eitaa logo
مسجد جامع صفی آباد
100 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
19 فایل
استان گلستان، شهرستان مینودشت، دهستان صفی آباد انتقادات و پیشنهادات: @teymoori313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 مردم عزیز، به عده معدودی که در این ایام حساس کنونی گران فروشی یا احتکار می کنند به هیچ وجه 🔹 در این ایام حساس که دولت مشغول جراحی اقتصادی است و اجناس ضروری مردم در حال گران شدن است عده ای معدود از خدا بی خبر و بی شرف مشغول گران فروشی بی دلیل و احتکار اجناس به این بهانه هستند که بازار را ملتهب کنند. 🔹 مردم عزیز، اگر با این افراد بی شرف روبرو شدید یا اگر مطلع شدید که در فلان مکان اجناس ضروری مردم احتکار شده یا گران فروشی می شود به هیچ وجه و حتماً حتماً مراجع نظارتی را مطلع کنید تا با آنها برخورد شود. ✅ پلیس: ۱۱۰ ✅ وزارت اطلاعات: ۱۱۳ ✅ اطلاعات سپاه: ۱۱۴ ✅ تلفن تعزیرات حکومتی: ۱۳۵ ✅ سایت ثبت گزارشات مردمی تعزیرات: www.t135.ir ✅ سامانه پیامکی تعزیرات: ۳۰۰۰۰۰۱۳۵
سوال و جواب از امیرالمومنین(ع) شخصی از امام(ع) پرسید: یا علی ، به من بگو واجب کدام است ؟ واجب تر کدام است ؟ نزدیک کدام است ؟ نزدیک تر کدام است ؟ عجیب کدام است ؟ عجیب تر کدام است ؟ مشکل کدام است ؟ مشکل تر کدام است ؟ امیرالمومنین در پاسخ فرمود: واجب ، ترک گناه است و واجب‌ تر از آن توبه‌ی از گناه است. نزدیک ، قیامت است و نزدیک تر از آن مرگ است. عجیب ، بی‌وفایی دنیاست و عجیب تر از آن دل بستن به این دنیای بی‌وفاست. مشکل ، سرازیر قبر شدن است و مشکل تر از آن با دست خالی سرازیر قبر شدن است . پرسید و یا علی ، به من بگو من از کجا بفهمم خدا عبادت های مرا قبول کرد ؟ از کجا بفهمم خدا گناهان مرا آمرزیده است ؟ از کجا بفهمم خدا عبادت های مرا قبول نکرد و مردود اعلام شد ؟ از کجا بفهمم خدا گناهان مرا نیامرزید و در نامه ی عمل من ثبت شد ؟ امیرالمومنین فرمود: اگر یک عبادتی انجام داده اید و بعد از آن عبادت ، خدا به شما توفیق داد عبادت دوم را انجام بدهید ، آن عبادت دوم دلیل بر آن است که خدا عبادت اول را از شما قبول کرد . چون عبادت اول تان را قبول کرد لذا به شما توفیق ورود به عبادت دوم را عنایت کرد. اگر شما یک گناه و معصیتی مرتکب شدید ، منتهی بعد از آن گناه خدا به شما توفیق داد یک طاعت و عبادتی انجام داده اید ، این عبادت بعد از معصیت دلیل بر این است که خدا معصیت شما را آمرزیده است و مورد بخشش قرار داد لذا به شما توفیق داد که مرتکب طاعت و عبادتی‌‌ بشوید. اگر اول یک طاعت و عبادتی انجام دادید ، بعد از آن عبادت مرتکب گناه و معصیتی شدید ، آن گناه ِ بعد از عبادت دلیل بر این است که خدا عبادت شما را قبول نکرد و مردود اعلام شد لذا مرتکب گناه شدید ، چون اگر عبادت ، عبادتِ مقبول بود می بایست شما را از گناه بازدارد . همین که بعد از عبادت معصیت کردید ، این معصیت دلیل بر این است که آن عبادت مقبول نبود. اگر یک گناهی انجام دادید و بعد از آن مرتکب گناه دوم شدید ، آن گناه دوم دلیل بر آن است که خدا گناه اول تان را نیامرزید ، لذا مرتکب گناه دوم شدید. اگر مرتکب گناه سوم بشوید ، گناه سوم دلیل بر این است که خدا گناه دوم را بر شما نبخشید . پرسید و یا علی ، خدا در کتاب زبور داوود پیامبر وحی فرستاد که من چهار چیز را در چهار جا مخفی نمودم . به من بگو آن چهار چیز کدامند ؟ امیرالمومنین فرمود: 1.خدا اولیای خود را در میان شما بندگان پنهان نمود پس هیچ بنده ای از بندگان خدا را کوچک مشمارید و او را مورد تحقیر قرار مدهید شاید او ولی ای از اولیای خدا باشد و شما ندانید. 2.خدا رضا و خشنودی خود را در طاعت و عبادت شما بندگان پنهان کرد پس هیچ عبادتی را کوچک مشمارید و از آن صرف نظر نکنید شاید رضای خدا در همان عبادت کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید 3.خدا خشم و غضب خود را در گناه و معصیت شما بندگان پنهان نمود ، پس هیچ معصیتی را کوچک مشمارید و آن را مرتکب نشوید شاید خشم خدا در همان معصیت کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید... 4.خدا اجابت خود را در دعاهای شما بندگان پنهان کرد پس هیچ دعایی را کوچک مشمارید و از آن صرف نظر نکنید شاید اجابت خدا در همان دعای کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید و پرسید یا علی ، غذای روح انسان کدام است ؟ امیرالمومنین فرمود : سه چیز است ؛ 1.ذکری که از زبان تان عبور نماید و به قلب شما راه پیدا کند. 2.توبه ای که نصوح باشد یعنی انسان دیگر به آن گناه بازگشت ننماید. 3.موعظه ای که بر جان بنشیند و قلب آدم را زیر و رو کند پرسید و یا علی ، زهد را در یک جمله برای من تعریف کن . امیرالمومنین فرمود : خدا در یک جمله‌ی قرآن زهد را به زیبایی تعریف فرمود : لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ (سوره مبارکه حدید ، آیه شریفه 23) زاهد کسی ست که آنچه از خوشی های زندگی نصیب او می شود ، خود را نبازد و آنچه از ناخوشی ها نصیب او می شود ، به ناله و زاری نیفتد
💥تلنگر💥 ❣آیـه ای در قـرآن وجـود دارد کـه! 🏹تیری است در قلب ”ظالم“ [و] ♥مرهمی‌است‌بر قلب”مظلوم“ خداوند متعال که می فرماید: 🌹 {...وَمَـا كَـانَ رَبُّـكَ نَـسِـيًّـا} 🌹 🌱«و پروردگارت‌هرگز فراموشکار نیست»🌱 (مریم/64) 👈خیلی باید مراقب حق الناس ،خصوصا حق افرادمظلوم بودچون درنزد خدا هیچ افعال واعمالی فراموش نمیشود... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
(خدا چه می‌خورَد؟؟!!😳) ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ روزی ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﻭﺯﯾﺮ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﮕﻮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ؟ ﭼﻪ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺪ؟ ﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺟﻮﺍﺑﻢ ﻧﮕﻮﯾﯽ ﻋﺰﻝ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯼ... ﻭﺯﯾﺮ ﺳﺮ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ...😔 ﻭﯼ ﺭﺍ ﻏﻼﻣﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺷﺪﻩ؟ ﻭ ﺍﻭ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﮐﺮﺩ... ﻏﻼﻡ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: "ﺍﯼ ﻭﺯﯾﺮ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﯾﻦ ﺳؤﺍل ﮐﻪ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺁﺳﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ..! " ﻭﺯﯾﺮ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: "ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮ ﺁﻥ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ؟! " ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺎﺯﮔﻮ؛ ﺍﻭﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺧﺪﺍ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ؟ - ﻏﻢ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ، آنجا ﮐﻪ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﻗُﺮﺏ ﺧﻮﺩ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ، ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺯﺥ ﺭﺍ ﺑﺮمیگزینید؟؟! 😔 - ﺁﻓﺮﯾﻦ ﻏﻼﻡ ﺩﺍﻧﺎ... - ﺧﺪﺍ ﭼﻪ ﻣﯿﭙﻮﺷﺪ؟ - ﺭﺍﺯﻫﺎ ﻭ ﮔﻨﺎهان ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ... ☘☘ - ﻣﺮﺣﺒﺎ ﺍﯼ ﻏﻼﻡ... ﻭﺯﯾﺮ ﮐﻪ ﺫﻭﻕ ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺳﻮﺍﻝ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺷﺘﺎﺏ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﺭﻓﺖ تا پاسخ‌ها را ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺎﺯﮔﻮ کند... ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﺩﺭ جواب ﺳﻮﺍﻝ ﺳﻮﻡ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪ، ﺭﺧﺼﺘﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﻏﻼﻡ ﺑﺎﺯ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪ... ﻏﻼﻡ ﮔﻔﺖ: "ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﻣﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﯽ..." - ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯼ ؟ - ﺭﺩﺍﯼ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺑﭙﻮﺷﺎﻧﯽ، ﻭ ﺭﺩﺍﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﭙﻮﺷﯽ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺍﺳﺒﺖ ﺳﻮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻓﺴﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ، ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺷﺎﻩ ﺑﺒﺮﯼ ﺗﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮔﻮﯾﻢ.!! ﻭﺯﯾﺮ ﮐﻪ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺪﯾﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺣﺎﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﻧﺪ... ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﺍﯼ ﻭﺯﯾﺮ ﺍین ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ؟ " ﻭ ﻏﻼﻡ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺍﯼ ﺷﺎﻩ، ﮐﻪ ﻭﺯﯾﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻠﻌﺖ ﻏﻼﻡ ﻭ ﻏﻼﻣﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻠﻌﺖ ﻭﺯﯾﺮﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ...🌸 ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺩﺭﺍﯾﺖ ﻏﻼﻡ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﭘﺎﺩﺍﺷﺶ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ مورد محبت خویش قرار داد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🚫معرفی 8 عذاب روحی جهنمیان!🚫 در قرآن کریم عذاب‌های روحی دوزخیان در آیات متعدد و به مناسبت‌های مختلف بیان شده است که در زیر به عنوان نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: 1. از چشم خدا افتادن و محروم شدن از ارتباط با پروردگار: «قَالَ اخْسَۆُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ»؛ (خداوند گوید) ذلیلانه در آنجا ساکت و دور گردید و هرگز با من سخن نگویید». 2. دوری از رحمت خدا: «وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا وَمَأْوَاکُمْ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّاصِرِینَ»؛ و (به آنها) گفته مى شود: امروز شما را فراموش مى‏ کنیم (در میان عذاب رها مى‏ کنیم) چنان که شما دیدار امروزتان را (در دنیا) فراموش کردید، و جایگاه شما آتش است و شما را هرگز یارى‏ کنندگانى نیست. 3. مشاهده نعمت‌هایی که به دوستان و آشنایانشان در بهشت داده می‌شود: «وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ»؛ و اهل آتش بهشتیان را ندا کنند که از آب یا از آنچه خدا شما را روزى کرده بر ما فرو ریزید. گویند: همانا خداوند این دو را بر کافران حرام نموده است. 4. گفتگو‌های دلخراش و جانکاهی که میان بهشتیان و دوزخیان رد و بدل می‌شود، و روح دوزخیان را سخت آزار می‌دهد: «وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُۆَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ»؛ و بهشتیان دوزخیان را ندا مى ‏دهند که ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، درست و ثابت یافتیم، آیا شما نیز آنچه را پروردگارتان وعده داده بود حق و ثابت یافتید؟ گویند: آرى! پس آوازدهنده‏اى در میان آنان آواز مى‏ دهد که لعنت خداوند بر ستمکاران باد. 5. حسرت: «.. کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ». این چنین خداوند عمل‏ هاى (دنیوى) آن‌ها را مایه‏ حسرتى به آن‌ها ارائه مى ‏دهد، و آن‌ها هرگز از آتش بیرون آمدنى نیستند. «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا»؛ و (به یاد آر) روزى که ستمگر پشت دست ‏هاى خود را به دندان مى‏ گزد، مى‏ گوید: اى کاش همراه پیامبر راهى را (به سوى خدا) پیش می گرفتم. 6. تحقیر و ذلت و خواری: «ذُقْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ»؛ (و بگویید) بچش که حقّا تو همان قدرتمند گرامى هستى «یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا»؛ (و به لحاظ تقارن گناهان اعتقادى و عملى وى) عذاب او در روز قیامت دو برابر شود و در آن عذاب همیشه به خوارى بماند. 7. پایان ناپذیری جهنم و عذاب: «وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُم مَّاکِثُونَ»؛ آن‌ها ندا در مى‏ دهند: اى مالک (جهنم، بگو) پروردگارت ما را بمیراند و نابود سازد! گوید: بى‏ تردید شما (در این جا) ماندگارید. 8. راه فرار نداشتن از جهنم: «کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ»؛ هر گاه اراده کنند که از (شدت) غصه از آنجا بیرون آیند (به اجبار) در آن بازگردانده مى‏ شوند و (گفته مى‏ شود) بچشید عذاب سوزنده را؛ و ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠نسخه‌ای عالی برای بدست آوردن کاخ بهشتی💠 📚در تفسیر شریف منهج الصادقین، در انتهای بحث مربوط به آیة الکرسی از عبدالله بن عوف آورده شده است که: ◀️شبی در خواب دیدم که قیامت ظاهر شده و رستاخیز به پا شده و هول قیامت بر دلها نشسته و خلایق در صف ایستاده‌اند. مرا آوردند و حساب من را کردند و آنگاه مرا به بهشت بردند، چون به بهشت در آمدم و قصرهایی بلند به من عرضه کردند که از زیبایی و نیکویی آن متعجب ماندم؛ 🔹به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار؛ من هم شمردم 50 درب داشت. 🔹گفتند: خانه هایش را بشمار! چون شمردم، صد و هفتاد و پنج خانه بود. 🔹آنگاه به من گفتند: همه این خانه‌ها از آن توست. از شدت شادی از خواب پریدم و خدای را شکر گفتم. 🔶چون صبح شد، نزد محمد بن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم. 🔸گفت: چنان مینماید که تو ایة الکرسی را بسیار می خوانی؟ 🔸گفتم: بلی، و لیکن تو این تعبیر را از کجا گفتی؟ 🔸گفت: از اینجا که ایة الکرسی پنجاه کلمه است و صد و هفتاد و پنج حرف، 📕منهج الصادقین، ج2، ص98 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🌼ایمان و عمل، دو همزاد در قرآن که هیچ کدام به تنهایی فایده‌ای ندارد ✍اسلام همواره مى‌گويد ايمان و عمل، به طورى كه «اَلَّذينَ امَنوا وَ عَمِلُوا الصّالحات» حكم يک ترجيع‌بند را در قرآن پيدا كرده يعنى مكرر در مكرر در آيات قرآن اين تعبير آمده است؛ يعنى ايمان و عمل در قرآن حكم دو همزاد را دارند. قرآن با اين تعبيرِ خودش مى‌خواهد بفهماند كه ايمان، به تنهايى براى سعادت كافى نيست؛ عمل هم منهاى ايمان به جايى نمى‌رسد و اثرى براى انسان ندارد. ايمان يعنى بينش، البته بينش صحيح، بينش خاصى كه قرآن مى‌گويد و از شناخت خدا شروع مى‌شود، و عمل يعنى جنبش. بينش خاص و جنبش بر اساس آن بينش. خيلى از اطلاعات در جهان، اطلاع است بدون اين كه به انسان ايده بدهد. ولى بعضى از علم‌ها و اطلاع‌ها و بينش‌هاست كه خودبه‌خود به انسان ايده و آرمان مى‌دهد. ايمانى كه در اسلام مطرح است چون ايمانِ به خدا و ايمانِ به معاد و ايمانِ به رسالت پيغمبر(ص) است، خود به خود به انسان آرمان مى‌دهد؛ يعنى ايمان مذهبى فقط علم و اعتقاد نيست، آرمان هم در آن هست. 💥آن وقت اين ايمان كه بينشى است توأم با يک آرمان، جنبشى مى‌خواهد متناسب با همان ايمان و همان آرمان، به تعبير قرآن «عَمِلُوا الصّالِحاتِ» عمل شايسته، يعنى حركت و جنبشى متناسب و بر اساس آن ايمان و آن آرمان. 📚استاد مطهری، گریز از ایمان و گریز از عمل، 151-149 (با تلخیص) ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅نعمت بزرگی به‌نام زندگی ✍داشتم از گرما می‌مردم. به راننده گفتم: دارم از گرما می‌ميرم. راننده كه پير بود، گفت: اين گرما كسی رو نمی‌كشه. گفتم: جالبه ها، الان داريم از گرما كباب می‌شيم، 6 ماه ديگه از سرما سگ‌لرز می‌زنيم. راننده نگاهم كرد. كمی بعد گفت: من ديگه سرما رو نمی‌بينم. پرسيدم: چرا؟ راننده گفت: قبل از اينكه هوا سرد بشه، می‌ميرم. خنديدم و گفتم: خدا نكنه. راننده گفت: دكترا جوابم كردن، دوسه ماه ديگه بيشتر زنده نيستم. گفتم: شوخی می‌كنيد؟ راننده گفت: اولش منم فكر كردم شوخيه، بعد ترسيدم، بعدش افسرده شدم ولی الان ديگه قبول كردم. ناباورانه به راننده نگاه كردم. راننده گفت: از بيرون خوبم، اون تو خرابه. اونجايی كه نمی‌شه ديد. به راننده گفتم: پس چرا دارين كار می‌كنين؟ راننده گفت: هم برای پولش، هم برای اينكه فكر و خيال نكنم و سرم گرم باشه، هم اينكه كار نكنم چی‌كار كنم؟ به راننده گفتم: من باورم نمی‌شه. راننده گفت: خودم هم همين‌طور، باورم نمی‌شه امسال زمستون رو نمی‌بينم، باورم نمی‌شه ديگه برف و بارون رو نمی‌بينم، باورم نمی‌شه امسال عيد كه بياد نيستم. به راننده گفتم: اين‌جوری كه نمی‌شه. راننده گفت: تازه الانه كه همه چی رو دوست دارم، باورت می‌شه اين گرما رو چقدر دوست دارم؟ ديگه گرما اذيتم نمی‌كرد، ديگه گرما منو نمی‌كُشت. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•