سکانس اول : نفری دو میلیارد برای تبلیغ کاندیدای مورد نظر میگیرند
سکانس دوم : بنفش میپوشند
سکانس سوم : در اوج روزهای سخت مردم در زرق و برقها ، تولدها ، وجشنهای دوره ای خوشگذرانی میکنند
سکانس چهارم : با وقاحت صدای آبان میشوند
سکانس تلخ :
از مالیات معاف میشوند ...
*نیکی کاظمی*
💢 حمید رسایی با حضور در وزارت کشور کاندید انتخابات مجلس یازدهم شد
🔹 وی که قصد دارد کاندید حوزه تهران باشد درباره حضور خود گفت: کلیدی که آقای روحانی با آن درها را بسته پس میگیریم و درهای بسته شده به روی مردم را باز میکنیم.
🔸 وی افزود: درهای اقتصاد، سیاست و فرهنگ که آقای روحانی با کلید امید به آمریکا آنها را بسته باز خواهیم کرد.
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎥کنایه رسایی به روحانی
🔹با رأی ملت، کلید را از آقای روحانی پس میگیریم و درهایی را که در این چند سال قفل شده، باز میکنیم.
🔹کلید من ایرانی است؛ کلید روحانی آمریکایی بود.
🔸حمید رسایی با حضور در وزارت کشور، کلید به دست، برای انتخابات مجلس یازدهم ثبتنام کرد.
🔺کانال حمید رسایی🔻
@rasaee
هدایت شده از مسجدالمهدی کن
1_11713927.mp3
4.08M
🎙دعای روز #پنجشنبه
#لحنعربی
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
✨🌺🍂🍃
┏━━🍃🍂━━┓
@masjed_kan
┗━━🍂🍃━━┛
هدایت شده از مسجدالمهدی کن
4_723784306719214763.mp3
7.32M
🎤🎤🎤
بازهم پنجشنبه ای دیگر
⚫️⚫️⚫️
#فاتحه
با صدای زنده یاد.استاد.عبدالباسط
🙏🙏🙏
تقدیم به روح شهدا.و.اموات.عزیزان وپدران ومادران سفرکرده
❤️🌹
🌴 @masjed_kan
هدایت شده از مسجدالمهدی کن
🏳 زیارتنامه "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
📎هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
🌴 @masjed_kan
❇️ سود دریافتی از بانک ها در قبال سپرده گذاری
❓سوال: ربای قرضی چیست؟ آیا درصدی که سپرده گذاران به عنوان سود از بانک ها دریافت می کنند، ربا محسوب می شود؟
✅ پاسخ: ربای قرضی آن مقدار اضافه بر مبلغ قرض است که قرض گيرنده به خاطر قرضی که می گيرد به قرض دهنده می دهد و امّا سود حاصل از کارکرد پولی که به عنوان سپرده به بانک داده شده تا به وکالت از طرف صاحب آن در يکی از عقود صحيح شرعی بکار گرفته شود، ربا نيست و اشکال ندارد. [1]
❇️ #سود_دریافتی_بانک_ها_سپرده_گذاری
🌸 حدیث: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
"هرگاه زنا و ربا در جايى آشكار شود، مردم آنجا خود را در عذاب خدا افكنده اند." [2]
✅ نکته: در دین اسلام به فرد مسلمان اجازه داده نمی شود که از هر طریقی کسب کند یعنی مال بدست آورد یا مایحتاج خود و خانواده خویش را تامین کند، بلکه مسلمان باید از مسائل مربوط به کسب و کار اطلاع داشته باشد و تنها از راه های حلال (به معنای جایز و روا) کسب داشته باشد.
---------------------
پی نوشت: 👇👇
[1]. پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، احکام مشاغل.
[2]. کافی، ج 5، ص80.
===========
🔷 🌴 @masjed_kan
⭕️ مصرف وام در غیر مورد قرار داد
❓ سوال: اگر از بانک وام تعمیر خانه یا وام خرید کالا دریافت کنیم و آن را صرف مورد دیگری کنیم، اشکال دارد؟
✅ پاسخ: ⬇️
پولهایی که بانکها میپردازند غالباً وام (قرض) نیست، بلکه تحت عنوان یکی از عقود اسلامی از قبیل جعاله، مشارکت، مضاربه و امثال آن میباشد. بنابراین، گیرنده پول فقط طبق همان قراردادی که منعقد کرده حق تصرّف دارد وگرنه تصرّف غاصبانه و موجب ضمان است.
------------------
✅ سایت آیت الله خامنه ای
〰️🔻〰️🔻〰️🔻〰️
✳️ 🌴 @masjed_kan
1_96000067.mp3
5.99M
از شهدا جا موندم...
کربلایی حبیب الله عبداللهی
🌴 @masjed_kan
.
اهـلبیـتگفتـن :
| کـونـوا لَنـٰا زَیْنـاً |
بـراۍمـازینـتباشـید....🌸
.
🌴 @masjed_kan
مسجدالمهدی کن
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه قسمت۴ #امتحان توی محل ازبچگی باهم بودیم.منزل احمدعلی توی کوچه چهل تن ضل
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه
قسمت ۵
من فقط می دیدم👀,وقتی کسی راه رااشتباه می رفت خیلی آهسته ومخفیانه به اوتذکرمی داد.اوامربه معروف ونهی ازمنکرراترک نمی کرد.
فقط زمانی برافروخته شد😖که می دیدکسی درجمع غیبت می کندوپشت سردیگران حرف می زند.دراین شرایط دیگرملاحظه ی بزرگی وکوچکی رانمی کرد❌باقاطعیت ازشخص غیبت کننده می خواست که ادامه ندهد.من درآن دوران نزدیکترین دوست احمدبودم.مارازدارهم 💞بودیم.یک روزبه اوگفتم:احمدمن وتوازبچگی همیشه باهم بودیم.امایه سوالی ازت دارم!من نمیدانم چرا توی این چن سال اخیر,شمادرمعنویات رشدکردی امامن....
لبخندی زد😊ومی خواست بحث راعوض کند.امامن دوباره سوالم راتکرارکردم وگفتم حتماًیه علتی داره,بایدبرام بگی?بعدازکلی اسرارسرش رابالاآوردوگفت:طاقتش روداری⁉️باتعجب گفتم :طاقت چی رو?! گفت:بشین تابهت بگم.
نَفس عمیقی کشید😤وگفت:یه روزبارفقای محل وبچهای مسجدرفته بودیم دماوند.شماتوی اون سفرنبودی.همه رفقامشغول بازی⚽️ وسرگرمی بودند.یکی ازبزرگ ترهاگفت: احمدآقابرواین کتری روپرآب کن وبیارتاچای درست کنیم.بعدجایی رونشان دادوگفت:اونجارودخانه است بروازاونجاآب بیار.من هم راه افتادم.راه زیادبود.کم کم صدای آب به گوش رسید.نسیم خنکی ازسمت آب به سمت من آمد.ازلابه لای درخت ها🌴وبوته هابه رودخانه نزدیک شدم.
تاچشمم به رودخانه افتاد👀یکدفعه سرم راانداختم پایین وهمان جانشستم!بعدشروع کردم به لرزیدن😨,نمی دانستم چکارکنم!همان جاپشت درخت مخفی شدم.کسی آن طرف من رانمی دید❌درخت هاوبوته هامانع خوبی برای من بود.من باچشمانی گردشده ازتعجب😳 منتظرادامه ماجرای احمدبودم.چرااینقدرترسیده بود?!احمدادامه دادمن می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم.درپشت آن درخت ودرکناررودخانه چندین دخترجوان👱♀ مشغول شناکردن بودند.من همان جاخداراصدازدم وگفتم:خدایاکمکم کن.خدایاالان شیطان به شدت من راوسوسه می کندکه من گناه کنم.هیچ کس هم متوجه نمی شود.
اماخدایامن بخاطرتوازاین گناه می گذرم.کتری خالی رابرداشتم وسریع🏃 ازآنجا دورشدم.بعدهم ازجایی دیگرآب تهیه کردم ورفتم پیش بچه هاهنوزدوستان مسجدی مشغول بازی بودند.برای همین من مشغول درست کردن آتش شدم.چوبهاراجمع کردم وبه سختی آتش راآماده کردم.خیلی دودتوی چشمام رفت.اشک 😭همین طورازچشمانم جاری بود.یادم افتادکه حاج آقاگفته بود:هرکس برای خدای متعال گریه کند,خدای متعال اوراخیلی دوست خواهدداشت💞همین طورکه داشتم اشک می ریختم گفتم:ازاین به بعدبرای خدای متعال گریه می کنم.حالم خیلی منقلب بود.ازآن امتحان سختی که درکناررودخانه برایم پیش آمده بودهنوزدگرگون بودم.
همین طورکه اشک می ریختم وباخدای متعال مناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم:یاالله یاالله..به محض تکراراین عبارت یک باره صدایی 🗣شنیدم که ازهمه طرف شنیده می شد.ناخودآگاه ازجابلندشدم وباحیرت به اطراف نگاه کردم.صداازهمه سنگریزه های بیابان شنیده می شد.ازهمه ی درختهاوکوه⛰ وجنگل هاصدامی آمد?! همه می گفتند: [سُبوح قُدوس رَبَّناورب الملائکه والرّوح](پاک ومطهراست پروردگارماوپرودگارملائکه وروح✅)وقتی این صداراشنیدم ناباورانه به اطراف خیره شدم.ازادامه بازی بچهافهمیدم که آن هاچیزی نشنیده اند!احمدبعدازآن کمی سکوت کرد.بعدباصدای آرام ادامه داد:ازآن موقع کم کم درهایی ازعالم بالابه روی من بازشد!احمداین راگفت وازجابلندشدتابرودبعدبرگشت وگفت:محسن این هارابرای تعریف ازخودم نگفتم.گفتم تابدانی انسانی که گناهی راترک کند,چه مقامی پیش خدای متعال دارد💯بعدگفت تامن زنده ام برای کسی ازاین ماجراحرفی نزن❌
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
🌴 @masjed_kan