در کتاب اسرار السلاطین از کتب خطی خزانه حضرت ابوالفضل العباس(ع) نقل است که:
نادر شاه وزیری شیعه به نام میرزا مهدی خان منشی استرآبادی داشت. بعد از آنکه نادرشاه کشور هندوستان را فتح کرد وزیر شیعی خود را خواست ، وزیر از نادرشاه درخواست سفر به عتبات مقدسه در عراق را کرد. زمانی که نادر شاه خواسته وزیر را شنید آن را مسخره کرد و به استهزاء گرفت و به او گفت:
شما شیعه مردگان را می پرستید، کسی که صدها سال است از این دنیا رفته است آیا می روید سر قبر او و به او سلام می کنید؟
میرزا مهدی وزیر گفت:
شکی در ظاهر نیست که او رحلت کرده است ولیکن آنها کارهایی می کنند که از عهده زنده برنمی آید و این مردم همیشه معجزات و کرامات آنها را می نویسند. و از دلایل این حرف یکی از کرامات پدرش مولا امیرالمومنین علی(ع) سلطان نجف است که حیوان نجس العین نزدیک به مقام پاک او نمی شود و عجیب تر اینکه خمر به نزدیک مقام پاک او نمی رسد مگر اینکه فاسد می شود و تبدیل به سرکه می گردد و خاصیت مستی اش را از دست می دهد.
زمانی که نادرشاه این حرف را شنید گفت:
اگر چنین باشد که شما می گویید من با تو می آیم تا این کرامت و معجزه را تماشا کنم.
بعد از آن نادرشاه، به سمت عراق حرکت کرد وقتی به نزدیک حرم امیرالمومنین علی(ع) رسید شیشه ای را که در آن خمر بود و آن را محکم بسته بود خارج کرد و دید بوی سرکه از آن متصاعد می شود پس، آن را باز کرد و طعمش را چشید و دید که به سرکه تبدیل شده است ، بعد سگی را خواست که به نزدیکی حرم مطهر امیرالمومنین(ع) وارد کند هر چه کوشید نتوانست و سگ اصرار داشت که از جایش حرکت نکند پس زنجیری به گردن او بستند و او را کشیدند تا اینکه زنجیر پاره شد و نتوانستند آن را وارد منطقه ای که محیط به حرم شریف بود وارد کنند.
وقتی نادرشاه این معجزات و این کرامات بزرگ را دید برای مولا خاشع و خاضع شد و گفت من چون این کرامت آشکار را دیدم از شما می خواهم مرا با زنجیر آهنی که سگ را به آن بسته بودید ببندید تا وارد ضریح مولا امیرالمومنین بشوم. مردم کار نادرشاه را تصدیق نکردند و گمان کردند دیوانه شده است و بعد از آن روشن شد که او هیچ باکی ندارد و بعد از لحظاتی مرد غیر آشنایی آمد، با هیبت بود و به نادرشاه نزدیک گردید و زنجیر طلا را به گردن نادرشاه گذاشت و او را به سوی قبر امیرالمومنین(ع) کشاند، چون به قبر مطهر رسید تا خشوع و ترس و ادب وارد شد و تاجی که از پادشاهان به او ارث رسیده بود و قیمتش خیلی زیاد بود آن روز به روی ضریح گذاشت و گفت:
تو پادشاهی ای سید من و ای مولای من و من یکی از بندگان کوچک تو هستم و طمع دارد که سگ در خانه ات باشم.
کلب درگاه امیرالمومنین نادر قلی
آنکه در هرکار امیدش به توفیق خداست
ندیم نادرشاه چون دید شراب تبدیل به
سرکه شده بالبداهه این شعر را سرود :
در خاک نجف«ندیم»آسوده بخواب
اندیشه مکن ز پرسش روز حساب
جایی که بدل به سرکه گردد می ناب
بی شبهه گنه شود مبدل به ثواب https://eitaa.com/masjedolaghsa
➖عاقبت شوم انفاق نکردن
🛑...عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَيْمَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ:
«يَا حُسَيْنُ أَنْفِقْ وَ أَيْقِنْ بِالْخَلَفِ مِنَ اللَّهِ فَإِنَّهُ لَمْ يَبْخَلْ عَبْدٌ وَ لَا أَمَةٌ بِنَفَقَةٍ فِيمَا يُرْضِي اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنْفَقَ أَضْعَافَهَا فِيمَا يُسْخِطُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.»
🔰حسین بن اَیمَن گوید:
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
«ای حسین! انفاق کن و به جبران آن از سوی خداوند یقین داشته باش؛
چراکه هیچ بندهی مرد یا زنی نیست که در انفاق در مواردی که خداوند (عزّوجلّ) میپسندد، بُخل ورزد،
مگراینکه چندین برابر آن (مبلغ) را در مواردی که خداوند (عزّوجلّ) بدش میآید، مصرف میکند.»
📚الکافي، ج۴، ص۴۳
#رمضان
#ماه_رمضان
#امام_زمان
♻️کانال#مسجدالاقصی
https://eitaa.com/masjedolaghsa
➖روضه ماثور
طبق نقل تاریخ، امام علی(علیه السلام) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند.
اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است.
چون امام علی(ع) در بخشی از نامه ای که به عثمان بن حُنیف، حاکم بصره نوشته بود، فرمود :
📋《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی
لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》
♦️به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱)
امام علی(ع) با این یک جمله، معرفی شد!
اما باید این دو جائی که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است.
1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(ع) زد، که تاریخ می نویسد :
📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》
♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۲)
📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه》
♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت.
پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد.
اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳)
2⃣اونجایی است که اسماء بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(ع) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت :
📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)!
انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》
♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید.
در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید :
📋《مَا الخَبَرُ؟》
♦️چه اتفاقی افتاده است؟
آنان گفتند :
📋《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》
♦️مادرمان فاطمه(ع) از دنیا رفته است
وقتی امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛
📋《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》
♦️علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴)
📚منابع :
۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴
۲)اعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۳۰۹
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹
۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰
#شب_قدر
#ماه_رمضان
#امام_زمان
♻️کانال مسجدالاقصی
https://eitaa.com/masjedolaghsa
➖نقشه ترور در مکه توسط سه تن از خوارج
👈شیخ مفید می نویسد :
در سال چهل هجری قمری، سه تن از خوارج همدیگر را در مکه ملاقات کردند و با هم به مذاکره پرداختند و پس از اتمام مراسم حج، سوگند یاد کردند که سه تن را که به اعتقاد خودشان مسئول وضع اسفبار مسلمانان بودند را بکشند.
و با انگیزه ی انتقام از کشتار یارانشان در نهروان، آنها را از میان بردارند.
📋《فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ : أَنَا أَكْفِيكُمْ عَلِيّاً(ع)!
وَ قَالَ الْبُرَكُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ مُعَاوِيَةَ!
وَ قَالَ عَمْرُو بْنُ بَكْرٍ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ!
وَ تَعَاقَدُوا عَلَى ذَلِكَ وَ تَوَافَقُوا عَلَيْهِ وَ عَلَى الْوَفَاءِ وَ اتَّعَدُوا لِشَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ ثُمَّ تَفَرَّقُوا》
♦️عبدالرحمن بن ملجم گفت : من مسئول کشتن علی(ع) می شوم.
برک بن عبدالله تمیمی نیز گفت : من مسئول کشتن معاویه می شوم.
و عمرو بن بکر تمیمی نیز مسئولیت قتل عمروعاص را بر عهده گرفت.
سپس یکی روانه شام شد تا معاویه را بکشد و دیگری روانه مصر شد تا عمرو عاص را ترور کند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی هم برای به شهادت رساندن امام علی(ع) روانه ی کوفه شد.
مکان کشتن را در حین نماز و زمان روز کشتن را هفدهم ماه رمضان تعیین نمودند و سپس متفرق شدند.
📚الارشاد ج۱، ص۱۸
#شب_قدر
#ماه_رمضان
#امام_زمان
♻️کانال#مسجدالاقصی
https://eitaa.com/masjedolaghsa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 منافسه ماندگار
💢 تلاوت آیات ۱ تا ۸ سوره مبارکه شمس
✳ استاد حامد شاکرنژاد
✳ استاد سید محمدجواد حسینی
🚩 برنامه محفل شبکه ۳
https://eitaa.com/joinchat/1348206921C1259182632
محفل اُنس با قرآن 🕋
✅ سنجش و پذیرش حوزه های علمیه برادران
paziresh.ismc.ir✅
@pazireshhowzeh✅
🌷 استاد #فاطمی_نیا (ره):
✍ ریشه استهزاء و #مسخره نمودن، چیزی جز جهالت و نادانی نیست. امام جعفر صادق(علیه السلام) میفرماید : ارزش و حرمت #مومن از کعبه بیشتر است. خدا نکند انسان دل مومنی را بشکند.
👌 آن که را هیچ به کف نیست، به دل آهی هست؛ یک وقت دیدی یک دودی بلند شد که دودمان انسان را سوزاند!
📚 https://eitaa.com/masjedolaghsa
#یک_حدیث_از_علم
حضرت امام رضا علیه السَّلام میفرمایند:
🔥 در روز قیامت به عابد گفته شود آدم خوبی بودی، به خود پرداختی و زحمت خود از دوش مردم برداشتی، به بهشت درآی!
💢 بدانید فقیه کسی است که خیر خود را بر مردم فرو ریزد و آنان را از دشمنانشان برهاند. به فقیه گفته میشود: ای کسی که سرپرستی یتیمان آل محمد را بر عهده گرفتی و دوستداران و پیروان و مستضعفانم را هدایت کردی ، بایست تا هر کسی که از تو بهرمند شده و یا دانش آموخته است شفاعتش کنی .
📌 در حدیث فوق دقت کنیم فرق عابد و عالم در آن است که عابد ، علم خود را فقط خودش به کار میگیرد و به فکر اصلاح خود است ، ولی عالم ، علم خود را در اختیار دیگران قرار میدهد ، چون شمع میسوزد و نور میدهد بدون اینکه دستمزدی از آنان طلب کند .
📖 الاحتجاج (طبرسی) .
🆔 @varesoon
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
◾️یا عباس! جان تو و جانِ زینب؛ این دختر، امانت من است در نزد تو...
اینگونه نقل کردهاند:
لحظات احتضار امیرالمؤمنین علیهالسلام بود که پیوسته از هوش میرفت و به هوش میآمد.
در لحظات آخر چشمانش را گشود و فرمود:
فَلیَخرُج مَنْ فِی الدّار وَلْیَبقِ بَنو فاطمَة
▪️همه از خانه خارج شوند و فقط فرزندان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بمانند.
در این هنگام ابالفضل العباس علیهالسلام قصد خروج کرد که امیرمؤمنان علیهالسلام رو به او کرد و فرمود:
کجا میروی پسرم؟
حضرت عباس علیهالسلام عرضه داشت:
شما امر فرمودید که غیر از فرزندان فاطمه سلاماللهعلیها ، از اتاق بیرون روند ؛ من که فرزند فاطمه سلاماللهعلیها نیستم بلکه مادرم امالبنین علیهاالسلام است.
مولا علی علیهالسلام فرمودند:
تو نور چشم زهرایی! اینجا بمان.
سپس حضرت شروع به وصیت نمود و در آخر رو به ابالفضل العباس علیهالسلام کرد و با دست اشارهای به حضرت زینب علیهاالسلام کرد و فرمود:
یٰا بُنیّ َ هٰذِه وَدیعَةٌ مِنّی إلیک؛ أوصیکَ بِأُختِکَ الحَوراء زَینَب
▪️ای پسرم! این دختر، امامت من در نزد توست؛ تو را وصیت میکنم که مواظب خواهرت، زینبِ حوراء باشی!
در حالیکه که اشک بر گونههای اباالفضل العباس علیهالسلام جاری شده بود، عرضه داشت؛
ای پدرجان! چشم شما را روشن خواهم کرد...
📚مولد العباس بن علی «علیهماالسلام» ص۷۱
📚العبره الساکتة، ج۱ ص۹۶
https://eitaa.com/masjedolaghsa
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
◾️ یا عباس! مبادا آب بنوشی و برادرت حسین ،تشنه باشد...
اینگونه نقل کردهاند:
مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام، در شب ٢١ ماه رمضان ، اباالفضل العباس علیه السلام را در آغوش گرفت و به سينه چسبانيد و فرمود:
وَلَدي! سَتقرَّ عيني بِكَ في يَومِ القيامة
▪️ای پسرم! به زودى در روز قيامت به وسيله تو چشمم روشن مىگردد.
سپس فرمود:
ايّاكَ اَنْ تَشرِبَ الماءَ و اَخوكَ الحُسَين عَطشان
▪️ پسرم! هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد و بر شريعه آب وارد شدى ، مبادا آب بياشامى در حالى كه برادرت حسین علیهالسلام تشنه است.
📚معالي السّبطين ج١ ص۴۵۴
https://eitaa.com/masjedolaghsa
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
◾ به فدای مولایی که از غذای خودش به قاتلش میدهد...
وقتی که ابن ملجم ملعون را دستگیر کرده و او را نزد امیرالمؤمنین علی علیه السلام آوردند ، مولا علی علیهالسلام فرمود:
أطعِمُوهُ مِن طَعامِي وَ اْسقُوهُ مِن شَرابي
▪️از هر خوراکی که من میخورم و میآشامم به او بدهید.
اگر زنده ماندم دربارهاش فکر خواهم كرد و اگر زنده نماندم تنها بر او يك ضربت بزنيد و چيزي بر آن ميفزائيد.
📚 مقتل الامام علی بن ابی طالب علیهالسلام ،ابن ابی الدنیا، ص۴٠
✍ به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا...
https://eitaa.com/masjedolaghsa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا سحر داریم؟
سوال جنجالی در شبکه سه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنایات یهود در ماجرای کربلا
مرگ بر اسرائیل💥💥💥
نشر این کلیپ وظیفه ی شرعی است
الهی العفو،الهی العفو،الهی العفو
اعلام مراسم شب های پر فضیلت قدر
سخنران:شیخ رضا عظیمی
مداح:حاج مجید نوراللهی،حاج وحید کرمی
📍زمان:سه شنبه،مصادف با شب (۲۱)🌙 مبارک رمضان،از ساعت ۲۲ الی ۳ بامداد.
🕌مکان:خ دانشگاه ،خ خانه سازی،خ شهید حلاوی،مسجدالاقصی.
#شورای_فرهنگی_مسجدالاقصی
https://eitaa.com/masjedolaghsa
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
◾ حال و روز امیرمؤمنان علیهالسلام در بستر شهادت از زبان أصبغ بن نُباتة...
⚡️عیار عشق و محبت به مولا علی علیهالسلام را می توان از روایت، حسّ کرد...
اصبغ بن نُباته (از صحابی خاص امیرالمؤمنین علی علیه السلام) گوید:
هنگامی که ابن ملجم لعنه الله، امیرالمؤمنین علیهالسلام را ضربت زد،من به همراه چند نفر از اصحاب به سوی خانه مولا دویدیم، و صدای گریه شنیده و گریستیم.
آنگاه حسن بن علی علیهالسلام به سوی ما آمد و فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام به شما میفرماید: به خانه هایتان بازگردید.
همه به غیر من برگشتند. پس صدای گریه از منزل او بلند شد و من گریستم.
امام حسن علیه السلام بیرون آمد و فرمود: مگر به شما نگفتم که بازگردید؟
🔻 أصبغ گوید:من به امام حسن علیهالسلام عرضه داشتم:
لَا وَ اللَّهِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تُتَابِعُنِي نَفْسِي وَ لَا تَحْمِلُنِي رِجْلِي أَنْ أَنْصَرِفَ حَتَّى أَرَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ
▪️نه، به خدا سوگند ای پسر رسول خدا! تا زمانی که امیرالمؤمنین علیهالسلام را نبینم نمیتوانم بر خود مسلط شوم و پایم سست شده و قدرت بازگشت ندارد.
من گریه کردم و امام حسن علیه السلام وارد منزل گشت و طولی نکشید که بیرون آمده و به من فرمود: بیا داخل، من بر امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شدم.
فَإِذَا هُوَ مُسْتَنِدٌ مَعْصُوبُ الرَّأْسِ بِعِمَامَةٍ صَفْرَاءَ قَدْ نُزِفَ وَ اصْفَرَّ وَجْهُهُ مَا أَدْرِی وَجْهُهُ أَصْفَرُ أَوِ الْعِمَامَةُ فَأَکْبَبْتُ عَلَیْهِ فَقَبَّلْتُهُ وَ بَکَیْتُ
▪️دیدم که مولا تکیه داده است و سرش را با عمامهای زرد بسته است. خونریزی کرده بود و صورتش به گونه ای زرد شده بود که من نفهمیدم که رنگ چهرهاش زردتر است یا عمامهاش. سپس خم شدم و او را بوسیدم و گریستم.
امام به من فرمود: ای أصبغ! گریه نکن به خدا سوگند آن بهشت است که پیش روی من است.
من به امام علیهالسلام داشتم: جانم فدایتان! به خدا سوگند میدانم که شما به بهشت میروید، گریهام به خاطر این است که شما را از دست میدهم...
📚الأمالي،شیخ مفيد ص۲۰۸
✍ محبین و دلدادگان حضرت زیاد بودند و افراد زیادی هم برای ملاقات آمدند.
اما آن عیار عشق و محبت همین جا فهمیده میشود که همه اصحاب و دلدادگان برگشتند اما این اَصبغ بن نُباته بود که پاهایش دیگر یاری رفتن نداشت؛و وقتی که امام حسن علیهالسلام این حال اصبغ را دید، به او اجازه ورود به خانه و ملاقات امیرالمومنین علی علیهالسلام را داد.
🔻شاید این ابیات، زبانحال اصبغ بن نُباته باشد:
همه یاران به سر راه تو بودیم ولی
خـــم ابروت مــرا دید و ز من یغمـا برد
همه دل باخته بودیم و هراسان که غمت
همه را پشت سـر انداخت مرا تنـها برد...
https://eitaa.com/masjedolaghsa