‍ ‍ نیایش صبحگاهی 🌸🍃 ✨خدایا🙏 🌸پروردگارا 🕊دستم به آسمانت نمیرسد 🌸اما توکه دستت بزمین میرسد 🕊به حق آقا ابوالفضل العباس عليه السلام 🌸عزت دوستان وعزیزانم را 🕊تاعرش کبریایی خودبلندکن🙏 🌸عطاکن به آنان 🕊هرآنچه برایشان خیراست 🌸زندگیشان را لبریز از آرامش و سلامتی کن ✨آمیـــن

❄️🍃سلام به روز زیبا 🌸🍃سلام به دوستان مهربان 🌼🍃سلام به گرمای محبت تان ❄️🍃امروزتان به زیبایی 🌸🍃نگاه خدا❣ 🌼🍃امروز شادتر باش ❄️🍃عاشق تر باش 🌸🍃مهربان تر باش 🌼🍃شكر گزارتر باش ❄️🍃ودرپناه عشق به خداباش

#بوسه_شیطان ⁨ 🌹رسول اکرم (ص) 👈هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبیهایش از بدیهایش بیشتر نشود 🍀شیطان بر پیشانی اش بوسه میزند و میگوید این چهره ایست که رستگار نمیشود⁩ #لبیک_یاحسین

🍁وقت است که از چهره‌ی خود پرده‌گشایی «تا با تو بگویم غم شب های جدایی» 🍁اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران «چون عودم و از سوختنم نیست رهایی» 🍁ای پرسشِ بی پاسخِ هر جمعه ی عشّاق آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟ #سلام‌عشق‌جانم #امام_زمان♥ اَلسّلامُ عَلی الحُسَین وَ عَلی علی اِبن الحُسَین وَ عَلی اَولاد الحُسَین وَ عَلی اَصحاب الحُسَین ♻️ امروز دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ هجری شمسی ۱۶ محرم ۱۴۴۶ هجری قمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🍃🌸🍃🌸🍃🌸 📚#حکایت ✍عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. مردگفت: فلان عابدبود. نانوا گفت: من از مریدان اویم، 🔹دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : "دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی."

چیزی که سرنوشت انسان ها را میسازد استعداد هایش نیست انتخاب هایش است

شبی در محفلی با آه و سوزی شنیدستم که پیر پاره دوزی چنین می گفت با سوز و گدازی گِلی خوشبوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم گرفتم آن گِل و کردم خمیری خمیری نرم نیکو چون حریری معطر بود و خوب و دلپذیری بدو گفتم که مشکی یا عَبیری که از بوی دلاویز تو مستم همه گِل های عالم آزمودم ندیدم چون تو و عبرت نمودم چو گِل بشنید این گفت و شنودم بگفتا من گِلی ناچیز بودم و لیکن مدتی با گُل نشستم گُل اندر زیر پا گسترده پر کرد مرا با همنشینی مفتخر کرد چو عمرم مدتی با گُل گذر کرد کمال همنشین در من اثر کرد و گر نه من همان خاکم که هستم سعدی

💚از خدا بخواه همه چیز را همانطورکه به صلاحت است کنار هم بچیند🍀 🍃در این دو راهی ها خدا بهترین راه رو نشونت میده ازش کمک بخواه💚 روزتون به رنگ آرامش🍀 🌸🍃

به مرداد ماه خوش آمدید🌸🍃 🍃🌸تیره ماه چه خوب چه بد تموم شد نقطه سرخط✍ بهترین ها را از اول بساز🌸🍃 آرزو میکنم🌸🍃 قلبتون پر باشه🌸🍃 از مهر و محبـت🌸💖🌸 روحتون لبریز باشه 🌸🍃 از آرامش و شـادی🌸😇 ‌‌‌‌‎