eitaa logo
مطلع ِعشقانه
221 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
محب وصی،ولایت، طرح ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگی‌ست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری کلاس مجازی مباحثه کتاب مطلع عشق(رهنمودها رهبرانقلاب به زوج ها جوان) ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حدیث نگاشت
امیرالمومنین علیه السلام 🔺بدترين مردم کسي است که از او عذرخواهی شود ولی نپذیرد و عيب و خطا را نمي پوشاند.🍀 📙غرر الحکم،ح 5735 🆔👉 @Hadith_negasht
می‌خواهی از قرآن ِسردار برایت بگیرم؟ سبک و جمع و جوره با چاپ لبنانی و کاغذ سبک ... اما چند رنگ نیست مثل آنها
بعد بلیط زدن با کارت اعتباری... متوجه خانم برهنه حجاب و بدپوششی شدم(گردن نمایان موها نمایان شال را ول داده بود) معلوم بود مسیر را بلد نیست انتخاب کند... گفتم خانم کجا می خواهید بروید؟ گفت صادقیه ... گفتم بیایم با من زیر لب گفت خیلی سرده... منم یه نگاه انداختم دیدم اصلا شال اش را درست سر نکرده گردن و سینه و سر بی پوشش... گفتم خب با شال تون بپوشونید سر و گردن را... ِروم گفت نمیشه کع... تئاتر شهر عوض نی کنید می روید خط۴. بعد شادمان پیاده می شوید عوض می کنید به سمت صادقیه... تشکر کرد از راهنمایی... آخرش که روی سکو بودیم می خواست برود سر انتها سکو... قسمت ویژه بانوان... گفتم آروم "خواهرم لطفا موهاتونو هم بپوشانید" گفت شرمنده نمیشه"!!! جواب اون مهم نبوده و نیست بنده وظیفه و تکلیف ام را کاملا صحیح منطبق بر شراط جواز و وجوب انجام داده بودم...
هدایت شده از فارس پلاس
▪️داشتم می‌رفتم داخل باجه عابر بانک ثابت که دیدم پیرمرد کفش‌هایش را درآورد و یاالله‌گویان و پابرهنه وارد باجه شد. گفتم آقا جان با کفش بیایید مشکلی نیست! گفت من نظافتچی هستم. داشتم می‌آمدم باران گرفت و کفش‌هایم کثیف شد نباید به بیت‌المال آسیب بزنم. خم شدم پایش را بوسیدم و تمام. 💬 محمد مالی @Fars_plus
هم اکنون مترو تئاتر شهر... خط آبی رنگ... دو خانم جوان بدون پوشش سر(کشف حجاب محرز و بیّن) مشاهده شد... از کنارشون که رد شدم بلند گفتم "خانم ها سرتونو بپوشونید گناهه!"
الان از کنار دفتر پلیس مترو تئاتر شهر کنار گیت ها بلیط زنی رد شدم... چهارتا درحه دار و کادری داخل دفتر نشستن کپ می زنند!!! هیچ کدام در فضای باز بلیط ها یا سکوها نبودند!!!! تماس می گیرم با ۱۹۷ و شکایت می کنم
گل فروش پسر کوچک که نشانی از فقر ندارد
هم اکنون حد فاصل چهارراه اتقلاب-ولیعصرعج رو به شمال ... پر از برهنگی مملوء از تبرّج خالی از پوشش ِاسلامی (بود ها اما مشخص بود کارمند اداره اند یا دانش آموز)
دانشگاه آلوده ی هنر...
از کنار این دوتا رد می شدم که دیدم داشتند از یک دختر گل‌فروش گل می خریدند آقا گویا می‌خواست حساب کند که خُرده نداشت... خانم چادری گفت صبر کن انگار من خُرده دارم... کمی بعد آمدند از کنار من رد شدند ... آقا رو به خانمه با یک لبخند ملیح گفت: "یادم رفت جمله عاشقانه بگم" این تعبیر آقا من را به فور یا به قلب فرو برد🤗😔
سیب حرم ...