eitaa logo
مسجد المهدی (عج)سمنان
436 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
736 ویدیو
28 فایل
سمنان شهرک انقلاب مسجدالمهدی (عج) 🌹 برگزاری مراسمات مذهبی ، فرهنگی وهیئت کانون خادمیاران رضوی ،دعای ندبه شهرستان و.... رسانه مسجدمحله محور 🇮🇷 کانال: http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan گروه: https://eitaa.com/joinchat/4247912684C6fa615acb8
مشاهده در ایتا
دانلود
یک بندروضه...: السلام علیک یااباصالح المهدی ارواحناله الفداه🥀 ادرکنی ولاتهلکنی😭🤲🥀 لبیک یامهدی جانم✋🥀 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭 السلام علیک یااباعبدالله😭 باپای دل بریم سوریه کنار ضریح باصفا وباشکوه بی بی زینب جانمون....😭 تسلای قلب شکسته و داغدارش...اینبار از زبان برادراش حسین وعباس براش روضه بخونیم...😭😭نذر ظهوروانتقام ان شاءالله🤲😭 بی بی زینب جانم....😭😭😭 دم ضریحِ با صفات، روضه می‌‌خونم برات😭 این بار روضه می‌خونم از قول برادرات😭 علیامُخدّره،غربت اینه که سَنان،باتو همسفره😭😭 علیا مُخدّره،چند دفعه زدنت،اونم چندنفره😭😭 علیا مُخدّره،اونکه دستت وبست،ازخدا بی‌خبره😭😭 حتما بوده بازوت زخمی...😭😭 مثل مادر پهلوت زخمی...😭😭 خواهر جانم جانم زینب...😭😭😭 علیامُخدَّره،کی دلش اومدتوروبه اسارت ببره😭😭 علیامُخدّره،به خداسوختن من ازداغِ معجره😭😭 علیامُخدّره،خدا ازهرکی گذشت،ازشمرنگذره😭😭 بعد از گودال، آزار دیدی....😭😭😭 بعد از عباس بازار دیدی....😭😭😭 خواهرجانم ،جانم زینب....😭😭😭 علیامُخدّره،توی بزم مِی زمان،چه دیرمی‌گذره😭😭 علیامُخدّره،داغ چوب خیزرون،از نیزه بدتره😭😭 علیامُخدّره،کاش چوبی که بالاست،محکم پایین نره😭😭 الشّام الشّام الشّام...😭😭😭 سنگ و آتیش طعنه دشنام....😭😭😭 خواهرجانم زینب جانم....😭😭😭😭 اهل روضه....برادرش حسین داره برات روضه میگه...😭😭😭 چقَدر دور و بَر خواهر ما جار زدن😭😭😭 ساز با ناله ی طفلانِ عزادار زدن😭😭😭 چون نبودن مدینه بزنن فاطمه را😭😭😭 عوضَش فاطمه ها را سر بازار زدن😭😭😭 (این سرها بارها از روی نی افتاد اما اون‌ سری‌ که بیشتر از همه افتاد سر قمر بنی هاشم بود.....😭😭😭) بی سبب نیست بیافتد سر عباس زِ نی😭😭 آخه خواهرم را جلوی چَشم علمدار زدند😭😭😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭 الهی به پریشان حالی بی بی زینب کبری سلام الله علیها،عجل لولیک الفرج🤲😭😭😭😭 http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
یک بندروضه...: السلام علیک یا بقیه الله السلام علیک یا حجه الله السلام علیک یا محمد ابن الحسن العسگری😭🥀 بنفسی انت واهلی ومالی واولادی یااباصالح المهدی ادرکنی ولاتهلکنی😭 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه السلام علیک یااباعبدالله این روزها، قافله اسرا راهی شام شده😭نمیدونم چرااسم شام میاد دلم میره خرابه😭 باپای دل باهم بریم خرابه شام😭همون ساعتی سراربابمونو برای نازدانش آوردن تاآروم بشه😭😭 مرحوم ربانی خلخالی در کتاب ستاره درخشان شام مینویسه،میگه:تا دیددارن سر رو‌ میارن امام سجاد بلندشد،عمه ی سادات بلند شد،اُم کلثوم بلند شد، رباب بلند شد،زنا جلو‌ در خرابه ایستادن، نیاریدسر رو،ما آرومش میکنیم😭😭😭 چیکار کردن؟یکی رو با لگد زدن،یکی رو با تازیانه زدن، ریختن تو ‌خرابه مثل مدینه که ریختن تو ‌خونه ی ‌مادر ما، همه رو زدن سر رو ‌گذاشتن جلو این بچه...😭😭 این سؤال رقیه که گفت: "ما هذا الرأس ؟"مثل عمه اش زینب بود😭مثل اون سؤال توی قتلگاه بود،که آیا تو‌حسین‌منی؟😭این سؤال از رو ‌نشناختن نبود...😭میخواست بگه چه بلایی سرت آوردن باباااایی😭 باکمک عمه سر رو بغل کرد،آروم سر رو آورد بالا😭آروم دست میکشید،حالا لحنش عوض شد...😭 چند وقت است که شانه نزدی بر مویم😭 بغلم کن ولی آهسته؛ کمی پهلویم...😭😭 خورده شلّاق روی بال و پرم...😭😭 چیزی نیست لگد شمر،شکسته کمرم...😭😭 پای چشمم، گُلِ زخم است؛ فدای سر تو😭😭 دخترت می رود از دست؛ فدای سر تو😭😭 سر رو آوُرد بالا، دست کشید😭آدمی که نمی بینه یا کم می بینه دست میکشه،خیلی چیزا رو میفهمه،تا دست کشید، گفت:... مهربانم! تو چرا پاره شده لب‌هایت؟ 😭 نه😭 چقدر خاکی و خونی است سر زیبایت 😭😭 راهی تشت شدی از سر نی؛ می‌دانم😭😭 گریه کردی وسط مجلس می‌؛ می‌دانم😭😭 بی‌حیا، جام به دست آمدومن می‌دیدم😭😭 چوب‌دستی به لبت می‌زدومن می‌دیدم😭😭 عمّه‌جان بود مراقب؛ سر ما پایین بود😭😭 ولی آن مرد نگاهش چقدر سنگین بود😭😭 خواهرم، نه دلم آشفته بماندبهتر😭😭 داغ ناموس تو، ناگفته بماند بهتر😭😭 دیگه طاقت نیاورد، دست کشید رو لب ها ،دست کشید رو‌محاسن، دید پُر خاکِ ،پُر خونِ...😭😭😭 من از شما سؤال میکنم بعد ازلب و بعد از محاسن چیه؟😭محاسن رو زد کنار انگشتاش رو‌گذاشت روی رگهای بریده، دید رگ ها از هم جدا جدا شده...😭😭گفت باباااااز کربلاتااینجاهمش باخودم میگفتم زدن بازدن فرق داره😭این نامردا بابغض مارو میزدن ولی الان که دست کشیدم روی رگهای بریدت فهمیدم بریدن بابریدن فرق داره...چراانقد رگهات نامرتبن...😭😭😭😭😭😭😭 صورت به صورت بابا گذاشت آروم چشماشو بست....😭😭ای حسین جان😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭 الهی برقیه سلام الله علیها...عجل لولیک الفرج🤲😭😭😭😭😭😭 http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
یک بندروضه السلام علیک یااباصالح المهدی ارواحناله الفداه🥀 آجرک الله آقاجان🏴 جان بیمقدارم بفدای چشمان خونبارت یابن الحسن😭😭🤲 🤲😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭 السلام علیک یااباعبدالله😭 روضه امام سجادعلیه السلام خیلی عجیبه،ای غریب ...😭 از روزیازدهم محرم غل و زنجیر به گردنش انداختند😭 وقتی حضرت رو سوار بر شتر بی جهاز کردند،نوشتند شتر،یک کوهانه بود ، حضرت رو مرکب قرار نگرفت،از روی مرکب بر زمین افتاد،آخه آقام مریض بودبدحال بود😭عوض اینکه بگن کجاوه بگذارید،محمل بگذارید،میدونید چه دستور دادند ؟اهل نور اگرروضه رو خوندی باید حقشو ادا کنی...😭دستور دادند پاهای حضرت رو از زیر شکم شتر ببندند ...😭😭جان آقاااا😭😭 من نگویم ظلم بر من کم کنید...😭 بلکه زنجیر مرا ،محکم کنید...😭 ظلم بر من بیش از، این ها کنید😭 اگه میخواهیدتازیانه بزنید،به من بزنید،میخواهید سنگ بزنید،به من بزنید...😭 ظلم بر من،بیش از، این ها کنید... لیک دست عمّه ام را واکنید...😭😭عمّه ام ،چون مادرم زهرا شده😭       پشتش از بارِ مصیبت،تا شده...😭 مادرم...گرپهلویش از در شکست😭 عمّه ام را چوب محمل،سرشکست😭 آقاامام سجاد،درِ دروازه شام ، یک جمله ای فرمودند ، که کنار بدن بی سرِ بابا هم این جمله را نگفتند ...😭 فرمود ای کاش مادر مرا نزائیده بود ...😭 آدم وقتی صحنه ای رو ببینه از دنیا سیر شده باشه،میگه ای کاش من نبودم نمی دیدم ...مگه حضرت چه صحنه ای می دید ؟😭 شاید یک نگاه میکرد می دید عمه هاش رو دارند تازیانه می زنند ؟ 😭یه نگاه میکرد می دید خواهراش رو دارند سنگ می زنند ... 😭اما یه صحنه ای نوشتند ، جگر رو آتیش میزنه ...😭 نوشتند : یه پیرزن شامی ، از بالای بام ، یه سنگی پرتاب کرد ، این سنگ به سرِ بریده ی ابی عبدالله ...😭 سر از بالای نیزه روی زمین افتاد ...😭 زین العابدین این صحنه ها رو دید... فرمودند : ای کاش مادر مرا نزائیده بود ...😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین😭 الهی به قلب سوخته وناله های بی بی زینب کبری و امام سجاد علیه السلام فرج آقاجانمون رو برسون🤲😭😭😭😭 http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan