شادترین رنگ را به زندگی بزن
نگاه مهربانت صورتی
اندیشه ات سبز
آسمان دلت آبی
وقلب مهربانت طلایی
زندگی زیباست
اگرآنرا به زیبایی رنگ بزنیم .
@matnashghane
گآهی آنقَدر بِہ یِکی ؛
وآبَستہ میشی کِہ ؛
رَفتَنش میشہ بزرگتَرین تَرسِ زِندگیت …!
@matnashghane
زندگی، مثلِ نخ کردن سوزن است.
گاهی بلد نیستی چیزی را بدوزی
اما چشم هایت آن قدر خوب
کار میکند که همان بار اول
سوزن را نخ میکنی.
اما هرچقدر پخته تر میشوی
هرچقدر با تجربه تر میشوی
هرچقدر بیشتر یاد میگیری
که چگونه بدوزی
چگونه پینه بزنی
چگونه زندگی کنی
تازه آن وقت
چشمانت دیگر سو ندارد
زندگی همیشه یک
چیزی اش کم است
مشکل اینجاست
وقتی که هم بلدی بدوزی
هم چشم هایت سو دارند
تازه آن موقع میفهمی
نه نخ داری، نه سوزن.
@matnashghane
✍پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
زمانی بر امت من فرا رسد که به چهار
چیز علاقمند شوند و چهار چیز را فراموش نمایند؛ اینها از من بیزارند و من هم از آنها بیزارم، آنها عبارتند از:
⓵ به دنیا دل ببندن
و آخرت را فراموش کنند؛
⓶ به مال علاقهمند شوند
و حساب را از یاد ببرند؛
⓷ قصرها را دوست بدارند
و قبرها را از یاد ببرند؛
⓸ خود را دوست دارند
ولی خدا را فراموش کنند.
📚 منبع.مواعظ العددیّه
@matnashghane
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست؛
حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست...
#فاضل_نظری
@matnashghane
بیا ساقی!
بزن سازی!
برقصانم!
چونان چرخی! بگردانم ،
سرم غوغاست. ... بفهمانم!
دلم شیداست! ... مرنجانم!
من! آن جانم! ، که جانم ، می فروشم. ...!
پی الهامی از وحی و سروشم ، ...
سروش آمد ،... ، به جانم عشق درافتاد.
خروش آمد ،...، در این خم جوشش افتاد ،!
جوشش عشقی است ؛ که در دل می خروشد.
از خم وحدت! همی ، می می فروشد. ...
"فیض_کاشانی"
@matnashghane
شبهای جمعه.ogg
1.62M
اگر امشب کربلا نیستید؛ با شنیدن این صوت زیبا کربلایی شوید... و آن را به هر مشتاق کربلا هدیه کنید
@matnashghane
درد دقیقا اینجاست که
همیشه کسانی مارا از رفتاری منع میکنند که دقیقا خودشان دارند انجامش می دهند و همین جاست که آدم میفهمد
باید زندگی اش را با ذهن و منطق خودش تنظیم کند
نه دهان آدم ها...!
@matnashghane
امشــــب از رویای تو خوابم نمیگیرد چرا
زخمی عشقت شدم این دل نمی میرد چرا
خواب در چشمم نمی آید مگر من مرده ام
زهر شیرینی ز چشمان قشنگت خورده ام
این تن فرسوده ام دیگر ندارد طاقـــــتی
خواهشی دارم ز تو بنشین کنارم ساعتی
عقده ها دارم به دل حرف دلم را گوش کن
آتش این عشق جانسوز دلم خاموش کـــــن
من شدم دیوانه ی رویت ، چه با من می کنی
در بدر افتاده در کویت ، چه با من می کنی
لحظه ای با من مدارا کن ، درون خواب من
تا ببینی آتشِ این سینه و این تاب مـــــن
روزگـــــار و عمـــــر مــن تا کی بماند در سراب
دل خوشم اما به این عشقی که دارم من به خواب
🌹❤️🌹
@matnashghane
یه جور با آدما تا نکنید که هرچی اتو بکشیم دیگه هیچوقت صاف نشیم
@matnashghane
سخته نبودن کسی که عاشقش هستی
سخته نتونی حرف دلت رو بزنی
سخته دوری کسی که همه وجودت هست
سخته دلتنگ باشی ولی نتونی حرفی بزنی
سخته تحمل دوری دوری سخته
😔✌️✌️
@matnashghane
چون سرمه می وزی قدمت روی دیده هاست
لطف خط شکسته بــه شیب کشیده هاست
هرکس که روی ماه تو را دیده، دیده است
فرقـی کـه بین دیده و بین شنیده هاست
مـوی تـــو نیست ریختــه بر روی شانه هات
هاشور شاعرانه ی شب بر سپیده هاست
من یک چنار پیـــرم و هر شاخــه ای ز من
دستی به التماس به سمت پریده هاست
از عشق او بترس غزل مجلسش نرو
امروز میهمانی یوسف ندیده هاست...
@matnashghane
تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم
بگذار در جدا شدن از یار جان دهم
همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش
چون بوته زار دست برایش تکان دهم
دل بُرده از من آنکه ز من دل بریده است
دیگر در این قمار نباید زیان دهم
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم
😔✌️✌️
@matnashghane
💕 خدایا
آدمهای خوب سر راهمان بگذار …
حس بسیار خوبیست هنگامی که در
لحظه هجوم غم یا نا امیدی یا پریشانی
بی هوا کسی سر راه آدم سبز بشود …
کلامش
نگاهش
حتی نوشتهاش
آرامش و شادی و امید
بپاشد به زندگی ات
فقط از دستِ خودِ خدا برمیآمده
که آن آدم را
یا کلام و نگاه و نوشتهاش
را برای آن لحظه خاص
سرِ راه زندگی ما بگذارد.
شاید یکی از دعاهای روزانه ام
این باشد که:
خدایا من را نیز واسطه ی خوب شدن حال دیگران قرار بده.
@matnashghane
ﻧﻔﺴﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﻫﻮﺍﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﺑﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﯾﯽ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﻭﻗﺖ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺭﻗﺼﺪ
ﺑﺎﺯ ﮐﻦ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ , ﻫﻮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﺑﯽ ﺳﺒﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﻟﺒﻬﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ
ﻓﮑﺮ ﺑﯽ ﺟﺎ ﻧﮑﻨﯽ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ ( ﻣﺎ )ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﻣﺮﺯ ﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻗﺪﻣﯽ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﺭﺍﻩ ﺑﯿﺎ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﻭﺗﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﺑﯽ ﺳﺒﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺍﺕ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ
ﻋﺎﺷﻖ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
رضا اسم خانی
@matnashghane
تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم
بگذار در جدا شدن از یار جان دهم
همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش
چون بوته زار دست برایش تکان دهم
دل بُرده از من آنکه ز من دل بریده است
دیگر در این قمار نباید زیان دهم
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم
#فاضل_نظری
@matnashghane
بر دوش خود بریز دو زلف سیاه را
بالا مبر ز خسته دلان سوز و آه را
در”بست طوسی”تو چه رنگی دویده است
کز لطف می خرند سپید و سیاه را
موسی عصا به کف به حریم تو پای زد
تا دید می خرند دل”من عصاه”را
زاهد تو را پسندد و رو بر خدا کند
یارب مکن نصیب کسی این گناه را
در حرمتت که امر خدا نیز قائم است
دیدیم ایستاده سرِ پا اِلٰه را
کفرم مبارک است به تبریک من بیا
چرخانده ام به سوی رضا قبله گاه را
ایوان تو به کعبه تفاخر نمی کند
بر بنده،فخــر، عیب بود پادشاه را
بین تو و خدا به خدا مایل تو ام…!
شکر خدا که برد ز من اشتباه را
وقت ورود کفش سپارند خلق و ما
دادیم بوسه کفش کَـنِ کوی شاه را
مالی نداشتم ولی از جستجوی تو
انداختم میان ضریحت نگاه را
من در رواق آینه عکسم به طاق بود
دادند بر گدا به حریم تو جاه را
کفر مرا درآر و نشان جهان بده
رو کن که سجده کرده ام آن بارگاه را
#محمد_سهرابی
@matnashghane
تو میکشانی هر پلنگی را به دنبالت
ماهیّ و جذاب است در هر حال احوالت
در برکهها تا با تو میرقصند ماهیها
پولک به پولک میدرخشد برقِ خلخالت
حتی منجمها برایت خواب میبینند
چون طالع عشق است و افتادهست در فالت
درگیر شو با حاشیه، درگیر شو با متن
شوری ندارد شعر من بی جار و جنجالت...
@matnashghane
در ڪوے خرابات مرا عشق ڪِشان ڪرد
آن دلبر عیار مرا دید، نشان ڪرد
من در پی آن دلبر عیار برفتم
او روے خود آن لحظه زمن بازنهان ڪرد
من در عجب افتادم از آن قطب یڪَانه
ڪز یڪ نظرش جمله وجودم همه جان ڪرد
مولانا
🍃🍃@matnashghane