10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام وعرض ادب و احترام🍀
به اعضای محترم مجموعه فرهنگی _
تربیتی خواهران مسجد جابری 💖
عزیزان همیشه همراه 😊 ثبتنام
کلاس های مجموعه آغاز شد.
🌼🍃......🌼🍃
1⃣جهت ثبتنام کلاس های مجموعه
شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹ تا ۱۳
به مجموعه فرهنگی _تربیتی خواهران
مراجعه بفرمایید 🌹🙏
2⃣جهت اطلاع بیشتر، با شماره تلفن های
زیر در تماس باشید 🌹🙏
3⃣با ادمین کانال در ارتباط باشید🌹🙏
🆔@yas68gorje
☎️۳۳۲۵۹۲۹۶
☎️۳۳۳۲۳۵۶۵
@masjed_jaberi_khaharan
#سلام_امام_زمانم
🌼 السَّلامُ عَلی الْمُدَّخَرِ
لِکَرامَةِ اَوْلِیآءِ اللَّهِ وَ بَوارِ اَعْدآئِهِ...
💎سلام بر مولایی که با آمدنش دوستان خدا سربلند می شوند و دشمنان خدا سر به نیست. سلام بر او و بر روزی که خدا در انتظار آن است.
#مولایمن
🍂ای مانده از تبار ولایت به جا فقط
چشم انتظار مانده عدالت تورا فقط...
🍂ای آخرین سلاله ی حیدر ، امام عصر
آقا به جان حضرت زهرا بیا فقط...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@masjed_jaberi_khaharan
۱۳۹۸؛ کیمیا علیزاده: بخاطر محدودیت لباس نمیتوانستم عملکرد خوبی نشان دهم!
۱۴۰۳؛ کیمیا علیزاده در المپیک پاریس به حریف ایرانیِ محجبه خود باخت.. :))))
«سوء عاقبت یک بی هویت»
#مسجد_جابری
#مجموعه_فرهنگی_تربیتی_خواهران
@masjed_jaberi_khaharan
﷽
🔰 نجات از مرگ با توسل به حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
آقای حسینی قمی از آقای احمد اکبری نقل میکند که ایشان میگوید:
✍🏻 من دچار بیماری شده بودم، به دکتر مراجعه کردم.
دکترها پس از معاینه تشخیص دادند که باید عمل شوم.
مرا عمل کردند اما عملم موفقیتآمیز نبود و روز به روز حالم بدتر شد.
دکترها دیگر جوابم کردند تا جایی که گفتند باید به خانوادهات وصیت کنی و آماده مرگ باشی.
او ادامه میدهد:
▫️من روی تخت بیمارستان افتاده بودم، گفتم پس بگویید زن و بچهام بیایند.
زن و بچهام آمدند و دور تخت جمع شدند. وصیتهایم را کردم و آنها هم شیون و گریه کردند. بعد از مدتی، آنها از اتاق بیرون رفتند و من منتظر بودم که هر لحظه بیایند و جنازهام را ببرند. حتی اقوام کارهای قبرستان را هم انجام دادند و کاملا آماده شده بودند که من را دفن کنند.
▫️او میگوید: در همین حال و هوا بودم و آماده مرگ. با خودم گفتم که خوب، ما شیعیان خانمی به نام حضرت رقیه داریم، چرا به او متوسل نشوم؟
دلم شکست و متوسل به حضرت رقیه شدم. اشعاری خواندم و گریه کردم. چند لحظهای گذشت که دیدم در اتاقم باز شد و دختر خانم زیبا رویی وارد اتاق شد.
او جلوی آمد و مرا با اسم کوچک و فامیلم صدا زد و گفت: "از جایت بلند شو".
▫️با خودم گفتم حتما این دختر برای یکی از اتاقهای همجوار ماست و مشغول بازی بوده که در اتاق را باز کرده و به اتاق ما آمده است. به همین دلیل به او توجه چندانی نکردم.
دوباره فرمود: "پاشو".
گفتم: من نمیتوانم از جایم تکان بخورم. عمل کردم و درد دارم. دست و پایم هم بسته است.
او به من گفت: کجا دست و پات بسته است؟
نگاه کردم و دیدم که دست و پایم باز است.
گفت: "بلند شو!"
گفتم: نمیتوانم. من عمل جراحی کردم و تکان خوردن برایم مشکل دارد.
▫️او پرسید: "کجا را عمل کردی؟"
نگاهی به قفسه سینهام انداختم، میخواستم قلبم و آثار عمل جراحی را نشانش بدهم اما دیدم نه تنها اثری از زخم نیست، بلکه کاملا جوش خورده و ترمیم شده.
به او گفتم: شما چه کسی هستید؟
گفت: "همانی که بهش متوسل شدی، همان خانمی که صداش زدی."
✍🏻 حالم خوب شده بود، صحیح و سالم از بیمارستان مرخص شدم.
منبع: ستاره درخشان شام، ص ۲۷۲.
📌 برگرفته از جلسات «حکایات»
@masjed_jaberi_khaharan
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️ دعای فرج اگر این ویژگیها رو داشته باشه؛ مستجاب میشه!
#استاد_شجاعی
#مسجد_جابری
#مجموعه_فرهنگی_تربیتی_خواهران
@masjed_jaberi_khaharan