eitaa logo
معرف
581 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
275 فایل
کانالی برای اساتید عزیز ما را با آدرس زیر به اساتید محترم معرفی کنید : Www.eitaa.com/mc10313
مشاهده در ایتا
دانلود
جنگ نرم؛ سواد رسانه‌اي،مفهوم‌شناسي و مباني نظري 1. مفهوم‌شناسي جنگ نرم1 برخي شگرد‌هاي جنگ نرم بخش یکم يك ـ روش ديپلماسي عمومي اين روش، به معناي كاربرد ابزارهاي بين فرهنگي و ارتباطات بين‌الملل در سياست خارجي است و به گونه‌اي فراگير شامل ديپلماسي فرهنگي و ارتباطي مي‌شود (آشنا، 1384: 15). اثرگذاري بر نگرش‌هاي عمومي براي شكل‌دهي و اجراي سياست خارجي از اهداف ديپلماسي عمومي است. ديپلماسي عمومي سه ويژگي منحصر به فرد دارد: نخست آن‌كه، طرح‌ها و برنامه‌هاي آن آشكار است؛ دوم آن‌كه، در چارچوب سياست خارجي يك كشور تعريف مي‌شود؛ سوم آن‌كه، باني و متولي اصلي و رسمي آن، دولت است. هر چند ممكن است نهادهاي خصوصي نيز در اين رابطه به كار گرفته شود، در چارچوب اعمال تهديد نرم يا روش اقدام غيرخشونت‌آميز، هدف ديپلماسي عمومي، بيشتر بر تلطيف افكار و نگرش نخبگان و آحاد مردم يك جامعه نسبت به دولت و كشور به‌ كار گيرنده اين ديپلماسي متمركز است. (حسيني، 1384: 63) دو ـ روش عمليات رواني عمليات رواني به طرح‌ها و اقداماتي گفته مي‌شود كه به دنبال تشويش، تهييج، تحريك و تغيير افكار عمومي حول يك مسئله مشخص و با اهداف از پيش تعيين‌شده است. بر اين اساس، عمليات رواني يك طرح و اقدام اطلاعاتي با اهداف پنهان شمرده مي‌شود. شايعه‌پراكني، سياه‌نمايي، بزرگ‌نمايي و كاريكاتوريزه كردن، از مهم‌ترين شيوه‌هاي عمليات رواني است. بنابراين، عمليات رواني به مجموعه‌اي از زيرساخت‌ها، به ويژه رسانه‌ها و به خصوص رسانه‌هاي سياه و خاكستري نياز دارد. عمليات رواني بيشتر به عنوان سلاح پشتيباني استفاده مي‌شود. سه ـ روش عمليات ادراكي اين روش به دنبال اثرگذاري بر نگرش‌ها، باورها، عقايد، اهداف و ارزش‌هاي طرف مقابل با هدف ايجاد دگرگوني در مخاطب، تا سرحد همسو شدن آنان با اهداف و منافع عمل‌كننده است. روش ادراكي بيشتر بر ترويج؛ يعني رواج دادن باورها، ارزش‌ها و عقايد متناسب با خواسته‌ها و اهداف خود، و نيز بر نوعي آموزش جهت‌دار مبتني است. عمليات ادراكي با عمليات رواني تفاوت دارد؛ زيرا عمليات رواني به دنبال ايجاد دگرگوني‌هاي دفعي و فوري، آن هم در سطح افكار است. هدف اصلي عمليات رواني، تهييج و تحريك است و اين با هدف اصلي عمليات ادراكي تفاوت دارد. آماج اصلي روش ادراكي، نخبگان و سپس عموم قشر تحصيل‌كرده جامعه است. چهار ـ تصديق تصديق يعني اينكه شخصي كه مورد احترام يا منفور است، بگويد: فكر، برنامه، محصول يا شخص معيّني خوب يا بد است. تصديق، فني رايج در تبليغ، مبارزات سياسي و انتخاباتي است. پنج ـ شايعه شايعه در فضايي توليد مي‌شود كه امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثّق ممكن نباشد. شش ـ كلي‌گويي محتواي واقعي بسياري از مفاهيمي كه رسانه‌هاي غربي مصادره و در جامعه منتشر مي‌كنند، بررسي نمي‌شود. توليدات رسانه‌هاي غربي در دو حوزه سياست داخلي و خارجي، سرشار از مفهوم‌هايي چون جهاني شدن، مردم‌سالاري، آزادي، حقوق بشر و... است. اينها مفهوم‌هايي است كه بدون تعريف و توجيه مشخص، براي اقناع مخاطبان در زمينه‌اي مشخص به كار گرفته مي‌شود. هفت ـ گفتن بخش اندكي از حقيقت گاه خبر يا سخني به گونه‌اي مطرح مي‌شود كه با دستكاري پيوستگي و نظم محتواي پيام، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد. هشت ـ انسانيت‌زدايي و اهريمن‌سازي يكي از اثرگذارترين شيوه‌هاي توجيه حمله دشمن به هنگام جنگ (نرم يا سخت)، «انسانيت‌زدايي» است. هنگامي كه حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، مي‌توان اقدامات خشونت‌آميز را بر ضد اين ديو و اهريمن توجيه كرد. نه ـ ارائه پيشگويي‌هاي فاجعه‌آميز در اين شيوه، با استفاده از آمارهاي ساختگي و ديگر شيوه‌هاي جنگ رواني (از جمله كلي‌گويي، پاره حقيقت‌گويي، اهريمن‌سازي و...) به ارائه پيشگويي‌هاي مصيبت‌بار مي‌پردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را درباره آن افزايش دهند و افكار وي را بر اساس ميل و هدف خويش هدايت كنند. ده ـ حذف (سانسور) در اين روش، سعي مي‌شود فضايي مناسب براي ديگر شيوه‌هاي جنگ نرم، به ويژه شايعه پديد آيد تا زمينه نفوذ آن افزايش يابد. ازاين‌رو، با حذف بخشي از خبر و نشر بخشي ديگر، به ايجاد پرسش و مهم‌تر از آن، ابهام مي‌پردازند و بدين ترتيب، زمينه توليد شايعات گوناگون خلق مي‌شود. يازده ـ جاذبه‌هاي جنسي بهره‌گيري از نمادهاي جنسي، از روش‌هاي مهم در رسانه‌هاي غربي است؛ به طوري كه اكثر قريب به اتفاق برنامه‌هاي رسانه‌هاي غربي از اين جاذبه براي جذب مخاطبان خويش، به ويژه جوانان كه فعال‌ترين بخش جامعه هستند، بهره مي‌گيرند. https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
جنگ نرم؛ سواد رسانه‌اي،مفهوم‌شناسي و مباني نظري 1. مفهوم‌شناسي جنگ نرم1 برخي شگرد‌هاي جنگ نرم بخش دوم دوازده ـ ايجاد تفرقه و تضاد از جمله امور مورد توجه در فرآيند جنگ نرم، تضعيف از راه تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است. ايجاد و القاي وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب، سبب عدم انسجام و يكپارچگي مي‌شود و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود مي‌كند و از اين راه از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده مي‌شود. سيزده ـ ترور شخصيت در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زماني كه نمي‌توان يا نبايد فردي ترور فيزيكي شود، با استفاده از نظام رسانه‌اي و انواع شيوه‌ها، از جمله بزرگ‌نمايي، انسانيت‌زدايي، اهريمن‌سازي، پاره حقيقت‌گويي و... وي را ترور شخصيتي مي‌كنند و از اين راه موجب افزايش نفرت عمومي و كاهش محبوبيت وي مي‌شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامي با استفاده از اين شيوه و بهره‌گيري از ابزار طنز، كاريكاتور، شعر، كليپ‌هاي كوتاه و... كه عموماً از راه اينترنت و تلفن همراه پخش مي‌شود، به ترور شخصيت برخي افراد سياسي و فرهنگي موجّه و معتبر نزد مردم مي‌پردازند. چهارده ـ بي‌ثبات‌سازي سياسي و ايجاد اختلاف سازمان سيا پروژه بي‌ثبات‌سازي ايران در سال 2006 م. را تهيه كرد و با اختصاص بودجه چهارصد ميليون دلاري كنگره آمريكا و با دستور بوش ابلاغ و عملياتي شد. به طور مشخص، جنگ اطلاعاتي موسوم به «نبرد سايبري» در دستور كار دولت آمريكا قرار گرفت. اين پروژه كه با شبكه‌سازي گسترده در فضاي مجازي و سايبر آغاز شد، اهدافي چون گردآوري اطلاعات، جريان‌سازي و جنگ رواني بر ضد نظام جمهوري اسلامي، تأسيس سايت‌هاي مبتذل، حمايت خبري و رسانه‌اي از گروهك‌هاي تروريستي، و تشويق تجمعات غيرقانوني و اغتشاش را در برنامه خود قرار داد. بي‌ثبات‌سازي سياسي به شيوه‌هاي گوناگوني صورت مي‌پذيرد؛ از جمله: الف) گسست نسل‌ها و شكاف‌هاي اجتماعي؛ ب) استفاده از اختلافات قومي، ملي و مذهبي؛ ج) بحران‌سازي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و... . پانزده ـ روش فريب راهبردي فريب در چارچوب خلق و جعل روشن مي‌شود. خلق به معناي توليد اطلاعات غلط و ارائه آن به جاي حقيقت است و جعل به معناي استفاده از اطلاعاتي است كه به لحاظ فني درست است، ولي خارج از مجراي خود به كار گرفته مي‌شود و در عمل به گونه‌اي ارائه مي‌گردد كه مخاطب در جمع‌بندي به نتيجه‌گيري غلط برسد. همچنين فريب راهبردي به معناي خلق و جعل اطلاعات از سوي يك دولت به منظور تحت تأثير و كنترل قرار دادن تصميم‌ها، طرح‌ها، راهبرد‌ها و در مجموع، اقدامات مقامات و مديران ارشد سياسي طرف مقابل است. (حجت‌زاده دزفولي، 1385: 12ـ18) فريب راهبردي در سه شكل طراحي و اجرا مي‌شود (حجت‌زاده دزفولي، 1385: 16ـ19). در نوع نخست، طرح فريب به دنبال ابهام‌افزايي، ايجاد سردرگمي، پريشان‌احوالي، هياهو و ترديد‌افكني از سوي يك دولت، به منظور جلوگيري از اتخاذ راهبردها يا تصميم‌هاي راهبردي به وسيله دولت طرف مقابل است تا از اين راه، يا از ايجاد مطلوبيت براي دولت طرف مقابل جلوگيري كند يا مانع اقدامات نامطلوب بر ضد خود شود. در نوع دوم، طرح فريب به دنبال سوق دادن دولت مقابل به سوي باور طرح فريب و پذيرش آن به عنوان مطلوبيت خودخواسته است؛ يعني دولت طراح به گونه‌اي عمليات فريب را اجرا مي‌كند كه دولت طرف مقابل به چنان تصميم‌ها يا اقدامي دست زند كه مطابق اهداف طرح فريب و در مجموعه اهداف و منافع دولت طراح باشد، ولي دولت طرف مقابل فكر كند دارد تصميمي مي‌گيرد يا اقدامي انجام مي‌دهد كه دربردارنده منافع خود و بر ضد منافع و اهداف طرف مقابل است. اين نوع طرح فريب از پيچيده‌ترين طرح‌هاي فريب راهبردي است. در نوع سوم، طرح فريب به دنبال القاي ناتوان بودن يك تصميم يا يك اقدام به منظور جلوگيري از آن است. شانزده ـ روش اعتراض اين روش عموماً به منظور نشان دادن مخالفت و شكل دادن به مقاومت به كار گرفته مي‌شود. روش اعتراض بيشتر بر ضد نظام‌هاي سياسي بسته‌تر به كار گرفته مي‌شود. در اين چارچوب شيوه‌هاي گوناگوني مورد استفاده قرار مي‌گيرد كه عبارت‌اند از: اول ـ بيانيه‌هاي رسمي؛ دوم ـ مراسم‌ها؛ سوم ـ اجتماعات عمومي؛ چهارم ـ اقدامات نمادين، مانند اهتزاز پرچم‌ها و رنگ‌هاي نمادين؛ پنجم ـ نمادها و نشان‌هاي نمادين، مانند به حركت درآوردن برف پاك‌كن ماشين‌ها در روز و ساعت مشخص؛ ششم ـ افشاگري، مانند افشاي اختلاس‌هاي مالي و افشاي ابتذال‌هاي اخلاقي مقامات؛ هفتم ـ اعتصاب غذا؛ https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
جنگ نرم؛ سواد رسانه‌اي،مفهوم‌شناسي و مباني نظري برخي شگرد‌هاي جنگ نرم هشتم ـ تحريم. گفتني است افزون بر اين روش‌ها، جين شارپ، يكي از نظريه‌پردازان جنگ نرم، نزديك به دويست روش را براي بيان اعتراض‌هاي عمومي در قالب اين جنگ پيشنهاد كرده است كه از اين تعداد، 54 مورد به شكل تظاهرات، 16 مورد به شيوه نافرماني اجتماعي، 26 مورد عدم همكاري اقتصادي، 23 روش به شكل انواع اعتصابات، 38 مورد با شيوه‌هاي سياسي و 41 مورد به روش‌هاي رواني و تهاجم‌هاي غيرخشونت‌آميز است. هفده ـ روش عدم همكاري اين روش به منظور كاهش مشروعيت و تضعيف كارآمدي دولت، به علاوه كاهش انگيزه همكاران حكومت استفاده مي‌شود. همكاري نكردن، از آسان‌ترين و كم‌خطرترين روش‌هاي غيرخشونت‌آميز در اعمال تهديد نرم است و مي‌تواند مجموعه افرادي را دربرگيرد كه مخالف حكومت هستند، ولي بنا به دلايل گوناگون به رو در رو شدن با حكومت تمايل ندارند. مهم‌ترين شيوه‌هاي مرسوم و مورد استفاده در چارچوب اين روش عبارت‌اند از (عصاريان‌نژاد، 1388: 112) اول ـ مجموعه شيوه‌هاي همكاري نكردن سياسي: در شيوه‌هاي عدم همكاري سياسي، دو شيوه اهميت بسزايي دارد: نخست، شيوه بايكوت انتخابات، به ويژه انتخابات رياست جمهوري و مجلس شوراي اسلامي و دوم، نافرماني مدني، به ويژه بي‌توجه به قوانين و هنجارهاي رسمي كشور. در كنار اين دو شيوه، نپذيرفتن پست‌هاي دولتي، همكاري نكردن با نيروهاي امنيتي و پليس، بايكوت كشور مورد نظر در سازمان‌هاي بين‌المللي، ترغيب به قطع روابط ديپلماتيك با آن كشور، بايكوت استخدام در سازمان‌هاي دولتي و بايكوت مراجعه به نظام قضايي و محاكم، از ديگر شيوه‌هاي اعمال تهديد نرم در روش عدم همكاري است. دوم ـ مجموعه شيوه‌هاي همكاري نكردن اجتماعي: بايكوت مراسم‌هاي عبادي ـ سياسي، مانند نماز جمعه، و بايكوت شركت در راهپيمايي‌هاي عمومي، مانند راهپيمايي 22 بهمن و روز قدس. سوم ـ مجموعه شيوه‌هاي همكاري نكردن اقتصادي: مهم‌ترين شيوه در اين مجموعه، تحريم اقتصادي و اعتصاب در حوزه اقتصاد نرم است؛ مثل اعتصاب نمادين؛ اعتصاب در مراكز صنعتي؛ اعتصاب در مراكز خدمات‌رساني به ويژه خدمات‌رساني عمومي مانند اعتصاب رانندگان وسايل نقليه عمومي؛ اعتصاب گروه‌هاي خاص، مانند اعتصاب زندانيان و اعتصاب متخصصان؛ و در نهايت، اعتصاب‌هاي گزينشي و فرسايشي. تحريم در حوزه اقتصاد نرم، مواردي چون خارج كردن سرمايه‌هاي خود از داخل كشور، به ويژه از بانك‌ها، نپرداختن بدهي‌ها به ساختارهاي دولتي، نپذيرفتن قراردادهاي اقتصادي با دولت مورد نظر، تحريم پرداخت وام به آن كشور، تحريم و بايكوت نظام اعتبارات مالي بين‌المللي كشور مورد نظر، تحريم بازار بورس آن دولت، بلوكه كردن دارايي‌هاي كشور مورد نظر در خارج از كشور و تحريم نظام نقل و انتقال پول آن كشور در سطح بين‌المللي را دربر مي‌گيرد. هجده ـ روش مداخله غيرخشونت‌آميز اين روش، چالشي‌ترين روش‌هاي مقابله غيرخشونت‌آميز با دولت هدف است. در اين روش،دولت هدف به شكل مستقيم‌تري به چالش كشيده مي‌شود. بنابراين، حضور و مشاركت افراد نيز به نسبت روش‌هاي پيشين محدودتر خواهد بود، ولي اثرگذاري به مراتب بيشتر است. در اين چارچوب،ايجاد دولت موازي يا دولت در تبعيد و همچنين ايجاد نهادها و سازمان‌هاي جايگزين و ارائه خدمات مستقل از دولت به مردم،و نيز اخلال عمومي از مهم‌ترين شيوه‌هاست.اخلال عمومي،اخلال در خدمات‌رساني عمومي،به ويژه مترو، تلفن‌هاي عمومي،نظام حمل و نقل عمومي؛اخلال در سخنراني مقامات كشور از راه خارج شدن دسته‌جمعي از مراسم يا سر دادن شعار و اعتراض دسته‌جمعي هنگام مراسم؛و اخلال در مراسم و جشن‌هاي دولتي و كارشكني را دربر مي‌گيرد. نوزده ـ روش تشجيع و جذب مخالفان حكومت بر اساس اين روش،همه فعالان مخالف حكومت كه بنا به دلايل گوناگون،حكومت آنها را بازداشت،زنداني،تبعيد كرده است يا در حصر قرار دارند از يك‌سو،و همه كساني كه استعداد فعاليت ضد حكومتي دارند از سوي ديگر، مورد توجه‌اند.شيوه‌هاي مورد نظر عبارت‌اند از: اول ـ شيوه‌هاي رسانه‌اي؛ دوم ـ استفاده از نهادهاي حقوق بشري؛ سوم ـ حمايت‌رساني؛ چهارم برجسته كردن فعالان سياسي مخالف حكومت. همان‌گونه كه گفتيم،جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام مي‌گيرد.بنابراين،بايد تمامي ابزارهاي حامل قدرت نرم را به عنوان ابزارهاي جنگ نرم شناسايي كرد اين ابزارها، انتقال‌دهنده پيام‌ها با اهداف خاص هستند.در عصر ارتباطات،با تنوع ابزاري براي انتقال پيام از يك نقطه به نقطه ديگر روبه‌رو هستيم رسانه‌ها شامل راديو،تلويزيون و مطبوعات؛عرصه‌هاي هنر شامل سينما، تئاتر، نقاشي،گرافيك و موسيقي؛و انواع سازمان‌هاي مردم‌نهاد و شبكه‌هاي انساني از ابزار جنگ نرم به شمار مي‌آيند با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزار گوناگوني استفاده مي‌شود،مي‌توان گفت به همان نسبت نيز گروه‌هاي مختلفي را مورد هدف و مبارزه قرار مي‌دهد https://eitaa.com/mc10013
ابرقدرت بعدی کسی نیست که شما تصور می‌کنید. بخش ۲ فارن پالسی 🔺 رکود ژئوپلیتیکی 🔸 همه بحران‌های ژئوپلیتیکی که هر روز در تیتر اخبار می بینید - جنگ در اوکراین، رویارویی بر سر تایوان، تنش‌های هسته‌ای با ایران و کره شمالی - حدود 90 درصد آن ها به طور مستقیم یا غیرمستقیم به دلیل رکود ژئوپلیتیکی ناشی از این سه موضوع است. به عبارت دیگر، بحران ها مربوط به رهبران فردی نیست. آنها ویژگی ساختاری چشم‌انداز کنونی ژئوپلیتیک ما هستند. با این حال، خوب یا بد، رکودهای ژئوپلیتیکی برای همیشه دوام نمی‌آورند. و نظم جهانی آینده چیزی است بسیار بسیار متفاوت با آنچه که ما به آن عادت کرده‌ایم. 🔺 چرا در دنیای تک‌قطبی یا دوقطبی یا چندقطبی زندگی نمی‌کنیم؟ 🔸 ما دیگر در دنیای تک‌قطبی یا دوقطبی یا چندقطبی زندگی نمی‌کنیم. چرا؟ زیرا ما دیگر ابرقدرت‌های چندبعدی نداریم - مانند کشورهایی که در هر حوزه‌ای قدرت جهانی را اعمال می‌کنند. درست است، ایالات متحده و چین امروز ابرقدرت نیستند - حداقل نه به روشی که ما همیشه از این اصطلاح استفاده می کنیم. و اینکه ابرقدرت به معنای نظم جهانی واحد نیست. در عوض، آنچه ما امروز داریم، نظم‌های جهانی متعدد است، مجزا اما با همپوشانی. 🔹 در وضعیت کنونی ما یک نظم امنیتی تک‌قطبی داریم؛ ایالات متحده تنها کشوری است که می تواند سرباز، ملوان و تجهیزات نظامی را به هر گوشه از جهان بفرستد. هیچ کس دیگری چنین شرایطی را دارا نیست. نقش آمریکا در نظم امنیتی امروز ضروری‌تر - و در واقع، غالب‌تر - از یک دهه پیش است. 🔸 چین به سرعت در حال افزایش توانمندی‌های نظامی خود در آسیا است. این به طور فزاینده‌ای برای متحدان هند و اقیانوس آرام آمریکا نگران کننده است، که اکنون بیش از گذشته به چتر امنیتی ایالات متحده متکی هستند. حمله روسیه به اوکراین به طور مشابه اروپا را به ورطه‌ی وابستگی به ناتو به رهبری ایالات متحده در چند دهه گذشته فروکشانده است. در همین حال، ارتش روسیه با از دست دادن حدود 200000 نیرو و بسیاری از تجهیزات حیاتی خود در اوکراین تضعیف شده است، که بازسازی همه آنها در مواجهه با تحریم های غرب دشوار خواهد بود. 🔹 بله، چین، روسیه و سایرین سلاح های هسته‌ای دارند، اما در واقع استفاده از آنها هنوز مساوی با خودکشی است. ایالات متحده تنها ابرقدرت امنیتی جهان است و حداقل تا یک دهه آینده نیز چنین خواهد ماند. 🔸 اما قدرت نظامی به واشنگتن اجازه نمی‌دهد تا قوانینی را برای اقتصاد جهانی تعیین کند، زیرا نظم اقتصادی چندقطبی است. ایالات متحده اقتصاد قوی و پویا دارد، هنوز هم بزرگترین اقتصاد جهان است، اما قدرت جهانی در همه ابعادش امری مشترک میان قدرتمندان و بازیگران برجسته است. 🔹 علی‌رغم تمام صحبت‌ها در مورد یک جنگ سرد جدید، ایالات متحده و چین از نظر اقتصادی به حدی وابسته هستند که نمی‌توانند از یکدیگر جدا شوند. تجارت دوجانبه بین این دو هم‌چنان به بالاترین حد خود ادامه می‌دهد و سایر کشورها می‌خواهند هم به بازار آمریکا و هم به بازار رو به رشد چین (به زودی به بزرگترین بازار جهان تبدیل شود) دسترسی داشته باشند. شما نمی توانید جنگ سرد اقتصادی داشته باشید اگر کسی حاضر به مبارزه با آن نباشد. منبع https://foreignpolicy.com/2023/06/17/china-russia-us-multipolar-world-technology/ سیدفخرالدین موسوی https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
🔺شیوه‌های جنگ روانی در رسانه‌ها سیدفخرالدین موسوی https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
ابرقدرت بعدی کسی نیست که شما تصور می‌کنید. بخش 3 فارن پالسی 🔺 تنش بین نظم امنیتی و اقتصادی و نظم سوم 🔸 بین نظم امنیتی و اقتصادی تنش است. ایالات متحده می‌خواهد حوزه‌های بیشتر و بیشتری از اقتصاد را به‌عنوان حوزه‌های حیاتی برای امنیت ملی تعریف کند و سایر کشورها را تحت فشار قرار می‌دهد تا سیاست‌های خود را بر این اساس، در مورد نیمه‌رساناها، مواد معدنی حیاتی، و شاید به زودی در TikTok هماهنگ کنند. چین به نوبه خود می‌خواهد از اهرم تجاری و تجاری برای افزایش نفوذ دیپلماتیک استفاده کند. اروپا، هند، ژاپن و سایر کشورها می‌خواهند اطمینان حاصل کنند که به نظم امنیتی و اقتصادی دیگران تن ندهند و به احتمال زیاد موفق خواهند شد. 🔺 سه سناریو برای آینده؛ جهان پساوستفالی و نظمی تکنوقطبی 🔸 اما شرکت‌های فناوری چگونه از قدرت جدید خود استفاده خواهند کرد؟ سه سناریو احتمالی وجود دارد. اگر رهبران سیاسی آمریکا و چین همچنان با قدرت بیشتری در فضای دیجیتال خود را مطرح کنند، و اگر شرکت‌های فناوری با دولت‌های خود همسو شوند، در نهایت به جنگ سرد فناوری بین ایالات متحده و چین خواهیم رسید. دنیای دیجیتال به دو قسمت تقسیم خواهد شد، سایر کشورها مجبور خواهند شد طرف‌هایی را انتخاب کنند و جهانی شدن تکه‌تکه خواهد شد، زیرا این فناوری های استراتژیک دوقطبی، به قله‌های فرماندهی امنیت ملی و اقتصاد جهانی تبدیل می‌شوند. 🔸 اگر شرکت‌های فناوری به استراتژی‌های رشد جهانی پایبند باشند و از همسویی با دولت‌ها خودداری کنند و شکاف موجود بین عرصه‌های فیزیکی و دیجیتالی رقابت را حفظ کنند، آن‌گاه شاهد جهانی‌سازی جدید خواهیم بود: نظم دیجیتال جهانی‌شده. شرکت‌های فناوری در فضای دیجیتال حاکم خواهند ماند و عمدتاً برای کسب سود با یکدیگر و با دولت‌ها برای قدرت ژئوپلیتیک رقابت می‌کنند، دقیقاً به همان روشی که بازیگران اصلی دولتی در حال حاضر برای نفوذ در فضایی که موازین اقتصادی و امنیتی با هم تداخل دارند تلاش می‌کنند. 🔹 اما اگر فضای دیجیتال خود به عرصه بزرگ رقابت تبدیل شود و قدرت دولت ها نسبت به قدرت شرکت‌های فناوری به کاهش و فرسایش ادامه دهد، خود نظم دیجیتال به نظم جهانی غالب تبدیل خواهد شد. اگر این اتفاق بیفتد، جهان پساوستفالن خواهیم داشت – نظمی تکنوقطبی که تحت سلطه شرکت های فناوری به عنوان بازیگران اصلی ژئوپلیتیک قرن بیست و یکم است. 🔶 هر سه این سناریوها کاملا قابل قبول و باورپذیر هستند. اینکه کدامیک محقق می‌شود در نهایت به این بستگی دارد که ماهیت انفجاری هوش مصنوعی چگونه باعث ایجاد تغییرات در ساختارهای قدرت موجود می‌شود، آیا دولت‌ها قادر هستند و می‌خواهند شرکت‌های فناوری را تنظیم کنند، و - مهم‌تر از همه - رهبران فناوری چگونه تصمیم می‌گیرند که از قدرت جدید خود استفاده کنند؟ منبع https://foreignpolicy.com/2023/06/17/china-russia-us-multipolar-world-technology/ سیدفخرالدین موسوی https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
🔺‏اتصال بنادر چین به شمال اروپا تصویر ذیل کریدور آبی انتقال بار بین چین و شمال اروپاست. این مسیر، از شبکه لجستیکی عربستان سعودی که شمال اروپا و آسیا را به خلیج فارس وصل می‌کند، بهره می‌برد. سیدفخرالدین موسوی https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
⭕️مطالبه‌ی فروش قانونی مشروبات الکلی ، ناشی از سستی ما در زمینه‌ی مقابله با بی حجابی است! https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
🔎چرا مبتلا به جنگ شناختی می‌شویم؟ ۱.لایه : تحلیل جامعی از واقعیت‌های اجتماعی نداریم.(ضعف مرجعیت‌های فکری) ۲.لایه : روایت قوی و غنی از واقعیت نداریم.(ضعف سکوهای روایت) ۳.لایه :سوادرسانه‌ای کافی برای خنثی سازی روایت غلط نداریم.(ضعف کاربران رسانه) ✍علیرضامحمدلو https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
🔻بی شک جنگ ترکیبی ،تاثیر عمیقی بر جهان کنونی داشته است. اگر به دنبال منابع تخصصی در حوزه جنگ ترکیبی و شناختی هستید به ما بپیوندید سیدفخرالدین موسوی https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
🔻در جنگ شناختی ،استراتژی که من آن را «تسلط بر توجه» می نامم به حداقل سه عنصرکلیدی نیاز دارد: 1) تأثیرگذار که می خواهد بر توجه مخاطب هدف تسلط یابد. 2) مخاطب هدف که انکیزه «یا مایل به پذیرش» اطلاعات ارائه شده توسط عامل تأثیرگذار است. 3) و در نهایت رسانه ای که از طریق آن می توان یک مخاطب وفادار و ثابت را برای سیاست های مورد حفظ و دنبال کند. سیدفخرالدین موسوی https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید
🔻اولین قدم مهم در جهت مواجه موثر با جنگ هیبریدی آموزش است. ▪️مهم است که زیرساخت های امنیت ملّی و همچنین رهبری سیاسی و جامعه به طور کلی ماهیت این نوع جنگ های نوظهور، ویژگی ها، ابزار و اهداف سیاسی آن را درک کنند. سیدفخرالدین موسوی https://eitaa.com/mc10013 کانال معرف را به دوستان معرفی کنید