eitaa logo
کانال مسجدی ها (مسجدالاقصی)
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3هزار ویدیو
754 فایل
🖤بسم رب الحسین🖤 🕌 ادرس: اراک، خ دانشگاه، منطقه خانه سازی 🇮🇷 مدیر کانال: @mojtaba1570 دارای کانون فرهنگی امام رضا ع با محوطه ورزشي فوتبال و والیبال، اتاق IT، کلاس مهد قران، هیئت مذهبی، کتابخانه، گروه سرود، اتاق پخش فیلم، کلاس هاي کاردستی و خلاقیت ..
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ زن‌های کوفی، چادر و روسری برای نوامیس سیدالشهدا علیه‌السلام می‌آوردند... نقل کرده‌اند: و اِجتَمَعَ النّاسُ لِلنَّظَرِ إلىٰ سَبایا آلِ الرَّسولِ، و قُرَّةَ عَينِ الْبَتولِ ▪️چون اهلبیت رسول خدا صلی الله علیه و آله، به نزديكى كوفه رسيدند، مردم كوفه براى تماشاى اسيران گرد آمدند. راوى گفت: «زنى از زنان كوفه سر برآورد و گفت: «شما اسيران از كدام فاميل هستيد؟ » گفتند: نَحنُ اُسارىٰ مُحَمَّدٍ صَلّىٰ اللّهُ عليه و آله ▪️«ما اسيران از آل محمديم.» فَنَزَلَتْ، و جَمَعَتْ ملاءً، و إزاراً، و مَقانِعَ، و أعطَتْهُنَّ، فتُغَطّينَ، ▪️زن چون اين را شنيد، از بام خانه اش فرود آمد و هرچه چادر و روسرى داشت، جمع كرد و به اسيران داد و آنان پوشيدند و عَليُّ بنُ الْحُسينِ زَينُ الْعابدينَ مَغلولٌ مُكَبَّلٌ بِالْحَديدِ وكان مَريضاً، و إذا نِساءُ أهلِ الْكوفَةِ يَندُبنَ مُشَقِّقاتُ الْجُيوبِ، و الرِّجالُ مَعَهُنَّ يَبكون ▪️امام سجاد علیه السلام از سر تا پایشان در غل و زنجیر بودوبه شدت بیمار بودند، و زنان کوفه با دیدن این وضع، گریبان پاره کردند و مردانشان هم گريستند و نوحه سرايى كردند على بن الحسين عليه السّلام با صدایی نحيف، در حالی که بیماری بدنش را فرسوده کرده بود، فرمود: إنَّ هؤلاء يَبكون عَلَينا ، فمَن قَتَلَنا غَيرِهم؟! ▪️اين ها هستند كه بر حال ما نوحه و گريه مى كنند؟ پس آن كس كه ما را كشت، كه بود؟! » 📚الاحتجاج ج۲ ص۲۹(باکمی اختلاف) 📚 مثیرالاحزان ص۴۵ 📚مقتل الحسين علیه‌السلام الخوارزمي ج۲ص۴۰ @masjedolaghsa
◼️ پدرجان! شاهدی که چگونه ما را کوچک کرده اند؟! وقتی سر حضرت سیدالشهداء صلوات اللّه علیه را به کوفه آوردند، دیدند که سر مبارک آن حضرت از روی نیزه به جهت قبر امیرالمؤمنین علی علیه السلام متمایل شد و صدای بلندی از سر مطهر بلند شد که می فرمود: السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمة الله و برکاته؛ اُنظُر یا اَبَتا بِما صَغُرَ بِوَلَدِک ▪️ببین پدرجان که چگونه بچه ها و اهل و عیال تو را،کوچک کرده اند. 📚مقتل خطی مبکی العیون(نجفی) ص ١۴٢ @masjedolaghsa
◼️ وقتی که امیرالمومنین علیه السلام برای مصائب زین العابدین علیه السلام گریه می‌کند... نقل کرده‌اند: روزی امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه بالای منبر بودند، امام سجاد صلوات اللّه علیه در دوسالگی بودند داخل مسجد شدند. حضرت او را خواند و بسیار نوازش کرد مثل نوازش پیامبر صلی اللّه علیه وآله برای امام حسین صلوات اللّه علیه. بعد شانه و سینه او را دست کشیدند و آهی کشیدند و فرمودند: چگونه است حال مردم کوفه وقتی این فرزند مرا با غل و زنجیر به همراه سر پدرش به کوفه بیاورند. راوی گفت: من در کوفه بودم و دیدم که آن حضرت را به کوفه آوردند با غل و زنجیر در حالی که خون از بدن آن حضرت جاری بود. 📚مقتل خطی مبکی العیون(نجفی)ص١۴١ @masjedolaghsa
◾ حکایت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... ⚡️وقتیکه زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟! راوی گوید: ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر می‌کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند. در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. 🔻امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. فَاِلْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید. پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه می‌کرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰ @masjedolaghsa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 چرا از روضه لذت می‌بریم؟ ⁉️ ما بیمار روانی هستیم؟! 🔻مگر داستان زخم‌ و شهادت و اسارت، لذت و شادی دارد؟! 📌 علیه السلام این شادی را ایجاد می‌کنند... 🔊پاسخ جالب با کشتی نجات همراه باشید👇 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/Safineh_najat
امام زین العابدین طلایه دار سوگواران😭 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْد لِلَّه رَبِّ الْعَالَمِین وَ صَلّی الله عَلى خیرِ خَلْقِهِ محمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 🌸شعر ای تشنه ای که بر لب دریا گریستی از دیده خون ز مرگ احبّا گریستی  تنها نه بهر تشنه لبان اشک ریختی دیدی چو کام تشنه سقا گریستی  بیمار و زار و خسته و بی یار و بی معین عمری درین مصیبت عظمی گریستی  یعقوب آل عصمت اگر خوانمت رواست چون در فراق یوسف زهرا گریستی  آن جا پدر ز هجر پسر گریه کرد لیک این جا تو در مصیبت بابا گریستی  چل سال بعد واقعه جانگداز طف در آتش فراق تو تنها گریستی  گاهی به یاد وقعه خونین کربلا گاهی به یاد شام غم افزا گریستی  در ماتم سه ساله بی یاور حسین بر سوز آه زینب کبری گریستی  بودی مدام صائم و قائم تمام عمر  روز اشک غم فشاندی و شبها گریستی   🟢حدیث امام صادق(ع)فرمود: اَلْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ يَعْقُوبُ وَ يُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ ع فَأَمَّا آدَمُ فَبَكَى عَلَى اَلْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِي خَدَّيْهِ أَمْثَالُ اَلْأَوْدِيَةِ وَ أَمَّا يَعْقُوبُ فَبَكَى عَلَى يُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِيلَ لَهُ تَاللّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ اَلْهالِكِين وَ أَمَّا يُوسُفُ فَبَكَى عَلَى يَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ اَلسِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ اَللَّيْلَ وَ تَسْكُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ اَلنَّهَارَ وَ تَسْكُتَ بِاللَّيْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ ص حَتَّى تَأَذَّى بِهَا أَهْلُ اَلْمَدِينَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَيْتِنَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى اَلْمَقَابِرِ مَقَابِرِ اَلشُّهَدَاءِ فَتَبْكِي حَتَّى تَقْضِيَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ وَ أَمَّا عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ فَبَكَى عَلَى اَلْحُسَيْنِ ع عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلاَّ بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ اَلْهالِكِينَ قالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَى اَللّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّهِ ما لا تَعْلَمُون نِّي مَا أَذْكُرُ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ إِلاَّ خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ .(۱) پنج تن گريه فراوان كردند آدم و يعقوب و يوسف و فاطمه دختر محمد(ص)و علي بن الحسين(ع)اما آدم براي دوري از بهشت آن چنان گريست كه اثر اشك همچون رودخانه برخسارش نمايان شد و اما يعقوب بر فراق يوسف باندازه اي گريست كه چشمش از دست رفت و او را گفتند اين چنين كه تو پيوسته بياد يوسف هستي بخدا از بيماري لاغر و نحيف گردي و يا خود را نابود خواهي نمود. اما يوسف از دوري يعقوب آن چنان گريست كه زندانيان ناراحت شدند و يوسف را گفتند يا شب گريه كن و روز آرام باش و يا روز گريه كن و شب آرام بگير يوسف نيز با پيشنهاد آنان ساخت كه در يكي از شبانه روز بگريد و اما فاطمه براي رسول خدا باندازه اي گريست كه اهل مدينه ناراحت شدند و بحضرتش عرض كردند از بس گريستي ما را آزرده نمودي پس از اين تذكر فاطمه از مدينه بيرون ميرفت و در گورستان شهر هر چه ميخواست گريه ميكرد و سپس باز ميگشت و اما علي بن الحسين بيست سال و يا چهل سال بر مصيبت پدرش گريست هر چه خوراك به پيش آن حضرت مينهادند ميگريست تا آنكه يكي از غلامانش عرض كرد يا بن رسول الله من به فدايت، ميترسم كه شما خود را هلاك سازيد. فرمود: شكوه غم و اندوه فراوان خود را فقط بنزد خداوند برم و من از جانب خداوند چيزي مي دانم كه شما از آن آگاه نيستيد خاطره قتلگاه فرزندان فاطمه را هر گاه كه بياد مي آورم گريه راه گلويم را ميگيرد. 💠داستان یکی از غلامان او نقل می کند: روزی به صحرا رفت. در پی او رفتم. دیدم برروی سنگ سختی سجده می کند. ایستادم. صدای هق هق گریه اش را می شنیدم. شمردم هزار بار گفت: «لا اله الا الله حقا حقا، لا اله الا الله تعبدا و رقا، لا اله الا الله ایمانا و صدقا.» آنگاه سر از سجده برداشت. محاسن و چهره اش غرق در اشک بود. عرض کردم: مولای من! آیا وقت آن نشده که اندوهت پایان پذیرد و گریه ات کم شود؟ فرمود: وای بر تو! یعقوب، پیامبر و پیغمبر زاده بود؛ ۱۲ پسر داشت، خداوند یکی از آنان را از چشم او پنهان کرد. از غصه موی سرش سفید شد و چشمانش نابینا و کمرش خمیده گشت، در حالی که پسرش زنده و در دنیا بود. من پدر و برادر و هفده نفر از خاندانم را دیدم که کشته شده و بر زمین افتادند، چگونه اندوهم کم و گریه ام کاسته شود؟(۲) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال مسجدالاقصی🔰🔰🔰 @masjedolaghsa
🔵بیان موضوع امام زین العابدین(ع) را باید طلایه دار سوگواران با مصایب سیدالشهدا(ع) دانست. سید بن طاووس از امام صادق(ع) روایت می کند که فرمود: زین العابدین(ع) چهل سال بر پدرش گریه کرد، روز را روزه می گرفت و شب عبادت می کرد. هنگام افطار، چون غلامش آب و غذایش را می آورد و جلو حضرت می گذاشت، می گفت: مولای من، میل کن! می فرمود: پسر پیامبر گرسنه و تشنه شهید شد. پیوسته این را تکرار می کرد و می گریست تا آنکه غذا از اشک او تر می شد و آب به اشک آمیخته می گشت. پیوسته چنین بود تا از دنیا رفت. اهمیت گریه و عزاداری از موضوعاتی است که همواره مورد سؤال بوده است و می توان در پرتو اشکان نورانی امام سجاد(ع) راز اشک و عزای بر امام حسین(ع) را جویا شد. 🔶گریه امامان بعدی البته باید اشاره کنیم که حتی منابع حدیثی اهل سنت از گریه شخص پیامبر(ص) بر مصایب امام حسین(ع) گزارش کرده اند. یک نمونه اینجا ببینید. همین طور از گریه امیر مؤمنان(ع) و امام مجتبی بر مصایب سیدالشهدا(ع) گزارش هایی نقل شده است. اما با توجه به عنوان بحث ،گریه و عزاداری بعد از واقعه عاشورا که امام سجاد بنیان گذار آن می باشد را مورد نظر داریم. ➖گریه امام باقر(ع) امام باقر علیه السلام در روز عاشورا، برای امام حسین علیه السلام مجلس عزا برپا می کرد و بر مصایب آن حضرت، گریه می کرد. در یکی از مجالس عزا، با حضور امام باقر علیه السلام کمیت، شعر می خواند؛ وقتی به این جا رسید که «قتیل بالطف ...»، امام باقر علیه السلام گریه زیادی کرده، فرمود «ای کمیت! اگر سرمایه ای داشتم، در پاداش این شعرت، به تو می بخشیدم؛ اما پاداش تو، همان دعایی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره حسان بن ثابت فرمود که همواره به جهت دفاع از ما اهل بیت، مورد تأیید روح القدس خواهی بود». ➖گریه امام صادق(ع) امام کاظم علیه السلام می فرماید: «چون ماه محرم فرا می رسید، دیگر پدرم خندان نبود؛ بلکه اندوه از چهره اش نمایان و اشک بر گونه اش جاری می شد تا آن که روز دهم محرم فرا می رسید. در این روز، مصیبت و اندوه امام، به نهایت می رسید. او پیوسته می گریست و می فرمود: امروز، روزی است که جدم حسین بن علی علیه السلام به شهادت رسید». ➖گریه امام کاظم (ع) از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود:امام رضا عليه السلام : كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لايُرى ضاحِكا . . . فَإذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ و بُكائِهِ (۳) چون ماه محرم فرا می رسید، کسی پدرم را خندان نمی دید و این وضع، ادامه داشت تا روز عاشورا. در این روز، پدرم را اندوه، حزن و مصیبت فرا می گرفت. ➖گریه امام رضا (ع) گریه امام رضا علیه السلام در حدی بود که فرمود: «همانا روز مصیبت امام حسین علیه السلام پلک چشمان مرا مجروح نموده، اشک مرا جاری ساخته است». روزی دعبل، خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد. آن حضرت درباره شعر و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام فرمود: «ای دعبل! کسی که بر مصایب جدم حسین علیه السلام گریه کند، خداوند گناهان او را می آمرزد». آن گاه حضرت بین حاضران و خانواده خود پرده ای زد تا بر مصایب امام حسین علیه السلام اشک بریزد؛ سپس به دعبل فرمود: «برای امام حسین علیه السلام مرثیه بخوان که تا زنده ای، تو یاری گر و ستاینده ما هستی. تا قدرت داری، از یاری ما کوتاهی مکن». دعبل، در حالتی که اشک از چشمانش می ریخت، اشعاری در رثای امام حسین علیه السلام خواند و صدای گریه امام رضا علیه السلام و اهل بیت آن حضرت، بلند شد. ➖گریه امام زمان (ع) بنابر روایات، امام زمان علیه السلام در زمان غیبت و ظهور، بر شهادت جدش گریه می کند. آن حضرت، خطاب به جد بزرگوارش سیدالشهدا علیه السلام می فرماید: «فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِي الدُّهُورُ وَ عَاقَنِي عَنْ نُصْرَتِكَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ مُحَارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَيْكَ وَ تَأَسُّفاً وَ تَحَسُّراً عَلَى مَا دَهَاكَ‏ وَ تَلَهُّفاً حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ‏ وَ غُصَّةِ الِاكْتِيَاب» «اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و از یاری تو دور ماندم و نبودم تا با دشمنان تو جنگ کنم و با بدخواهان تو پیکار نمایم، هم اکنون، هر صبح و شام بر شما اشک می ریزم و به جای اشک، در مصیبت شما، خون از دیده می بارم و آه حسرت از دل پردرد بر این ماجرا می کشم». 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال مسجدالاقصی🔰🔰🔰 @masjedolaghsa
☑️اهمیت گریه در احادیت اینکه خداوند در آفرینش برای انسان گریه و اشک در نظر گرفته حتما برای آن خاصیتی قرار دارد که در احادیث هم به برخی از آن ها به ویژه نقشی که گریه در تکامل بعد عاطفی انسان دارد اشاره شده است. ➖ حضرت امیر(ع)در دعای کمیل اشک را اسلحه مومن بیان فرمود: «یاارحَمَ الراحِمین ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ الْبُکَاءُ» ای مهربان ترین مهربانان ترحم کن به کسى که سرمایه ‏اش امید به توست و اسلحه اش اشک . ➖امیرالمومنین(ع)فرمود :«بُكاءُ العُيونِ و خَشْيَةُ القلوبِ مِن رَحْمَةِ اللّه ِ تعالى ذِكرُهُ ، فإذا وَجَدتُموها فاغتَنِموا الدُّعاءَ» . گريه چشمها و ترس دلها نشانه رحمت خداى بلند نام است. هرگاه اين دو را در خود يافتيد دعا كردن را غنيمت شمريد. ➖پیامبر(ص) از چشم بی اشک به خدا پناه می برد و می‌فرمود:«اللَّهُمَّ إنّي ... أعوذُ بِكَ مِن نَفسٍ لا تَشبَعُ، ومِن قَلبٍ لا يَخشَعُ، ومِن عَينٍ لا تَدمَعُ، ومِن دُعاءٍ لا يُسمَعُ، ومِن صَلاةٍ لا تَنفَعُ» «خدايا ! از نفسى كه سير نشود و دلى كه فروتنى نكند و چشمى كه نگريد و دعايى كه شنيده نشود و نمازى كه سود نبخشد، به تو پناه مى‏ برم». كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۳۳۵ ➖امام على(ع) فرمود: ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلاّ لقَسوةِ القلوبِ، و ما قَسَتِ القلوبُ إلاّ لِكَثْرةِ الذُّنوبِ . چشمها نخشكيد مگر بر اثر سخت دلى و دلها سخت نشد مگر به سبب گناه زياد. می توان با مفهوم مخالف چنین برداشت کرد که گریه نشانه لطافت و سلامت قلب انسان است. ✅احادیث گریه بر امام حسین(ع) ➖پيامبر( ص) فرمود : يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَينِ (۴) اى فاطمه! همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين بگريد . ➖: أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِي الهَواءِ ؛ (۵) امام سجّاد عليه السلام :من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند . من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند. ➖ امام حسين عليه السلام : أنَا قَتيلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُني مُؤمِنٌ إلاّ استَعبَرَ (۶) من كشته اشكم ؛ هر مؤمنى مرا ياد كند ، اشكش روان شود . 🔶 راز های گریه بر امام حسین(ع) ۱.گریه بر امام حسین (ع) اطاعت امر معصوم (ع) است چه این که ائمه گریه بر آن حضرت را بسیار دوست دارند و شیعیان را ترغیب و تشویق بر آن نموده اند . امام رضا (ع) به پسر شبیب فرمودند: ای پسر شبیب، اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (ع) گریه کن .  همچنین سفارش حضرت سیدالشهدا (ع) به دوستان و شیعیان خود است که از حلقوم بریده فرمود: اگر خبر غریب یا شهیدی را شنیدید بر من گریه کنید. ۲. گریه بر امام حسین (ع) موجب خشنودی خداوند متعال و رضایت اوست . ۳ . گریه بر امام حسین (ع) صله به رسول خدا (ص) خشنود شدن آن حضرت است . ۴ . گریه بر امام حسین (ع) صله به امیرالمؤمنین و اسباب شادی قلب مبارک آن حضرت است . ۵. گریه بر امام حسین (ع) صله به فاطمه زهرا علیها السلام و کمک به آن مظلومه است .  ۶. گریه بر امام حسین (ع) از مصادیق بارز کمک به مظلوم است که در روایات ائمه هدی سفارش بسیاری به آن شده است; آن هم مظلومی چون سید کربلا اباعبدالله (ع) که بالاترین ظلمها به او شده است . ۷. گریه بر امام حسین (ع) از مصادیق حدیث شریف «یحزنون لحزننا» است که شیعیان ما در ناراحتی و اندوه ما اهل بیت ناراحت و اندوهناک می شوند . ۸. گریه بر امام حسین (ع) انجام یکی از وظایف زمان غیبت امام زمان (عج) است . ۹ . اشک بر آن حضرت سبب روشنی دل است . ۱۰. اشک بر حسین بن علی (ع) عقده دل را می گشاید . ۱۱ . اشک بر حضرتش بار غم را سبک می کند . ۱۲ . اشک بر اباعبدالله (ع) انسان را به رحمت خداوند امیدوار می کند . ۱۳ . اشک بر خامس آل عبا (ع) دلهای مرده را زنده می نماید . ۱۴ . اشک بر آن بزرگوار به انسان امید می دهد . ۱۵ . اشک بر حسین بن علی (ع) یعنی اظهار محبت به خدا و پیامبر و ائمه هدی . ۱۶ . با اشک ریختن در مجالس آن حضرت زمینه ای فراهم می آید که راه را از بیراهه می توان تشخیص داد . ۱۷ . اشک بر آن حضرت زمینه ساز بازگشت به بندگی است . ۱۸ . با اشک بر سیدالشهداء (ع) ظلمات و حجابهایی که بر اثر معاصی پیش آمده کنار می رود و چشم روشنی می گیرد و به حقیقت نزدیک می شود . آنگاه است که شخص به خود می آید و بیدار می شود . 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال مسجدالاقصی🔰🔰🔰 @masjedolaghsa
◼️روضه همه شنیدید امام سجاد علیه السلام وقتی ازشون پرسیدن آقا تو این سفر کجا کار بیشتر از همه سخت گذشت؟ حضرت فرمودند: الشام، الشام، الشام. کسی که عاشورا رو دیده فرمود: پدرم برا خداحافظی آمد، لحظه ی آخر نفس می کشید، خون از زرهش بیرون می آمد، کسی که گودی قتلگاه رودیده، نزدیک بود بالای شتر جان بده، فرمود: عمه جان این بدن ولی خداست عریان روزمین افتاده؟ چه صحنه ای رو حضرت تو شام دید این جمله رو شما اساتید چه جوری معنا می فرمایید؟! از امام معصوم؟! حتما گله ای از خدا نیست، حتما معناش باعصمت منافات نداره، ولی حضرت کار به جایی رسید؛که ایشان فرمود: یالَیتِ اُمی لَم تَلِدنی، ای کاش به دنیا نیامده بودم. این اوج مصیبت سیدالشهداست و عجیب اینه سیدالشهداء با سر آمده، خودش شاهد تک تک این مصیبت هاست بعد از آنکه کار رو تمام کردند چند جمله از ناحیه مقدسه بخوانم و همین مصیبت من باشه. وَ رُفِعَ عَلَی القَنا رَأسُک، اومد محضر امام سجاد، پسر برادرم چی شده زمین میلرزه؟ آسمان تیره شده؟ فرمود: عمه جان! پرده ی خیمه رو کنار بزن، بیرون خیمه رونگاه کرد، نگاه کرد، دید: سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کندکه نباشد سر برادر زینب نمی دونم چقدر این مصیبت برا زینب سنگین بود که سر امام حسین رو به نیزه بزنن، با اینکه رو تل زینبیه آمده اون صحنه سخت رو دیده، عرضه می دارد: ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی، این دیگه چه مصیبتی ست؟! توهم نمی کردم، گمان نمی کردم من زنده باشم، سر تو رو بالای نیزه ببینم؛ ولی شاید سخت تر از اون اینه “وَ رُفِعَ عَلَی القَنا رَأسُک وَ سُبِیَ اَهلُکَ کَالعَبِیدِ؛ اهل بیت تورو مثل برده ها به اسارت بردن.روضه در خود زیارت توضیح داده شده چه جوری برده رو به اسارت می بردن؛ هیچ احترامی براش قائل نبودن، وصُفِّدوا فِی الحَدیدِ؛ اونها رو به زنجیر بسته بودند. فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیاتِ؛ اونها رو بر شتر بی محمل سوارکردن، شب از سرما، روز از آفتاب آسایش نداشتند. تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ؛ گرمای آفتاب رنگ پوستشون و تغییر داده بود، صورت اطفال امام حسین پوست انداخته بود. یساقُونَ فِی الْبَراری وَالْفَلَواتِ، دختر امیرالمومنین کجا؟ بیابان گردی کجا؟ سرکوچه و بازارکجا؟ أَیدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَی الاَْعْناق، دستاشون با غل به گردن ها بستن. یُطافُ بهم فی الاسواق، همه جای این سفر خیلی سخت گذشته، دروازه کوفه، مجلس ابن زیاد، دربین راه، گرسنگی ها، خستگی ها، تشنگی ها، زخم زبان ها، گاهی براشون صدقه می آوردن؛ نان و خرما می آوردن، ولی یه جا خیلی به زینب سخت گذشت، طاقت از دست داد تو مجلس یزید، وقتی دید برادرش قرآن می خواند و یزید با چوب خیزران به سر و صورت حضرت اهانت می کند، به لب و دندان امام حسین جسارت می کند. اینجور نقل شده همین یه جا دست برد گریبان چاک کرد. واحسیناه! وا حبیب رسول الله. 🌸شعر ذکر مصیبت می‌کند: الشام الشام تا یاد غربت می‌کند: الشام الشام منزل به منزل درد و داغ و بی کسی را یک جا روایت می‌کند: الشام الشام موی سپید و چهره ای در هم شکسته از چه حکایت می‌کند: الشام الشام هر روز با اندوه و آه و بی شکیبی یاد اسارت می‌کند: الشام الشام در این دیار پُر بلا هر کس به نوعی عرض ارادت می‌کند: الشام الشام یک شهر چشم خیره وقت هر عبوری ابراز غیرت می‌کند: الشام الشام هر سنگ با پیشانی مجروح خورشید تجدید بیعت می‌کند: الشام الشام قرآن پرپر روی نیزه غربتت را هر دم تلاوت می‌کند: الشام الشام قلب تو را یک مرد رومی با نگاهش بی صبر و طاقت می‌کند: الشام الشام هر جا که دارد خوف از جان تو، عمه خود را فدایت می‌کند: الشام الشام جان می دهی وقتی به لبهایی مقدس چوبی جسارت می‌کند: الشام الشام کنج تنوری حنجری آتش گرفته ذکر مصیبت می‌کند: الشام الشام ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.الخصال، ج۲، ص۲۷۲ ۲.لهوف،ص ۲۳۳. ۳. وسائل الشيعه ، ج۱۰ ، ص۵۰۵ ۴. بحار الأنوار ، ج ، ص۲۹۳ ۵.همان ، ج ۴۵ ، ص۱۷۴ ۶. همان، ص ۲۸۴. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال مسجدالاقصی🔰🔰🔰 @masjedolaghsa