🍃🌹🍃 🎬 کلیپ/به وقت معرفت به اندازه‌ی دهها سالِ دنیایی و میلیاردها سالِ آخرتی، در بخش انسانی و معنوی شما، رشد ایجاد میشه اگر همین یک مهارت رو یاد بگیرید. #استاد_شجاعی 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen

🍃🌹🍃 🔸این همه تلاطم برای جست‌وجوی یک هلال باریک ماه... مهدی جان! من را ببخش! قرص روی ماهت را گم‌کرده‌ام و عین خیالم نیست... 🌙 عید سعید فطر مبارک. به امید دیدن عیدِ ظهور...😍 #عید_فطر #امام‌زمان عجل الله 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen

#خدا‌تنها‌آرامش‌دل‌های‌بیقرار❤️ صدا ازشون نیمود ترسیدم یه وقت بیاد و من رو تو راه پله ببینه. سریع از پله ها اومدم بالا، در اتاق رو بستم، صحنه از مغازه بیرون اومدن بهروز با مژگان اومد جلوی نظرم، دلم خیلی برای خودم سوخت. بغض گلوم رو گرفت. آخه توی این چند سال چه اول نامزدیمون و چه تازه عروس بودم بهروز حتی یکبار هم برای من در ماشین رو باز نکرد. حتی چند بار بهش گفتم انقدر دوست دارم که تو در ماشین رو باز کنی من بشینم تو ماشین، صورتش رو مشمئز میکرد و می‌گفت برو تو ماشین بشین من از این سوسول بازی بدم میاد. پس چطور شده که امروز با مژگان با افتخار برای مژگان در ماشین باز کرد اونم با چه نازی سوار ماشین شد، چطوره که بهروز برای من غیرتی میشه و حتی به من میگه نباید بالای روسریت از چادرت بیرون باشه. ولی امروز مژگان با مانتو و آرایش و موهای بیرون بود بهش هیچی نگفت، بهروز وقتی من رو می‌بره بیرون یا چهره‌ش عادی هست و یا خسته و یا به بهانه های مختلف عصبی و ناراحت. ولی امروز از در مغازه تا نیست تو ماشین لبخند از لبش نیفتاد. بهروز که می‌تونه شاد و خوش اخلاق باشه پس چرا با من و بچه‌اش نیست صدای اذان ظهر از موذنه مسجد به گوشم خورد. وضو گرفتن سجاده پهن کردم نشستم سر سجاده... ادامه دارد... کپی حرام

بریم نجف.... گوش دادن این نماهنگ حاج امیر کرمانشاهی روزی یکبار توصیه میشه

🎥 ماجرای جواب سلام امام حسین علیه السلام به جوانی در حرم امام حسین علیه السلام به نقل از مرحوم میرزا مهدی اصفهانی سخنران دکتر رفیعی #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

۞﴾﷽﴿۞ بهترین مردان امت من...✨ #پیامبر_خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله: بهترین مردان امت من، کسانی هستند که به خانواده خود، دراز دستی(گردنکشی) نمی‌کنند و به آنان مهر می‌ورزند و در حقشان ستم روا نمی‌دارند. 📚مکارم الاخلاق،ج۱،ص۴۶۸،ح۱۵۹۷ #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

#خدا‌تنها‌آرامش‌دل‌های‌بیقرار❤️ اشکهام سرازیر شد، چقدر من توی این زندگی قناعت کردم که آقا بتونه وام برداره ماشین بخره، خونه بخره مثلا برای زمان میانسالیمون و آینده بچه‌‌هامون طلاهام رو فروختم دادم بهش که قسط‌هاش رو بتونه بده، چقدر از رخت و لباس هام زدم که به آقا فشار مالی نیاد. صدای پاهاش که داشت از پله ها بالا میومد به گوشم خورد. فوری اشکهام رو پاک کردم خواستم قامت ببندم که در رو باز کرد وارد خونه شد، چشمش افتاد به من، پرسید. گریه کردی؟ نمیتونستم حاشا بزنم گفتم، آره، گفت برای چی گریه کردی، بلند شدم ایستادم گفتم، دلم گرفت گریه کردم بعد هم فوری قامت بستم. بهروز خیلی کلافه و عصبی نشست روی مبل و با دستهاش سرش رو گرفت، منم نماز ظهرم رو که خوندن فرصت حرف زدن بهش ندادم قامت نماز عصر رو بستم، بهروز فهمید که من میدونم با مژگان رابطه داره ولی نه اون به روی من آورد و نه من بهش گفتم، خیلی ازش متنفر شدم و دلم میخواست از خونه بره بیرون، بهم گفت ناهار داریم گفتم نه گفت چرا. گفتم حوصله‌م نیومد. زنگ زد از بیرون غذا آوردن ادامه دارد... کپی حرام

#شاهکارقرائت من سوره:اناانزلناه #آیه:4الی5 #القاری:الاستاد: عبدالباسط محمدعبدالصمد #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

|•✨🌹•| سلام امام زمان ما ، مهدی جان! هر صبح سلامت می کنیم و می‌دانیم این سلامهای اشکبار و عاشقانه ، سوار بر امواج معطر انتظار ، به کویت می‌رسد و تو ما را از دعای خیرت لحظه ای بی‌نصیب نمی‌گذاری ... که تو خود فرموده ای : انا غیر مهملین لمراعاتکم💚 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃

سفره انداختیم نشستیم دور سفره اصلا به غذا اشتها ندارم. داشتم با قاشق با غذا بازی بازی کردم. بهروز گفت چرا نمیخوری، گفتم اشتها ندارم. ناهارش رو خورد. نرفت مغازه یه بالشت گذاشت زیر سرش خوابید. آنقدر ازش متنفر بودم که حالت تهوع گرفتم. دلم میخواست تو خواب سکته کنه بمیره. با اینکه گریه کردم ولی از شدت بغض گلو درد گرفتم. دلم به حال این همه صداقت و یکرنگی که باهاش داشتم میسوخت، چند روزی رو همینطوری سپری کردم، یه روز از برنامه به سمت خدا تلویزیون شنیدم که یه روحانی میگفت، اگر دلتون از کسی شکسته بهترین کسی که حرف های شما رو گوش می‌کنه و حتما راهی جلوی پاتون میزارن خداوند هست. با شنیدن این حرف امیدی در دلم باز شد، همون موقع وضو گرفتم نشستم سر سجاده و شروع کردم با گریه از روزی که زندگی صادقانه‌م رو با بهروز شروع کردم و همه جوری پشتش بودم، چقدر قناعت کردم که بهروز بتونه یه ماشین و یه خونه شصت متری بخره. صدام‌م در نیومد. به هیچ کسی از مشکلات مالی شوهرم نگفتم. به خیال اینکه شوهرم دهنم بگو بخند نداره با همه بی حوصله کی ها و بد اخلاقی هاش کنار اومدم. چون تصورم این بود که بهروز اخلاقش اینطوریه، ولی دیدم نه بهروز بلدِ مهربونم باشه. احترام بگذارند. لبخند و خوش رو باشه. ولی از من دریغ داشته... ادامه دارد... کپی حرام

🌿🌹🌿 مجموعه #عکس‌نوشت محوریابی بیانات رهبری در روز عید سعید فطر ✨هدف دشمن از اختلاف افکنی ✨تمرکز بر راهبرد حل مسئله و پرهیز از حواشی ✨همدلی و هم افزایی قوا ✨بروز بودن در مقابله با تاکتیکهای دشمن #رهبری #عیدفطر 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen