eitaa logo
مسجدالمهدی کن
210 دنبال‌کننده
23هزار عکس
3.8هزار ویدیو
341 فایل
مسجد المهدی(عج)کن برنامه های فرهنگی،دانش آموزی،آموزش قرآن اقامه نماز جماعت در سه نوبت صبح/ظهروعصر / مغرب و عشا https://eitaa.com/Dghaeam آدرس کانال ایتا و اینستاگرام مسجد المهدی(عج)کن👇👇👇👇 @masjed_kan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 می‌گویند اعدام‌های دهه شصت اشتباه بود، ولی نمی‌دانند زهره قائمی یکی از منافقین آزاد شده بود که به عراق رفت و مدتی بعد در یک عملیات تروریستی سپهبد صیاد شیرازی رو به شهادت رسوند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مریم نجسی و جنایت هایی که تا کنون کمتر بیان شده است. این پنجاه و یک ثانیه از جنایت های منافقین را حتما ببینید ...
✅ مداومت بر ذکر صلوات انسان را عاقبت به خیر می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴هفته گذشته فناوری فوق خطرناک 5G که به دلیل تاثیرات مخربی که بر روی سلامت انسانها و حیوانات و محیط میگذارد در بسیاری از کشورها با اعتراضات فراوان و حتی به آتش کشیدن دکل های آن روبه رو شد در ایران با وجود اینکه مجموعا ۱۰ هزار عدد گوشی نسل پنجمی هم وارد نشده راه اندازی شد!!
مرگ ۱۳ مادر روحانی! 🔹۱۲ مادر روحانی که در حوالی میشیگان کنار هم برای شکست کرونا دعا کردند، همگی در طول مدت یک ماه بر اثر کرونا جان باختند. بیماری نفر سیزدهم بهبود پیدا کرده بود، اما چند روز بعد بر اثر ضعف شدید حاصل از کرونا جان داد. ✍ بنظرتون اگ 13 تا روحانی شیعه اینطوری می‌مردند الان تو فضای مجازی، رسانه ها و... چخبر بود؟ و چه هجمه ای علیه دین میشد؟ ➕حالا میفهمید وقتی میگیم تحت استعمار مجازی دشمنیم و برخی آقایون نمی‌پذیرند یعنی چه؟
پرناز خانوم اونجایی که شما رو بردن سربازی نبوده چون تو ایران دخترا سربازی نمیرن 😂 گرچه این خبر کذبه ولی کاش یکی تو اون کمپ بهتون یاد میداد سردار تو سپاهه و تو ارتش میگن امیر 😏 چی تو مغز اونایی بوده که این توییت رو لایک کردن!؟
تصویر منتشر شده از جلسه ستاد مشترک ارتش آمریکا با صهیونیست‌ها که از ترس حزب الله با لباس ضد گلوله به نشست آمده بود. ✍ اگه برا بقیه لاتی برا ما شکولاتی
📸 سلیمی: آقای روحانی خودتان مخاطب بایدها هستید 🔻عضو هیئت رئیسه مجلس: 🔹آقای روحانی به نوعی سخن می گوید که تصور می‌شود قرار است رئیس جمهور شود. 🔸امروز برای دولت زنگ انشا تمام شده است و زنگ حساب رسیده است. 🔹گلایه اخیر رئیس جمهور درباره گران فروشی کالا توسط شرکت‌های دولتی شنیدنی بود. 🔸آقای روحانی باید علیه گران فروشی که اتفاقا بخشی از دولت است اقدام کند،مگر کسی مانع است؟ 🔹آقای روحانی خودشان مخاطب بایدها هستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پشت پرده حملات به انتخاب رئیس جوان دیوان محاسبات مجلس چیست؟ آیا در دوره‌های قبل مجلس از انتصاب اشخاصی با نصف این رزومه و تحصیلات انتقادی شنیده بودید؟
مسجدالمهدی کن
پشت پرده حملات به انتخاب رئیس جوان دیوان محاسبات مجلس چیست؟ آیا در دوره‌های قبل مجلس از انتصاب اشخا
پیرمردهای دولتی میدانند قرار است فسادهایشان در دوران ریاست بذرپاش بر دیوان محاسبات افشا شود پس همین الان شمشیر از رو بستن تا با تخریب و اهانت اثرات افشاگری‌های فردای دیوان و بذرپاش را کم کنند طراحی خوبیست ولی کاش این حیله گری و روباه صفتی‌ها را برای دشمنان انقلاب و کری ها داشتید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺رهبر انقلاب:حیف بود صیاد شهید نشه سالروز عمایات غرور آفرین مرصاد و تار و مار کردن سازمان مجاهدین خلق گرامی باد 🌹
قسم به مسعود، قسم به مریم بهشان قبولانده بودند، در صورتی که اسیر شوید بدترین شکنجه‌ها را به‌کار می‌برند تا ازتان حرف بکشند. حتی اگر هم کشته شوید، از روی چهره و اثر انگشت، خانواده‌تان را شناسایی می‌کنند و از آنها انتقام می‌گیرند! آخرین روزهای تیر ماه 67، با بمباران شیمیایی منطقه توسط هواپیماهای عراقی و فرمان صدام، عملیات "فروغ جاویدان" از سوی منافقین در غرب کشور آغاز شد. شهرهای سرپل ذهاب و کرند غرب را به‌زیر چکمه‌های نجس خود کشیدند و مغرور و سرمست، اسلام‌تآباد غرب را هم به اشغال درآوردند. مقابله‌ی مردمی که آغاز شد، به خانه‌ها و کوچه‌ها پناه بردند. با حضور نیروهای بسیجی ایرانی، هراس تمام وجودشان را گرفت. و ... همان کاری را کردند که رهبران‌شان القاء کرده بودند: اگر اسیر شوید ... و اگر هم جنازه‌تان سالم بماند ... دخترکان 18 – 20 ساله که هیچی از جنگ و نظامی‌گری نمی‌دانستند و فکر می‌کردند با نفربرهای صدام، تخته‌گاز تا خود تهران خواهند رفت و 3 روزه ایران را فتح می‌کنند، در بن‌بست هویتی و وجودی قرار گرفتند. یکی‌یکی نارنجک را از جیب درآورده، برای این‌که هم چهره‌شان متلاشی شود و هم اثر انگشت‌شان از بین برود، نارنجک را در مشت، جلوی صورت گرفته، فریاد زدند: "قسم به مسعود، قسم به مریم، تسلیم ننگ است ..." و نارنجک جلوی صورت‌شان منفجر شد. و از شهادتین و مسلمانی هیچ به‌گوش نرسید، مگر قسم به مسعود و مریم! نقل از کتاب: نامزد خوشگل من نوشته: حمید داودآبادی چاپ: نشر شهید کاظمی
معصومیت به غارت رفته اواخر زمستان 1366، عملیات والفجر 10 در غرب کشور جریان داشت. بچه‌ها به هر زحمتی بود، دوشکای دشمن را خفه کردند و به‌دنبال فرار نیروهای خط مقدم عراق، ریختند توی سنگرها برای پاک‌سازی. بعضی‌هاشان که یک گوشه پنهان می‌شدند تا بچه‌ها می‌خواستند نارنجک بیندازند توی سنگر، می‌پریدند بیرون و با التماس و ناله: - الدخیل الخمینی ... الدخیل الخمینی ... و التماس که ما به‌درگاه خمینی تسلیم هستیم. و به‌عنوان اسیر به عقب خط متتقل می‌شدند. هوا هنوز روشن نشده بود که بچه‌ها زدند به خط مقدم عراق. ناگهان صدای جیغ، ناله و گریه‌ی دخترکی از داخل سنگرهای عراقی به‌گوش رسید. همه تعجب کردند. با احتیاط کامل به‌طرف سنگر رفتند؛ نزدیک که شدند، دیدند دختری حدودا 20 ساله، با احوالی زار و وضعیت ظاهری افتضاح، درون سنگر افتاده و گریه می‌کند. خودش می‌گفت: "بچه‌ی تهرانم. یک هفته است که با هدایت و راهنمایی سازمان خواستم از طریق کردستان به عراق بروم. می‌خواستم به ارتش آزادی‌بخش ملی مجاهدین بپیوندم تا مثلا به کشورم خدمت کنم. هفته‌ی گذشته که خواستم از این منطقه بگذرم و بروم داخل عراق، گیر نگهبان‌های بعثی افتادم. هر چه بهشان گفتم که من یک مجاهدم و باید بروم پهلوی نیروهای رجوی، آنها فقط خندیدند. هر چه التماس کردم که من و شما هدف واحدی داریم، همه‌مان می‌خواهیم حکومت ایران را سرنگون کنیم، به گوش‌شان نرفت. یک هفته‌ی تمام، من را دست ‌به‌دست و سنگر به سنگر به همدیگر پاس می‌دادند و هر کثافت‌کاری که می‌خواستند، با من انجام دادند. شما را به‌خدا کمکم کنید. من دیگر داغان شدم. من همه‌ی این کارها را به‌خاطر رهبران سازمان انجام دادم. من هدفم خدمت به خلق ایران بود ..." از آن‌چه دخترک 20 ساله‌ی مجاهد تعریف کرد، بچه‌ها گریه شان گرفت. هرچه که بود، ناموس آنها هم حساب می‌شد. بغض بچه‌ها از بعثی‌ها بیش‌تر شد؛ ولی از رهبران سازمان منافقین خیلی بیش‌تر. که چرا دختری جوان را به بهانه‌ی مبارزه، از تهران می‌کشند به میان جماعتی گردن کلفت و کثیف بعثی! مگر آنها شرافت و غیرت و ناموس سرشان نمی‌شود؟! گذاشتند در همان سنگر بماند تا با روشن شدن کامل هوا، با ماشین به عقب خط منتقلش کنند. ساعتی بعد بچه‌ها متوجه شدند سنگر خالی است و از دخترک خبری نیست. کمی آن سوتر، سیاهی‌ای داشت به‌طرف داخل خاک عراق می‌دوید. همان دختر مجاهد بود که باوجود تحمل آن همه خفت، خواری و جنایت، امید داشت خود را به نیروهای مجاهدین در عراق برساند. این‌ که او موفق شد خود را به ارتش منافقین برساند، در جایی دیگر گرفتار جماعت دیگری از بعثیان شد و باز هفته‌ای را در سنگر آنان به‌پایان رساند، یا این‌که ... صدای رگباری از آن سوتر به‌گوش رسید ... دخترک دیگر نمی‌دوید! هم از دست کثافت‌های بعثی راحت شده بود! هم از دست رهبران پلید و بی‌شرف سازمان مجاهدین. نقل از کتاب: نامزد خوشگل من نوشته: حمید داودآبادی چاپ: نشر شهید کاظمی