به سلامتی دیوار ، نه به خاطر بلندیش واسه اینکه هیچوقت پشت آدمو خالی نمیکنه
من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم : هر دو شکستیم ؛ تو قلب مرا ، من غرورم را هر دو رقصیدیم ؛ تو با دیگری ، من با سازهای تو هر دو بازی کردیم ؛ تو با من ، من با سرنوشتم و در آخر هر دو پی بردیم تو به “حماقت” من ، من به “پست” بودن تو آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر میشود
یکرنگ که باشی ، زود چشمشان را میزنی خسته می شوند از رنگ تکراریت ، این روزها دوره ی رنگین کمان هاست
خوب که با خودم فکر میکنم میبینم اینهمه نبودنت اینهمه نداشتنت خیلی هم تقصیر تو نیست ! من قانون بازی را بلد نبودم …
به بعضی ها باید گفت : عزیزم من پین کد نیستم که بهت سه بار فرصت بدم …
یک طرفه بودن همه چیز را خراب میکند... از خیابانش بگیر...تا احساسش مهراد انیشه
هرگز، به آدمهای مهربان زخم نزنید
آدمهای مهربان در مقابل خوبی هایِ یکطرفه، هرگز احساس حماقت نمیکنند
چون خوب بودن برای آنها عادت شده،
آدم های مهربان از سر احتیاجشان مهربان نیستند.
آنها دنیا را کوچکتر از آن میبینند که بدی کنند...
آدمهای مهربان خود انتخاب کرده اند
که نبینند، نشنوند و به روی خود نیاورند نه اینکه نفهمند...
هزاران فریاد پشت سکوت آدمهای مهربان هست، سکوتشان را به پای بی عیب بودن خود نگذارید...
مهربان باشید با مهربانان
@matnashghane
فکر کنم خدا موقع آفرینش ایران و ایرانی گفته:
زلزله بدم؟ سیل بدم؟ آلودگی هوا بدم؟ طوفان بدم؟ ریزگرد بدم؟ کم آبی بدم؟ احمدى نژاد بدم ؟روحانی بدم؟ کدومو بدم؟
یکی اون وسط گفته: همشو بده
@matnashghane
همه چی درست میشه، شاید
امروز نه ولی در نهایت میشه
تا دندون دارید بخندید
تا چشم دارید ببینید
تا گوش دارید گوش کنید
تا سالمید زندگی کنید
یادت باشه دنیا
منتظر هیچکس نمیمونه،
پس به لبخند زدن ادامه بده،
يه روزى زندگى از
ناراحت كردنت خسته ميشه
@matnashghane
@matnashghane
🔔️ #تــݪنگــر
شخـصی در ڪاباره ميـميرد و
شخصی ديگر در مسجد شاید:
اولی برای نصـیحت داخل رفـته
بود و دومۍبراۍدزدیدن کفشها
پس انــسانها را به میـــل خــود
قــضاوت نڪنیم!!
بی تو میمیـرد دلم ،عشقم ببین حال مرا
بی وفــا یک شب بیا جویـا شو احوال مرا
سالهــــا بی تو گلم با غصه ها سر میشود
کی شود با آمـــــدن زیبــــا کنی سال مرا
عاشقـــانه ، گیســـوانم را ببافی تا سحر
تا مبـــــادا سر کنم ، پنهان کنی شال مرا
سخت درگیرِ توام، میبینی ام بی شک اگر
در تـه ِ فنـجان ِ خـود پیـدا کـنی فال مرا
بی تو در این انزوا آخــــــر شبی دق میکنم
پس بیا روشن کــن این پستوی اقبال مرا
شبِ مهتابی و چشمان تو آهو، چه شود
خوشهی ماه و جهانی پُرِ جادو، چه شود
نیمهشب مست و خراب از میِ عشقت ای ماه
صید یک بوسه ز لبهای تو مهرو، چه شود
باغ سرسبزِ تنت، عقدهگُشا گردد اگر
بِچِشَم طعم گس از شاخهی لیمو، چه شود
"دست در حلقهی آن زلف دو تا نتوان کرد"
کام بستانم از آن قامت دلجو، چه شود
شانه در دست، منِ مست، ببویم سرخوش
عطر خوشبویی از آن، خرمن گیسو چه شود
ای دلارامِ گلاندام، بیا در برِ من
تا ببینی که شبِ عشق و هیاهو، چه شود
🍃🌹 🌹🍃
🆔 ⬇️
ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭﯼ ﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﺑـﺎﻭﺭ ﮐـﻦ ﻋﺎﻗﻞ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻢ ﮔﺎﻫـﯽ ﺩﻟﺘﻨـﮓ ﺧﺎﻃـﺮﺍﺕ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺷـﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ !!!
کاش میشد غربت دل را شکست/شیشه عمر شقایق را شکست/کاش میشد در سکوت مرگبار زندگی/ای طلسم بی وفایی را شکست
از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت که دراین وصف زبان دگری گویا نیست بعد تو قول و غزل هاست جهان را اما غزل تست که در قولی از آن اما نیست تو چه رازی که به هر شیوه ترا می جویم تازه می یابم و باز - ات اثری پیدا نیست شب که آرام تر از پلک ترا می بندم با دلم طاقت دیدار تو فردا نیست این که پیوست به هر رود که دریا باش از تو گر موج نگیرد به خدا دریا نیست من نه آنم که به توصیف خطا بنشینم این تو هستی که سزاوار تو باز اینها نیست
یکی را دوست می دارم … یکی را دوست می دارم ولی افسوس او هرگز نمی داند نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم ولی افسوس او هرگزنگاهم را نمی خواند به برگ گل نوشتم من که او را دوست می دارم ولی او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند
غباری که از تو نشسته روی قلبم...بارون چیه سیل نمیتونه بشوره.. زخم که نه جدایی از تو دلخراشه...یادِ تو مثلِ خوره مثلِ بوف کوره..
گنج قارون مال قارون ماراچه به مال دنیا؟ گنج من ی تارموته نمیدم به کل دنیا...
من کزین فاصله غارت شده ی چشم توام چون به دیدار تو افتد سروکارم چه کنم؟ یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است میله های قفسم را نشمارم چه کنم؟
دلبران،دل میـبرند.اما،تـو جانم میـبرے"
ناز را افزوده ، با نازت توانم میـبرے
سوز دردِ عشق را با غمزه های ناز خود
تا ته قلب من و تا استخوانم میـبرے
میزنےچشمڪ نهانے،جان تـو! جان خودم!
با تڪان پلڪ خود تابےڪرانم میبرے
تاڪه میخواهم بگویم راز خود را ناگهان
دستهاے مهربان را بر لبانم میبرے
میڪنے ساڪت مرا با بوسه هاے بے هوا
شعر را با بوسه از روے زبانم میـبرے
تو شبیه دلبران هستی ولي جور دگر
دلبران،دل میبرند.اما،تو جانم میبرے..
🍃🌹 🌹🍃
🆔 ⬇️