eitaa logo
مسیرسیاسی
946 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
9.7هزار ویدیو
225 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بیانیه مشترک امارات، آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره توافق سازش 🔹توافق سازش میان امارات و رژیم صهیونیستی گامی شجاعانه بوده و تفکری نوین برای حل مشکلات ایجاد می کند و فرصتی تاریخی برای ایجاد روابط طبیعی فراهم می کند 🔹 این توافق، طرح رژیم صهیونیستی برای الحاق بخش هایی از سرزمین های فلسطینیان را متوقف کرده است •┈┈••✾••┈┈• 🆔 @masirsiasi
صفحه اول روزنامه های امروز سه شنبه 11 شهریور1399 •┈┈••✾••┈┈• 🆔 @masirsiasi
شهید آوینی: بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می زنید و از عاشورا؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم، نه یک بار نه دو بار ...به تعداد شهدایمان •┈┈••✾••┈┈• 🆔 @masirsiasi
🔹مراقبه‌ی بعد از عاشورا 💠 حضرت آیت‌الله میرباقری : 🔸 برای انسانی که به عاشورا رسیده است، مراقبه‌ی بعد از عاشورا، مراقبه‌ در مراتب حضور است. چنین فردی باید محاسبه کند که آیا توانسته است به آن‌هایی که همه چیز خود را در راه بذل کرده‌اند، بپیوندد؟ آیا به جایی رسیده است که حاضر باشد در مقابل ولی خدا قطعه قطعه شود، فقط برای آن‌که ولی خدا بتواند یک نماز دیگر بخواند؟ 📖 مراقبه‌های عاشورایی، ص ۱۱۸ •┈┈••✾••┈┈• 🆔 @masirsiasi
◼️ حماسه‌ای که امام زین‌العابدین علیه‌السلام در مجلس یزید آفرید! 🔹در روز جمعه‌اى در شام نماز جمعه است. ناچار خود یزید باید شرکت کند. اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى این‌ها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على (ع) و امام حسین (ع) به عنوان اینکه اینها -العیاذباللَّه- از دین خدا خارج شدند، چنین کردند، چنان کردند. 🔸 زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد: «ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق» تو براى رضاى یک مخلوق، سخط پروردگار را براى خودت خریدى. بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مى‌دهى من بروم بالاى این چوب‌ها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد. 🔹 آن‌هایى که اطراف بودند، از باب اینکه علی‌بن حسین (ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى این‌که به اصطلاح سخنرانى‌اش را ببینند، گفتند: اجازه بدهید، مانعى ندارد. ولى یزید امتناع کرد. پسرش آمد و به او گفت: پدرجان! اجازه بدهید، ما مى‌خواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مى‌کند. گفت: من از این‌ها مى‌ترسم. این‌قدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد. 🔸 ببینید این زین العابدین (ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمى‌کرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولوله‌اى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مى‌ریزند و مرا مى‌کشند. 🔹 دست به حیله‌اى زد. ظهر بود، یک‌دفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مى‌شود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین (ع) خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم (ص). تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مى‌شود و گواهى به رسالت او مى‌دهید کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آورده‌اید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مى‌دهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کرده‌اند. 🔸 آن‌وقت شما مى‌شنوید که یزید بعدها اهل‌بیت پیغمبر (ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آن‌ها را با احترام ببرند. نعمان بن بشیر را که آدم نرم‌تر و ملایم‌ترى بود، ملازم قرار داد و گفت: حداکثر مهربانى را با این‌ها از شام تا مدینه بکن. 🔹 این براى چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً. دنیا و محیط یزید عوض شد. شما مى‌شنوید که یزید، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت مى‌کرد و مى‌گفت: تمام، گناه او بود. اصلا منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد. چرا؟ چون زین العابدین (ع) و زینب (س) اوضاع و احوال را برگرداندند. 📖 علامه شهید مطهری، حماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۹۳-۲۹۴ (با تلخیص) •┈┈••✾••┈┈• 🆔 @masirsiasi
💠 قهرمان شهادت ☑️ حضرت سید الساجدین امام زین العابدین تنها قهرمان میدان عبادت و مناجات با خدا نبود؛ بلکه در شهادت‌طلبی نیز سرآمد دوران به شمار می‌آمد. در جریان کربلا به علت بیماری امکان همراهی با پدر در میدان جنگ از حضرت سلب شد اما در راه خدا در وجود ایشان شعله‌ور بود. 🔰 تا آن‌جا که در دارالخلافه در مقابل عبیدالله بن زیاد وقتی با تهدید او مواجه شد صراحتاً خطاب به او فرمود: «ای فرزند مرجانه مرا به کشته شدن تهدید می‌کنی؟! آیا نمیدانید که کشته شدن در راه دین عادت‌ما و شهادت در راه خدا کرامت ما خاندان است.»(اعیان‌الشیعه، ج۱، ص۶۳۳) 📝 علی اکبر عالمیان|‌‌ •┈┈••✾••┈┈• 🆔 @masirsiasi