6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بَغَلِش کُن
اُونی کِه کَسی
رو نَدارِه
➖حُسین 😭😭
#شب_جمعه_یادت_نکنم_میمیرم
https://eitaa.com/masjedhojatebnelhasantabriz
🟢خوشرویی :🔻
🔸پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حُسْنُ البِشْرِ ، يَذهَبُ بالسَّخِيمةِ .
خوشرويى ، كينه را مى زدايد .
📚( الكافي : ۲ / ۱۰۳ / ۶ )
🔸پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اِلْقَ أخاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ .
با برادرت گشاده رو برخورد كن.
📚( الكافي : ۲ / ۱۰۳ / ۳ )
🔸پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِكُم ؛
فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ و حُسْنِ البِشرِ .
🔸شما هرگز نمى توانيد همه مردم را از اموال خود بهره مند سازيد ؛
پس با آنان با گشاده رويى و خوشرويى تمام برخورد كنيد.
📚( الكافي : ۲ / ۱۰۳ / ۱ )
۱.
💠 داستان حضرت ايّوب
عليه السلام در روايات:
از ابو بصير از امام صادق عليه السلام روایت است كه ابو بصير گفت : از حضرت صادق پرسيدم : به چه علّت خداوند ايّوب را در دنيا به آن بلا و رنج گرفتار ساخت؟
فرمود : به خاطر نعمتى كه خداوند عزّ و جلّ در دنيا به ايّوب ارزانى داشت و او پيوسته شكر آن را به جاى مى آورد. در آن زمان شيطان هنوز از دسترسى به عرش محروم نبود.
پس بالا رفت و شكرگزارى ايّوب را در قبال نعمتى كه به او داده شده بود مشاهده كرد، بر وى حسد ورزيد و گفت : پروردگارا! ايّوب از آن رو شكر اين نعمت را گزارده كه دنيا را به او داده اى.
اگر دنيايش را از او بگيرى هرگز شكر نعمت هاى تو را به جا نمى آورد. پس، مرا بر دنياى او مسلّط گردان تا بدانى كه هيچ گاه شكر نعمتى را نخواهد گذاشت.
به او گفته شد : من تو را بر مال و فرزندان او سلطه بخشيدم. امام فرمود : ابليس از آسمان فرود آمد و هر چه ايّوب مال و فرزند داشت همه را نابود كرد. امّا بر سپاسگزارى و ستايش ايّوب از خداوند افزوده شد.
ابليس گفت :پروردگارا! مرا بر زراعتش مسلّط گردان. خداوند فرمود : مسلّط كردم. ابليس با شيطان هاى زير فرمان خود آمد و در زراعت ايّوب دميد و همه طعمه حريق شد. امّا باز ايّوب بر شكر و ستايش خود از خداوند افزود.
ابليس گفت : پروردگارا! مرا بر رَمه گوسفندانش مسلّط گردان، و آنها را نيز از بين برد، ولى بر شكر و ستايش ايّوب از خدا افزوده شد.
ابليس گفت : پروردگارا! مرا بر بدنش مسلّط ساز. خداوند او را بر بدن ايّوب، به استثناى عقل و چشمانش، سلطه بخشيد. ابليس در بدن ايّوب دميد و سراپاى بدنش يكپارچه بیمار شد.
ايّوب مدتى طولانى بدين حال بود و همچنان حمد و شكر خدا مى گفت. پس از چندى مردم آبادى او را از آبادى بيرون بردند و جایی بيرون آبادى انداختند.
همسر او، رحمت، دختر افراييم بن يوسف بن يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم عليهم و عليها السلام، از مردم صدقه جمع مى كرد و آنچه به دست مى آورد براى او مى برد.
بيمارى ايّوب چندان سخت شد كه مردم از او دورى كردند. در اين هنگام شيطان مردم را وسوسه كرد كه او را از ميان خود بيرون كنند و به همسرش كه وى را خدمت و پرستارى مى كرد اجازه ندهند در بينشان رفت و آمد كند.
ايّوب از ابن بابت به شدّت آزرده و دردمند بود و از دردى كه خداوند سبحان به او داده بود شكايت نمى كرد. اين وضع ايّوب هفت سال ادامه داشت.
امام صادق عليه السلام فرمود : چون مدّت بلا و گرفتارى بر ايّوب به درازا كشيد و ابليس صبر و شكيبايى او را ديد، نزد عدّهاى از اصحاب ايّوب كه در كوه ها به رهبانيت مى گذراندند، رفت و به ايشان گفت : بياييد نزد اين بنده بلا زده برويم و از بلا و گرفتارى او جويا بشويم.
پس، بر استرانى خاكسترى رنگ سوار شدند و آمدند و چون به او نزديك شدند، اصحاب به خاطر وضع ایّوب به يكديگر نگاهى انداختند و سپس به طرف او رفتند.
در ميان آنان جوانى كم سال حضور داشت. آنان نزد ايّوب نشستند و عرض كردند : اى ايّوب! كاش به ما مى گفتى كه چه گناهى كرده اى، چون ممكن است كه اگر از خداوند مسألت كنيم، ما را هلاك سازد. به نظر ما گرفتار شدن تو به اين رنج و بلايى كه احدى به آن مبتلا نشده، به خاطر چيزى است كه آن را مخفى مى داشتهاى.
ايّوب عليه السلام فرمود : به عزّت پروردگارم سوگند كه او خود مى داند من هيچ غذايى نخوردم مگر اينكه يتيمى يا بينوايى با من مى خورد و هيچ گاه با دو امر كه هر دو طاعت خدا بودند رو به رو نشدم، مگر اينكه آن كارى را كه براى بدنم سخت تر و رنج آورتر بود برگزيدم.
آن جوان گفت : بدا به حال شما، پيامبر خدا را سرزنش كرديد به طورى كه مجبور شد آنچه را از عبادت پروردگارش كه تاكنون پوشيده مى داشت بر ملا سازد.
«ثواب دو ماه روزهداری را از دست ندهید»
حدیثی از حضرت امام صادق علیهالسلام
هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند، خداوند ثواب روزه دو ماه پىدرپى را برايش محسُوب مىکند.
«مَنْ صامَ ثَلاثَةَ أَيّامِ مِنْ آخِرِ شَعْبانَ وَ وَصَلَها بِشَهْرِ رَمَضانَ كَتَبَ اللّه ُلَهُ صَـوْمَ شَهْـرَيْنِ مُتَتـابِعَـيْنِ» | من لايحضره الفقيه: ج۲، ص۹۴
━━━━━━━━━━━━━━
«تــوحــیــد تــشــیّــع» ■ @ShiaTowhid
🌷همراه با شهدا🌷
🌷 بسیجی شهید قاسم قنائی
🌷 تولد ۱۵ شهریور ۱۳۴۳ بخش کویرات کاشان
🌷 شهادت ۱۹ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون
🌷 سن موقع شهادت ۱۹ سال
🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
✍ بخشهایی از وصیتنامه این شهید عزیز
✅ من بنا به مسئولیتی که در قبال انقلاب و خون شهدا دارم جهت مقابله با کفار بعثی راهی جبهه شدم رفتن به این راه مقدس را یک وظیفه می دانم و اگر چنانچه در این راه به سعادت شهادت برسم به فرموده امام مان پیروزیم.
✅ ای مردم شهیدپرور ایران گوش به فرمان ولایت فقیه باشید که کشتی نجات شماست و از شما مردم قهرمان ایران خواهانم که پشتیبان امام و ولایت فقیه باشید.
✅ امیدوارم که خداوند شهادت این سرباز کوچک امام و انقلاب را به درگاهش قبول کند
🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و شهدایی که امروز سالگرد شهادتشان میباشد و این شهید عزیز فاتحه با صلوات
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله