833.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
هرکس عیب تورا به تو بگوید پشت سرت آبروی تورا حفظ میکند
(غررالحکم ۸۲۶۰)
#حدیث_روز
📣 امام صادق عليه السلام:
سجده كردن بر تربت حسين عليه السلام حجاب هاى هفتگانه را از هم مى دَرد
🔸ميزان الحكمه ج5 ص216
#فقط_به_عشق_امام_غریبم💔
علامه امينى شب تاسوعا و عاشورا براى #امام_زمان(عج) #صدقه کنار ميگذاشتند و ميگفتند:
🏴امشب قلب نازنین حضرت در فشار است🏴
هرچه قدر در توان دارید صدقه دهید برای آرامش قلب او که مظلومتر از امام حسین (ع) هست💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
📆 روزشمار عاشورایی
🖌 روز هشتم محرّمالحرام سال ۶۱ هجری قمری
▫️ در این روز،
ذخیرهی آب کاروان حسینی به اتمام رسید
در نامههای عبیدلله به عمر بن سعد تاکید میشد کسی از لشگر امام(ع) نباید بتواند به آب برسد.
در همین روز، حصین همدانی، با اجازه امام(ع) برای منصرف کردن عمربن سعد از تصمیمش پیشقدم شد اما ابن سعد بخاطر علاقه حکومت ری از تصمیم خود بازنگشت.
شب هنگام، عباس(ع) همراه پنجاه نفر از جمله نافع بن هلال برای رساندن آب به کاروان، سمت فرات حرکت کردند...
▫️ آبها مهریه مادر او بوده و هست...
🤍 #ما_ملت_امام_حسینیم
4.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اَلسَّلَامُعَلَیکَیَاقَمربنیهاشمعلیهالسلام
🎥کلیپ "چشمِ امید"
🎙حاج محمود کریمی
🔸وصیت اميرالمؤمنين علیه السلام هنگام شهادت به حضرت عباس سلام الله علیه 😭
اشک چشمتون جاری شد برای فرجِ صاحب عزا دعا کنید...
#امام_حسین #محرم
♨️پیشنهاد دانلود
🥀🍃🥀🍃🥀
[رفقا اینروزا صدقه یادمون نره
برا قلبِ داغدار امامزمان
صدقه هم فقط مالی نیست صلوات یا....
آخه اینروضههارو آقا همشمیبینه💔😭]
19.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستانی که در گروه ها ی فضای مجازی عضو هستند قربة الي الله اين كليپ را نشر دهند تا بر همه اتمام حجت شود.
🔻 چه خوب میشود امشب ...
کسانی که مدتی است نماز نمیخوانند
با امام حسین (ع ) و حضرت ابوالفضل (ع) عهد ببندند و مجدد به خداوند برگردند و نماز خوان شوند
😭 چه خوب میشود امشب ...
بانوانی که با بی حجابی و لباس های تحریک آمیز به خیابان ها می آیند با حضرت زینب (س) عهد ببندند و با حجاب خود به خداوند و رضای او برسند
😭 چه خوب میشود امشب ...
جوانان با حضرت علی اکبر (ع) عهد بسته و با پاکی و عفت خود را شبيه آن حضرت نمایند و عهد ببندند از نگاه های حرام از این به بعد چشم بپوشند.
😭 چه خوب میشود امشب ...
مادران قصهٔ عمویِ مهربانِ حضرتِ علی اصغر (ع) و حضرت رقیه (س) را بگویند که برای آب رساندن به آنان چگونه جان خود را فدا کردند.
😭 چه خوب میشود امشب ...
همه مردم تصمیم بگیرند به یکدیگر کمک کنند ، دست نياز مندان را گرفته و به پدر و مادر خود چه از دنیا رفته اند و چه زنده اند محبت کنند.
🎋عذاب شمر از زبان علامه امینی(ره)
علامه امینی تعریف کرده است که:
مدتها فکرمیکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او میدهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.
کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست،
در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطرهای بنوشد.
حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزهها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزهها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است،
او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بیاندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.
به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد، اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین (ع)
منابع ؛
1-البدایه النهایه، ج 8، ص 297
2-یادنامه علامه امینی ص 13 و 14
3-سرنوشت قاتلان شهدای کربلا، عباسعلی کامرانیان
🚩در روز تاسوعا چه گذشت؟
تا روز نهم محرّم، وقوع جنگ و زمان شروع آن، به خوبی روشن نبود. در آن روز، نامه عبیدالله بن زیاد به دست عمر بن سعد فرمانده کل سپاه رسید که
«هر چه زودتر كار حسين ابن على را تمام كن. اگر تسليم شد اورا زنده نزد من بفرست تا در بارهاش تصميم بگيرم، ولى اگر از تسليم شدن امتناع مىورزيد، او و اصحاب و يارانش را به قتل برسان و بعد از كشتن بدنش را مثله كن.».
عمر بن سعد پیرو این نامه تصمیم گرفت با امام حسین بجنگد؛ چون، میدانست او تسلیم نخواهد شد. بعد از ظهر روز پنجشنبه نهم ماه محرّم به سپاهیانش فرمان داد که: «يا خيلالله! اركبي و بالجنة ابشري.».
سپاهیان سوار شدند و به سوی خیمه گاه امام حسین علیهالسلام حرکت کردند. امام در آن زمان در جلو خیمه سر را بر زانو نهاده در خواب بود. زینب خواهرش که ناظر صحنه بود صدای حرکت سپاه را شنیده نزد برادر آمد و عرض کرد: «برادر! مگر صداى حركت سپاه را نمىشنويد؟ نزديك شدند!».
امام حسین سر از زانو برداشته فرمود: «خواهرم! هم اكنون جدّم رسول خدا را در خواب ديدم، فرمود: ,,به زودى به سوى ما خواهى آمد``.».
آن گاه به برادرش عباس فرمود: «برادر! سوار شو و به سوى سپاه ابن زياد برو و از آنان بپرس چرا حركت كردهايد و منظور شما چيست؟».
حضرت عباس با سرعت خودش را به سپاه رسانید و سؤال کرد که «منظورتان از اين حركت چيست؟». گفتند: «عبيدالله به ما فرمان داده كه كار شما را تمام كنيم. اگر حاضريد تسليم شويد، شما را زنده به سوى او مىفرستيم تا درباره شما تصميم بگيرد و اگر تسليم نمىشويد ناچاريم با شما بجنگيم.».
حضرت عباس مراجعت کرد و سخن سپاهیان را برای برادر نقل کرد.
امام فرمود: «نزد آنان برو و اگر توانستى امشب را مهلت بگير تا در اين شب نماز بخوانيم و دعا كنيم و از خداى متعال مغفرت بطلبيم. خدا مىداندكه من نماز و قرائت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم.».
حضرت ابوالفضل به سوی سپاهیان رفت و پیشنهاد امام را برایشان مطرح ساخت. مورد قبول واقع شد و جنگ را تا روز بعد تأخیر انداختند.
📗پی نوشت
بحارالأنوار، ج 44 ، ص 491
بحارالأنوار، ج 44 ، ص 392