نماینده ولی فقیه در پیامی درگذشت همسر گرامی آیت ا... آقای حاج شیخ محسن اراکی را تسلیت گفتند.
آیت الله دری نجف آبادی در این پیام آورده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
((انا الله و انا الیه راجعون))
برادر گرامی آیت ا... آقای حاج شیخ محسن اراکی «دامت برکاته»
نماینده محترم مجلس خبرگان رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
سلام علیکم بما صبرتم
رحلت همسر مکرّم و بزرگوارتان علویه مکرّمه که به امتحان و ابتلای الهی رنج فراوان بردند و در آستانه ماه شریف محرم الحرام به اجداد طاهرینش پیوست به جناب عالی، فرزندان مکرّم، وابستگان بیت معزّی الیه آن فقیده سعیده به ویژه برادر گرامی جناب حجه الاسلام آقای حاج سید احمد میر مهدی «دام عزه» و سایر بازماندگان شریف تسلیت عرض نموده از خداوند متعال برای آن رحیل الی الله علوّ درجات و حشر با شهدا و صالحین و برای جناب عالی و فرزندان عزیز آن مرحومه و نیز بیت شریف مرحوم حاج آقای میر مهدی «رض» سلامت، عافیت و حسن عاقبت مسئلت می نمایم.
خداوند بر توفیقات جناب عالی و همه خدمتگزاران اسلام و اهل البیت (ع) بیفزاید و صبر جمیل و اجر جزیل عنایت فرماید. ان شاء الله. بمنّه و کرمه
ارادتمند و ملتمس دعای خیر
دری نجف آبادی
نماینده ولی فقیه در استان مرکزی و امام جمعه اراک
#دری_نجف_آبادی
#امام_جمعه_اراک
@daftaremamjomearak
هدایت شده از مجلس خبرگان رهبری
انا لله و انا الیه راجعون
⚫️ آیتالله محسن اراکی عزادار شد
آیتالله محسن اراکی نماینده مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین، در غم از دست دادن همسرشان عزادار شد.
این بانوی مؤمنه از چند روز قبل در حالت کما و در یکی از بیمارستانهای قم بستری بود.
http://eitaa.com/joinchat/4232904708C8e998ab250
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️روضه حضرت مسلم بن عقیل سلام الله علیه
#استوری
#ورودیه
◾️ وقتی که ذوالجناح از حرکت باز میایستد ...
⚡️ با شنیدن نام «کربلا»، سیدالشهداء علیهالسلام آه سردی از دل کشیدند و فرمودند: همینجا قرار است خون ما ریخته شود...
در نقلی آمده است:
سیدالشهداء علیهالسلام همراه با اصحاب خود وقتی که به زمین کربلا رسیدند، اسب آن حضرت از حرکت ایستاد و حضرت از آن پایین آمدهاند و سوار مرکب دیگری شدند و آن مرکب هم حتی یک قدم نیز بر نداشت و به همین شکل هفت مرکب را عوض کردند اما هیچ یک از آن ها حرکت نکرد.
🔻 وقتی که امام علیهالسلام این حال را دید فرمودند:
ای قوم!
اسم این سرزمین چیست؟ گفتند: غاضریه.
فرمودند: آیا اسمی غیر از این هم دارد؟ گفتند: نینوا .
فرمودند:آیا اسمی غیر از این هم دارد ؟گفتند :شاطئ الفرات .
فرمودند:
هل لها اسمٌ غيرَ هذا؟ قالوا: تُسَمّىٰ كربلاءَ
▪️ آیا نیز اسم دیگری هم دارد؟ گفتند؛ کربلا
فعِندَ ذلك تَنفَّسَ الصُّعَداء و بَکَی بکاءً شدیداً و قال: أرضُ كربٍ و بلاء
▪️پس در این هنگام سیدالشهدا علیهالسلام نفس سردی کشیدند و شدیدا گریه کردند و فرمودند:
"زمین کرب و بلا" (سختی و دشواری و بلا)
سپس فرمودند:
اِنزلوا،هاهُنا مَناخُ رِكابِنا،هاهُنا تُسفَكُ دِمائُنا
▪️همگی پیاده شوید و بار و اساسیه خود را فرود آرید. اینجاست خوابگاه شتران ماست. اینجاست که خون ما قرار است ریخته شود.
هاهُنا واللّهِ تُهتَكُ حريمُنا، هاهُنا واللّهِ تُقتلُ رِجالُنا
▪️و الله همین جاست که حرمت ما هتک میشود. والله همین جاست که مردان ما کشته میشوند.
هاهُنا واللّه تُذبحُ أطفالُنا، هاهُنا واللّهِ تُزارُ قبورُنا
▪️والله همین جاست که اطفال ما ذبح میشوند. والله همین جاست که قبور ما زیارت میشود.
و بهٰذِه التّربة وَعَدَني جَدّي رسولُ اللّه رسول خدا صلیالله علیه وآله ولا خُلفَ لِقولِه
▪️ این تربت همان تربتی است که جدّم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وعده آن را به من داد و خلافی در گفتار او نیست.
سپس از اسب خود پیاده شدند.
📚مقتل أبي مخنف ص۴۸
📚الدّمعة السّاكبة،ج ۴ ص ۲۵۶؛
📚وسيلة الدّارين، ص۷۵
@masjedolaghsa
#ورودیه
#معارف_حسینی
◼️ امام صادق علیهالسلام شب اول ماه محرم، دم درِ مجلس عزای سیدالشهداء عَلَيْهِالسَّلَام نشستند ...
⚡️حضرت زهرا علیهاالسلام در مجالس عزاء سیدالشهداء علیهالسلام حاضر میشود...
فُضیل بن یسار، شب اول ماه محرم در محفل عزایی برای امام حسین علیه السلام شرکت کرد و از آن مجلس خبر به امام صادق علیهالسلام نداد.
روز بعد وارد بر امام صادق علیهالسلام شد. امام علیه السلام فرمودند:
ای فضیل! شب گذشته کجا بودی؟
عرضه داشت: آقای من!
کاری مرا مشغول کرده بود.
امام علیه السلام فرمودند:
ای فضیل! بر من مخفی نیست که شب گذشته کجا بودهای!
آیا در محفل عزاداری جدّ من حسین علیهالسلام حضور نداشتی!؟
عرضه داشت: بله آقا جان!
حضرت فرمودند:
نَوّرَ الله قَلبَکَ و شَرَحَ صَدرَکَ و آجَرَکَ عَلَی حُسنِ صُنعِک و َوِلاءِ اَهْلِ بَیتِ نَبیّک
▪️ خدا قلبت را نورانی کند و به تو شرح صدر دهد و تو را بر این عمل نیکو و موالات تو با اهل بیت پیامبرت علیهمالسلام پاداش دهد.
سپس امام علیهالسلام فرمودند:
من هم در آنجا حاضر بودم.
فضیل عرضه داشت: پس چرا شما را من ندیدم؟ کجا نشسته بودید؟
امام علیه السلام فرمودند:
لحظه ای که خواستی از خانه خارج شوی آیا در کنار درب خانه، پایت به لباسی نخورد؟
گفت :بله آقا جان.
گامام علیه السلام فرمودند:
من آنجا نشسته بودم.
فضیل گوید:
گفتم: آقاجان پس چرا در کنار درب خانه نشسته بودید و به بالای مجلس تشریف نیاوردید؟
امام علیه السلام فرمودند:
وقتی که خواستم وارد شوم دیدم رسول خدا و جدّم امیرالمؤمنین علی و جدّهام فاطمه زهرا «سلام الله علیهم» در بالای مجلس نشسته بودند و به جهت احترام، من شرم کردم از اینکه به بالای مجلس بیایم .
جدهام فاطمه زهرا سلام الله علیها در هر عزایی که برای پسرش امام حسین علیهالسلام گرفته میشود، حاضر میشود همانگونه که بعد از ظهر روز عاشورا در کنار قتلگاه او حاضر شد.
📚 ثمرات الاعواد ج١ ص٣٢
@masjedolaghsa
#ورودیه
◾️ إمام رضا علیهالسلام، ده شب اول ماه محرم را مجلس روضه میگرفتند...
در نَقلی آمده است:
و کانَ الرِضا عَلَیْهِالسلامُ یَجلِسُ فی کُلِّ عَشرَةٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ کَئیباً حَزیناً و یَعقِدُ مَجلِساً لِلْعَزاءِ و یَجلِسُ نِساءُهُ وَراءَ السِّترِ
▪️سیره حضرت رضا علیهالسلام بر این بود که در ده روز اول ماه محرم ناراحت و پریشان مینشست و مجلس عزا تشکیل میداد و زنان پشت پرده مینشستند.
و کانَ اِذا دَخَلَ عَلَیْهِ اَحَدٌ مِنَ الشُّعَراءِ یَأمُرُهُ بِالْاِنشادِ عَلیٰ جَدِّهِ الْحسینِ علیهالسلام
▪️و اگر یکی از شاعران بر او وارد میشد، به او میفرمود که برای جدش حسین علیهالسلام مرثیهسرایی کند.
📚 ثمرات الاعواد ج١ ص۳۷
@masjedolaghsa
#ورودیه
◾️ گفتگوی جگرسوز سیدالشهداء علیهالسلام با زینب کبری سلاماللّهعلیها به هنگام نزول در سرزمین «کربلا»...
⚡️ گریباندریدن زینب کبری سلاماللّهعلیها با شنیدن خبر شهادت سیدالشهداء علیهالسلام...
سید بن طاووس مینویسد:
وقتی که زینب کبری علیهاالسلام با زنان و دختران از ناقهها پیاده شدند، در گوشهای نشستند که سیدالشهداء علیهالسلام ابیاتی را با خود زمزمه نمود که خبر از شهادت خود در این سرزمین میداد.
تا صدای این ابیات به گوش زینب کبری سلاماللّهعلیها رسید، سراسیمه در حالی که لباسش بر روی زمین کشیده میشد، از جمع مخدّرات بیرون آمد و به محضر برادر رسید عرضه داشت:
... یا أخِی! بِأَبِي وَ أُمِّي أتُقتَلُ و أنا أنظُرُ إلَیک؟
▪️ای برادرم! پدر و مادرم به فدایت! قرار است تو اینجا کشته شوی ومن نظارهگر کشتهشدنت باشم؟!
فَرُدَّتْ غُصَّتُهُ وَ تَرَقْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قَالَ «لَوْ تُرِكَ الْقَطَاةُ لَنَامَ»
▪️در اینجا که دیگر سیدالشهداء علیهالسلام نتوانست جلوی گریه خود را بگیرد؛ چشمان مبارکش در اشک غوطهور شد و فرمود:
اگر «مرغ قَطا» را به حال خویش رها میکردند البته به خواب میرفت.(ضربالمثل از اینکه اینها مرا رها نمیکنند)
... ثُمَّ أَهْوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيَّةً عَلَيْهَا
▪️در اینجا بود که زینب کبری سلاماللّهعلیها دست به گریبان خود انداخت و آن را درید و بیهوش بر روی زمین افتاد.
سیدالشهداء علیهالسلام از جای برخاستند و آب به صورت خواهر پاشیدند و او را آرام نمودند.
📚لهوف،ص۹۵(با اندکی تفاوت)
📚المنتخب،طریحی،ص۴۲۸
@masjedolaghsa
#ورودیه
◼️امر عجیب سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام در برپایی خیمهها...
در نَقلی آمده است:
بعد از این که سیدالشهدا علیهالسلام وارد سرزمین کربلا شدند، فرمودند:
عباس من! علی اکبر من!
در این سرزمین، جای گودالی پیدا کنید تا در آن خیمه ها را برپا دارید..
وقتی که زینب کبری علیهماالسلام، این سخن برادر را شنیدند، پیش آمدند و فرمودند :
ای برادر جان! پدرمان امیرالمومنین علیهالسلام هر وقت که به جنگ میرفت، شنیده بودم که اصحاب خود را امر می کرد تا خیمه ها را در جای بلندی نصب کنند؛ چرا الان شما، اینگونه امر نمودید؟
🔻امام حسین علیهالسلام با شنیدن کلام زینب کبری علیهاالسلام، اشک از چشمان مبارکش سرازیر شد و فرمود :
خواهرم! راست می گویی؛ اما پدرم این گونه عمل می کرد چون همیشه بر دشمن غالب بود اما من یقین دارم که در این سرزمین مغلوب خواهد شد و این کار را میکنم تا اهل و عیال مرا دشمنان نتوانند به راحتی، نظر نکنند.
زینب کبری تا اینگونه کلام برادر را شنید به شدت گریست و ناله سر داد.
📚 بحرالمصائب ج٣ص٢٣۵
📚 تحفة الذاکرین نسخه خطی
@masjedolaghsa