eitaa logo
مطلع ِعشقآنه
209 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
148 فایل
محب‌وصی، ولایت، طرح‌ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگیست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری مسابقه‌‌احکام‌ِامربه معروف درمزارشهدا، راهپیمایی ها و . . . و برگزاری‌کلاس‌مجازی کتاب مطلع‌عشق(رهنمودهارهبرانقلاب به زوج‌هاجوان). ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵ نفر دوم انتخابات شده تهران سال ۹۸
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از ۵۰۰۰ صندوق اخذ رای در تهران ۴۰۰۰ صندوق شمارش شده 🔹با شمارش آرایی که تا الان صورت گرفته، به نظر می‌رسد که بخشی از نامزدها باید در مرحلۀ دوم باهم رقابت بکنند.
هدایت شده از اسلام سیاسی | مومنی
این آمار خیلی مهمه مشارکت در شهرهای محروم و دور از مرکز را با پایتخت مقایسه کنید... پایتخت نشینان که بیشترین بهره را از امکانات دارند، کمترین میزان مشارکت را داشته‌اند! کجایند آقایون جامعه‌شناس و طرفداران مدل‌های توسعه غربگرا، که بیان و این آمارها رو تحلیل کنند؟!
📚 استفاده از پوشیهسؤال: آیا پوشیه لباس شهرت محسوب می‌شود؟جواب: 🔹: به‌طورکلی پوشيه، لباس عفاف و حجاب محسوب مى‌شود و حکم لباس شهرت را ندارد و استفاده از آن در هر مکانی اشکال نداشته، بلکه احتیاط مستحب در استفاده از آن است و نیاز به اجازه‌ی کسی ندارد. 🔹 آیات عظام (، ، ): استفاده از پوشیه برای بانوان، اشکال ندارد؛ بلکه احتیاط مستحب در پوشاندن وجه و کفین است و لباس شهرت بر چنین پوششی منطبق نیست و به حرف کسانی که این‌چنین می‌گویند، اعتنا نکنید. 🔹 آیت‌الله : پوشيه‌زدن اشکالی ندارد و در صورت استفاده، عمل به احتیاط کرده است؛ اما درصورتی‌که سبب شود شخص انگشت‌نما شود، احتياط در ترک آن است. بلی؛ درصورتی‌ که نپوشیدن وجه و کفین مفسده‌ای به دنبال داشته باشد، از باب مقدمه‌ی نهی‌ازمنکر لازم است، پوشیده شود.
مطلع ِعشقآنه
به گزارش مشرق، نیما ۲۴ ساله و سارا ۲۲ ساله با برگه ابلاغیه‌ای در دست پشت در یکی از شعبه‌ها در انتظار زمان رسیدگی به پرونده‌شان بودند. دقایقی بعد مدیر دفتر آنها را به داخل شعبه فراخواند. با اجازه قاضی وارد شعبه شدند و با چند صندلی فاصله از هم روبه‌روی قاضی نشستند. لحظاتی بعد و در حالی‌که قاضی جزئیات دادخواست را بررسی می‌کرد نیما بدون مقدمه گفت: آقای قاضی از دست این زن خسته شدم هنوز یک‌سال از زندگی مشترک‌مان نگذشته اما ببینید به کجا رسیدم که ترجیح دادم مسیرمان را از هم جدا کنیم. قاضی سرش را بالا آورد و گفت: از چی خسته شدی؟ آرام و کامل توضیح بده ببینم مشکل شما چیست؟ نیما گفت: یک‌سال و نیم پیش در یکی از شبکه‌های اجتماعی با صفحه مجازی سارا آشنا شدم. آنقدر حرف‌های قشنگ و جملات زیبایی نوشته بود که ناخودآگاه فکر کردم اگر با او زندگی کنم خوشبخت‌ترین مرد روی زمین هستم. یک روز که او همه دنبال‌کننده‌هایش در فضای مجازی را به نمایشگاه نقاشی دوستش دعوت کرده بود با خودم گفتم این بهترین فرصت برای آشنایی با سارا است به نمایشگاه رفتم و همانجا نخستین دیدار رقم خورد و کم کم شرایط دوستی‌مان مهیا شد. چند ماهی باهم دوست بودیم. باور کنید آن چند ماه بهترین روزهای زندگی‌ام بود به یقین رسیدم که او نیمه گمشده من است و خیلی زود باهم ازدواج کردیم. اما بعد از اینکه زیر یک سقف رفتیم تازه فهمیدم چه اشتباهی کرده‌ام. قاضی حرف‌های نیما را قطع کرد و از سارا پرسید: شما حرف‌های همسرتان را قبول دارید؟ دختر جوان جواب داد: همسرم عادت دارد که همه موضوعات را بزرگ جلوه دهد. مشکل ما این است که او مخالف پیشرفت من است و تلاش می‌کند در گذشته بماند. من هم در این مدت فهمیدم زندگی کردن با چنین آدمی چقدر سخت است اما چون دوستش داشتم تحمل کردم. آقای قاضی همسرم می‌خواهد که همه فعالیت‌هایم را در فضای مجازی تعطیل کنم در حالی‌که او من را از ابتدا می‌شناخت و می‌دانست که من برای کارم در فضای مجازی ارزش زیادی قائلم و نمی‌توانم حرف‌هایش را بپذیرم. من با پیام‌های دنبال‌کننده‌هایم زندگی می‌کنم اما همسرم مدام اصرار می‌کند که پیام‌هایم را ببندم و پستی هم نگذارم که برایم قابل درک نیست. دقیقاً مثل یک اسیر با من رفتار می‌کند و اگر بخواهد به رفتارهایش ادامه دهد ترجیح می‌دهم دیگر با او زندگی نکنم. نیما به یکباره حرف‌های همسرش را قطع کرد و گفت: تو در این یک‌سال و نیم که از آشنایی و ازدواج‌مان می‌گذرد فقط به‌دنبال جذب و افزایش دنبال‌کننده‌های صفحه‌ات بودی. اصلاً فراموش کرده‌ای که من هم هستم. تمام مسائل خصوصی خانه ما ظرف چند دقیقه برای دنبال‌کننده‌های سارا عمومی می‌شود و من دیگر تحمل آن را ندارم. جناب قاضی شاید باورتان نشود این خیلی شرم‌آور است اما من حتی وقتی یک لباس راحتی می‌خرم همه از رنگ و مدل آن باخبر می‌شوند! بعضی اوقات فکر می‌کنم حریم خصوصی برای همسرم تعریف نشده است و برای آخرین بار جلوی شما می‌گویم که یا باید شیوه زندگی‌اش را عوض کند و اگر نمی‌تواند همین‌جا از هم جدا شویم بهتر است. قاضی چند لحظه‌ای فکر کرد و گفت: دغدغه‌های حاشیه‌ای زندگی شما سبب شده تا از ماهیت زندگی مشترک‌تان دور شوید.
از کنار این آمار به سادگی عبور نکنیم👆 🔸 اگر عامل عدم مشارکت، مشکلات اقتصادیست، چرا استان‌های محروم مشارکت بالاتری دارند؟ و تهران کمترین مشارکت؟ به نظر مشکل جای دیگریست!👌
. ♻️ سه احتمال درباره نتیجه آرای انتخابات تهران
الان بیش از ۱۲ ساعت است نتایج آرا تهران اعلام نشده است ...چرا اعلام نمی کنند؟
شوخی یکی از کاربران توییتر با ثابتی
متن زیر از حاج آقا علی‌اکبری برای مقدمه بخش آخر کتاب مطلع عشق است آسان‌گیری اشاره از آفات بزرگی که در زندگی ما انسانها فراوان دیده می‌شود، آفت است. وقتی کاری را که می‌توان به راحتی و آسانی انجام داد، با و همراه می‌کنیم، در حقیقت خود و دیگران را به سختی انداخته‌ایم. تولید ﷼شرط‌های_خیالی و وَهمی و کش دادن عرض و طول کارها، یعنی افتادن به دام خطرناک تکلُّف! ما، در جریان زندگی دنیایی خود به صورت طبیعی و معمول با گرفتاری‌های فراوانی روبه‌رو هستیم. چقدر احمقانه است اگر خود نیز با عدم پای‌بندی به قواعد خِرَد، کار را بر خویش سخت‌تر کنیم! و همگان به اندک تأمّلی در می‌یابند که: انجام دقیق، مُتقَن، منظّم و با کیفیت هر کار، با پیچیده کردن، سخت کردن و تکلّف، زمین تا آسمان متفاوت است. تکلّف، فرصت سوز است، عمر را بر باد می‌دهد؛امکان موفقیّت را کاهش می‌دهد، دلسردی و افسردگی را دامن می‌زند، سرمایه‌ها را نابود می‌کند و زندگی را به کام آدم تلخ می‌سازد. از همین روی خاتم پیامبران و افتخار مسلمانان و مؤمنان(صلی الله علیه وآله) از تکلّف پیشگان اعلام بیزاری می‌کند و صف خود را از آنان جدا می‌سازد: «وَ ما اَنا منَ المُتَکَلِفینَ »[۱] از جمله اموری که در جامعه‌ی ما در میان بسیاری از خانواده‌ها، به این آفت خطرناک ( تکلّف) مبتلا شده است، مسأله‌ی مهم و سرنوشت ساز ازدواج است. به بهانه‌ی انجام آداب و رسوم، آبروداری، حفظ حیثیّت و ارزش نهادن بر دختر و پسر و... این شیرین‌ترین حادثه‌ی زندگی جوانان را به کابوسی وحشتناک تبدیل کرده‌ایم. نتایج تلخ این نگاه بیمار، تعداد زیادی از جوانان را از تشکیل زندگی ناامید کرده است و تعداد فراوان دیگری را با مشکلات فراوانی در آغاز راه روبه‌رو کرده است. خانواده‌های زیادی با نزدیک شدن به زمان ازدواج فرزندشان، به جای جشن و شادی عزا می‌گیرند. آسیبهای فرهنگی، تربیتی و اخلاقیِ ناشی از تجرّدِ طولانی مدّت و تأخیر در ازدواج، غیر قابل محاسبهاست. نتایج شوم یک شروع پُر مشقّت و پُردردسر، چه بسیار کام جوانان را در آغاز زندگی تلخ می‌کند. در این آفتِ بزرگِ اجتماعی، همه مقصّریم و البته از همه بیشتر خانواده‌های متکلّف باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند! و در رفع این معضل خانمان سوز، همه باید به میدان بیایند و این سنّت الهی و آسمانی را از قید و بند زنجیرهای جاهلی نجات بخشند و میدان زندگی را برای خوشبختی جوانان هموار سازند. ردّ پای این سختگیریهای جاهلانه و رسوم نابخردانه را در جای جای این ناموس فطری و سنّت اسلامی می‌توان دید: در مرحله انتخاب همسر، شرایط عجیبی را که هرگز دخالتی در کفو بودن و همتایی دختر و پسر برای آغاز زندگی ندارند، به جای دین و تقوی و اخلاق قرار داده‌ایم! مهریّه را – که هدیه‌ای است به نشان مهر و راستی و در سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) ارزش مالی آن اصلاً مورد توجه نبوده است، بلکه کم بودن آن نشان شگون و خوش قدمیِ عروس شمرده شده است – به قیمت گذاری برای دختر تبدیل کرده‌ایم! جهیزیّه را که هدیه خانواده‌ها برای سهل کردن آغاز زندگی و نشان محبّت و دوستی پدران و مادران در زندگی فرزندان عزیزشان است، به سدّ راه زندگی آنها و مصیبت بزرگ خانواده‌ها مبدّل ساخته‌ایم! به نام « خرید عقد » چه هزینه‌های گزافی را به جوانان و خانواده‌ها تحمیل کرده‌ایم و برای برگزاری مراسم عقد و عروسی که توصیه به شادمانی و سرور شده است، آن قدر تشریفات و تجمّلات و شرایط بافته‌ایم که پشت صحنه‌ی آن، چشمهای اشکبار و دلهای غمدیده‌ی فراوان را با کاروان زندگی بچه‌ها همراه می‌کند و تا مدّتها آثار منفی آن مثل پرنده‌ی شومی بر بام زندگی عزیزانمان چرخ می‌زند و... ببینید! بین آنچه خداوند می‌خواهد و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را راضی می‌کند و آنچه ما انجام می‌دهیم چقدر فاصله است؟! سوگمندانه باید اعتراف کنیم که هر چه شرع اَنوَر بر انجام صمیمانه و آسان ازدواج تأکید کرده است، ما در مقابل بر سخت کردن و انجام تکلّف آمیز آن همّت ورزیده‌ایم. به راستی! پایان این رقابت و چشم و هم چشمیِ جاهلانه و شیطانی تا کجاست؟ در تصحیح این انحرافِ خطرناک و درمان این درد جانکاه اجتماعی به محضر «او» می‌شتابیم. «او» که حکیمانه درد را می‌شناسد، طبیبانه نسخه‌ی شفابخش می‌دهد و مصلحانه می‌سوزد و همگان را به بازگشت به سیره‌ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) فرا می‌خواند: _____________ [۱] سوره‌ی ص، آیه‌ی ۸۶. [۲] سوره‌ی نور، آیه‌ی ۳۲. [۳] کافی، ج۵، باب السنة فی المهور، ص ۳۷۵، حدیث۷. [۴] زیادی [۵] بحارالانوار، ج۴۳، باب۵، ص۹۴.