُدْبِرُونَ عَنّى كَيْفَ انْتِظارى لَهُمْ وَ رِفْقى بِهِمْ وَ شَوْقِى الى تَرْكِ مَعاصِيهِمْ لَماتُوا شَوْقاً بِى وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصالُهُمْ عَنْ مَوَدَّتِى»
▫️اگر اينهايى كه به من پشت كرده اند، مى دانستند كه چگونه در انتظار برگشت آنها و مشتاق ترك گناهانشان هستم، از اشتياق من مى مردند.
▫️اين حجم از محبت عظيم حق را چه دلى مىتواند تحمل كند؟!
❛❛ عینصاد
📚 #اخبات | ص ۸۹
#یک_جرعه_کتاب
«#راه خدا
@masirkhoda👈
|🔰او منتظر ماست!
▫️خيال مى كنيم در سلوكمان، ما اوّل شروع كرده ايم و مى گوييم: خدايا! نكند جواب ندهى! نكند دست ما را نگيرى و من غرق شوم ... نه، اين حرفها نيست!
▫️ اوست كه دعوت كرده و به عناوين مختلف، ما را صدا زده.او با زبان همه انبيايش دعوت كرده است. با زبان تمامى آياتش صدا زده است. با زبان تمامى حوادث، گوش ما را فشرده است.
▫️او داعى است، اما ما گوش نمى دهيم. ما لبيك نمى گوييم، در حالى كه بايد مستجيب باشيم، كه فرموده: «فَلْيَسْتَجِيبُوا لِى»؛ پس به من جواب دهيد.
▫️خدا شاهد است، عادت كرده ايم كه از خدا طلبكار باشيم و خيال مى كنيم به جايى مى رسيم، در حالى كه او منتظر و مُطالب ماست.
▫️روايتى است كه هر وقت به يادش مى افتم، دلم را مى لرزاند. خداوند اشتياق و انتظار خود را نسبت به بندگانش، اين چنين متذكر مى شود:
▫️ «لَوْ يَعْلَمُ الْمُدْبِرُونَ عَنّى كَيْفَ انْتِظارى لَهُمْ وَ رِفْقى بِهِمْ وَ شَوْقِى الى تَرْكِ مَعاصِيهِمْ لَماتُوا شَوْقاً بِى وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصالُهُمْ عَنْ مَوَدَّتِى»
▫️اگر اينهايى كه به من پشت كرده اند، مى دانستند كه چگونه در انتظار برگشت آنها و مشتاق ترك گناهانشان هستم، از اشتياق من مى مردند.
▫️اين حجم از محبت عظيم حق را چه دلى مىتواند تحمل كند؟!
❛❛ عینصاد
📚 #اخبات | ص ۸۹
#یک_جرعه_کتاب
«#راه خدا
@masirkhoda👈