eitaa logo
مذهــبـیـون
10.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1هزار ویدیو
21 فایل
آقا جان! اگردیدم‌ونشناختم سلامٌ‌علیکم(: #اللّٰهم‌عجل‌لولیک‌الفرج • • _کپی؟! +مشکلی نداره ! ناشناس @Gomnam_newest تبلیغات‌ @tablighat_mazhabiyon
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب بزنید شبکه‌ی دو ۲۰:۳۰ رو تماشا کنید😍 برید زود ببینید 😃
۞﴾﷽﴿۞ ღ چنان به ڪینه ڪمان را ڪشید سمت ڪریم که تیر‌ِ خورده به تابوت تا تنش‌ برسد😭😓 حرم ندارد یعنی هنوز می‌ترسند از ‌اینڪه دست توسل به دامنش ‌برسد. 💕 @Mazhabi_yon
السلام علیک ایها الامام الرئوف✋ اے لطف تمام یا رضا ادرڪنے اے فیض مُدام یا رضا ادرڪنے بر محضر پاڪت اے امام معصوم پیوستہ سلام یا رضا(ع) ادرڪنے (ع)🍂🖤 🥀
دلم گرفته چگونه تو را صدا نکنم غریب و غم زده باشم رضا رضا نکنم‌ ▪️شهادت امام رئوف، شمس الشموس، غریب الغربا، معین الضعفا؛ حضرت رضا(ع) تسلیت باد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا امام رضا سلام.mp3
6.6M
یا امام رضا سلام❤️
یک پنجره فولاد، دلم تنگ تو آقاست ای کاش که زوار خراسان تو بودم... شهادت امام رئوف، شمس‌ الشموس، غریب الغربا، معین الضعفا حضرت امام رضا (ع) تسلیت‌ باد🏴
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشنهاد دانلود 👌👌👌 فوق العاده است 😔 ای شاه پناهم بده 😔💔 🖤
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از کرامات امام رضا 👌 سخنرانی حاج آقا عالی 👌👌 فوق العاده است حتما گوش کنید اگه اشک چشمتون جاری شد التماس دعا 🙏
⭐️بھ وقت رمان⭐️
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸تولــد (به روایت مادر) صفحات 27_25 🦋 تعدّد بچّه ها، هیچ زمان از بار تربیتی آن ها کم نمی کرد. من با جدّیت به تحصیل بچّه های بزرگ تر رسیدگی می کردم و از آن ها میخواستم تا کوچک تر هارا در انجام تکالیف کمک کنند.✏️ هم چنین نسبت به های_دینی آن ها بی تفاوت نبودم. به دختر ها از همان کودکی نظافت منزل،آشپزی،رعایت 🧕 و احتراز از نامحرم را یاد دادم و آن ها این امور را به شایستگی انجام می دادند. حیاط خانه ما با وسعت و چشم اندازی بسیار زیبا وجذّاب🌳 تفرّجگاه و تفریحگاه خوبی برای بچّه ها بود. این امر باعث شده بود تا آن ها دنبال بازی های کوچه و خیابانی نباشند ودر کنار من و در محیط کنترل شده خانه رشد کنند.👌 پسرها فوتبال⚽️ را دوست داشتند،امّا همسرم به دلیل جوّ نامطلوب حاکم بر فضاهای ورزشی، اجازه حضور در باشگاه و سالن را کمتر به آن ها می داد. آن ها نیز کاملاً از پدر اطاعت می کردند و به تصمیماتش احترام می گذاشتند. به همان حیاط خانه و بازی هایی، از قبیل: هفت سنگ،گل کوچک و دوچرخه سواری🚴‍♀ قناعت می کردند و هیچ گاه اعتراض نداشتند، چون از ابتدا با همین شیوه و روش پدر عادت کرده بودند. آن روز، من و غلامحسین لب حوض نشسته بودیم و بچّه ها سرگرم بازی بودند. به او گفتم:《آقا! دقّت کردی چقدر بچّه ها با هم تفاوت های فردی دارند؟》 گفت:《بله! این طبیعی است...خداوند پنج انگشت را مثل هم نیافریده است.》 گفتم:《امّا این پنج انگشت در کنار هم یک عضو واحد را می سازند. خدا کند که دست به دست هم دهند و من و شما را سر فراز کنند.》 گفت:《الحمدلله! هیچ کدام بیراه نرفته اند.》 و اضافه کرد که"فرزند اهل، هرچه بیشتر بهتر، ان شاءالله سرافراز می شوی". گفتم:《در بین بچّه ها، هوش و ذکاوت محمّد حسین توجّه مرا به خود جلب کرده است و محمّدحسین را از دیگر بچّه ها متفاوت تر می بینم.》 خندید:《بین بچّه ها تفاوت نگذار خانم!☺️》 گفتم:《تفاوت نیست، خدا می داند همه شان را دوست دارم، امّا محمّدحسین چیز دیگری است، حالا می بینی》. ✾━═━❖مذهبـــــیون❖━═━✾ راه شـ‌هــــــــــــدا ادامه دارد... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ┏━⊰✾✿✾⊱━═━═━═━┓ ❖ @Mazhabi_yon ❖ ┗━═━═━═━⊰✾✿✾⊱━┛