#سرافراز 4
بعد از اینکه با هم حرف زدیم قرار شد در مورد مراسم حرف بزنن که بابام به حسین گفت از اونجایی که ما مهمونهای زیادی داریم و قبلاً خیلی از اقوام مارو دعوت کردن به عروسیهاشون و از ما انتظار دارند برای همین مهمونهای ما زیادن مام نمیخوایم به شما فشار بیاریم
شما مبلغی که برای ازدواج در نظر گرفتین رو پرداخت کنید مابقیش رو خودمون پرداخت میکنیم.
محسن از این حرف ناراحت شدم گفت که من به همچین چیزی راضی نیستم.
شمام لطفاً شرایط خانوادگی ما را در نظر بگیرین.
نمیخواستم دخالت کنم به هر حال بحث بین خودشون بود و حل میکردند اما از طرفی تو دلم غوغا بود خیلی میترسیدم من الان حسین رو خیلی دوست دارم از اون زمانی که با هم حرف زدیم خیلی بهش وابسته شدم و الان فکر اینکه مراسم به هم بخوره خیلی عذابم میداد.. تا اینکه پدر حسین بهش گفت بابا جان وقتی که تو قبول کردی که از این خانواده زن بگیری باید شرایطشون رو هم قبول کنی.
بلاخره حسین به خاطر حرفای پدرش کوتاه اومد مراسم عروسی رو گرفتیم رفتیم سر خونه زندگیمون و من وارد یک دنیای جدید شدم که اصلاً باهاش آشنایی نداشتم و احساس غریبگی میکردم.
ادامه دارد.
کپی حرام.
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگه اگه معجزات قرآن راسته چرا از وقتی که دوربین اختراع شده هیچ معجزهای ثبت نشده؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه قوت قلبی میده این آیه…🌱
«وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلّٰا یَعْلَمُها»
تا خدا نخواد هیچ برگی از درخت نمی اُفته🌱
7778863318.mp3
5.23M
🎙️ #فایل_صوتۍ مهم استاد دانشمند
🛑 خانواده
این صحبتهای زیبا رو هدیه کنید به دوستانتون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواب عجیب برادر شهید حسن طهرا نی مقدم
پدر موشکی ایران
ببینید وببینانید✌️ظهور
#سرافراز 5
تو خونه بابام هر روز کباب میخوردیم و از اونجایی که حسین هم همون روز اول گوشت آورده بود و بعدش رفت سر کار وقتایی که نبود من با اون گوشت کباب درست میکردم و وقتی که حسین اومد و ازم خواست که غذا درست کنم گفتم که گوشت تو خونه نداریم.
بدجوری تعجب کرد بیچاره....گفت_ مگه تازه که گوشت خریدم!
با شرمندگی گفتم_ وقتایی که تو خونه نبودی کباب کردم .
حسین لبخندی زد و گفت_ عزیزم درکت میکنم اما گوشت برای یک ماه ماست و باید صرفهجویی کنیم ما هر روز کباب نمیخوریم ماهی حداقل یک بار کباب میخوریم.
سعی میکردم خودم را با شرایط جور کنم.. من عاشق آجیل و بادام هندی بودم اما اون جا دیگه باید کمتر میخوردم و واقعاً برام سخت بود از طرفی میوههای نوبرانه....هر موقع میومد بازار بابام یه جعبه از هر کدومشون میآورد اما الان دلم هوای چاقاله بادام کرده بود ولی نمیتونستیم بخریم.
با این وجود در کنار حسین واقعاً خوشبخت بودم یه روز به بازار رفتیم که برام پالتو بخریم از اونجایی که من تا الان به بازارهای محله حسین نرفته بودم از اون پالتوها خوشم نمیاومد و از حسین خواستم که به محله خودمون بریم و از اونجا خرید کنیم وقتی که حسین فهمید پالتو های اونا چقدر گرونن.
ادامه دارد.
کپی حرام.
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معدن آرامش اینجاست
نگرانی
استرس
#پیشنهاد_دانلود
@sulook | طریق السُّلوک
❤️انفاق مثل سطل آبی است که از نهر برمیدارند و آب دیگری فورا جایش را پر میکند. ضامنی معتبرتر از خدا سراغ دارید؟
📖سبأ آیه ۳۹
@sulook | طریق السُّلوک
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قابل توجه اوناکه زود ناامید میشن😟
انقدرحوادث تلخ برا شیعه پیش بیاد
که سختتر و عجیبتر از اینا باشه😲
اما اگر نگاه ما به ولی جامعه باشه
وعدههای الهی روهم باور میکنیم😇
اگر پشت سر رهبرمون حرکت کنیم
نصرت الهی هم به ما خواهد رسید🌟
برای همین هم حضرت آقا فرمودند:
والله من یک روز هم ناامید نشدم❤️
@sulook | طریق السُّلوک
✍العبد آیتالله محمدتقی بهجت(ره):
کسیکه میخواهد روزیاش فراوان شود، این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن یک صلوات هم بفرستد: «اللّهُمَّ أغْنِني بِحَلالِکَ عَنْ حَرامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِواکَ»
(خدایا! مرا بهوسیلۀ حلالت از حرام خویش بینیاز کن؛ و با فضل و بخشش خودت از هرچه غیر خودت، بینیازم ساز!)
📚(گوهرهای حکیمانه، ص ٢٨)
@sulook | طریق السُّلوک