eitaa logo
مسجدالمهدی کن
208 دنبال‌کننده
23هزار عکس
3.8هزار ویدیو
341 فایل
مسجد المهدی(عج)کن برنامه های فرهنگی،دانش آموزی،آموزش قرآن اقامه نماز جماعت در سه نوبت صبح/ظهروعصر / مغرب و عشا https://eitaa.com/Dghaeam آدرس کانال ایتا و اینستاگرام مسجد المهدی(عج)کن👇👇👇👇 @masjed_kan
مشاهده در ایتا
دانلود
*پرواز خونین* صبح نسیم سردی می وزید. ابرهای تیره در آسمان دیده می شدند. شهر پژمرده بود. محمد حنفیه نگاهی به نخل های افسرده کوفه انداخت و از پشت بام پایین آمد. صدای ناله پدر هنوز به گوش می رسید. شب تا سحر نخفته بود. نماز خوانده بود و ناله کرده بود. محمد، هیچ وقت پدر را این چنین نالان ندیده بود. پیش از این هر وقت نماز می خواند، ایستاده می خواند و هق هق گریه می کرد، ولی این بار همه اش نشسته بود. طبیب سپرده بود که اصلاً تکان نخورد. این بود که پدر نشسته نماز می خواند و مویه می کرد پسر حنفیه گریست: «قربان سر زخمی ات بابا، می دانم چه قدر درد می کشی!» گوشه حیاط نشست و به مرغابی ها نگاه کرد. از ام کلثوم شنیده بود: پریشب وقتی پدر می خواست به مسجد برود، مرغابی ها جلویش را گرفته بودند. حالا مرغابی ها را هم غمگین می دید. گوشه حیاط جمع شده، سرهاشان را پایین انداخته بودند و تکان نمی خوردند. محمد احساس می کرد از همه جا غم می بارد. نمی دانست چه کار کند. وقتی خورشید، صورت غمگین خود را از پس ابرها نشان داد، در خانه باز شد؛ طاق به طاق. دوستان امام دم در ایستادند و منتظر ماندند. خود امام دستور داده بود که در را باز بگذارند تا مردم به دیدنش بیایند. هر کس می آمد، لحظه ای می نشست، کلمه ای با امام رد و بدل می کرد و با چشمان اشک بار از اتاق خارج می شد. آفتاب بالا آمده بود. رفته رفته به تعداد جمعیت افزوده می شد. جمعیت می آمدند و دور آقا حلقه می زدند. سلام می کردند و اشک از دیدگانشان سرازیر می شد. انگار به همه الهام شده بود که آقا رفتنی است؛ نه الهام نشده بود، نگاه های بی حال و بی رمق امام و صورت زردش این را می گفت. در این دو روز، پدر قدر ضعیف شده بود! محمد دوباره جلوی در اتاق آمد و نگاه کرد. صدای گریه آرام جمعیت به گوش می رسید. ناگهان حجر را دید؛ حجر پسر عدی. حجر بلند شد و شعر غمناکی خواند. صدای گریه جمیت بلند شد. حجر خودش هم گریه کرد. بلند بلند گریه کرد و دوباره به زمین نشست. امام با مهربانی به حجر نگاه کرد و لبخند زد. سپس پرسید: - ای حجر! چگونه باشد، وقتی تو را برای بیزاری از من تحت فشار قرار دهند؟ حجر یاد روزهای جنگ افتاد. صفین، نهروان و جمل. آهی کشید و بلند شد و در حالی که می گریست، گفت: - به خدا سوگند، اگر مرا با شمشیر قطعه قطعه کنند و در آتش شکنجه ام دهند، از تو بیزاری نمی جویم! امام دوباره لبخند زد. صدایش خیلی آرام به گوش می رسید: «حجر، تو به هر خوبی توفیق یابی و خداونت از آل پیغمبر جزای خیرت دهد!» امام این را گفت و اندکی شیر خواست. شیر آورند. جرعه ای از شیر میل کرد و گفت: «این، آخرین روزی من از دنیاست!» همه به گریه افتادند. صدای زینب، ام کلثوم و دیگر فرزندان امام به گریه بلند شد. شب از نیمه گذشته بود. هر چه آورند، آقا لب نزد. لب های خشکیده اش به ذکر خدا تکان می خورد. دانه های عرق، مثل مروارید روی پیشانی اش دیده می شد. آن ها را با دست خود پاک می کرد و می گفت: «از رسول خدا شنیدم که وقتی وفات مؤمن نزدیک شود، پیشانی اش مانند مروارید تر عرق می کند و ناله اش آرام می شود». اهل بیت علیهم السلام با حرف های امام گریه کردند. امام آن ها را به صبر دعوت کرد. سپس همه را پیش خود خواند و گفت: «خدا، خلیفه من است بر شما، شما را به خدا می سپارم». همه دوباره به گریه افتادند. حسن، فرزند بزرگ امام جلو آمد و با گریه گفت: - ای پدر، چنان سخن می گویی که گویا از خودت ناامید شده ای! امام چشمانش را به او دوخت و گفت: «ای فرزند گرامی ام! آن شب، پیش از ماجرای ضربت ابن ملجم، جدت رسول خدا را در خواب دیدم. از آزارهای این مردم به او شکایت کردم، فرمودند: نفرین کن بر ایشان. پس گفتم: خداوند! بعد از من بدان را بر ایشان مسلط کن و بعد از ایشان، بهتر از ایشان را برای من روزی گردان. پس حضرت رسول فرمودند: خدا دعای تو را مستجاب فرمود و بعد از سه شب تو را به نزد من خواهد آورد؛ اکنون سه شب گذشته است... . پلک های امام بی اختیار روی هم افتاد. زن ها فریاد کشیدند. به سر و سینه زدند. پسران امام جلوتر دویدند. حسن سرش را پایین آورد و در نور لرزان شمع به چهره امام نگاه کرد. نفس های امام به شمار افتاده بود. ناگهان دوباره پلک هایش را آرام برداشت و گفت: «اینک، رسول خدا و عمویم حمزه و برادرم جعفر نزد من آمدند و گفتند: زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم...!» سپس چشم هایش را بیشتر باز کرد. نگاه هایش انگار دنبال کسی می گشت. هر کس منتظر بود، آقا او را صدا بزند و چیزی بگوید، ولی آن نگاه های بی رمق ناگهان در نقطه نامعلومی ایستاد و صدای بریده بریده امام به گوش رسید: «همه را به خدا می سپارم...» امام چشم هایش را بست و دوباره گفت: «سلام ای فرشتگان خدا!» بعد پاهایش را به طرف قبله دراز کرد و زیر لب زمزمه کرد: «اَشهَدُ اَن لا اِله اِلاَّ الله وَحدَهُ لاشَریکَ لَه، وَ اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُه وَ رَ
سُولُه...» حسن، پیکر خسته پدر را در آغوش گرفت؛ روح آسمانی پدر به آسمان ها پرواز کرده بود. (1) پی نوشت: 1. منتهی الآمال، ج 1، ص 386 – 392. مجید محبوبی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاتمی: قطعا سپاه باید از لیست تحریم‌ها خارج شود 🔸خطیب نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به توقف مذاکرات وین: 🔹باید تضمین های جدی از طرف غربی گرفته شود. 🔸اگر کسی همنوا با اسرائیل و آمریکا بگوید نباید سپاه از لیست تحریم‌ها خارج شود، مخالف منافع ملی است. 🔹این همنوایی آزادی بیان نیست و مسئولین باید با این اراجیف برخورد کنند.
🌹مردم چقدر پای‌بند به اعمال شب‌های قدر هستند؟ ♦️در نظرسنجی تلفنی ایسپا از شهروندان بالای ۱۸ سال، ۷۶.۸ درصد شهروندان تهرانی و ۸۳.۷ درصد شهروندان سایر استان‌های کشور از تعداد نمونه ۱۵۷۰ نفر، اعلام کردند رمضان امسال اعمال شب‌های قدر را انجام خواهند داد.
پویش محاکمه فائزه هاشمی از ۲۷ هزار نفر فراتر رفت لطفا در سایت خبرگزاری فارس مشارکت و حمایت کنید👇 https://www.farsnews.ir/my/c/133923
▪️باشه؛ اما نماز تو مکان غصبی باطله :))) "ایشی‌خاکی"
💢ماجرای دو تصویر متفاوت از رئیس یک بانک در دولت روحانی و رئیسی چه بود؟ 🔹این تصویر مربوط به سال ۹۸ و دولت قبل است. که رضایی مدیر عامل بانک انصار بوده، نه بانک مهر! نه بانک پارسیان! تصویری که این روزها دست به دست می شود هم مربوط به قبل از سال ۹۳ که مدیر یکی از قسمت های بانک بوده نه مدیرعامل!
🔴 المیرا شریفی ممنوع الکار شد! المیرا شریفی‌ گوینده اخبار شبکه‌خبر به دلیل توئیت در مورد اتفاقاتی که برای بانوان در جریان بازی تیم‌ملی ایران مقابل لبنان در انتخابی جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر افتاد ممنوع‌الکار شد!/محمدزارعی - خبرنگار حوزه ورزش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عاقبت 43 سال حکومت آخوندی در لس انجلس " جناب آقای استیون "
فرمانده نیروی دریایی سپاه: دشمنان مرتب پیغام می‌دهند اگر از انتقام حاج قاسم دست بکشید به ایران امتیاز می‌دهیم 🔹همه آمران و عاملان ترور شهید سلیمانی در این دنیا حتما به سزای عمل کثیف‌شان خواهند رسید. البته همان‌طور که فرمانده کل سپاه گفت تقاص حاج قاسم حتمی است اما زمان و مکان آن را ما تعیین می‌کنیم.
▪️اخیرا اسرائیل جای انبار تسلیحات هسته ای خودشو تغییر داده ایران جاشو پیدا کرده عکس انبارهارو براش فرستاده بعدم هشدار داده اگر دست از پا خطا کنه انبارها رو با خاک یکی میکنه اینجوری که ایران داره پیش میره فکر کنم نصف سپاه قدس الان تو فلسطین آماده باشن بابا 😂 "گندم ایزدی"
💢الهام علی‌اف عزادارای امیرالمومنین را در اکثر مناطق ممنوع کرد! چراغی را که ایزد برفروزد، هر آن کس پف کند ریشش که هیچ، ریشه اش بسوزد «محمد نصوحی»
AUD-20220420-WA0105.opus
1.04M
*👆صحبتهای آقای قاسمی درمورد سفر دختر آقای قالیباف و دامادش گوش کنید خالی از لطف نیست.*
🔸 حجت الاسلام پاکدامن مرخص و راهی منزل شد 🔹حجت الاسلام پاکدامن یکی از سه روحانی حادثه حرم مطهر رضوی که در بیمارستان رضوی تحت درمان و مراقبت بود، امروز مرخص و راهی منزل شد.
✨🖤|| خدا که فقط متعلق به آدم‌هایِ خوب نیست،خدا،خدایِ انسان‌ های خلافکار هم هست! فی الواقع خداوند اِندِ لطافت،اِندِ بخشش،اِندِ بیخیال شدن و اِندِ چشم پوشی و اِندِ رفاقت است. رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پایِ رفاقت می‌دهد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت بزرگ مرد تاریخ اسلام حضرت علی مرتضی امیرالمومنین علیه السلام اولین امام شیعیان تسلیت باد 🏴🏴🏴🏴🏴
🔲◾️▪️الوداع ▪️بر "در" كه نگاه مى كنم، يا الله ▪️از "كوچه" عبور مى كنم امّا آه ▪️تا مسجد خون، مجال اندك باقيست ▪️اى "چاه" !خداحافظ تو در اين ماه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله مشکینی: مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد وشما آن امام را زیارت نکنید شهادت مظلومانه امیرمؤمنان علی ع تسلیت باد