eitaa logo
مطالب ویژه
7.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
📚 مطالب ویژه،حول محور معارف توحیدی و انقلاب اسلامی برگرفته ازاندیشه‌های استاداصغرطاهرزاده 📧 ارتباط‌ با ما: @hasannazari 09136032342 ⛔️لطفا درخواست تبلیغات ندهید. 🔹سایت‌ لب‌ المیزان:https://lobolmizan.ir 🔹ایتا:https://eitaa.com/matalebevijeh
مشاهده در ایتا
دانلود
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🔮استـــاد اصغـــر طاهــــــرزاده 🔖عنوان: و باز شهید آوینی و حضور در آیند‌ه‌ای بزرگ 💠سؤال شماره ۳۹۸۴۰ ⁉️متن پرسش 🌀با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار. در روز سالگرد سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی خواستم این سؤال مطرح شود که اگر ما در این روزگار از وجود با بصیرت ایشان در عرصه رسانه محروم نمی‌بودیم و یا لااقل بعد از شهادت ایشان در جبهه انقلاب فعالانی پیدا می‌شدند که مثل ایشان اهمیت رسانه را درک می‌کردند آیا مسائل فرهنگی اجتماعی ما مثل حجاب همین می‌بود که الآن هست؟ آیا فقدان شهید آوینی‌ها در جبهه انقلاب در عرصه رسانه باعث نشد که دشمن هنجارهای اجتماعی چون حجاب را تبدیل به مسئله و بحران کند و از آن با هدف ایجاد تفرقه به عنوان یک گسل اجتماعی استفاده ابزاری سوء کند؟ روزگاری رضاشاه خواست با توسل به زور چادر را از سر مادربزرگان ما بردارد ولی نتوانست. نتوانست چون حجاب مادربزرگان ما یک حجاب خودخواسته بود و برای حفظ کردن این حجاب خودخواسته حتی حاضر بودند هزینه جانی بدهند. بعد از صد سال بر سر جامعه ما چه گذشت که برای برخی از دختران و زنان جامعه ما بی‌حجابی خودخواسته مطرح شد تا آنجا که برای این بی‌حجابی خودخواسته حاضر به پرداخت هزینه شوند تا بی‌حجابی خود را حفظ کنند؟ در اینکه این مسئله در جامعه ما نیاز به آسیب‌شناسی دارد شکی نیست ولی آیا سؤال اول این نباید باشد که آسیب را در کجا می‌بایست جستجو کرد؟ آیا آسیب را باید در عدم سازگاری نوع خوانش ما از اسلام با تمدن غربی و مدرنیته جستجو کرد؟ به نظر بنده اگر چنین کنیم درست در عکس جهت حل بحران قدم بر می‌داریم و نقطه قوت هویت ایرانی اسلامی خود را به نقطه ضعف تبدیل کرده و آن را در برابر هر چه بیشتر غربی شدن و در نتیجه بحرانی‌تر شدن جامعه خود ذبح می‌کنیم. وقتی حرف از فرهنگ منحط غرب به میان است در حالی که امروزه با چشم خود شاهد به منجلاب رفتن فرهنگ غرب با تمام از خود بیگانگی و بی‌هویت شدن ملت‌های دلبسته به این فرهنگ هستیم سؤال اصلی این است که به چه هویت فرهنگی محکمی نیاز داریم که از نظر مبانی استحکام و انسجام لازم را برای تقابل با فرهنگ منحط غرب دارا باشد! و این درست همان زن باحجاب مسلمان است با یک هویت ایرانی اسلامی. ولی مشکل در کجاست که این هویت مستحکم زن با حجاب برای بخشی از جامعه زنان ما جا نیفتاد و از آن فاصله گرفتند. به نظر این حقیر ما در این چند سال اخیر نتوانستم با ارائه الگوی هویتی صحیح یک ذهنیت درست از زن با حجاب ایرانی مسلمان در نسل جوان ایجاد کنیم و به ابزارهای الگوساز در جامعه که بدون شک سینما از مهم‌ترین آنهاست یا اهمیت ندادیم و یا این ابزار مهم را به غربگرایان لیبرال واگذار کردیم تا بوسیله یک سینمای مبتذل اوضاع را وخیم تر کنند و بر این زخم باز بیشتر نمک بپاشند. از طرف دیگر دشمن بیکار ننشست و رفت به سراغ تغییر ذهنیت یعنی این نقطه ضعف ما را تبدیل به نقطه قوت خود کرد و از ابزار سینما و فضای مجازی برای هویت‌سازی و تغییر ذهنیت و درک زنان جامعه ما از حجاب از هیچ حربه‌ای فروگذار نکرد. به نظر این حقیر نسل جوان ما برای رو آوردن دوباره به هویت باحجاب خود بیشتر از اینکه نیاز به دلیل عقلی و استدلال و مباحثه و نقد و جدل داشته باشد نیاز به یک الگو و یک ذهنیت صحیح از یک زن باحجاب با هویت ایرانی اسلامی دارد. الگویی که ارائه دادن آن سواد می‌خواهد، مبنای درست فکری و نبوغ هنری می‌خواهد، الگویی که شاید شهید آوینی عزیز عهده‌دار ارائه دادن آن در سینما بود اگر الآن در میان ما می‌بود. گاهی یک فیلم خوب کار هزاران ساعت جلسه بررسی و تحلیل و نقد را می‌کند. فیلمی با ارائه یک الگو، الگویی که با واقعیت فاصله نداشته باشد، الگویی که از بدو تولد تا مرگ طیب و طاهر و بدون لغزش و اشتباه زندگی نکرده باشد، الگویی که چه بسا قبل از الگو شدن خود به طرف فرهنگ غربی و خطر بی‌هویتی دچار شده باشد ولی در کشاکش حوادث روزگار خود را پیدا کند. الگویی که آن زن بدحجاب یا بی‌حجاب ما بتواند با آن هم‌زادپنداری کند و با آن ارتباط برقرار کند، گویی سرنوشت خود او باشد و بتواند از پیام آن فیلم برای نجات خود از بی هویتی مدد بگیرد و حتی خود او را تبدیل به یک مصلح اجتماعی کند که در قالب یک زن باهویت مسلمان با سلاح حجاب و فضیلت اخلاق به جهاد با تهاجم فرهنگی غرب برود. با سلام و درود بر روح سید شهیدان اهل قلم. التماس دعا
🇮🇷 🦋 باز آوینی‌ها در حال تولد می‌باشند... 📄 پرسش و پاسخ‌هایی زیبا، دلنشین و در عین حال دقیق و بسیار مهم درباره نوع حیات و حضور تاریخی‌ای که در این زمانه به کمک حاج قاسم‌ها و آوینی‌ها و رئیسی‌ها و سیدحسن نصرالله‌ها وسنوارها باید داشته باشیم... که ان شاءالله بناست هر از گاه، از طریق کانال مطالب ویژه آن نوع پرسش و پاسخ در دسترس مخاطبان مشتاق قرار بگیرد. ✅ جهت مشاهده پرسش و پاسخ شماره ۱۵۹ با این موضوع، به پی دی اف زیر مراجعه بفرمایید 👇👇👇
🌸 🔮استـــاد اصغـــر طاهــــــرزاده 🔖عنوان:آوینی؛ شخصیتی که عدمش را هرگز نمی‌توان فراموش کرد 💠سوال شماره ۳۹۹۰۸ ⁉️متن پرسش 📽«فرصتِ روایت» بسم رب الزهرا 📌…در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود… رازِ خون را تنها اهل راز به جان می آزمایند و تو گو‌ که چه کس را در زمان اینگونه میابی که چشم به راه باشد و گوش در انتظار ندای یار در قتلگاه دوست. فتح های ما را بین که رنگ بوی یاس و سرما و بن بست به خود گرفته اند و تو گویی هرگز خبری از دوست در میان مان نبوده است. و راستی را بی فتحِ روایت من و تو کدام فتح و کدام طلیعه و امید و آرمان را توان دید و میتوان برایش طبل و مارش فتح زد و آهنگ دوباره آزادی انسان را نواخت. جوانان ما طلیعه داران و پرچم داران دوباره فتحِ تاریخی اسلام در عصر امروز اند و اگر نبودند، تو بگو که طلیعه آینده انقلاب خمینی را در کدامین گواه و شاهد و آینه به نظاره می‌نشستیم . باید چشم شست و نظاره گر دوباره فتحِ روایت طلیعه داران قیام خمینی بود و دید که فتح و گشایش و پیروزی مبین دوباره اسلام در عصر امروز چگونه در زبان و روایت ما طلیعه خواهد یافت و هیمنه این بت و مجسمه، غول افیون و شرک و استکبار و ظلم جهان امروز با زبان و روایت ما فرو خواهد ریخت و میوه های شجره طیب انقلاب خمینی به اذنِ الله در زمان حیات ما به بار خواهد نشست و منتظران او چگونه بشر جدید را به رنگ زبانِ سرخِ روایت ،آماده تولد و طلوع دوباره انسان خواهند کرد. دوباره به دیدار او برویم و راه را به تفصیل حضورمان در آینۀ روایت او از ما باز جوییم که او مبشر صبح کربلایِ ماست و زبان و روایتش آیینۀ همه حضور ما در امروز و فردای ماست. همان او که سید و پیرِ راهبر ما در وصف او گفت: « چنان می‌گفت که گویا راه‌های آسمان را خودش رفته، دیده و می‌داند که این‌ها آشناتر هستند» همان او که همزبان و همسخن ایام غربت او، فیلسوف پیر ما بود و در فراقش گریست و شانه هایش را گرفتند و بیم مرگش را داشتند و در غمِ دوست گفت: «وجودش را فراموش میکنند ولی عدم اش را هرگز» همان او که صدایش همیشه آشنا و گرما بخش جان های گمشده ماست و راهش بی شک همه تمنای حضور ما در امروزمان و زبان و قلمش رمز راز همه چگونگی حضور ما در فردایمان آری سید شهیدان اهل قلم را میگوییم شهید آوینی عزیز همان صدای آشنا و معصوم و نجیب و محکم آقا مرتضیِ روایتِ فتح های جبهه های ما. دوباره به نظاره او بنشینیم و چشم و گوش به روایت او از ما بسپاریم تا فرصتِ روایت دوباره فتح را در فتحِ دوباره روایت و زبان یکدیگر بجوییم و حقیقت را به نظاره چشمانمان بگزاریم. ⁉️متن پاسخ 🌐باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شهید آوینی همین یک جمله که فیلسوفِ پیرِ ما استاد داوری در موردش فرمودند، همۀ آن کاری است که ما باید به میان آوریم. جمله‌ای که فرمودند: «وجودش را فراموش می‌کنند ولی عدمش را هرگز». حقیقتاً این‌طور نیست که عدم حضور شهید آوینی که ما را در خود سرگردان کرده، نبودنی باشد که نبودنِ یک شخص به حساب آید، نه! عدم حضور او که انشاءالله هرگز پیش نمی‌آید، نبودنِ تاریخی است که در پیش است و به ظهور می‌آید و متولد می‌شود. و آن شهید بزرگوار با تمام وجود متذکر آن بود. نبودِ او را فراموش نمی‌کنیم زیرا توقف خود را از میانۀ این تاریخ نمی‌توانیم فراموش کنیم و ما باز با آوینی است که تازه معنای نبودن آن را می‌فهمیم که چه اندازه به او نیاز داریم و این یعنی تولد دوبارۀ شهید آوینی. تولدی که با احساس نبودن او و با همراهی با کلمه کلمۀ او آغاز می‌شود تا سرگشتگان اینت کوی و برزن به مأوایی بیندیشند که تنها کلماتِ شاعرانه آن را در میخانۀ مطلوبِ حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌گشاید. کلماتی که به گفتۀ استاد فردید از پندارها، ساخته نشده، قصّۀ دیدارها می‌باشد. و این‌جا است که باز فردید و رازِ سر به مُهری که آوینی را منهای استاد فردید نمی‌توان «فهم» کرد. و این، اولِ ماجراست. موفق باشید @matalebevijeh
🌸 🔮استـــاد اصغـــر طاهــــــرزاده 🔖عنوان:برکات عقلی که قلب می‌شود 🔸شماره پرسش: ۳۹۹۴۳ ⁉️متن پرسش سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و دست‌اندرکاران گرامی. هر چه فکر کردم شاید بهتر باشد که قبل از آنکه شروع کنم به سخن گفتن، مقدمه‌ای داشته باشم، اما چیزی به ذهنم نیامد. گویی مجالی برای مقدمه نوشتن نیست و باید این راه را با سر رفت. می‌دانی؟ وجود، یک‌بار به اجمال بر تو نمایان می‌شود و گویی ظلمات بیابانِ وجودت با یک رعد و برق همچون روز روشن شده است. در آن ″وقت″ برای تو حضور در وجود پیش می‌آید. نزد خودت حاضر می‌شوی؛ مشعر می‌شوی به وجود. این وقت، وقتِ جوانه زدن تفکر است و به گمان اهل فلسفه، کمال اول عقل؛ یا همان که حضرت عیسی، آن را تولد دوبارهٔ انسان می‌نامد و یا عرفا می‌گویند حیرت ثانی. تنها با پیش آمدنِ وقت است که کارها و امورات و تفکرات انسان، سامان می‌یابد. تا وقتش برای انسان پیش‌ نیاید، هیچ‌گاه نمی‌تواند از غفلت بنیاد‌انگاری وجود، بگذرد. و بعد از اجمال، عقل می‌رود در مقام سیر از اجمال به تفصیل. گویی انسان پس از سیر اجمالی در آسمان‌ها، دوباره بر‌می‌گردد به همان غاری که بود؛ تا راهش را به تفصیل، در دنیا برود. حالا چاله‌های بیابانِ وسیعی را که در افق دیدش گشوده شده -که همان پیش آمدن وقت برای انسان و گشودگیِ انسان نسبت به زمان است- را دیده و به وقت‌آگاهی رسیده است. چشمانش عینیتِ رابطه‌ها و مناسبات نظام هستی را دیده و ایمان آورده به غیب. حالا آمده تا روزگار، با بالا و پایینی‌هایش، تعلقات تاریخی و غیر تاریخی‌ انسان را یکی یکی بکوبد به پیشانی‌اش تا به تفصیل، وجود را ببیند. این مقامِ فروبستگی وجود است و قبض روحی. گویی او، پرده‌ها را از جلوی چشمان انسان کنار می‌کشد و انسان به چشم می‌بیند خراب شدنِ عالم فانی را. و ای کاش او، زان پیش‌تر که عالم فانی شود خراب، ما را ز جام بادهٔ گلگون، خراب کرده باشد... تو به اجمال، چاله‌های بیابانِ زندگی را دیده‌ای. تو دیده‌ای که در این عالم، حقیقتی هست و تو هم عین تعلق به همین حقیقت هستی. این، حقیقتِ وجود توست و جز آنکه در قرب این حقیقت، شاعرانه سکنی بگزینی و با آن انس بگیری، هیچ‌چیز تو را آرام نمی‌کند. و بادِ خزانِ نیهیلیسم و نیست‌انگاری که در بیابانِ زندگی-یا شاید آن‌طور که حافظ می‌گوید: چمن دهر- وزیدن گرفته را دیده‌ای. به تو نشان نداده‌اند راهی را که باید بروی؟ رزق تو را داده‌اند؛ و می‌شکافی زمانه را، از برای حضورِ نهاییِ انسانِ آخرالزمانی...و داد از نهاد مردانِ راه برمی‌خیزد؛ آه من قلة الزاد و بعد السفر و وحشت الطریق... چه عجیب است این فروبستگی وجود و قبض روحی. چه وحشتناک است. گویی انسان به انتظار می‌نشیند تا دوباره شبنمی از کوی یار، او را سرمست از زیستن کند. اما هر چه می‌نشیند، گویی انتظارش اشتباه است و باید به دنبال چیزی از جنس دیگر باشد... ✅متن پاسخ 🌐باسمه تعالی: سلام علیکم: و آن جنسِ دیگر، همان «وجود» است با شدت بیشتر که سراسر وجود ما را در بر می‌گیرد تا با حضوری که حضورِ حضورها می‌باشد ابعاد نفس ناطقه بشکفند و عقل، عین قلب شود و آنچنان خیال را در بر گیرد که انسان خالقِ صورت‌هایی شود که همه حکایت قلبی می‌باشند که در انس با حضرت محبوب به دنبال آن بود و این یعنی پله پله حضور در بهشت، به همان معنایی که آیۀ 25 سورۀ بقره از آن حکایت‌ها دارد که اگر عمری باشد باید از آن سخن‌ها گفت تا معلوم گردد گویا سال‌ها در بهشت بودیم، ولی اکنون ظاهر شد و این یعنی باز اصالت وجود آن‌گاه که انسان خود را غرق در آن حضور بیابد. موفق باشید 🍃@Matalebevijeh🍃
أَلسَّلامُ عَلَیکَ یا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضا أَلمُرتَضی در ولادت امام رئوف«علیه‌السلام» 🔖گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود آری! «گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود» و این یعنی نظر به امامی که نهایت انسانیتِ هر انسانی است و با نظر به آن حضرت هرکجا که هستیم، به جهت حضور ملکوتی آن حضرت می‌توانیم با ولادت آن حضرت ما نیز در تولدی دوباره خود را بسی فاخر تجربه کنیم و این تولد که میلاد امام رئوف است در جان شیعیان و دلدادگانِ آن حضرت، بر شما مبارک باد. طاهرزاده- اردیبهشت ۱۴۰۴ @matalebevijeh ┈‌┈•✾🕊🌷🕊✾•
🌹 🌹 🎞پادکست 🔻پارچه سبزی که تحفه شهید بود و آیت‌الله رئیسی با حسرت به آن نگاه کرد 🔺رهبر انقلاب خطاب به خانواده شهید آیت‌الله رئیسی: 🔻اشاره استاد درجلسه تفسیر سوره مبارکه اعلی، و نظر به علوّ پروردگار به این کلیپ 🔺 نظر به شهادت و تشییع شهید سید ابراهیم رئیسی 🔻 الگوی سیاست ورزی دینی شهید آیت‌ الله سید ابراهیم رئیسی 🔺سخنان خانم دکتر علم‌الهدی همسر شهید آیت‌الله رییسی 🔻 تاثیر شهادت آیت الله رئیسی بر روند مردمی‌سازی دولت 🔺 بروز ایمان جمعی در شهادت آیت الله رئیسی (ره) 🔊صوت 🔻چرا فقدان شهید رئیسی جبران‌ناپذیر است؟ 🔺 درک حضور تاریخی در نسبت با شهادت آیت الله رئیسی 🔻 الگوی سیاست‌ورزی دینی شهید آیت الله رئیسی 🔺 گفتگو در باب شهادت آیت الله رئیسی ⬅️بنر 🔻قصه یگانگی شهدا به هم و یگانگیِ ما با آن‌ها ‌ 📖متن 🔺شهدای خدمت بودن آقای رئیسی عزیز و همراهانش 🔻شهید رئیسی به روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🦋 باز رئیسی‌ها در حال تولد می‌باشند... 🔻و باز شهید رئیسی._۱ 🔺و باز شهید رئیسی_۲ 🔻 و باز شهید رئیسی_۳ 🔺 و باز شهید رئیسی_۴ 🔻و باز شهید رئیسی_۵ 🔺 و باز شهید رئیسی_۶ 🔻 و باز شهید رئیسی_۷ 🔺 و باز شهید رئیسی_۸ 🔻 و باز شهید رئیسی_۹ 🔺 و باز شهید رئیسی-۱۰ 🔻 و باز شهید رئیسی-۱۱ 🔺 و باز شهید رئیسی-۱۲ ☄️باز شهید رئیسی 🆔@matalebevijeh
🌸 🔮استـــاد اصغـــر طاهــــــرزاده 🔖عنوان: نامه‌اي به زوج‌هایی كه در ابتداي پرواز خود هستند 🔸شماره پرسش: ۴۰۱۱۱ https://lobolmizan.ir/quest/40111 ⁉️متن پرسش 🌀......۲. استاد عزیز به لطف الهی تا چند روز آینده مسئولیت ازدواج را عهده خواهم گرفت و دوران جدیدی را برای حضور هرچه نورانی‌تر خود به تجربه خواهم نشست. حال که لطف الهی شامل شد و بنده راهم به این مهم باز شده، از شما التماس دعای خیر همراه با نکته‌ای به عنوان تحفه، دارم.... ✅متن پاسخ 🌀باسمه تعالی: سلام علیکم: ...4- عرایضی نسبت به امثال جنابعالی که از دوستان هستید، شده است که عیناً خدمت‌تان ارسال می‌شود. هوالمحبوب نامه‌اي به زوج‌هایی كه در ابتداي پرواز خود هستند اي همسراني‌كه بنا داريد در كنار همديگر راه‌هـاي كشف‌ناشده‌ی زنـدگي را طي كنيـد- راه‌هايي كه هرگز به تنهايي نمي‌توانستيد وارد آن‌ها شويد- بدانيد كه: در پيوند ازدواج، هر دو بايد از بسياري چيزهايي كه قبلاً با آن‌ها مأنوس بوديد، دل بِكَنيد و معلوم است كه اين کار سختي است. ولي كسي كه از مأنوسات زندگيِ قبلی دل نكَند، به زندگي جديد وارد نخواهد شد و بدون دست‌یابی به تولدی جدید، هنوز در زندگي كودكانه خود به‌سر مي‌برد و تنها در فردبودنِ خود به‌سر می‌برد و به کلیّتِ جاری در زندگی مشترک دست نمی‌یابد. وارد شدن به شرايط جديد سخت است، ولي متوجه باشید كه پذيرفتن آن، تولّد جديدي خواهد بود و ‌كسي كه حاضر نيست در هواي تازه تنفّس كند، هنوز متولّد نشده است و «تا جنيني، كار خون آشامي است». بايد در زندگي جديد هركس قامت خود را اندازه بزند و ببيند در چنين شرايطي چه‌ اندازه قد كشيده است، خوشه‌هاي گندم را در خرمن‌گاه بايد كوفت تا برهنه شوند و اندازة خود را بيابند و كاه را قسمتي از خود نپندارند. و مسلّم رمز و راز برهنگيِ گندم از كاه، راز و رمز دل‌كندن از مزرعه است، چرا كه تولّد جديد با مستوريِ ديروز در پوشش كاه‌هاي خيال و آرزوهاي دروغين، امكان ندارد. پيوند ازدواج؛ يك تولّد جديد و در پي آن، تجلّي جديدي در عرصة خانواده است و هرگز نبايد به جهت سختي‌هاي زندگي، از تمنّاي اين تولد دست برداشت، پس قدم در راه نهيد. گداختن، آب‌شدن، صاف شدن و سر به راه نهادن، مانند جويباري كه نغمة خود را در تنهايي شب، ساز مي‌كند، معني پيوند جديد دونفري است كه ديگر دونفر نيستند، يك نفر هم نيستند، اصلاً ديگر از نفر بودن در آمده‌اند. آيا مي‌توان به نوري كه در تولّد صبحگاهانِ خورشيد متولّد مي‌شود و در پهن‌دشت زمين متجلّي مي‌گردد، صفت يك‌نفر و يا دونفر داد؟ راهي بلندتر از يكي‌ها و دوتاها، راهي ماورای تعدّد و تكثّر، راهي از كثرت به‌سوي وحدت. پيوند همسري؛ يعني همراهي دوبال كه بايد با هماهنگي كامل به‌سوي آرمان‌هاي الهيِ زندگي سير كنند، اما اين همراهي و مودّتِ خدادادي را به زنجير بدل نكنيد كه پاي هر دو بدان گرفتار شود و هركدام مانع رفتن ديگري گردد. «از نان خود به هم ارزاني داريد، اما هر دو از يك قرص نان تناول نكنيد. امان دهيد هريك در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها.» خانه؛ محيط خوشِ آرامشي است كه توان شناسايي انسان را به خودش ارزاني مي‌دارد، كه تو تا كجا مي‌تواني در درون خود بالا روي، و همسر تو بستر چنين آرامشي را براي تو فراهم كرده است. خانه اگر محل اندكي براي تن به راحت‌دادن انسان است در پرتو محبت همسر خود، ولي نه آنچنان كه در اسارت رفاه درآيي و همسر خود را گرفتار خودخواهي‌هايت گرداني. از نشانه‌هاي حضور خدا در بين شما، اين‌كه از جان خودِ شما همسرانتان را خلق كرد تا در آرامش و سكني قرار گيريد و بين شما مودّت و دوستي و رحمت و گشايش قرار داد، «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة»؛ هشدار که در پاسداری آن آرامش و مودت و رحمت، کوشا باشید. پيوند ازدواج مقدمة شروع سكني‌يافتن و سكني‌گزيدن انسان است، تا هركس آرامش خود را در ديگري بيابد و هركس مي‌طلبد تا منشأ آرامش ديگري باشد. اگر انسان هدف از زيستن را كه عبارت است از «در قربِ حق قرارگرفتن» بشناسد، جايگاه خانواده را در راستاي چنين هدفي قدر مي‌نهد. با آرزوی توفیق برای عزیزان‌مان. موفق باشید ┈┈‌•✾🕊🌷🕊✾•┈┈‌ 🍃@Matalebevijeh
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 👈روایت رهبر انقلاب از اعتقاد راسخ «» به مردم از همان سال ۱۳۴۱ و ابتدای نهضت اسلامی. باید مدعیان دموکراسی را به شنیدن این روایت دعوت کرد؛ _مگر جز با این زبان‌می‌شود از عظمت خمینی گفت؟ به راستی می‌توان در بزرگداشت امام به عالم‌امام فکر کنیم که همانند راهگشاست و به سان طوفانی،اقیانوس وجود مردم را دمادم با امواج بلند،انگونه متلاطم می‌کند که مجال توقف نمی‌یابند؟ _ در حکایت ارتباط گوش و زبان،تامل کنیم که در پس تولد زبانی مثل امام می‌توان به پدید آمدن گوش شنوای مردم‌ نیز موقن بود حتی درسال ۴۱؟ _آیا میتوان درتفصیل عالم امام،به مساله حجاب آن‌گونه بیندیشیم که ابلاغ لایحه حجاب هم پاسداشت اسلامیت نظام باشد و هم جمهوریت نظام؟(در ساده اندیشی اسلامیت در ابلاغ حکم‌شرعی است بدون ملاحظات آن) در این عالم است که هم پیدا می‌شوند و هم زبانِ مناسبِ گفت وگویِ مردم متولّد میشودو زبان ها مسئولیت خود را می‌پذیرند تا تبیین در قامت جهاد تاریخ دیده شود. در این عالم سیاست عین دیانت است و هم در این عالم است که فقه نیز یک رسم رایج نیست، این جا ملاصدرا و ابن عربی یک سنت فلسفی و عرفانی نیستندبلکه دعوت بشر اخرالزمانی هستندبرای یافتن خدای زنده تاریخ که: کُلَّ یوم هو فی شان. : ✍️حضرت روح الله بدون آنکه از واژه‌های حکمت صدرایی و از اصالت وجود سخنی بگویند جان مردم را متوجه و کردند ، این است که مردم در نسبت خود با خدا به قرائت صدرایی حاضرند. 💠@ziafat_andishe ...
1.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 : 📖: ✍️ عظمت انسان را باید در کربلا احساس کرد که چگونه در هر شرایطی می‌توان زندگی را قابل زیست نمود و این در صورتی است که در وصف چنین انسانی از که تنها به روابط سطحی اشاره دارد عبور کنیم،زیرا آنگاه که با موضوعاتی عمیق مواجه شویم و ابعاد متعالی رخدادها را مد نظر آوریم،زبانی که بیان کننده آن رخدادهاست به میان می‌آید مانند زبانی که مولایمان در نهج البلاغه به ظهور آوردند که درعین شاعرانه بودن بسی حکیمانه است و می‌تواند متذکر عظمت انسان و معنا بخشی به انسان و آینده‌ای شود که د پیش دارد و از این جهت آن زبان همواره برای حضور دوباره ولی امروزین.این زبان آن زبانی است که خود به خود در عین فاخر بودن،یقین آور است. ✍️و به راستی چگونه سخن فاخر،یقین آور می‌شود و مگر جز به این زبان می‌توان از نقد ومطالبه گفت؟ واگر افق نقد ومطالبه،اشاره به راهی است تا برای آینده انقلاب دیده شود ،پس زبان نقد زبانی است که در توجه به عمق انقلاب،امکان‌های پیش رو برای آینده فاخر انقلاب را متذکر می‌گردد فلذا این سخن با یا هرنوع بیگانه است(حتی در مطالبه ) زبانی که رهبری متذکر آن می‌شوند،زبان جهان‌گمشده انسانهاست که در جان خود به دنبال آن می‌گردند، زبانی که آواز امواج متلاطم اقیانوس وجود است و از خمودی نشانی ندارد پس همواره دعوت به سرآغاز است، تولد این زبان می‌طلبد تا گوش‌ها آماده شنیدن گردند فلذا ساکنان شهر روزمرگی وعادت با آن انسی ندارند. 🔻در تکمیل پیام قبلی 💠@ziafat_andishe ...
📃متن بحث: جلسه سوم 🔖عبور از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» 🖇نسبت فطرت تاریخی ما با نهضت امام حسین «علیه‌السلام» 🖌با توجه به آنچه پیش آمده، به عنوان «امکان حضور در تاريخي ديگر» باید عزیزان در معناي «حضور تاريخي» بیندیشند تا متوجه شویم با کدام اندیشه و شعور بايد حضور تاريخي خود را در رخدادي که در مقابلۀ ما با جهان استکباری ظهور کرده، دريابیم، که البته اين از مشکل‌ترين مراحل فهم است، از آن جهت که بايد ماوراي عقل مدرن به موضوعي نظر کرد که فعلاً در حال تولد است و خود را طي فرآيندی خاص مي‌نماياند و بدون آن‌که در محدودۀ تحلیل‌های سیاسی بگنجد، در درون جان آدميان سر برمي‌آورد و در قول و فعل‌شان سريان مي‌يابد، مانند آن‌که بدیهیات اولیه جان‌ انسان را در بر گرفته‌اند. از این جهت می‌توان گفت جریان پیش‌آمده در این تاریخ، وجهی از فطرت تاریخی ما است که با نظر به نهضت حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» ما را فرا گرفته تا هرچه بیشتر خود را در «بودن» متعالی خود احساس کنیم. بودنی که به آینده‌ای نظر دارد که نه‌تنها جریانی مانند رژیم صهیونی با بی‌آیندگی خود چون یخ ذوب می‌شود، حتی آمریکا نیز با بی‌آیندگیِ خود روبه‌رو شده. این است نسبت فطرت تاریخی ما با نهضت امام حسین «علیه‌السلام» و نگرانی جهان استکبار نسبت به بی‌آیندگی خود. 🏴@matalebevijeh
🌸 🔮استـــاد اصغـــر طاهــــــرزاده 🔖آری! «خدا، اولویت آخر بود» شماره پرسش: ۴۰۳۰۴ ⁉️متن پرسش 🌀سلام استاد عزیزم. خیلی ممنون بابت راهنمایی قبلیتون و اینکه وقت میذارید تراوشات شاگرد دیوونه‌تون رو بخونید. قدردانشم و حتما دونه دونه پیگیری میکنم به مرور. به اصرار خانواده و خصوصا مادرم که از رفتار های مذهبی بنده به شدت ناراضی و بسیار نگران‌ان و معتقدن ۱۰۰ درصد من مریض شدم و آخوندها توی انگلستان مغزم رو شستشو دادن، بالأخره رفتم پیش دکتر روانپزشک. همین‌که روسریم رو دید شروع کرد به سؤالات مذهبی، نماز شب میخونی یا نه و... من درمورد همه‌ی رفتارهای مذهبیم و اینکه حقیقتا چقدر به دین علاقه دارم و چقدر خودمو درگیرش کردم صحبت نکردم اصلا. با پرسیدن فقط چندتا سؤال کوچولو توی پرونده‌م نوشته hyperreligiosity!!! (لابد پیش خودش فکر کرده حزب اللهیِ اُمل انگلیسی بلد نیست!) یعنی اختلال روانی مذهبی گرایی افراطی!!! این درحالیه که من به هیچ عنوان درگیر وسواس برای احکام یا قبولی عباداتم یا نجس و پاکی و.... نیستم فقط مذهب رو بر تمام جنبه‌های زندگیم ترجیح میدم چون چیز دیگه‌ای برام نه تنها معنی نداره، بلکه وجود نداره. قرص‌هاش رو هم انداختم توی سطل، معلومه کسی که فکر می‌کنه میتونه اینجوری کسی رو خر کنه خودش خیلی خره. بذار هرچی میخواد بشه، بشه. بذار اسلام هرکاری میخواد باهام بکنه، بکنه. بالأخره این سکه اینقدر چرخ میخوره تا به یه طرفی بیفته!!! بذار بین کفر مطلق و ایمان مطلق بندبازی کنیم تا بالأخره یه جایی سقوط کنیم.... راستی استاد... بلافاصله بعد اربعین، قراره برم کربلا برای اولین بار... دقیقا میشه تولد ۲۰ سالگیم.... خاک دو عالم بر سرم که ۲۰ سااااال آزگار از عمر گرانمایه‌م گذشت و هنوز درگیر حیوانیت و دغدغه‌های حقیرانه هستم... چه کنیم که خیلی دیر هدایت شدیم، وقتی تمام حرمت‌ها شکسته شده بود و پرده‌های عصمت پاره شده بودن، وقتی گوهر انسانیم زیر خروارها خاک دفن شده بود، وقتی که تمام آنچه بهم متعلق بود رو از دست داده بودم.... استاد، خدا به روم نیورد، شما هم به روم نیارین که فقط وقتی اومدم سراغ خدا که هیچی برام نمونده بود، وقتی که به بن بست رسیده بودم، وقتی هیچ لذتی برام نمونده بود که خودمو باهاش گول بزنم، وقتی که جایگزینی نداشتم‌‌‌..... خدا اولویت آخرم بود.... تو آمدی اما کمی دیر.... از ته یک کوچه‌ی دراز... گفتم برو! اما نشستی و به در کوبیدی و گریه کردی، آنقدر که گونه‌های منم خیس شد... آمدی و با آمدنت همه چیز را در دایره‌ی هستی آتش زدی... حالا همه چیز سوخته بود و خاکستر شده بود و با آمدنت طوفانی شدید درگرفت، پس خاکسترشان را هم بردی... و این لازمه‌ی لمس کردن تو بود، از دست دادن همه چیز... گفتم اینجا پر است، جا برای تو نیست! اما آمدی و دل من که پر بود از فیزیک و شیمی و فلسفه و عکاسی و خوشگذرانی و دوست و رفیق و پول و احترام و خودخواهی و شهوت و حیوانیت و خواستن و خواستن و خواستن، خالی شد و فقط یک چیز ماند که همه چیز است..... و تو در دل هبوط کردی.... استاد... تا اون زمان وقتم رو برای مطالعه روی چه مباحثی بذارم؟ همون معرفت نفس رو ادامه بدم، یا مطالعه درمورد عاشورا که هییییچ چیزی ازش نمیدونم؟! چه اعمال مذهبی انجام بدم؟ (طبق معمول خودم سرخود چند مدل چله برداشتم. اصولا مشکلی وجود نداره اما به شدت به زیارت عاشورا حساسم و الانم که برای اربعین چله‌شو برداشتم، یه جوری ام، جوری که خوب نیست ....) خیلی خجالت می‌کشم با وضعیت الانم وارد ۲۰ سالگی شم و با این وضعیت فعلی برم دیدار امام حسین‌ع. یه راهی بگید که یکم، فقط یکم آدم شیم، یکم لایق شیم، یکم از شرمندگیمون کم شه.... انگار خدا با تمام قدرت پشت در ضربه بزنه، اونقدر بلند که نتونی حتی نادیده‌ش بگیری و بخوابی، اونقدر محکم حتی تا مرز شکسته شدن در، اما وقتی در رو باز می‌کنی هیچ کس نیست. @matalebevijeh
📰مقاله باز‌‌‌ «کربلا» و باز «غزه» 🔖و باز «جابر» و «باز «اربعین» و «نابودی صهیونیسم» https://eitaa.com/matalebevijeh/17401 همه آنهایی که دغدغه عبور از فرهنگ ظلمانی دوران را دارند و می‌خواهند با عقلی غیر از عقل غربی با سایر انسان‌ها مأنوس شوند باید به فرهنگ اربعین نظر کنند تا در دل این فرهنگ متوجه تولد انسانی شوند که برای کیفیت‌های عالم در کنار کمیت‌ها، نقش قائل است. @matalebevijeh ┈‌┈•✾🕊🌷🕊✾•┈┈