eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
639 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
💫یا حضرت زینب (س) یا حضرت رقیه(س) اگر بارها درراه شما تکه‌تکه شوم یا جانباز شوم هرگز از دفاع شما دست بر نخواهم داشت و امید دارم که این روح پرگناه لیاقت شهادت را داشته باشد 💫می‌دانم که عدم حضور من برای خانواده و دوستانم خیلی سخت است اما آرزوی بنده شهادت بوده و هست چراکه وعده‌ی خداست که می‌فرماید شهدا همیشه زنده‌اند. 🔖فرازی از وصیت نامه 🌹 ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
⤴️پای درس 🌷شهید... سربازامام زمان(عج)آچار فرانسه است چراکه برای خودبه دنبال شأنیت نیست ! هرکاری که به اسم صاحب باشدرابا جان و دل انجام میدهد. امروزسرباز باشیم مثل 🌷شهیدشکری پور ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
یادم هست سرسفره عقدکه نشسته ‌بودیم💞بهم گفت : الان فقط منوتو ، توی این آینه مشخص هستیم ازتومے‌خوام که کمک کنے من به سعادت و برسم💚 منم همونجاقول دادم که تواین مسیرکمکش‌ کنـم...💔 🕊 ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
گر چه در این مُعاشقه جان را گذاشتم جانان من! ببخش مرا کم گذاشتم .... .. 🌹 ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌺خورشید☀️ من ٺویے وبے حضورٺو بخیر نمےشود 🌺اے من گر چهره رابرون نڪنے از خود 🌺صبحے⛅️ دمیده نگردد بہ من 🔸تعجیل در ظهور 🔸 🌸🍃 ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
❤️ ای ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای🕊... دستی برآر! و ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.😭 ✨ شهید آوینی ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
🤣 دو برادر رزمنده👨🏻🧔🏻 « احمد احمد کاظم!📞📻 بگوشم، کاظم جان! احمد جان، شیخ مهدی پیش شماست؟». اینها رو اناری راننده‌ی مایلِر گفت. بی‌سیم‌چی📻📞 گفت:« آره! کارِش داشتی؟». اناری گفت:« آره! اگه می‌‌‌شه به گوشش کن». بعد از چند لحظه صدای شیخ مهدی اومد که گفت:« بله! کیه؟! بفرما!». اناری مؤدبانه😇 گفت:« مهدی جان، شیخ اکبر!! یعنی...» دوید تو حرفش. گفت:« هان! فهمیدم؛ پرید یا چارچرخش هوا شد؟😁» و بعد زد زیرخنده😂 . اناری گفت:« نه! مجروح شده!» - حالا کجاست؟ - نزدیک خودتون. « نزدیک خودمون دیگه چیه؟ 🤔درست حرف بزن ببینم کجاست!» شیخ مهدی خودشو رسوند به اورژانس🚑. رفت بالا سر برادرش، شیخ اکبرکه سرتاپاش باندبیچی شده بود🤕😓. نگاش کرد و خودشو انداخت رو شیخ اکبر. جیغ شیخ اکبر اورژانسو پر کرد. پرستارا دویدند طرفشون. شیخ مهدی خنده‌کنان و بلند😅 گفت:« خاک به سر صدّام کنند». زد رو دستش وگفت:« ما هم شانس نداریم. گفتم تو شهید شدی و برای خودم کلّی خوشحال بودم که من به جای تو فرمانده‌ی مقر می‌‌‌شم و برای خودم کسی می شم! گفتم موتورتم 🛵به من ارثِ می‌‌‌رسه. همه ی آرزوهامو به باد دادی💨!. تو هم نشدی برادر!». بعد قاه قاه خندید و نشست کنار شیخ اکبر و دوباره با هم خندیدند.😂 ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
ساده.mp3
4.35M
💢چهار تا انگیزه باید داشته باشید✅ ♦️بشنوید [ حجت الاسلام عالی ] ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄
🕊   ◽️حمید آقا خرید کردن از بازار رو دوست نداشتن دلیلش هم بخاطر وضع حجاب بعضی از خانم‌ها بود ....هر وقت مجبور بودیم برای خرید بریم بازار سعی می‌کرد سریع برگرده و عصبی می‌شد با این‌که بسیار سخت‌پسند بود ولی نهایت تلاشش رو می‌کرد سریع‌تر برگرده چون شرایط حجاب خانم‌ها و رفتار آقایون براش قابل تحمل نبود. ✍راوی: همسرشهید⚘🍃 ┄┅┅✿❀ ✨❤️ 🆔 @masirshahid ❀✿┅┅┄