🍂یلدای مهدوی🍂
🔸یلدا در راه است،
و سرما انگاری اراده کرده امسال کولاک کند...
❄️زمستان میرسد...
و در آغازش یلدا خودنمایی میکند اما کجاست دلی که درک حقیقت تلخ #غیبتمان را کند؟
🔸قرن هاست ماییم و ادعای انتظار اما اکثریت ما، تنها به دعای فرج و دعا در تعجیل ظهورش اکتفا کرده ایم....
🔸غائبیم و از امام غائب میگوییم ،
وایِ من؛ مگر جز این است که زمین هیچگاه بدون حجت خدا نمیماند پس چرا نمیخواهیم یک بار هم که شده :
✔️حاضری بزنیم؛
✔️سربازش شویم؛
✔️و یلدای سربار بودن را تمام کنیم و بوسه زنیم بر حضورش...
🔸صدایش بزنیم و آقا جانمان جواب دهد:
آمدی تا بالاخره چشمهایت را از اشک گناهت پاک کنم؟
📌یلدای ایرانی هر سال خیلی زود می رود زیرا پاسداشت آن را نکو انجام دادیم...
اما یلدای مهدوی باقیست تا دل به دل مهدی فاطمه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نداده ایم...
🕌@masjedolaghsa
🌹اگه الان شبها تو جای گرم و نرمت میخوابی....
یادت باشه مدیون یه کسایی هستی که شب تا صبح تو سرمای استخوان سوز مناطق عملیاتی غرب جون دادن...
فدای آخرین نفس های یخ زدتون...
#مردان_بی_ادعا #مسجدالاقصی
#رزمندگان_اسلام #شهدا
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
11.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به داشتنت هر روز وابستهتر میشم ❤️
👤 #کلیپ زیبای «من دور بودم» با نوای کربلاییسیداحمد #رضایی تقدیم نگاهتان
▪️#امام_حسین #مسجدالاقصی_اراک
#شب_جمعه هوایت نکنم میمیرم
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
❣سلام امام زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الفَرِیدُ...
🌱سلام بر تو ای یگانه دوران و ای همنشین تنهایی!
سلام بر تو و بر روزی که جهان با قدومت آباد خواهد شد.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس.
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
4_5857040094032039095.mp3
8.23M
▫️کیف پولی که پولهایش تمام نمیشد!
داستان تشرف مرحوم سید حسن دُرافشان به محضر #امام_زمان علیه السلام.
📚 دانشنامه امام مهدى علیهالسلام، ج۵، ص۲۷۳.
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
♨️برکت توسل به نام امام زمان ارواحنا فداه
🔸انسان در هر تنگنا و مشکلی بیفتد، اگر بتواند «یا صاحب الزمان» را درست بگوید، #امام_زمان علیه السلام به فریاد او میرسند.
🔸یک نفر نقل می کرد: دو جوان مدت زیادی در مکه، معتکف شدند که یکی از آنها شیعه و دیگری اهل سنت بود. آن دو نفر با همدیگر رفیق می شوند. شب ها روی پشت بام میخوابیدند و گاهی برای تهیه غذای سادهای بیرون میرفتند و بقیه اوقاتشان را در مسجد الحرام، مشغول به عبادت خود بودند.
🔸 روزی مشغول به طواف بودند که پای جوان شیعه پیچ میخورد و دستش به لباس احرام یکی از عربها اصابت می کند. آن عرب، فریاد میزند: سارق سارق. شرطهها آن جوان را دستگیر می کنند و به حجر اسماعیل می برند تا مسئول آنها بیاید و او را ببرد. در همین هنگام، اذان مغرب می شود. آن جوان شیعه با صدای بلند می گوید: «یا صاحب الزمان، یا صاحب الزمان».
🔸مسئول شرطهها می رسد؛ اما چون نمازگزاران آماده نماز جماعت شده بودند، تصمیم می گیرند آن جوان را بعد از نماز ببرند. آنها ناگهان دیدند یک نفر با آرامش و با قدمهای محکم، بدون توجه به اطراف آمد به طوری که نظر همه را جلب کرد. سپس دست آن جوان را گرفت و او را در پیش چشمان شرطهها از جمعیت بیرون برد. شرطهها به مسئول خود می گویند: او کیست؟ آن مسئول می گوید: نمیدانم؛ اما یک بار دیگر هم یک قضیهای اتفاق افتاد و من او را دیدم که همین کار را انجام داد؛ ولی ما اصلاً نتوانستیم حرف بزنیم.
🖋حجتالاسلام شیخ جعفر ناصری
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6