بخشی از مصاحبه حجه الاسلام امیری فر:
«...اما شخص احمدینژاد اینطور نبود. ایشان دعای فرج را تکرار میکرد و نمیشود صرف این تاکید و تکرار چنین تهمتی {عضویت در انجمن حجتیه} زد. چنانچه در ساخت و انتشار آن سیدی {ظهور بسیار نزدیک است} هم دولت هیچ نقشی نداشت. ما حتی میدانستیم سرچشمهی آن سیدی از کجاست...اینها آن زمان دستآویزی نداشتند که دولت را بزنند و میخواستند این نسبتها را به دولت بدهند. البته معلوم شد هیچ ربطی به دولت ندارد. اینها گروهی خصوصی بودند که از یک نهادی تغذیه میشدند. دستگیرشان که کردند خودشان اعتراف کردند که کارشان ربطی به شخص دولت یا بنده نداشته است... البته من حدس میزنم یکی از نهادها برای کوبیدن آقای احمدینژاد آنها را تغذیه کرده است... حتی مشخص شد تکثیر آن سیدی در همان نهادی که تولید کرده صورت گرفته است. بعد هم در میدان انقلاب به فروش میرساندند... »
https://eitaa.com/mbehestani
از آنجائیکه رسانه بی بی سی جهانی یک رسانه دولتی محسوب می شود، و این رسانه یک مستند تحقیقاتی مشکوک با عنوان «آخرین لحظات نیکا» حاوی جعل سند دولتی و افترا به جهت انتساب بزه ضد حقوق بشری علیه ایران تهیه و منتشر کرده است، به نظرم ضرورت دارد که دولت ایران نزد دادگاه بین المللی یا دادگاه صالحه در انگلیس، یا شعبه مربوطه در دادگستری تهران جهت اعاده حیثیت طرح دعوا کند.
https://eitaa.com/mbehestani
رفتم #مست_عشق. در مجموع فیلم خوبی است جدای از برخی اشکالات. بهتر است مخاطب به فرهنگ و ادب فارسی و ایرانی آشنا باشد تا بیشتر بفهمد و لذت ببرد، وگرنه کلافگی عارض میشود در نیمههای فیلم.
اما میخواهم به شهاب حسینی، و پارسا پیروزفر، و بالاتر، به حسن فتحی دست مریزاد بگویم که نقش خود را برای ترکی سازی مولوی به خوبی ایفا کردند! کسی اطلاع دارد که اردوغان به تهیهکننده و کارگردان این فیلم جایزه و صله ای جهت عرض تشکر و خدا قوت فرستاده باشد؟ حسن فتحی چرا باید چنین خدمتی به ترکیه بکند که برای دیگر مواریث معنوی ما از جمله ابنسینا چشم طمع دوخته است؟
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
سیستم انتظامی و امنیتی هشیار است؟
دارند ذهن مردم را آماده میکنند که در آشوب بعدی شایعه کنند از افغانها برای سرکوب اعتراضات استفاده شده. یعنی حتی بدنه اجتماعی نظام و سازمان نیروهای مسلح او دیگه برای پراکنده کردن جمعیت یا سرکوب، اطاعت پذیری ندارد. انگاره بکارگیری بیگانگان علیه هموطنان.
نظام آمادگی مقابله با این عملیات روانی را دارد؟ اصلا آمادگی دارد یک آشوب خیابانی بدون خونریزی جمع کند؟ در آخرین مورد، در گزارش رسمی نظام، بالای ۲۰۰ نفر از طرفین درگیری کشته شدند. اصلا ۱۰۰ نفر هم کشته سازی دشمن بود. ۱۰۰ نفر دیگه چی؟
https://eitaa.com/mbehestani
بالاخره تظاهرات دانشجویی در دانشگاه های غربی به پایان خواهد رسید. منتظر تشکیل کمیته حقیقت یاب بی طرف غیرحکومتی برای بیان گزارش آشکار از میزان قانونی بودن برخوردها با تجمعات، تعداد دستگیریها از دانشجویان و اساتید، تعداد زخمیها، تعداد کشتگان، و نحوه برخورد با ماموران و آمران خاطی خواهیم ماند.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
درباره اعتراضات دانشجوئی آمریکا
مجید بهستانی
با فاصله بسیار کمی از شروع جنگ اسرائیل علیه ساکنان نوار غزه، اعتراضات دانشگاهی با محوریت دانشجویان در دانشگاه های آمریکا شروع شد. هر چه جلوتر آمد، این اعتراضات وسیعتر و صورت جنبش اجتماعی به خود گرفته است. کم کم از دانشگاه های اروپائی نیز سروصدائی شنیده می شود که این عقب افتادن آنها نیز خودش ارزش مطالعه جداگانه دارد.
اما این جنبش بی هزینه نبوده است. در بعضی دانشگاه ها پلیس واردشده و تظاهرات درون محوطه دانشگاه به شدت سرکوب شده است. نزدیک به 3000 نفر بازداشت شدند که در میان آنها تعدادی استاد دانشگاه دیده می شوند. همان اوایل رؤسای سه دانشگاه معتبر و بزرگ آمریکائی که هویت دانشگاهی جهانی دارند یعنی هاروارد، ام آی تی و استنفورد، به جلسه کنگره فراخوانده و به شدت بازخواست و بازجوئی شده، و تعلیق از کار و برخورد شدید دولتی با این دانشگاه ها مواجه شدند. حرف اصلی آن است که شما فضای یهودی ستیزی در دانشگاه ایجاد می کنید.
در داخل، کسانی این رفتار حکومت و نیروهای انتظامی با تجمعات اعتراضی مسالمت امیز دانشجوئی را با فضای مشابه داخلی مقایسه کرده، و آن را نشانه استاندارد دوگانه غربی در رعایت حقوق بشر و آزادیهای سیاسی و ازادی بیان در دانشگاه خواندند. در مقابل کسان دیگری به تنگناهای بسیار به فعالان دانشجوئی، اخراج اساتید و ستاره دار شدن و کشته های دانشجوئی اشاره کرده و می گویند اصلا هر گونه مقایسه فضای سرکوب داخلی با شرایط اعتراضات دموکراتیک غربی خنده دار و سوءاستفاده گرایانه است. امروز گزارشی از استاد اصلاح طلب جامعه شناسی دانشگاه تهران، دکتر جلائی پور خواندم که به نظرم می تواند به خوانندگان درک بهتری بدهد که تا چه میزان می توان میان نوع برخورد حکومت با جنبشهای دانشجوئی مقایسه کرد؟
آن گزارش کوتاه را اینجا بخوانید: yun.ir/1uh565
https://eitaa.com/mbehestani
هر چند طبق روال طبیعی و تاریخی نسبت به دور اول، نرخ مشارکت دور دوم کاهش چشمگیر می یابد، اما امید میرود نرخ مشارکت خوبی ثبت شود.
۲۰ سال دولتهای مختلف آرزوی اجرای انتخابات تماما الکترونیکی داشتند که بحمدلله در این دوره محقق شد و اگر اشکال اساسی یافت نشود از انتخابات های بعدی بصورت ملی اجرا خواهد شد.
هم برای تیم اجرای، هم تیم نظارت، هم عموم رای دهندگان کار آسان شده است.
https://eitaa.com/mbehestani
اینکه فرمودهاند الناس علی دین ملوکهم، باید از استاد دهباشی پرسید از کدام «ملوک» پیروی میکنی؟
به استثنای خوبان، ملوک سرزمین من یا خودشان یا فرزندان شان، اگر در این دو راهی قرار بگیرند، گرین کارت را انتخاب میکنند.
تو اهل کجایی؟
https://eitaa.com/mbehestani
خوبی های شورش
مجید بهستانی
نتایج دورهای اول و دوم انتخابات مجلس در تهران،و بعضی شهرستانها گویای یک امر مهم است و آن حرکت از «چنارها» به سمت «پاجوشها». حرکت علیه سازمان و ساختار موجود از سوی بدنه اجتماعی هوادار اصل نظام و انقلاب. یعنی گسترش نارضایتی ها به لایه های عمیق اجتماعی. این نوع رأی دادن و ندادن، خودش نوعی شورش است. ناکامی شورش انتخاباتی 76 به جنبش خیابانی 88 رسید. ناکامی شورش انتخاباتی 84 به شورش خیابانی 98 رسید. ناکامی شورش انتخاباتی 92 در شورشهای خیابانی 96 و 1401 خودنمائی کرد. اگر شورش انتخاباتی 1400 و 1402 به ناکامی برسد، خود را چگونه و در کدام بزنگاه نشان خواهد داد؟
پس همه شورشها و جنبشهای خیابانی بد نیستند،اگر سیستم سیاسی و امنیتی به صورت مثبت و همدلانه هشیار باشد. اشکال نظام پهلوی این بود که شورشهای دهه های 40 و 50 شمسی را به نحو منفی و ستیزه جویانه سرکوب می کرد و به انحلال مسأله می رسید. تا رسید به لحظه فروپاشی 57.
پس شورش همه اش بد نیست؛ هشیاری و آگاهی هم می آورد، درس و عبرت و تجربه هم همراه خود می آورد. می تواند علامت «تب» باشد، پیش از آن که بیماری کشنده شود.
https://eitaa.com/mbehestani
MajidBehestani مجید بهستانی
در این کتاب نوشتم برخلاف نظریات رایج توسعه سیاسی، رابطه طبقه متوسط جدید با حکومت دینی در ایران نه تن
دوران قهر طبقه متوسط جدید کی به پایان می رسد؟
مجید بهستانی
طبقه متوسط جدید موتور محرک دموکراسی خواهی در جوامع است. در کتاب «طبقه متوسط جدید در جمهوری اسلامی ایران» یک مهم محل تردید قرار گرفت: این طبقه با حکومت دینی می ستیزد؛ و یک مهم به تأیید رسید: این طبقه با جمهوری اسلامی همراهی و عدم تعارض داشته است.تلاش شد این دو نکته جامعه شناسانه نظری با تحلیل آماری همراه باشد. همین مسأله سبب کلافگی جریانهای ضدانقلاب و سکولار در قبال این طبقه شده بود. با این حال باید توجه داشت که محدوده زمانی مطالعاتی این کتاب تا انتخابات ریاست جمهوری 1392 است.
پس از این تاریخ روند همکاری این طبقه با جمهوری اسلامی چگونه است؟ نگاهی سریع به بعضی نتایج انتخاباتی:
مشارکت مجلس هفتم (1382): 51 درصد
مشارکت مجلس هشتم (1386): 51 درصد
مشارکت ریاست جمهوری دهم (1388): 85 درصد
مشارکت مجلس نهم (1390): 64 درصد
مشارکت ریاست جمهوری یازدهم (1392): 72 درصد
مشارکت مجلس دهم (1394): 62 درصد
مشارکت ریاست جمهوری دوازدهم (1396): 74 درصد
مشارکت مجلس یازدهم (1398) : 42 درصد
مشارکت ریاست جمهوری سیزدهم (1400): 48 درصد و 13 درصد آرای باطله (رتبه دوم)
مشارکت مجلس دوازدهم (1402): 41 درصد و احتمالا 15 درصد آرای باطله
این اعداد به ما چه می گویند؟ از دولت دوم اصلاحات فضای نومیدی در بخشی از بدنه جامعه وارد می شود که به کاهش نرخ مشارکت در دو مجلس هویدا است. سال 88 جریان شکست خورده تلاش وافری می کند که با کشاندن تمام عقبه خویش، سنگرهای سیاسی را مجددا فتح کند که نرخ مشارکت بی سابقه 85 درصد ثبت می شود. در انتخابات بعدی،یعنی مجلس نهم، همچنان شرایط سیاسی کشور ملتهب است، و از سوی دیگر بخش مهمی از هواداران جنبش سبز از صندوق رأی مأیوس شدند. با وجود این، نرخ مشارکت قابل قبول است. موفقیت یک چهره نزدیک به اصلاح طلبان در 1392 فضای امیدی در بدنه اجتماعی آنها ایجاد می کند و به دنبال توافق هسته ای این حس امکان تغییر و بقاء در بازی، نرخ مشارکتهای بعدی نیز قابل قبول و بالا است.
اما با آشکار شدن ناکامی دولت دوازدهم و بی حاصلی برجام، از 1396 روند نومیدی و عدم امکان بازی در چارچوبهای قانونی، سبب شده است به تدریج هم بدنه اجتماعی اصلاح طلبان از میان طبقه متوسط جدید، و هم بدنه هواداران نظام از میان فرودستان دچار ریزش قابل توجه شود. اگر چه تاریخ مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی بارها شاهد حرکت سینوسی اقبال و ادبار بوده است، ولی به نظر می رسد این بار برای بازگشت به اوج و نرخ مشارکت بالای 60 درصد، یعنی امید به اصلاح و تغییر از مسیرهای قانونی و مسالمت آمیز، شرایط دشواری پیش روی نظام باشد.
https://eitaa.com/mbehestani
فرهنگ «واکس زدن» در ایران و دروغ به رهبری
مجید بهستانی
چرا به رهبری دروغ می گوییم؟ وقتی در موقعیتی قرار داریم که خوب است دیگران فکر کنند ما هم مشکلات داریم، سعی می کنیم نشان دهیم که «خیلی بدبخت» هستیم. وقتی هم که نیاز نباشد، یا منفعت مان در خطر نباشد، خودشیرینی می کنیم و سرخوشی بیخود.
رهبر انقلاب بارها نشان دادند از گرفتن اطلاعات وآمار غلط بی زار هستند و از کسانی که به او انتقاد کردند تشکر کرده اند. در موردی، آیت الله خامنه ای وقتی به اشتباه رتبه جهانی اقتصاد ایران را بهتر بیان کردند، چندی بعد، با اصلاح سخن خود،از کسی که به او تذکر داده و اطلاع صحیح رسانده تشکر کردند. از دادن اطلاعات غلط و بی پایه به رهبری و همچنین سایر مسئولان چه فایده ای وجود دارد؟
رهبر انقلاب به نمایشگاه کتاب امسال تشریف بردند و طبق عادت با غرفه داران هم کلام شدند. سپس با خبرنگار صداوسیما مصاحبه کردند (لینک). نکته مهم این مصاحبه آن است که ایشان فرمودند که خیلی خوشحال هستند که بسیاری از ناشران از تیراژهای بالای کتاب خود (2000 به بالا) و فروش خوب کتابها اعلام رضایت کردند.
کجا چنین است؟ کدام انتشاراتی ها؟ آنها که با بازار نشر درگیر هستند، به استثنای کتابهای درآمدزا مثل حقوق و روانشناسی یا کتاب کودکان، اکثریت ناشران زیر 500 تا کتاب درمی آورند. بعضی آثار رشته های علوم انسانی و پایه با 100 نسخه چاپ می شوند. چرا ناشران، که با علم و فرهنگ و هنر درگیر هستند نباید با زبان رسا از مشکلات صنفی خود بگویند؟
به این ویژگی فرهنگی می توان در کنار مفاهیم خودشیرینی، بادمجان دور قاب چینی، ریاکاری و دوروئی، با سیلی سرخ کردن صورت، یا خوب نشان دادن منزل نزد مهمان، اصطلاح واکس زدن را به کار برد. ما با واکس زدن یک کالا، آن را بسیار بهتر از چیزی که واقعا هست نشان می دهیم.
https://eitaa.com/mbehestani
#کتاب_فقه_و_علوم_اجتماعی
تابستان ۱۳۸۷ بود که این سئوال بنیادین به ذهنم رسید که پس از ۴۰ سال تجربه جمهوری اسلامی، و آرزوی وحدت حوزه و دانشگاه، آیا این همنشینی صورت پذیرفته است؟ و مهمتر آنکه چگونه دانشهای فقه و علوم اجتماعی، در بستر تعارضات ذهنی سنت و تجدد، میتوانند با یکدیگر رابطه داشته باشند؟ فراتر از روابط صوری، و فراتر از لکه گیری.
این دغدغه با ۱۶ تن از اندیشمندان علوم انسانی و اصحاب جریان روشنفکری دینی ایرانی طرح، و ماحصل آن در کتاب جمعآوری گردید. آیا علوم اجتماعی باید از فقه پیروی کند، یا فقه در تشخیص موضوعات از علوم اجتماعی کمک میگیرد؟ یا اصلا و بنیانا با دو دنیای فکری متفاوت و بی تفاوت به همدیگر روبرو هستیم؟
کسانی همچون سعید زیباکلام، مجتهد شبستری، علی پایا، مصطفی ملکیان، ناصر هادیان، ابراهیم فیاض، سعید حجاریان، خسروپناه، و ... .
از ۸۷ تا ۹۷ تولید متن، و از آن موقع تاکنون درگیرودار و پیچ و خم نشر اطاله کرد.
https://eitaa.com/mbehestani