ایتا - مذهــبـیـون

گفت‌اونی‌که‌اسمش‌علیه💔

1.1هزار مشاهده17:26

مذهــبـیـون

بهترین‌کمان‌خود‌ش‌رو‌حرمله‌انتخاب‌کرد

1.1هزار مشاهده17:26

مذهــبـیـون

نامرد‌تو‌که‌میدونی‌گلو‌یه‌نوزاد‌چقدر‌نازکه
یه‌تیر‌ساده‌هم‌کار‌رو‌تموم‌میکرد‌
چرا‌آخه‌تیر‌سه‌شعبه‌برمیداری💔

1.2هزار مشاهده17:26

مذهــبـیـون

شنیدم‌آه‌مادر‌تیر‌خوردی
یه‌جرعه‌خون‌بجای‌شیر‌خوردی

1.2هزار مشاهده17:27

مذهــبـیـون

نمیتونم‌‌ببینم‌بند‌جونم
گلوی‌تو‌به‌‌مویی‌بنده‌مادر💔

1.3هزار مشاهده17:27

مذهــبـیـون

همه‌دیدن‌‌آقا‌‌‌دو‌قدم‌میاد‌سمت‌خیمه
چشمش‌به‌رباب‌میوفته‌‌برمیگرده
میاد‌سمت‌لشکر‌،میبینه‌همه‌دارن‌‌کِل‌میکشن💔

1.4هزار مشاهده17:27

مذهــبـیـون

هیچ‌شهیدی‌رو‌‌ابی‌عبدالله‌‌
ننشست‌براشون‌قبر‌بکنه !
تنها‌شهیدی‌رو‌که‌خودشون‌دفن‌کردن‌
این‌آقازاده‌شش‌ماهه‌بودن💔

1.5هزار مشاهده17:28

مذهــبـیـون

اخه‌انقدر‌کوچیکه‌که‌با‌سر‌نیزه‌قبر‌کندن‌براشون😭💔

1.6هزار مشاهده17:28

مذهــبـیـون

یاصاحب‌الزمان

1.6هزار مشاهده17:28

مذهــبـیـون

امشب‌خانم‌ها‌بیشتر‌باید‌گریه‌کنند
ای‌کاش‌بچه‌هاروامشب‌‌‌بغل‌مادرهاشون‌ندن

1.7هزار مشاهده17:28

مذهــبـیـون

اخه‌شبه‌خانم‌ربابه💔
همون‌خانمی‌که‌از‌درد‌دوری‌همش‌کنار‌گهواره‌علی‌بود

1 مشاهده17:28

مذهــبـیـون

شام‌غریبان‌وقتی‌آب‌آزاد‌شد
گریه‌خانم‌رباب‌شروع‌شد

1 مشاهده17:28

مذهــبـیـون

بی‌بی‌پرسیدند:چرا‌گریه‌میکنی‌رباب؟
فرمود:خانم‌جان‌آب‌رو‌ببین‌یه‌قطرش‌
رو‌هم‌به‌بچم‌ندادن💔

1 مشاهده17:29

مذهــبـیـون

۳‌مرتبه‌بگو‌یاحسین✋🏼
محفل‌به‌اتمام‌رسید .
حلال‌کنید‌کم‌و‌کاستی‌بود.
یا‌علی‌مدد

1 مشاهده17:29

مذهــبـیـون

بسم‌الله‌الرحمن‌رحـیم...🌱

1 مشاهده07:38

مذهــبـیـون

_

1 مشاهده09:21

مذهــبـیـون

4_5936024503950770598.mp3

8.81M

از‌بین‌خیمه‌اومد‌سربازه‌شش‌ماهه‌ . .💔
🌱|@Mazhabi_yon

1 مشاهده14:16

مذهــبـیـون

بسم‌رب‌‌جوان‌کربلا..🥀

1 مشاهده17:40

مذهــبـیـون

دکلمه.mp3

3.61M

_با‌این‌بی‌کلام‌محفل‌رو‌دنبال‌کنید‌ !

1 مشاهده17:40

مذهــبـیـون

دشت‌شد‌دریای‌نور.‌..

1 مشاهده17:43

مذهــبـیـون

با‌قدی‌خم‌آمده‌..
خورشید‌محشر‌رو‌زمین..

1 مشاهده17:43

مذهــبـیـون

مثل‌اشک‌فاطمه‌...
آسمان‌لرزید‌تا‌اکبر‌بیوفتاد‌بر‌زمین...

1 مشاهده17:43

مذهــبـیـون

نیزه‌بالا‌رفته‌است..
بگذریم‌‌ازاینکه‌پهلویش‌
به‌زهرا‌رفته‌است..💔

1 مشاهده17:43

مذهــبـیـون

چهره‌ی‌اکبر‌در‌این‌هنگام‌
میریزد‌بهم...

1 مشاهده17:43

مذهــبـیـون

راه‌را‌گم‌میکند...

1 مشاهده17:44

مذهــبـیـون

آه‌از‌آن‌ساعت‌که‌اسب‌رام‌
میریزد‌بهم...

1.4هزار مشاهده17:44

مذهــبـیـون

آقا‌علی‌اکبر‌‌با‌آه‌پدر‌‌رو‌صدامیزنن..

1.3هزار مشاهده17:44

مذهــبـیـون

خیمه‌میریزه‌بهم..

1.3هزار مشاهده17:44

مذهــبـیـون

امام‌حسین‌چند‌قدمی‌راه‌مونده‌بود‌تا‌
به‌علی‌اکبر‌برسه‌از‌اسب‌خودشو‌پایین
‌انداخت...

1.3هزار مشاهده17:45

مذهــبـیـون

دید‌پاره‌ی‌تنش‌قابل‌تشخیص‌نیست‌..

1.2هزار مشاهده17:46

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی