سلام نازنينا😍
حال و احوالتون خوبه؟💚
حسابى همتون مشغول روضه و هیئتین🥺
قشنگاى من همونطور كه شرکت در عزای امام حسین علیهالسلام به شدت تاكيد شده و مهمه👌 در كنار اون تفكر عميق در مورد امور مختلف هم بسيار حائز اهميته🧐
و ما روايات بسيارى داريم كه به بحث تفكر كردن پرداخته😌
انديشه كردن در امور مختلف🤨
خداشناسى🕋
خودشناسى🧒🏻
دگر شناسى 👩🏼
طبيعت🌳
حيات🌝
معاد 🔥
و ....
در واقع آن چيزى كه مهم است "اصل تفكر و فهم و درك است"✅
اينكه انسان بتواند بيانديشد و استدلال كند و به نتيجه برسد نوعى بلوغ و كمال بشريت است💯
پس مهربانانم آنجاست كه انسان ميشود اشرف مخلوقات، چون از قوه درك و عقل خود به احسن شكل استفاده كرده و ديگه دچار اشتباه نمیشه و به راحتى گول حرفهاى انسان هاى سود جو رو نمیخوره و به نوعى حق و باطل رو میتونه از هم تفكيك كنه😌 و تو این دنياى پر خطر امروزى، باعث جلوگيرى از سقوط و قضاوت اشتباه ميشه🤗
خب تا بيشتر از اين دير نشده بريم و برسيم به چالش اين هفته👀
اين شما و اين هم سوال چالش 9⃣9⃣
برداشت تون از داستان زیر👇🧐
عزيزاى دلم جوابهاى زيباتون رو فقط به آيدى زير بفرسين📲
@revaghenojavan
اهالی روستای دور افتاده ای، به دلیل بیماری خاص، همیشه بدن شون خارش داشت و خاروندن بدن براشون عادت شده بود.
یه روز یه غریبه که سالم بود و بدنش رک نمی خاروند، وارد روستا شد.
اهالی روستا با تعجب بهش خیره میشن و میگن: "حتما مرضی داری که بدنت نمی خاره"
و اون غریبه رو از روستاشون بیرون کردن.
#ارسالی_مخاطبین
سلام وقتتون بخیرونیکی 🌺
جواب چالش این هفته:
فکر نکرده عمل کردن
به این فکر نکردن که ممکنه کار خودشون اشتباه باشه یا...
و سریع کار اون شخص اشتباه دونستن و سریع انداختنش بیرون
#ارسالی_مخاطبین
سلام #چالش_99
یه مثال میزنم دربارش از جامعه امروزمون:
اینروزا همه به فکر ست کردن وسایل خونه هستن و بخاطرش چندین وسایل گرون قیمت خونشونو رد میکنن میره و بجاش وسیلهای گرونتر و لی ست شده میخرن...
واگر تو دنبال این کارها نباشی فکر میکنن بی عقل و دمده هستی (عیب های خودشونو نمیبینن و رو بقیه عیب میگذارن)
یا
اینروزا جا افتاده که بخاطر شرایط اقتصادی و یا رفاه و...فقط یک یا دو بچه بیاریم و وقتی یکی مثلا ۵تا بچه داره(اونم با این طرز تفکر که بچه ها امت پیامبرخدا و روزی رسانشون خداست)گروه اول فکر میکنن طرف مشکل داره .
#ارسالی_مخاطبین
سلام
برداشتم اینه که اگه چیزی برای ما انسانها عادی بشه اگه چیزی غیر اون باشیم برای دیگران غیرعادی هستیم مثلا اگه همه یه دست داشتن دیگه کسی به اون شخصی که فقط یک دست داره باچشم تعجب نگاه نمیکردن
#ارسالی_مخاطبین
برداشت بنده از این داستان اینه که:
وقتی همه باهم درجهلی به سر میبریم و انسان کاملی رو توی جمع خودمون میبینیم حرف های منطقی اون رو غیر منطقی میگوییم
چون همه با یک استدلال در جهل بودیم و به نظر مون اون فرد علم
نداره که اینارو میگه چون همه در جهل به سر میبردن
و چیز های غیر منطقی رو سر رشته زندگیشون قرار دادن
#ارسالی_مخاطبین
سلام جهت داستانتون پیام دادم داستان به ما میگه آدم ها یکی نیستند اما ممکنه عده ای شبیه به هم باشند اما ۱ نفر با آنها فرق بکنه و مثل بد حجای مثلا چند نفر بد حجاب یا بی حجاب باشند اما ۱ نفر با حجاب این داستان حکایت جامعه مارو میگه که چند نفر شبیه به هم اما ۱ نفر فرق میکنه 🌷
یا علی✋
#ارسالی_مخاطبین
سلام✋🌺
جواب چالش👇
بعضی وقتا ماها چون اطلاعات دقیق از مسائله ای نداریم اشتباه قضاوت میکنم و فکر میکنم که خودمون درست میگیم🙄😐
حالا هرچی هم بگن اینجوری که فکر میکنی نیسا باور نمیکنیم
پس نتیجه میگیریم که:
اطلاعات مون رو درباره مسائل بالا ببریم و بدون تحقیق نظری ندهیم👌
#ارسالی_مخاطبین
سلام خسته نباشید وخداقوت🌹🌹
جواب چالش....
یه جورایی اون مردم به مرض خودشون انس غلطی گرفتن مثل تعصب قومی و قبیله ای
#ارسالی_مخاطبین
سلام
به نظر من این داستان کوتاه و جالب خیلی چیزا به ما میگه
یکیش اینکه اگه آدم کار بدی رو دراز مدت انجام بده به اون کار عادت میکنه و ترکش براش سخت میشه
یا شایدم اینو بگه که نباید فرد فقط خودش و اطرافیانش رو ببینه و فکر کنه درسته بلکه باید درمورد نحوه زندگیش یا اون کاری که انجام میده تحقیق کنه و کار درست رو انجام بده
#ارسالی_مخاطبین
به نظر من مثل اینه که ما رو خدا آفریده تا مطالعه کنیم یاد بگیریم و مطالعه و یاد گرفتن بشه عادتمون
#ارسالی_مخاطبین
یعنی اینکه اونها فکر میکردن باید همرنگ همشکل اونها باشن اگه اون ویژگی که اونا میگفتن نداشت حتما اون یه مشکلی داشت نه که خودشون مریض نیستن مشکلی ندارن!
#ارسالی_مخاطبین
شبیه جامعه ی که گناهی برای آنها عادی شده است و افرادی که آن گناه را نمی کند برایشان غیر عادی است و مسخره و از خود دو می کنند .
#ارسالی_مخاطبین
سلام خسته نباشید و خداقوت🌹🌹
جواب چالش...
به نظرم قبل هر کاری اول باید فکر کرد و جواب عاقلانه رو باید گفت اون قوم با اعتماد به نفس و تلاش میتونستن این روش نادرست قومشون رو کنار بزارن
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
سلام بر معصومانهایهای عزیز
و
سلام و چندسلام خدمت نوجونای چالشی معصومانه
رسیدیم به نودونه امین چالش
تا صدتایی شدن، یکی فاصله است👌
و اما چالش در مورد این داستانه که ⬇️
اهالی روستای دور افتاده ای، به دلیل بیماری خاص، همیشه بدن شون خارش داشت و خاروندن بدن براشون عادت شده بود.
یه روز یه غریبه که سالم بود و بدنش رک نمی خاروند، وارد روستا شد.
اهالی روستا با تعجب بهش خیره میشن و میگن: "حتما مرضی داری که بدنت نمی خاره"
و اون غریبه رو از روستاشون بیرون کردن.
♦️♦️♦️♦️♦️
قرار شد بهش فکر کنید و نظراتتون رو بفرستید
جواباتون جالب بود احسنت.
میشه از چندوجه به این داستان نگاه کرد.
1⃣ وجه اول
وقتی به یک شیوه عادت کنیم، همین عادت قطبنمایی برای فکر ما میشه
به طوریکه اگر کسی غیر اون عادت عمل کنه
برامون عجیب غریب میاد.
مثل همون مثال قشنگ دوستمون که نوشتن
الان که اکثرا یک یا دو بچه میارن اگر یکی پنج تا بخواد بیاره
فکر میکنن اون یه چیزی کم داره
این وجه داستان کاملا ملموس بود.