eitaa logo
محمدهادی مذهب‌جعفری
98 دنبال‌کننده
78 عکس
7 ویدیو
4 فایل
نوشته‌ها و روزمره‌ها شناسه من: @ID1222
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹کوروش که زیر این بنا دفن نشده ، و در صحرای شمال شرق ایران ، در جنگ با قبائل بدوی به دست قزاق ها کشته شده ، اما سه عامل در سه دهه ی قبل از انقلاب پاسارگاد را گفتمان عمومی کرد : ۱ . نگارش( سفارشی دولتی ) کتب متعدد در باره ایران باستان با محوریت کوروش در پاسارگاد . ۲ . بازسازی مقبره‌ی فردوسی در طوس ، شبیه بنای پاسارگاد ، که به جای بنای آرامگاه و مقبره یک حکیم شیعه ، یک بنای بی هویت ، مانند پاسارگاد ساخته ، و پاسارگاد را ذهنیت عمومی بخشید . ۳ . برگزاری جشن های ۲۵۰۰ ساله سلطنت ، در پاسارگاد با جمله معروف شاه ( کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم ) که القاء شد کوروش در این جا دفن شده . البته عامل چهارم ، در بعد از انقلاب ، در سال ۱۳۸۳ توسط یک فرد مشکوک به نام انوشیروان کیهانی در روزنامه شرق مطرح شد ، و آن ، ادعای هفت آبان به عنوان روز تولد کوروش بود . در نتیجه این گفتمان سازی موهوم ، طبیعی است که این کانال ها هم این بنا را قبر کوروش بدانند . و البته از خطای بزرگ ، یعنی ذوالقرنین دانستن کوروش توسط متدینین ناآگاه نیز نباید غافل بود . ✍ متین @mazhab_jafari
🖥جلسات اردوی 3️⃣ ۱۴بهمن - صبح روز دوم اردو ارائۀ کاربردی استاد مذهب جعفری: چارت سازمانی هرمی ناظر به جایگاه است؛ ولی ساختار تشکیلات انقلابی منظومه ای شکل میگیرد و آدم ها مهم هستند. 🎥پخش از کانال آپارات موسسۀ متا 1️⃣https://www.aparat.com/v/eHRKo 🔹به همۀ نیروهای تمدنی توصیه میشود، از تجربیات تلخ و شیرین کار در تشکیلات انقلابی بهره مند شوند. 🔗کانال موسسۀ متا
چند نکته پیرامون یک حادثه.pdf
349.3K
💢پیدا و پنهان خالی شدن کرسی ریاست جمهوری @mazhab_jafari
محمدهادی مذهب‌جعفری
💢پیدا و پنهان خالی شدن کرسی ریاست جمهوری @mazhab_jafari
💢چند نکته پیرامون یک حادثه ⚫️پیدا و پنهان خالی شدن کرسی ریاست جمهوری ◾️ مرگ یک رئیس جمهور در حین خدمت یک اتفاق نادر در جهان است. این اتفاق آنجا مهم می‌شود که این جایگاه در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان اصلی‌ترین منبع قدرت در ساختار سیاسی یک کشور محسوب می‌شود. خلاء ناگهانی در کلیدی‌ترین جایگاه قدرت، عموما باعث فروپاشی یا تزلزل شدید در ساختار سیاسی یک کشور است. از همین رو مسئله‌ی توزیع قدرت به نوعی که پایداری نظام سیاسی را در مواقع بحران حفظ کند یک مسئله مهم می‌نمایاند. ▫️سانحه‌ی سقوط بالگرد رئیس جمهور مردمی و مومن، شوک بزرگی را به کشور و جهان وارد کرد. ولی به دلیل توزیع مناسب قدرت ساختار سیاسی کشور دچار تزلزل و آشوب نشد، زیرا ریاست جمهوری در ذیل ولایت فقیه مطرح شده و جایگاه دوم قدرت را دارد. جایگاه اول از آن فردی با وظائف «راهبری» است که مخلق به اخلاق اسلامی بوده و به نوعی نقش «پدر خردمند» برای جامعه را ایفاء می‌کند. از همین رو در نگاه 360 درجه‌ای به قدرت، مسئله پایداری و راهبری در بحران‌ها به ریاست جمهوری تحمیل نشده و تکینگی قدرت پدید نیامده است. از سویی با نگه داشتن جایگاه نخست‌وزیری تحت عنوان «معاون اول»، این کرسی از پایین نیز تقویت شده است. معاون اول رئیس جمهور، وظائفی از همان جنس را برعهده دارد و عموما فردی «اجرایی» است. پس این امکان فراهم است که با ثبات بالایی جایگاه‌های قدرت در نظام اسلامی را حفظ کرد. ▪️رحلت شهادت‌گونه‌ی حجت الاسلام رئیسی، علاوه بر ایجاد خلاء قدرت در جایگاه مهم ریاست جمهوری شامل وجوه دیگری نیز بود. او تنها فردی از میان تمام روسای جمهور پس از انقلاب بود که در این سال‌ها همسو با اندیشه‌های امام جامعه باقی ماند. بسیاری او را نامزد رهبری پس از امام خامنه‌ای محسوب می‌کردند و حذف ایشان از سپهر سیاست، می‌بایست از جهت تغییر در آینده‌ی سیاسی کشور و بازی بلند مدت رقبا و دشمنان نیز مورد مطالعه قرار بگیرد. ▫️ آذربایجان با نود و اندی درصد شیعه که اکنون میزبان اسرائیل است، تاریخچه‌ی جالبی دارد. در زمان فروپاشی شوروی، پدر الهام علی‌اف، حیدر علی‌اف به ایران پیام می‌دهد که ما مایل به بازگشت و «الحاق» به خاک ایران هستیم. در کمال ناباوری هاشمی رفسنجانی با مخالفت شدید از این الحاق جلوگیری می‌کند. (خاطرات هاشمی رفسنجانی آبان 1372) جالب است بدانید سهم آذربایجان از دریای خزر، پر از منابع نفت گاز بوده و این بیش از منابع موجود ما در دریای خزر است. در صورت تحقق این ادغام اکنون شاهد پدیده‌ی پان ترکیسم نیز در شمال غرب کشور نبودیم. ▪️رئیس جمهور شهید، درست پس از دیدار با علی‌اف، دوست و میزبان اسرائیلی‌ها دچار سانحه می‌شود. نقطه سانحه تا پایگاه اسرائیلی‌های مستقر در خاک آذربایجان، چیزی در حدود 100 کیلومتر فاصله است. و نکته نگران کننده نیز نبود موانع بازدارنده مستحکم در مرز بین دو کشور است. دیداری که به ظاهر برای ایجاد روابط حسنه و کاهش تنش‌ها بود اما سانحه‌ای عجیب را به دنبال داشت که پایگاه ترور آلارم در همان ساعات اولیه با عبارت ترور ناموفق آن را گزارش کرد. ▫️طرح ترور سلمان رشدی، به عنوان یکی از وظائف اصلی سپاه «پاسدار» انقلاب اسلامی، در سپاه حفاظت طراحی شده؛ اما با مخالفت «سران» و مسئولین وقت مواجه شده و اکنون سلمان رشدی همچنان در قید حیات است. این یک نمونه از بحران عمیق در تصمیم‌گیری‌های کلان حکومتی است. مثال دوم در این تصمیم‌گیری‌ها «غده سرطانی» بودن اسرائیل است. اگر شخص اول حکومت آن را غده سرطانی نامیده، تحمل سرطان برای چهل و چند سال چه وجهی دارد؟ چندین ترور موفق از دانشمندان هسته‌ای کشور و اکنون شائبه دخالت در شهادت رئیس جمهور کشور،‌ حمایت از تمامی شبکه‌های معاند نظام (جنگ نرم پر قدرت علیه کشور) دخالت یهودیان لابی آیپک در آمریکا در ایجاد تحریم‌های شدید اقتصادی (جنگ نیمه سخت) و ترور‌های مستمر و جاسوسی‌های گسترده (جنگ سخت) آیا مسئولین را به این جمع‌بندی نمی‌رساند که غده سرطانی را باید جراحی کرد؟ یا همچنان مثل گذشته با نظریه خروشچف همزیسیتی مسالمت آمیز را در عمل جلو می‌برند؟ ▪️امید است، مسئولین امر از تحت فشار شیاطین جنی وانسی خارج شده و شجاعانه در عرصه تصمیم‌گیری و عمل مجاهده کنند تا مصداق آیه 78 توبه ﴿رَضُوا بِأَن يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ﴾ نباشند. والسلام علی من التبع الهدی 🖊محمدهادی مذهب جعفری @mazhab_jafari
‍ فایل صوتی را از انتهای پست بشنوید: بنا به سنت حسنه حوزه، گاهی شاگرد، به استاد نقد می‌کند. این صوت یک تحلیل انتخاباتی در عمق پارادایمیک حوزوی است. عمقی که شاید بیرون حوزه، فهم درک آن وجود نداشته باشد. ◾️آقای جاودان 1. در سطحی ورود کردید که نباید می‌کردید. (حمایت از یک نامزد با یک قاعده لخت و ساده) 2. در سطحی که وظیفه شما بود ورود نکردید. (عدم توصیه‌های اخلاق سیاستی در بی‌اخلاقی‌های دو طرف و عدم امتزاج قواعد دیگر فقه حکومتی برای اجتهاد سیاسی) ◾️آقای جاودان ایمان مردم از دست رفته 1. فوتبال شهوت را به غلیان آورد. 2. فحاشی و نگاه جنسی در بین مردم عادی شده. 3. مردم از روی هیجان و هوی نفس بدون بیّنه آمدند و علیه نامزد انقلاب 6 میلیون رای دادند. ◾️آقای جاودان 1. اگر ما زکات را اجرا میکردیم و هر شهری درآمدهای انفال (نفت و معادن) تا زکات عمومی را برای آن شهر اجرا میکردیم امروز مردم از اسلام مدیران دلزده نبودند. 2. اگر ما دست پای ولی فقیه را باز می‌گذاشتیم و او را بسط ید می‌دادیم امروز اینطور لیبرالیسم جولان نمی‌داد. 3. اگر موسسه ایمان ماندگار بعد از فتنه 1401 به بازیابی ایمان مردم تهران مشغول می‌شد الان وضع ما این نبود. آقای جاودان فرصت اصلاح اشتباهات ما به اندازه فرصت عمر امام خامنه‌ای است. لطفا از کسی نترسید و حرف این و آن بر مسیرتان اثر نگذارد و ایمان مردم تهران را باز گردانید. ارادتمند شما شاگردی که همیشه آخر مجلس روضه می‌نشست. 🖊محمدهادی مذهب جعفری @mazhab_jafari
انتخابات و ایمان ماندگار.mp3
21.37M
🎧 ‍ فایل صوتی را از انتهای پست بشنوید: بنا به سنت حسنه حوزه، گاهی شاگرد، به استاد نقد می‌کند. این صوت یک تحلیل انتخاباتی در عمق پارادایمیک حوزوی است. عمقی که شاید بیرون حوزه، فهم درک آن وجود نداشته باشد. آقای جاودان فرصت اصلاح اشتباهات ما به اندازه فرصت عمر امام خامنه‌ای است. لطفا از کسی نترسید و حرف این و آن بر مسیرتان اثر نگذارد و ایمان مردم تهران را باز گردانید. ارادتمند شما شاگردی که همیشه آخر مجلس روضه می‌نشست. 🖊محمدهادی مذهب جعفری @mazhab_jafari
پناهیان،‌ انصاریان، میرباقری ▫️ پناهیان 🔻 این روزهای پس از انتخابات آنچه واضح است اینکه، حضرت استاد پناهیان با همان ابزار و ادبیاتی که در اختیارشان است در حال تحلیل انتخابات در دهه اول عاشورا با تمرکز بر مفهوم «متحجرین» است. انتخابی که بیشتر از آنکه پیشران برای قشر انقلابی باشد، به نوعی مذمت درباره آن بخشی از جامعه «مذهبی»‌هاست که به تفریط گرفتار شده‌اند. آنچه این تحلیل را با نقد عموم مخاطبان مواجه کرده است، انتخاب این بخش از جامعه «مذهبی‌»ها برای این برهه زمان است. و به نوعی برداشت شده است که گویا جناب استاد همه آن‌هایی که همان اول به قالیباف رای نداده‌اند را دارد با ادبیات متحجرین می‌نوازد. 🔹اینکه چرا جناب استاد پناهیان در کنشگری دوران پیشا انتخاب همگام با مسئولین متداول به حمایت از آقای قالیباف پرداختند؛ بحث مستوفی‌ای می‌طلبد. که از زوایای مختلف این پدیده را تحلیل و جایگاه جناب استاد را در آن مشخص کند. اما این نکته فرای آن بحث‌ها در تاریخ ثبت شد که: جناب پناهیان که پیشران نظریات انقلابی بودند از پدیده قالیباف حمایت کردند و جناب قاسمیان که محلل برنامه «معلی» بودند در سمت رای مردم انقلابی قرار گرفتند. 🟡 جناب پناهیان با انتخاب این مفهوم اساسا، خود را دچار زخمی عمیق کردند. که هیچ‌گاه‌ فکر نمی‌شد ایشان که در دهه 80 و 90 همواره از امتحانات سخت آخرالزمان برای ما می‌گفتند اکنون در این مسیر دچار لغزش بشوند. چرا که ایشان «مفهوم» اشتباه را در «زمان» اشتباه انتخاب کردند و این کار نتیجه عدم داشتن افقی «واضح» نسبت به آینده‌ی پیش پای جامعه اسلامی است. اگر ایشان این زاویه را داشتند هیچ‌گاه نوبت به «غرغرهای اندیشه‌ای» نمی‌رسید. ▫️ انصاریان 🔻فروپاشی نظری در بدنه‌ی قشر حوزوی روز به روز بیشتر پدیدار می‌شود. دیگر حوزویان مرجع رفتار جامعه نیستند و نمی‌توانند به عنوان «عالم» مطلق در جامعه به اجرای نقش بپردازند. این بحران آن‌جا پررنگ می‌شود که حوزیان سنتی یا مسن با جریان ضد دین «هم عمل» شده و زمینه را برای تثبیت لیبرالیسم یا همان اباحه‌گری متوسل به فلسفه‌بافی‌های عجیب می‌شوند. 🔹 این قشر دوم را می‌توان به جناب انصاریان مثال زد که مواضع چند سال پیش ایشان علیه انقلاب و رهبری مایه تعجب بود و اکنون هم دستمال اشک به جناب پزشکیان هدیه می‌دهد، که همین دستمال را نه به جناب جلیلی بلکه به جناب شهید رئیسی هم نداد! این افراد شاید به نوعی مصداق مباحث جناب پناهیان باشند اما بیش از آن مصداق اتم لیبرال‌ مذهبی‌هایی هستند که باعث تقویت جبهه حجتیه‌ای‌ها می‌شوند چه بدانند چه ندانند. 🟡 دعوی دوم در طیف مذهبی‌ها دعوی پویانفرها و انصاریان‌ها و ... است. این آقایان عملا به امتحانی برای جبهه مومنین بدل شده‌اند که آیا در طرف حق راستین می‌مانند یا به نقطه اتصال جبهه مومنین با لیبرالیسم علاقه‌مندی نشان می‌دهند. عمل این‌ها جامعه را به سمت دین حداقلی و هضم شدن در جامعه جهانی به پیش می‌برد. اگر این‌ها را دنبال کنید، اکنون با روی کار آمدن رئیس‌جمهور همسو (فردی با ادبیان قران و نهج البلاغه اما در باطن مطیع قشر رفرمیسم) انقلاب اسلامی را به جمهوری اسلامی فروکاست داده و جمهوری اسلامی را به تمدن جهانی گره می‌زنند. ▫️ میرباقری 🔺 درکنار طیفی که دیگر افق پررنگی برای آینده ندارد و قشری که در حال تقویت دین محصور شده و حداقلی برای برپایی حکومت لیبرال‌ها در کشور است، قشر سومی هم وجود دارد که در انقلاب با سختی و خون دل به آرامی رشد کرده و اکنون جبهه دشمن تمرکزش بر تخریب و ترور نرم این طیف است . فرهنگستان علوم اسلامی در دهه 60 با دادگاه تفتیش عقاید و بی مهری و برچسب فرقه بودن روبرو بود و در کمال نداری حتی ساختمان آن موسسه فروخته شد، اکنون در برهه خالی بودن دست همه حوزه، زحمات آن‌ها آرام آرام قابل مشاهده شده است. دوست و دشمن اکنون می‌دانند حوزه نه درس خارج‌های معاصر بی‌خاصیت است و نه موسسه‌های مشغول کارهای تربیتی و خرد بی‌حاصل. 🔹 اکنون دشمن به جناب میرباقری لقب مصباح دوم را داده می‌داند چه کسی بار مفهومی اسلام را به دوش می‌کشد. او را متحجر و ضد رفاه معرفی می‌کنند و سختی و مرارت را جزو نظریه او جا می‌زنند. همانطور که جناب آقای مصباح را تئوری‌پرداز خشونت می‌دانستند. امروز جناب میرباقری را تئوری‌پرداز «تحجر و مرارت» معرفی می‌کنند. چرا؟ چون فقط ایشان است که در حوزه در سطحی برابر با مکتب لیبرالیسم حرف اسلام را نظریه‌پردازی می‌کند و ایشان است که اگر اقبال حوزه و مومنین به او افزایش پیدا کند، می‌تواند قرائت نزدیک‌تری به حقیقت اسلام ارائه کند که از بند تمدن جهانی کشور ایران را رها کند و ضامن «استقلال» معرفتی این کشور با اصالت باشد.
🟡 انقلاب اسلامی اکنون در برهه‌ایست که نه جای «نقد» است و نه جای «تحلیل» اکنون چیزی که جامعه ایرانی و جامعه اسلامی در سراسر جهان از او انتظار دارد، الگویی برای زندگی در حد و قواره لیبرالیسم و فرزند آن یعنی کپیتالیسم است. الگویی که فراتر از آن بتواند ما را به سمت آرامش و ثبات هدایت کند. این انتظار بحق جز با «مفهوم‌پردازی» های جدید ممکن نیست و تا مفاهیم جدید ساخته نشوند «نظریه‌پردازی‌»ها بر روی آن ممکن نیست و این نقطه خلاء کرسی‌های نظریه پردازی این سال‌های اخیر است. پس از گذشتن از این دو مرحله است که اسلام می‌تواند «افق» و «انگیزه» بدهد و از دعواهای بی‌حاصل ناکارآمدی عبور کرده و از بسط و گسترش بی‌عملی لیبرال مذهبی‌ها نیز جلوگیری کند. پس باید مراقب بود درگیر بحث‌های کم فایده و گاها مرتجع نشویم و تلاش کنیم یا خود به تولید دست بیازیم یا از اساتید و عزیزانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند با غیرت و حمیت محافظت کنیم تا این بار به ظهور ختم شود. ان شاءالله 🖊محمدهادی مذهب جعفری @mazhab_jafari
چشم‌های بسته و گوش‌های گرفته جوابیه‌ای به نقد اوهام بودن فلسفه‌ی غرب بسم الله الرحمن الرحیم ▫️اخیرا یکی از اساتید حوزه علمیه سنتی که مواضع و یادداشت‌هایش را عموما سایت‌های خبری مروج جریان لیبرال منتشر می‌کنند، موضعی درباره خطیب انقلابی‌ای گرفته است و متعرض «اوهام» بودن فلسفه‌ی غرب شده. ایشان در سابقه‌ی خود دفاع پررنگ از «سید محمد خاتمی» که به تعبیر امام خامنه‌ای باغی بر انقلاب نامیده شده را دارد و همچنین دفاع از «هاشمی رفسنجانی» که به تعبیر پسرش ‹پدر بورژوازی› در ایران بود را. گرچه بعید می‌دانم این استاد فهم اولیه‌ای از مفاهیم لیبرالیسم و بورژوازی در تحدید مفاهیم اسلامی را داشته باشد. اما برای هر مومنی واضح است، کسی که در حمایت تمام قد از باغی انقلاب روبروی «ولی» جامعه می‌ایستد، و در حمد و ستایش سازنده بورژوازی در ایران قلم می‌فرساید، یا بویی از آنهمه درس تفسیر قرآن عظیمِ آیت الله جوادی نبرده است یا با علم به آنکه اسلام چگونه مقابل لیبرالیسم و بورژوازی قرار دارد، به عناد با دین، در لباس دین مشغول است. ▫️علی ایّ حال، ایشان با این سابقه در تقابل با مفاهیم دینی و نظرات ولی فقیه، امروز متعرض عمق بیشتری از تقابل شده است. او متعرض شده است که فلاسفه غرب در باره خدا و انسان «زحمت قابل توجهی» کشیده‌اند. و چرا باید به آن‌ها گفت توهم؟ آقایان گویا ندیده‌اند که غرب امروز با همین وحشی‌گری‌اش برپایه گرگ تعریف شدن آن انسانی است که هابز برایش در کتاب لویاتان بسیار قطور! زحمت بسیار زیادی کشید! و اقتصاد استعمارگرانه درنده‌اش که جهان را به اول و دوم و سوم تقسیم کرد و تنها 777 تریلیون دلار غارت از قاره آفریقا کرد. البته که برای انتقال آن از قاره سیاه به جهان اولِ اتوکشیده و نایس زحمت زیادی کشید. چه کسی می‌تواند ادعا کند که این طلب عمران «استعمار» از دل نظریات اسمیت و کینز در نمی‌آید؟ حال نگذارید متعرض سروش غیبی بشویم که در معبد دلفی در گوش شهیر فلاسفه گفت خودت را بشناس و اکنون در کتاب‌های «زبان اصلی» آن سروش Demon (یا همان شیطان) بوده است. استاد حوزه! زمان تحجر به پایان رسیده است و زمان فلسفه‌ی ترجمه شده با واژگان اسلامی و قرآنی به پایان رسیده است. شما که دهه شصت به درس وارد شده‌اید و در عصر کتاب‌های مغلق و مشبّث به مطالعه فلسفه و غرب پرداخته‌اید، نباید خود را با اساتید بروزی که از حجاب این دست موارد گذشته‌اند مقایسه کنید. ▫️اکنون فهرست کتاب‌هایی که در خود غرب به «توهم بودن» پرداخته‌اند، رو به فزونی سیل‌آسایی است. غرب از فلسفه خیری ندیده و اکنون در پی نفی آن صدایش را بلند کرده همانطور که بانکداری توسط آقایان در ایران تطهیر می‌شود و همزمان در غرب جنبش 99 درصدی علیه آن پدید می‌آید. توهم بودن،‌ مسئله ساده‌ایست. غرب همواره در توهم از واقعیت بوده و هنگامی که به اگوسنتریسم رسید، آن را اعتراف کرد. آن زمان که امانیسم را فریاد زد، توهم بودن فلسفه را اثبات کرد. آن زمان که دکارت کژیتو را به زبان آورد اثبات چشم بستنش از حقیقت الله را متبلور ساخت. ▫️جناب فلسفه خوان. فلسفه‌ی افلاطون و ارسطور شاید در طول سده‌ها توسط مسلمانان، تطوری را تجربه کرده باشد. اما فلسفه به «وجود» و «ماهیت» و امثالهم بنا شده است. که نه چهارچوب مفهومی آن از دل قرآن عظیم و مبتنی بر آن استخراج شده است و نه پرسش آن. افزون بر آن ما اثرات فلسفه غرب را دیده‌ایم. دنیای غرب مبتنی بر فلسفه‌های اربابان فلسفه به نیستی میل کرده است. پیری، تفرد، بدهی، اضطراب و سایر مولفه‌های پیشبینی شده توسط فیوچرلوژیست‌ها چیزی جز ثمرات فلسفه‌ی فیلسوفان غربی نیست. آقای مدافع «تباهی» هر کس از قرآن و اهل بیت به منیت فلاسفه پناه برد کاری جز توهم نکرده و مسیری جز تباهی نپیموده است. امیدداریم تا زنده‌اید و امکان توبه علمی وجود دارد، دست از توهمات و تباهی نفس‌پرستان بردارید و هستی‌شناسی خود را مبتنی بر مفاهیم قرآنی قائم کنید. ان‌شاالله که حضرت رسول در روز فزع اکبر قلم عفو بر اعمال مایی که لباسش را پوشیده‌ایم، بکشد. والسلام علی من التبع الهدی دوست‌‌دار فقه محمدهادی مذهب جعفری @mazhab_jafari