🔴سلسله نشست های "طوفانقرن؛ روایت پیامدها و دستاوردهای عملیات طوفان الاقصی"
🔸نشست سیزدهم:
💠 تحلیل آتشبس لبنان و رژیم صهیونیستی و آینده تحولات منطقه
🔹سخنران:
👤دکتر مجید بهستانی؛ عضو هئیت علمی دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام
📆سهشنبه۱۳ آذرماه۱۴۰۳
🕙ساعت ۱۶
🏢دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی، سالن جلسات شهید آوینی
🎥پخش زنده در کانال @jahade1 پیامرسان ایتا
🇮🇷 مرکز علم و فناوری ادراک، روایت و شناخت اجتماعی🇮🇷
🔗ارتباط با روابط عمومی👇
📲@Ihu_farhangi
┄┅─═◈═─┅┄
🖥 csp.ihu.ac.ir
🆔 @farhanghi_E
روابط عمومی دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی📚
https://eitaa.com/mbehestani
اشغال حلب؛ کجایش شگفت انگیز بود؟
مجید بهستانی
۱_روز آتشبس میان رژیم صهیونسیتی با لبنان، خبرهای تحرکات جبهه تحریر الشام برای اشغال دوباره بخشهایی از خاک سوریه و اسقاط اسد و حزب بعث اعلام شد. از ادلب شروع شد و در ۷۲ ساعت سقوط حلب تکمیل شد. پیش روی سریع نیروهای اسلامگرای ضد اسد محل تعجب دنبال کنندگان بود. آیا احتمالا با همین سرعت اشغال سایر شهرها تا سقوط کاخ ریاستجمهوری ادامه می داشت؟
۲_ استان ادلب، با اکثریت کرد اهل سنت، از سالهای دور محل تجمع مخالفان حزب بعث سوری، و در سالهای بهار عربی، به یکی از کانونهای اصلی ضد اسد تبدیل شد. به دلیل موقعیت جغراسیایی خاص آن، گروههای عرب سلفی جهادی در آنجا پایگاه زدند و درگیریهایی نیز همزمان میان سکولارها و جهادیون ظهور کرد. بعد از توافق آستانه (۲۰۱۷) ادلب به محل زندگی جهادی ها تبدیل شد که دمشق حاکمیت کامل بر آن نداشت.
۳_ در پنج شش سال اخیر بعد از فروکش کردن جنگ داخلی و حذف دولت داعش، ولی هیچگاه سوریه برای بعثیها به حالت سابق برنگشت و دولت مرکزی از اعمال حاکمیت ملی فراگیر عاجز بود. کردها، جهادی ها، و داعش هر کدام بر بخشهایی اعمال قدرت میکردند.
۴_ ارتش سوریه وقتی در ۲۰۱۲ از سرکوب معترضان عاجز ماند، نیروهای بینالمللی دولت را از سقوط و فروپاشی نجات دادند زیرا سقوط اسد با چندپارگی سوریه توأمان بود و هست. شخصا گمان داشتم که در سالهای پس از آشوب، ارتش که اصلی ترین رکن حزب نظامی بعثی سوری است به بازسازی اساسی خود اقدام خواهد ورزید، که سقوط راحت دو استان اصلی شمالی آن خیالات را محو کرد. ارتش همچنان کم خرد، و مغرور است که توان فرماندهی پایینی دارد. اگر حمایت فرماندهی هوایی روسیه نبود، قطعا روزهای آتی دمشق شب میشد.
۵_ فاصله ۶۰ کیلومتری ادلب تا حلب، که آن نیز ترکیبی از اکراد و اعراب معترض جنگجو میباشد، آن را درون ساختار فشل امنیتی_نظامی سوریه، به هدفی نزدیک تبدیل کرده بود. شگفت انکه حلب به قلب صنعتی سوریه، البته قلبی کم جان، به جهت اطلاعاتی و نظامی رها شده بود. سقوط آسان پایگاه نظامی کویرس این شهر دیگر حرفی برای گفتن نمیگذارد. در این سالها، شورای نظامی ملی علاقه چندانی به حضور مستشاری ایران در آن کشور نداشت و به حمایت نظامی روسها دلبسته بود. اما مشخص است روسها، همانند سایر قدرتهای بزرگ، تمایلی به تربیت عالی فرماندهان نظامی سوریها نداشته تا در فرایندی مشخص به استقلال نسبی از مسکو دست یابند. اسد این روزها به خوبی میفهمد اگر برخلاف نظر جناح روسوفیل، تکیه بیشتری به تهران میکرد، این روزها برایش حداقل به این تلخی رقم نمی خورد.
https://eitaa.com/mbehestani
وقتی آتشبس اعلام شد، خبرهای سقوط نقطه به نقطه حوالی ادلب و حلب از سوی جبهه تحریر الشام در سوریه به گوش رسید. در نتیجه برخی بلافاصله تحلیل کردند که اینها در هماهنگی با رژیم صهیونسیتی علیه اسد قیام کردند تا جبهه پشت محور مقاومت بشکند. این تحلیل به چند دلیل ناقص است:
۱_ اگر حادثهای با اطلاع نفر سومی روی دهد، نمیتوان گفت نفر سوم دخیل است. هر چند برای اطلاع تلآویو سندی ارائه نشده است. اگر حادثهای به نفع نفر سومی به پایان رسد، نمیتوان گفت آن حادثه از ابتدا توسط آن بازیگر طراحی شده بود. در مورد اسرائیل، روشن نیست روی کار آمدن جهادیها و تکفیریها به سود اسرائیل باشد.
۲_ اگر قرار بود جریان مسلحین ضد اسد به سود اسرائیل اقدامی کنند بهترین زمان وقتی بود که اسراییل دست برتر در معادلات قدرت داشت (مثلا زمان انفجار پیجرها) تا به سرعت کمر محور بشکند. نه آنکه دقیقا روزی انتخاب شود که اسرائیل از روی استیصال به طرح آتشبس آمریکایی-فرانسوی تن داد.
۳_ روز آتشبس، روز آغاز عملیات مسلحانه ضداسدی نبود بلکه از ۱۰ روز قبلتر اخبار از تحرکات جسته و گریخته این جریان در همان محدوده ادلب منتشر گردیده بود.
نتیجه: از شواهد امر و تا اینجای کار، چنین به نظر می رسد که شروع دوباره تحرکات سلفیون برای اسقاط اسد نه با هماهنگی رژیم صهیونسیتی انجام شده باشد بلکه صرفا یک همزمانی اتفاقی است.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
بوی گند خیانت میاد
اینکه ارتش علیل سوریه به راحتی عقبنشینی میکنه خیلی عجیب نیست؛ اینکه انبارها و مهمات و تجهیزات را دست نخورده تحویل دشمن میدن شک برانگیزه!
میگن دولت در این سالها حقوق کافی به ارتشیان نمیداد.
نخیر! باید دنبال واقعی تر گشت!
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
برایم روشن نیست تحلیل راهبرد نگاران ایران و روس برای صحنه سوریه چیست. تا اینجای کار سرزمین راهبردی سوریه، یکی از حلقههای اصلی پشتیبانی محور مقاومت، به ترکیه و آمریکا، و نیز اسرائیل، واگذار شده است.
هر کدام از دولتهای روسیه و ایران دلایل قوی داشتند که اینگونه بازی نکنند ولی چرا نمیکنند، نمیدانم!
اگر چه شرایط ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ به مراتب سختتر بود، ولی شیوه عمل کاملا فعالانه و جسورانه بود.
الان بیشتر بخش دیپلماسی ما فعال است، یا اینگونه به نظر میرسد ؟
درحالیکه اول باید پیروز میدان نظامی بود تا بعد در میز دیپلماسی چیزی صید شود.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
شاید و حتما زود است در حال حاضر از جغراسیای منطقه حرف بزنیم. روندهای پنهان با سرعت خودش را بالا میآورد و نیروهای مخرب نیروهای حافظ وضع موجود را با شتاب دور از انتظار کنار میزند.
سوریه ۲۰۱۱ ضعیف تر از الان بود ولی اراده مقاومت داشت. چه اتفاقی افتاده حزب بعث ۲۰۲۴ بی جان شده است؟
بعید است ایران طرف معامله با قدرتهای داخلی، منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفته باشد. یحتمل دور خورده است.
تا اینجای کار، سوریه سه پاره است. یک منطقه زیر نفوذ ترکیه، و دو منطقه برای آمریکا. مناطق آمریکا تحت نظر اکراد و اعراب جداگانه اداره میشود.
ولی سوریه پر از نیروهای متعارض است و هر نیرو مسائل خاص خود را دارد. مرحله تقسیم غنائم شروع شود، تازه بحرانها شروع میشود. دیکتاتوری اسد نوستالژیک خواهد شد.
و باز همان سئوال اصلی تکرار میکنم: چرا روسیه زمین سوریه را به رقیبان و دشمنان خود واگذار کرد؟ معامله بزرگتری، مثلا اوکراین، با ناتو داشته؟ گمان نمیکنم ولی جوابی هم نیست.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
بعث سوری؛ بماند یا برود؟ مسأله این نیست!
مجید بهستانی
یادش بخیر ۱۳۹۰ وقتی احمدینژاد گفت بشار دارد تاوان دیکتاتوری خودش را میبیند و نباید از دیکتاتوری حمایت کرد، برخی آن را ناشی از اسلام انحرافی و مکتب بهاری خواندن. ده سال از حمایت از اسد دفاع کردن.
بهر دلیل در دور جدید از بهار عربی بار دیگر نظام اسد در شرف سقوط است، و این بار نظام اسلامی ورود نظامی نکرده است. حالا همان قلمها از فساد و دیکتاتوری اسد و بعث سوری میگن. و اینکه حقش است که سقوط کند!
تحلیل تان را با تحلیل نظام تنظیم میکنید؟!
اگر نظام فردا نظرش درباره وضع سوریه تغییر کند، شما میخواهید از ضرورت حفظ نظام فاسد کنونی سوری دفاع کنید؟!
https://eitaa.com/mbehestani
دختر اردوغان، دختر هنیه
تحولات این روزهای سوریه پر از شگفتانه است. به نظرم هر چه جلوتر برویم همه حیرت خواهند کرد. حتی اردوغانی که فعلا مست پیروزی است. یکی از این شگفتی ها، تبریک دو دختر به ملت سوریه بود: دختر اردوغان و دختر هنیه. اگر اسد پشت جبهه مقاومت و حامی فلسطین چرا باید اینگونه از سوی اسلام گرایان نواخته شود؟ در ماجرای سپتامبر سیاه، فلسطینیان و اسلام گرایان اعتقاد دارند که حافظ اسد به آنها خیانت کرد (کینه شصت ساله). در ادامه، با بازسازی حزب بعث از علویون و پاکسازی اهل سنت از مناصب حساس قدرت و نیز امور مهم اقتصادی، اهل سنت و اسلام گرایان کینه بیشتری گرفتند که اسد به صورت سیستماتیک می خواهد آنها را حذف کند (کینه پنجاه ساله). آنها حمایت حافظ و بشار اسد از آرمان فلسطین را ساختگی و بیشتر ناشی از اسرائیل ستیزی آنها می دانستند که مساله داخلی بود (بلندهای جولان) نه آرمان جهان عرب یا آرمان جهان اسلام. همچنین نزدیکی آنها به ایران، از جنگ هشت ساله با عراق تا بهار عربی، سبب خیانت سوریه به سروری جهان عرب، و هم پیمانی با شیعیان تندرو قلمداد می شد.
خلاصه، تبریک امروز دختران مقامات ممالک اسلامی به ملت سوریه ریشه در تحلیلها و کینه های چندین دهه علیه خاندان اسد دارد.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
دیو رفت، فرشته درآید؟
مجید بهستانی
نظام دیکتاتوری حزب بعث سوری رفت با تمام فساد و ظلمش. ولی ظالمتر و فاسدتر از سایر عربها نبود. با رفتن پدر، پسر به همراه همسر دورگهاش بلافاصله اصلاحات اجتماعی و اقتصادی را رقم زد. این با گشایش با غربیها شروع شد ولی به شرق پشت نکرد. سرمایهگذاری خارجی و توسعه اقتصادی، و نیز حقوق زنان مورد توجه قرار گرفت. میتوان گفت در میان کشورهای عربی، پس از قطر، سوریه دومین کشوری بود که مسیر جدید را آغاز کرد. تا آنجا که بشار و اسما بعنوان رهبران پیشرو مورد تحسین رسانههای غربی قرار گرفتند. بهار عربی همه رویاهای سوری را برهم زد.
واقعیت اینکه معارضین قبلی و فاتحان فعلی، بیشتر از پسر، از خونریزیها و مظالم پدر به ستوه آمدند و نظام بعثی آن را تداوم میداد. حافظ اسد برای تثبیت قدرت از گروهها و اقوام مختلف کشتار فراوان کرد.
ولی فاتحان میتوانند نقش فرشته را ایفا کنند؟ مشخصا صرفا جنگجو هستند و از حکمرانی و توسعه چیزی نمیدانند. و چون متنوع میباشند، هر کدام به یک حامی خارجی چنگ خواهند زد.
سوریه به گسیختگی خواهد رفت و در بهترین حالت، بصورت فدرالی اداره خواهد شد. فاتحان سازش پذیری بالا ندارند و تا سالها درگیر کیفیت اداره حکومت با هویت ملی_قومی چندپاره خواهند شد.
https://eitaa.com/mbehestani
چرائی سقوط بشار اسد
مجید بهستانی
از لابه لای اخباری که جسته و گریخته و با دستکاری و اعمال نظر صاحبان قدرت و رسانه به دست خوانندگان می رسد، درباره سئوالات غامض و دشوار با احتیاط می توان تحلیل کرد مثل اینکه چه شد میان رژیم اسد 2011 و 2024 این میزان تفاوت رفتاری هست؟ چرا مثل تار عنکبوت فروپاشید؟ او و نزدیکانش باید بعدها خاطرات خود را بنویسند و احتمالا همانند خاطرات سلطان عبدالحمید عثمانی نکات مهمی را افشا خواهد کرد. ولی تا اینجا که از اخبار و روندها مشخص است:
1- مردم شاید تبعیض را تحمل کنند، ولی گرسنگی را خیر. سوریه پانزده سال گرفتار بحرانهای امنیتی بود و جنگ اول خسارات سنگینی به اقتصاد و زیرساختهای آن کشور وارد کرد. تحریمهای خارجی نیز اجازه بازسازی به این کشور نداد. اقتصاد رنجور سوریه، مردم را به ستوه درآورده بود. استان ادلب خود را از دولت مرکزی جدا و به ساختار ترکیه متصل کرد تا آنجا که معاملات نیز با لیر ترکیه انجام می شد. مردم آن ناحیه به مراتب رفاه بالاتری داشتند.
2- نظام فاسد بعثی سوری که بر پایه نهاد نظامی و اطلاعاتی قرار گرفت مبتنی بر فساد و تبعیض قرار داشت و گویا در سالهای پس از جنگ این امر تشدید گردیده بود. وعده و وعیدهای اسد برای اصلاحات اساسی هم مشاهده نشد.
3- جنگ داخلی اول سوریه درون امواج سهمگین بهار عربی آغاز شد و در حالی که سایر دیکتاتوریها سقوط کردند، اسد پابرجا ماند. بدون شک، حکومتی که هیچ پشتوانه مردمی ندارد، با حمایت خارجی سرپا نگهداشت، کمااینکه دولتی که حمایت مردمی دارد به سختی از هجمه خارجی فرومی ریزد. بشار رئیس جمهور جوانی بود که از 2000 به قدرت رسید، و با همراهی همسرش اصلاحات اقتصادی_اجتماعی را شروع کرد، بسیار زودتر از بعضی شیوخ منطقه. روند رشد سرمایه گذاری خارجی و بهبود مناسبات با بلوک غرب وضعیت مثبتی را نشان میداد. به همین خاطر، پایگاه اجتماعی قدرتمندی برای خود ساخته بود و در مقابل جریانهای دموکراسی خواه یا سلفیون ایستادگی کرد. ارتش او برای این ایستادگی کفایت لازم نداشت در نتیجه نیروهای نظامی ایرانی و روسی به داد او رسیدند.
4- فروپاشی اقتصادی و ناتوانی دولت مرکزی در اجرای عدالت اجتماعی، در عمل پایگاه اجتماعی حزب بعث فروریخت. در نتیجه با شروع جنگ داخلی دوم، قبل از مردم،این ارتش بود که دیگه تمایل به مقاومت نداشت. بدنه ارتشها از دستورات سرپیچی می کردند و این کار را برای فرماندهی میدان دشوار می کرد. در سطح افسران و فرماندهان نیز تزلزل ایجاد شد. فروپاشی شهر به شهر روحیه فرماندهان شهرهای دیگر را نیز فروریخت. بالاتر و عجیب تر اینکه سیستم اطلاعاتی نیز کرخت شده و تحرک خاصی نه قبل از جنگ و نه حین آن از خود نشان نمی دهد. همه پالسهای سرد و منفی که مقامات ایرانی در مواجه با مقامات سوری از جمله اسد دریافت می کردند، قطعا اسد نیز از فرماندهان ارشد نظامی_اطلاعاتی دریافت کرده بود. این که امروز آقای خامنه ای فرمودند در این چند ماهه نهاد اطلاعاتی ایران بارها گزارشات هشدارآمیز از تحرکات دشمن به طرف سوری ارسال میکرد ولی آنها گوش شان بدهکار این قضیه نبود حرف بسیار مهمی است.
تسلیم اسد عبارت دقیقی نیست. حزب بعث تسلیم گردید. حزب تمایلی به بکارگیری توان خارجی برای مقاومت نداشت. اگر جز این بود، آنها به راحتی می توانستند با یک کودتا، اسد را برکنار، و یک ژنرال جسورتر روی کار بیاورند.
5- اقتصاد ملی ایران بیماریهای بدخیم دارد و از اداره خود نیز جامانده است. رژیم سوریه فهمید که نمی تواند تنها به کمکهای ایران برای بازسازی کشور اکتفا کند. روسیه نیز خود اقتصاد ملی رنجور و تحت تحریم دارد و خود در اوکراین زمین گیر است. در نتیجه دیپلماسی اقتصادی سوریه به سمت شیوخ آمریکائی منطقه چرخید. ولی سرمایه گذاری آنها منوط به اصلاحات سیاسی_اجتماعی بود. از جمله دوری یا احتیاط از محور مقاومت. بنظرم بشار تحت فشار حزبی، تا حدی فیتیله ایران در سوریه را پایین آورد و این خود را در جنگ منطقه ای جدید (فلسطین، لبنان، ...) نشان داد.
6- برخلاف برخی تحلیلها، به نظرم اگر چه برای اسرائیل و جریان نظامی_امنیتی ناتو سقوط اسد در دستورکار بود و تحریم آن در راستای تضعیف توان ملی آن طراحی شده بود، ولی این مورد اخیر (جنگ داخلی دوم) ابتکار سرویس امنیتی ترکیه، مستقل از هماهنگی با سایر اعضاء، طراحی و اجرا شد. هر چند این سقوط به نفع بازیگران عضو و همسوی ناتو شد، ولی دخالت آنها فعلا روشن نیست. آنها روی بازیگری (جولانی) سرمایه گذاری کردند که خطر اسرائیل را که بخشهائی از خاکش را اشغال کرده کمتر از خطر ایران و حزبالله می داند!
7- روسیه هم معامله نکرد. این گمانه که به نفع جبهه اوکراین، روسیه از سوریه دست شست، فرض قدرتمندی نیست و پوتین عاقل چنین حماقتی نمی توانست بکند. ساختار فاسد بعثی فروپاشیده بود و میلی به مقاومت نداشت. جلوی کشتار و خونریزی بیشتر را گرفت و به راحتی به گزینه تسلیم رسید. اگر کسی معامله کرده باشد، قطعا آن پوتین نیست، خود اعضای حزب بعث و اسد در درجه اول اتهام قرار دارند.
https://eitaa.com/mbehestani
خبر آمد که مجاهدین اموی تونلی در مرز سوریه و لبنان کشف کردند که گویا برای ترانزیت تسلیحات به حزبالله استفاده میشد.
باور بفرمایید میزان خدمات جریان سلفی جهادی اموی به منافع اسرائیل بیشتر از خدمات آنها به جهان اسلام خواهد بود.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
صدام دوستداشتنی
مجید بهستانی
چه کسی میتوانست تصور کند صدام حسین منفور، برای مردم سوریه، نزدیکترین کشور عربی به ایران و عضو محور مقاومت، دوستداشتنی باشد؟ قصه چیه؟
وقتی سلفیها دمشق را فتح میکنند، جولانی در مسجد جامع اموی خطبه میخواند. قبلا در کتاب «حسرت و هراس» توضیح دادم که بیداری اسلامی اخیر ریشه در نوستالژی صدر اسلام، و هراس از سلطه کفار و مشرکین بر دارالخلافه دارد. روایت این جماعت، سفیانی است، پس «مسجد جامع اموی» یک نشانه میشود. امویان افتخار این جریان فکری در جهان عرب است. باور به سروری عرب بر عجم. بعد از نبی، معاویه بن سفیان و یزید اسوه هستند و برای علی بن ابی طالب احترام قائل نیستند. شام در سطح سرزمین وحی، شاید بالاتر از آن. شیعه توطئه ایرانیان مجوس رافضی است که در جهان اسلام فتنه کردند. در حادثه کربلا نیز حق با یزید بود. پس از امویان، جهان اسلام به انحراف رفت.
چرا صدام محبوب است؟ چون او قهرمانانه جلوی ایران و اسرائیل ایستاد و به خاک آنها موشک زد. دشمنان شیعیان بود، جنبش آنها را سرکوب کرد، و بسیاری از علمای ایشان را از دم تیغ گذراند. جنگ اول و دوم خلیج فارس، تجاوز آمریکا به عراق، به مثابه جنگ صلیبی جدید، بر افتخار صدام افزود تا آنجا که توسط سربازان لشکر مسیحی به شهادت رسید.
ولی بعث سوریه، به آنها خیانت کرد. با شیعیان همپیمان شد و هر چند مقابل اسرائیل بود، و به آرمان فلسطین کمک میکرد، ولی بر اسلامگرایان سخت میگرفت، شریک جرم حادثه سپتامبر سیاه بود، و ذنب لایغفر، پای خمینیستها را به سرزمین معاویه باز کرد.
https://eitaa.com/mbehestani
اقدام درست ایران در حمایت از اسد 1391
مجید بهستانی
سئوال می شود که آیا حمایت ایران از بشار اسد سال 2011 به بعد صحیح بود؟ چرا باید از یک رژیم متزلزل حمایت می شد؟
1- رژیم اسد در 2011 در کنار قطر و جلوتر از اردن، روی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی کار می کرد و محبوبیت مقبولی داشت. در مقایس با وضعیت فعلی، حال راحت تر می توان قضاوت کرد که یکی از پایه های موفقیت عملیات نظامی ایران-روسیه در حفظ اسد، پایگاه مردمی آن بود. پس آنجا یک رژیم مردمی، البته نه مردمسالارانه، وجود داشت.
2- جایگزین اسد چه کسانی بودند؟ گروهکهائی که امروز توانستند رژیم بعثی سوری را ساقط کنند همانها هستند که 15 سال پیش در سوریه فعال شدند، با خشونت و وحشی گری بیشتر. این فقط به داعش محدود نمی شد بلکه جبهه النصره و احرار الشام و ... نیز سطح خشونت ضدانسانی بالائی داشتند. خاطرمان نمی رود قبل از تأسیس داعش، در همان روزها و ماه های اول کلیپ های وحشیگری آنها از جمله زنده زنده مثله کردن قربانیان، خوردن جگر انسانها، سر بریدن، آتش زدن دستگیریها، و ... . کلیت این گروهکها روحیه ضدایرانی، ضدشیعی، و بی تفاوت نسبت به رژیم صهیونیستی بود. در نتیجه قرار بود ایران یکی از حامیان و متحدان منطقه ای خود را از دست بدهد؛ که البته به عنوان جبهه پشتیبانی جبهه مقاومت ارزش اضافه تری هم داشت.
3- جمع بندی در تهران این بود که حضور دولت سکولار همسو، با همه اختلافات و اشکالات، بهتر از روی کار آمدن دولت سنّی اسلامگرا است که مشخص نیست چگونه می خواهد با ایران و محور مقاومت برخورد کند.
4- تاخیر ایران در حمایت قدرتمند از گروهکهای جهادی و تکفیری تا آنجا ادامه پیدا کرد که آنها تا مرزهای ایران در منطقه اقلیم کردستان، و نزدیکی شهرهای مقدس نجف و کربلا رسیده بودند، و کوتاهی های بیشتر قطعا مرزها و خاک ایران را با خطرات امنیتی شدید مواجه می کرد.
5- ایران در دیپلماسی اقتصادی و عمومی خود در سوریه همانند همه نقاط دنیا، موفق نبود بطوریکه بعنوان حامی و عامل اصلی ماندگاری رژیم بعث ولی جای پای قدرتمندی در جامعه و بازار آنجا نداشت که تنها به کمتر از5 درصد از اقتصاد سوری محدود می شد و این در حالی است که سهم ترکیه هم در سوریه و هم در عراق چند ده برابر ایران است ولی همزمان دشمن اصلی رژیم مستقر هر دو کشور شناخته می شود.
https://eitaa.com/mbehestani
صحنه بازی ایران در سوریه
مجید بهستانی
بازی ایران در سوریه تمام نشده است. اگر جغراسیا (ژیوپولتیک) تغییر کند ولی اهداف بازیگران تغییر نمیکند. بلکه منافع ملی تغییر میکند. حال با توجه به تحولات جدید منطقه در یکسال اخیر، بطور مشخص در سوریه چه بازی باید ایفا کنیم؟
۱_ حفظ تمامیت ارضی سوریه
۲_آمریکا میخواهد برای کردها و دروزی ها منطقه خودمختار ایجاد کند. ایران میتواند از خودمختاری کردها دفاع کند، مشابه اقلیم عراق، ولی برای دروزی ها چنین وزنی لازم نیست. آنها در طول تاریخ هیچگاه بازیگر مهمی نبودند مگر به کمک آمریکا و اسرائیل بتوانند در آینده منطقه نقش ایفا کنند. قدرت گیری آنها فعلا با منافع ایران سازگار نیست خصوصا که برای قدرتیابی حاضر به هر گونه همکاری با واشنگتن و تلآویو هستند. محدوده مرزی عراق و اردن محل سکونت آنهاست که فضای ارتباطی ایران نیز هست.
ولی کردها در شمال و شرق سوریه حضور دارند و امکان ارتباط با آنها راحت تر است.
۳_ شاید جولانی در قامت رییس دولت بخواهد روابط متعادلی در منطقه ایجاد کند از جمله با ایران، ولی فشار قدرتهای خارجی مثل ترکیه، اسرائیل و آمریکا مانع سختی ایجاد میکند.
در عین حال ایران باید کانال ارتباطی عادی با دولت جدید حفظ کند و رویکرد تخاصمی نگیرد مگر آنکه خود آنها قصد دیگری داشته باشند.
۴_ سرمایهگذاری دوباره روی بشار و هواداران آن بی ثمر است و فقط کار بر ایران تنگتر خواهد شد.
۵_ فعلا ایران باید از «هدف اصلی» کشورهای درگیر در سوریه خارج شود و فرصت دهد ایدیولوژی و جغراسیا کار خودشان را بکنند. ورق برخواهد گشت.
https://eitaa.com/mbehestani
اصولگرایان دو تا رییسجمهور داشتن که خواسته یا ناخواسته رفتارهایی می کردن که منتقدان میگفتن یا پوپولیستی است یا بی ادبانه است.
حالا برای اولین بار رییس جمهور اصلاحاتی رفتارهایی می کند از همان جنس غیرمودبانه یا پوپولیستی، ولی منتقدان سابق، روزه سکوت گرفتن.
مهم نیست رییسجمهور یا فلان مقام مسئول از جناح من است یا نه، مهم اینه برای نقد عیار دوگانه استفاده نکنیم.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani