eitaa logo
مداد من
531 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
175 ویدیو
9 فایل
🔰حجة‌الاسلام جواد حاجی‌اکبری ✔ موسس مکتب‌خانه قرآنی امام رضا(ع) ✔ کارشناس ارشدفقه واصول ✔ کارشناس تاریخ ✔ مدرس زبان اسپانیایی ✔ نویسنده و مدرس یادداشت‌نویسیِ رسانه‌ای ✔ مبلغ و مشاور جوانان و خانواده ✔ طلبه‌ سطح ۴ شیعه‌شناسی فعالیت توسط ادمین: @medadman
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 ☘ شنبه 🔅 ۲ اسفند ماه ۱۳۹۹ 🌙 ۸ رجب ۱۴۴۲ 🎄 ۲۰ فوریه ۲۰۲۰ 🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز: 🔸وفات مأمون عباسي (۲۱۸ق) 🔹شهادت نجيب ‏الدين سمرقندی (۶۱۹ق) 🔸ولادت فقيه بزرگ «شيخ حرّ عاملي» (۱۰۳۳ق) 🔹شهادت آيةاللَّه «سيدعبداللَّه بهبهاني» (۱۳۲۸ق) 🔸وفات آیةالله ملاحبیب الله شریف کاشانی (۱۳۰۰ش) 🔹وفات آیةالله خوشوقت (۱۳۹۱ش) 🔸وفات «مُجْدُالعُلي بوستان» روزنامه‏ نگار ايراني (۱۳۶۳ش) 🔹وفات«عبدالرحمن شرفكندي»اديب ومحقق كُرد(۱۳۶۹ش) 🔸شهادت«سيدمحمدعلي رحيمي»درپاكستان(۱۳۷۵ش) 🔹وفات آیةالله «خوشوقت» (۱۳۹۱ش) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای حی داور ✅ رویای نیمه شب !...(۲) او را حس می کنم گرچه نمی بینمش اما او مرا می بیند. ا
✅ به نام خدای حی داور ✅ رویای نیمه شب!..(۳) "می خواستید مرا ببینید؟" با این جمله سیل اشکم را روان می سازد. مانند کودکی بی پناه به معنای تائید سرم را تکان می دهم .ادامه می دهد "خب بفرمائید بامن چکار داشتید"؟چقدر خوب به زبان مادری ام بامن حرف می زند ! ذهنم گنگ شده است وتمام واژه ها از ذهنم پرکشیده اند. با این که می دانم حرفم را می داند. به سختی لب می زنم :" می خواستم با شما صحبت کنم " لبخندش را حس می کنم ادامه می دهم آیا شما تنها زندگی می کنید ؟ "خیر من هم کسانی دارم که با آن ها زندگی می کنم ". انگار غمی پنهان در صدایش نهفته است. دوباره می پرسم از این همه سال انتظار برای فرج خسته نشدید ؟ "راضی به رضای خدا هستم هرچه اومقدر کند " شماخودتان می دانید کی ظهور اتفاق می افتد ؟ با صدایی آرام می گوید:" زمان ظهور را تنها خدا می داند . "نمیدانم چه شد انگار بغضم شکفت ؛ با دیدن بغضم دوباره نجوا کرد :"اگر شیعیان ما در راه اطاعت ما همدل می شدند هرآینه توفیق دیدارما نصیبشان می شد ..." اینبار به هق هق افتادم. حرف های زیادی داشتم .دلم می خواست بیشتر از حالش بپرسم .این که چطور روزگار را می گذراند؟ اما حسی مانعم می شد. دلم می خواست از روزگار برایش بگویم؛ از بی عدالتی ها، از اتفاقات این کره ی خاکی، از بچه های یمن، اما او خود، همه ی این ها را بهتر می دانست. دلم میخواست با او از غصه ی عاشورا بگویم یا این که او بگوید ومن گوش کنم .اما سکوت کردم او خود بیش از ده قرن است که عزادار ماجرای نمیروز است . میخواستم درخیمه اش معتکف شوم اما او معتکف نمی خواست اومنتظر شیعیانی بود تا همدل شوند و بدنبال مردان خدایی می گشت تا پرده ی غیبت را بدرند. از جایم برخواستم عقب عقب به سوی در خیمه رفتم دلم خداحافظی نمی خواست اما چاره ای نبود. موقع رفتن او را یابن الزهرا صدا زدم از این که این گونه صدایش زدم خوشش آمد. آخر اویوسف زهراست ومنتقم بر رنج های زهرا. به ایشان گفتم سفارشی ندارید ؟نگاه معنا دارش رافهمیدم او این همه سفارش کرده بود.از حرف خودم شرمسارشدم. سفارشات او را قبلا خوانده بودم مثل سفارشش درباره ی نماز که گفته بود: "هیچ چیزمانند نماز ،بینی شیطان را به خاک نمی مالد". یا" آن کس که نمازصبحش را به عمد تامحوشدن ستارگان ،به تاخیر بیاندازد ملعون است" یا نامه اش به شیخ مفید ! که در آن نوشته بود: شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی ما را نمی خواهند؟! کدامشان را بر لوح دل حک کرده بودم؟ که منتظر سفارشی جدید بودم! با شرمندگی خداحافظی کردم حرف آخرش، دلم را سوزاند دربدرقه ام گفت:" التماس دعای فرج ". پایان ✍ زیبا هاتفی اردکانی 🗓 بهمن ماه ۱۳۹۹ شمسی ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای منان! ✅ پشت پرده غیبت چه خبر است؟!! (۹) نه تنها خلفا که وزیران و امیران و دیگر کارگز
✅ به نام خدای منان! ✅ پشت پرده غیبت چه خبر است؟!! (۱۰) دکتر شوقی ضیف در کتاب خود، ثروت هاي برخی از وزیران، امیران و منشیان خلفاي عباسی و درآمدها، زمین ها، اختلاس ها و رشوه هاي آنان، به همراه باغ ها، منزل هاي وسیع، وضعیت خانه، اثاث، کنیزان، خدمه، محافظان مسلح و خوراك و پوشاك آنان را گزارش می کند. او در پایان می افزاید: این گونه اموال دولت اختلاس می شد و به غارت می رفت. دزدان و غارت گران کسانی نبودند جز وزیران و منشیان و امیران. آنان فراوان خوش می گذراندند، در حالی که توده مردم در فقر و سیه روزي و ناامیدي دست و پا می زدند؛ گویا هیچ حکومتی در کار نبود، بلکه حکومت خود در نهایت فساد به سر می برد. (العصر العباسی الثانی، ص 23) به گفته او، دستگاه خلافت و کارمندان دولت در فساد و رشوه غرق بودند، چنان که بدون اغراق می توان گفت: بیشتر کارمندان دولت به ویژه مأموران مالیات و خراج، در اختلاس و رشوه غرق بوده اند. (العصر العباسی الثانی، ص21) وزیران هم براي رسیدن به وزارت، رشوه هاي کلان می دادند تا آن جا که بعضی ها براي دست یافتن به آن تا پانصد هزار دینار می پرداختند؛ چون می دانستند در اسرع وقت جبران خواهد شد.! (العصر العباسی الثانی، ص23) در مقابل اما بسیاري از قیام ها و شورش هاي این دوره، به ویژه صاحب زنج و بعدها قرامطه، فریاد و واکنشی در برابر این همه ظلم و چپاول طبقه حاکم و فقر و بدبختی توده هاي پابرهنه بوده است. (العصر العباسی الثانی، ص 62) جاحظ 255 -159) ق) از مفاخر این عصر، بیچارگی و تهیدستی خود را طی اشعاري، چنین به تصویر می کشد: «دانشمند در خانه اي پست زندگی کند و از بهره خود خشنود است، لیکن آزمند همچنان در وادي حرص پیش می رود و رضاي به قسمت را کاري توهین آمیز می شمارد، در حالی که بدون رضایت، زهر در کام آدم است و جام تلخ تر از صبر زرد در دستش. بی تابی کردم، اما پاسخی نگرفتم و اگر خردمند بودم به مال اندك قناعت می کردم. می پندارم ابلهان قوم، زندگی بهتري دارند و در خوشی و ناخوشی نیرومندترند. حوادث تلخ و شیرین بر آنان می گذرد، لیکن بی خبر از آنان کار خود را می کنند. از نظر زمانه، آدم مجرّب و کار دیده با گوسفند صفتان بی شعور یکسان است. اگر پروردگارم نمی خواست مرا پايبند شرف و جویاي قلّه هاي کرامت و افتخار قرار نمی داد. من که مرگ را بر خفت ترجیح می دادم، ناچار شدم براي دریافت عطا و بخشش در برابر بعضی از آنان گردن کج کنم، همین که دیدم آنان برخورد خوب و چهره خندان را وسیله حفظ و نگه داري دارایی خود می کنند روي گرداندم و راه منزل پیش گرفتم. اینک دوباره هم پیمان درس و اندیشه هستم.» (زندگانی امام علی الهادي (علیه السلام)، ص370) 👈 ادامه دارد .... ✏️ @medadaman https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
ثبتِ لحــــــ😍ـــــظـــــه‌هایِ قشنگتون رو به ما بسپارید.... عکـــــــــــ📸ـــــــــــــس با سفره‌ی هــشــــــــــــ8⃣ــــــــــــــت سین در بافت تاریخی شهر، با نازل ترین قیمت برای اولین بار در نـــــگیــــ💎ـــــــــن کویر ایران با رعایت پروتـــــــــــــــ😷ـــــــــــــــــــکل های بهداشتی هماهنگی و کسب اطلاعات بیشتر👇 @qasedak_mn 09162624286 (ع) با همکاری خانه سنایی ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🗓 ☘ یکشنبه 🔅 ۳ اسفند ماه ۱۳۹۹ 🌙 ۹ رجب ۱۴۴۲ 🎄 ۲۱ فوریه ۲۰۲۰ 🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز: 🔸روز تجليل از اسرا و مفقودين 🔹وفات «ادیب الممالک فراهانی» (۱۲۹۶ش) 🔸کودتای انگلیسی «رضا خان» (۱۲۹۹ش) 🔹وفات «آقا نورالدین عراقی» (۱۳۰۱ش) 🔸وفات «سید علی ممتاز العلماء» (۱۳۱۵ش) 🔹کودتا در قطر (۱۳۵۰ش) 🔸آغاز عمليات بزرگ خيبر (۱۳۶۲ش) 🔹صدور پیام امام خمینی «منشور روحانیت» (۱۳۶۷ش) 🔸تخریب حرم عسکریین (ع) توسط تکفیریها (۱۳۸۴ش) 🔹ولادت «عبدي بيك شيرازي» ملقب به «نويدي» (۹۲۱ق) 🔸نشستن شاه طهماسب صفوی بر اریکه سلطنت (۹۳۰ق) 🔹شهادت «عزالدين سيد حسين» عالم لبناني(۹۶۳ق) 🔸وفات آیةالله «محمد حسن آل ‏ياسين» (۱۳۰۸ق) 🔹انتشار مجله «دانشكده» توسط ملك الشعراء (۱۳۳۶ق) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🌷یاربّ الحسین ❇️سالگرد...رفیقم...!! بعد ازدومین امتحان میان ترم بود. با دوچرخه سمت خانه را نشانه گرفته بودم. پیش به سوی خانه. در حال و هوای سرد زمستان ناگهان به یاد یکی از بهترین رفقایم افتادم. خیلی وقت بود توفیقی برای دیدار نداشتم. به خودم گفتم الآن باید وقت را بخرم. باید به ملاقات علی بروم. از دست خودم ناراحت بودم. داشتم از خجالت آب می شدم. یاد روز هایی افتادم که حضورش را در کنار خودم حسّ می کردم. نگذاشته بود زیاد تنها باشم. ولی من او را از لیست دفترچه خاطرات زندگی ام پاک کرده بودم. این رسم رفاقت نبود. به نظرم رفاقت باید دوطرفه باشد. امّا رفاقت من با او همیشه یک طرفه بوده است. رفتم روبروی صورتش نشستم. چشمانم رفت به سمت تاریخ سالگرد علی دوستداشتنی. نمی دانستم برای سالگردی که روز به روز نزدیک می شود باید چه کاری را انجام دهم. چون چند مرتبه ای می شد؛ به او گفته بودم: «اگر کمکم کنی در فلان کار، یا اگر بتوانم در فلان اتوبان موفقیت قدم بگذارم؛ این چیز را نذز تو می کنم. این عمل را برای تو انجام می دهم.» امّا از توپخانه او رگبار لطف و کَرَم آتش می شد و از توپخانه ی من آرپیچی های فراموشی و بی مرامی. تا اینکه به ذهنم آمد یک یادداشت کوچکی برای علی عزیز بنویسم. رفیقی که دو سال از من کوچک تر بود، اما درس رفاقت را تا نون پایان کتاب معرفت خوانده بود. نام قشنگ او: شهید علی خلیلی سنّ شهادت: 16 سالگی سالگرد شهادت: 19\دی علی جان سلام! می دانم خیلی وقت است تو را فراموش کرده ام. خیلی کم پیش آمده عکس تو را ببینم و شرمنده بشوم. کمتر اشتباه کنم. غرق در گناه هستم. می خواهم بیشتر کمکم کنی. می خواهم بیشتر هوایم را داشته باشی. والسّلام. دوستدار و رفیق نیمه راه تو. اگر خواستید سنگ مزارش را پیدا کنید؛ بروید گلزار شهدای اردکان. بقیه اش هم بسپارید به خودش... ✍ محمد طلایی 🗓 ۱۶/دی/۹۹ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای منان! ✅ پشت پرده غیبت چه خبر است؟!! (۱۱) ابوالعیناء؛ شاعر دیگري است که فقر عمومی آن دوره را به تصویر می کشد و تهیدستی خود را بیان می کند؛ «خدا را سپاس که نه مرا اسبی است و نه بر در خانه ام نگهبانی. غلامی نیز ندارم که اگر او را بخوانم مانند برق به سویم بشتابد، فرزندم غلام من است و همسرم کنیزم که مالک و همسر او هستم. لذا از همگان نومیدم و نیاز به دیدن چهره هاي عبوس ندارم. نه خوش رو و نه بد اخم، مرا بر در خانه خود نمی بیند.» (معجم الادباء، ج 7، ص 71) حمداوي؛ از شاعران فقیر اما بلند طبع آن دوره به شمار می رود که زیر بار حکومت نرفته و از فقر خود چنین پرده برداشته است؛ «بزرگان هر یک بر اسبی سوارند و از آن میان این من هستم که پیاده می روم. پروردگارا! یا مرا نیز مرکبی عطا کن یا آن که زنازادگان را از مرکب هایشان فرود آر.» (دیوان الحمداوي، ص88) سعید بن وهب نیز از ادیبان آن دوره، از شدت فقر، فریادش به آسمان بلند بوده و چنین گفته است: «هرکس در دنیا بهره اي از زیبایی و دارایی و کمال دارد، ولی ما از تماشاچیان دنیا هستیم. از دور با حسرت آن را نظاره می کنیم، گویی الفاظی بی معنا هستیم. دیگران از نردبان ترقی بالا می روند، اما روزگار ما، در میان پَستان و اراذل سپري می گردد.» (الاغانی، ج 2، ص 337) بنابر ادعاي ادیبان آن روزگار، پرداختن به دانش و فرهنگ نتیجه اي جز فقر و حرمان و تهیدستی نداشته است. عطوي می گوید: «اي کسی که دانش بسیاري فراگرفته اي! شتابان به سوي حرفه اي روي آور. پس سوگند به روزي دهنده و قسمت کننده آن، که دانش، دشمن تو خواهد بود.» (شعر العطوي، ص 87) وی همچنین در ادبیاتی حزن آور، وضعیت رقت بار خود را چنین ترسیم می کند: «سرما، شتابان هجوم آورد و من دستم تهی و تنم عریان بود. به سختی ماه هاي تشرین (از ماه هاي رومی) خودم را پوشاندم تا آن که پوشش هایم پاره پاره گشت. پیراهنم را آن قدر با نخ و سوزن وصله کردم تا آن که آنها را نیز از دست دادم و شپش هاي ریز و درشت در کناره هاي پیراهنم به راه افتادند و قطاري از آنها به دنبال قطاري دیگر و دسته اي پس از دسته اي راه سرم را پیش گرفتند. سرانجام، ماه کانون فرا رسید و سرماي سخت زمستان چهره ام را سیاه کرد و چیزي که از آن می ترسیدم به سرم آمد.» (شعر العطوي، ص 81 به نقل از؛ زندگانی امام علی الهادي (علیه السلام)، ص 369) 👈 ادامه دارد .... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🗓 ☘ دوشنبه 🔅 ۴ اسفند ماه ۱۳۹۹ 🌙 ۱۰ رجب ۱۴۴۲ 🎄 ۲۲ فوریه ۲۰۲۰ 🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز: 🔸ولادت حضرت علي اصغر(علیه السلام) (۶۰ق) 🔹ولادت امام جواد (علیه السلام) (۱۹۵ق) 🔸وفات آیةالله «ميرزا باقر قاضي تبريزي» (۱۳۶۶ق) 🔹وفات آیةالله سيدمهدي دُرچه ‏اي (۱۳۲۳ش) 🔸انتخاب آیةالله بهشتی به ریاست دیوانعالی کشور (۱۳۵۸ش) 🔹وفات آیةالله محمدجواد عارفی بیرجندی (۱۳۸۰ش) 🔸مخالفت آیةالله سیدحسن مدرّس با لایحه نظام اجباری (۱۳۰۳ش) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدا؛ خدای من، مردم، میهن ✅ کوچ ابابیل!!! سرزمینی بودم پهناور؛ به وسعت وجود یک شیر درنده. همان شیری که چندی سال پیش بر روی پرچمش غرق در تماشای جهانی بود. تماشای سرزمین هایی از جنس طمع. پادشاهان دوران های زیادی مرا در ازای گرفتن اندکی آهن زرد، فروختند. شکم باره هایی که پاهای مردان میدان را قلم کردند و سمی از جنس زهر به آنان خوراندند. آخرین تکه ای که ازمن جدا شد؛ درست 49 سال پیش در تاریخ 23مرداد1350ش اتفاق افتاد! بحرین در دل خلیج از من کنده شد!! گربه ای شدم؛ دلمرده وخواب آلود .آنان می دانستند دست درازی به سمتم بازهم کمی زر می خواهد و بس. در لحظاتی که نقشه ای طراحی شده بود؛ آقایی آمد. آقایی که مرد میدان بود! به جای تاج، بر سرش پارچه ای به رنگ شب بسته بود. انقلابی شد؛ او رهبر این بیداری عظیم بود. شما می دانید انقلاب چیست ؟ من نمی دانستم. اما احساسش به نرمی لمس ابریشمی بود که تاکنون تجربه اش را نداشتم. چنگال هایم کمی جان گرفته بود که به مرزهایم حمله کردند. مرا مورد تجاوز قرار دادند!! مردمانم را رنجاندند. هرلحظه در انتظار تکه شدن قسمتی از وجودم بودم. اما نگذاشتند! می پرسید چطور!!؟ قطره های خونی که به پایم ریختند تا بِبُرد پای بیگانگان را از وجودم. دلبستگی هایی که پای انقلابشان را سست نکرد.  مردمانم پشت رهبری ایستادند که خواهان حفظ حریم من بود. اطاعت از او را اطاعت از امام زمانشان و اطاعت از امام زمانشان را اطاعت از خداوندی دانستند که مرا به آنان عطا کرده بود. حالا چندین سال است که بر روی نقشه ام چُمباتمه زده ام. از گربه بودنم دست بر نمی دارم. چراکه می دانم؛ تا زمانی که درخشندگی نگین سلیمانی، مروارید چشم ها را می لغزاند،مردمانم پای کارانقلابشان، می مانند. ✍ عاطفه شاکر اردکانی 🗓 بهمن ماه 1399شمسی ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای منان! ✅ پشت پرده غیبت چه خبر است؟!! (۱۱) ابوالعیناء؛ شاعر دیگري است که فقر عمومی آن
✅ به نام خدای منان! ✅ پشت پرده غیبت چه خبر است؟!! (۱۲) یعقوب بن یزید تمّار، از ادیبان آن دوره نیز در خانه اي متعلق به حکومت زندگی می کرد که هر دو ماه هفتاد درهم باید می پرداخت، لیکن به دلیل تنگ دستی امکان پرداخت اجاره نداشته است. وي احوال خود را چنین ملال انگیز به تصویر می کشد: «پروردگارا! مرا گشایشی از مصایبی که بر اثر فقر و بی چیزي در سامرا می کشم نیست. قبل از مرگ آسایشی ندارم تا دل کم صبرم اندکی آرامش یابد. هفتاد درهم بِدِهی، مویم را سپید کرده است. اجاره گیرندگان قبل از رسیدن موعود آماده اند تا یکایک، دراهم را وصول کنند. همین که زمان پرداخت فرا می رسد، غم و اندوهم زیاد شده و اشک هایم مانند باران فرو می ریزند. هر روز می میرم و زنده می شوم و با پیدایش ماه نو، بدنم پاره پاره می گردد. مغربیان سیاه چرده که گویی چهره هاي خود را با قیر و زِفت پوشانده اند، به سراغم می آیند و اگر لحظه اي درنگ کنم، درِ خانه ام را با پتک و تیشه می شکنند و اگر آشکار گردم، کمترین پی آمد آن، کندن در و زندانی شدن است در صورتی که همسایه بر من ترحم نکند. اگر با وامی مرا کمک کنند آنان پول خود را گرفته، می روند وگرنه فردا برهنه خواهم بود. از حراجی بپرسید که پیراهن هایم را در بازار به چند فروخته است. اگر هنگام مرگم بگویند وصیت کن، به آنها خواهم گفت: شهادت می دهم که خدایم خالق و آفریننده است و احمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده خدا و فرستاده اوست و هفتاد درهم، بدهی اجاره خانه می دهم.» (سامرا فی ادب القرن الثالث الهجري، ص 172 به نقل از؛ زندگانی امام علی الهادي (علیه السلام)، ص 371) آن هنگام که دانشمندان و فرهنگیان جامعه چنین در چنگال فقر له می شدند و زحمت کشان جامعه به وسیله قدرت مندان جامعه استثمار می گشتند، ثروت هاي جهان اسلام به سوي دربار سرازیر می شد تا خرج رقاصان و آوازه خوانان و دلقکان و مسخرگان و کنیزکان زیبا شود و بزم هاي شبانه پر از گناه و نکبت عباسیان را رونق دهد. (ر.ک؛ زندگانی امام علی الهادي (علیه السلام)، ص 372 - جهت اطلاع بیشتر از اشعار دیگر شاعرانی که از فقر و سیه روزي خود که در حقیقت بیان گر وضعیت عمومی آن دوره است، ر.ک؛ زندگانی امام حسن عسکري (علیه السلام)، ص197) 👈 ادامه دارد .... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
💢وبینار چالش‌های فرهنگی فراروی خانواده در جهان معاصر 💢با حضور ◽️زمان: دوشنبه ۴ اسفند - ساعت ۷:۳۰ تا ۸:۳۰ صبح به مدت ۸ جلسه لینک ثبت نام (رایگان) http://vc.maybodiau.ac.ir/daneshjooe ◽️دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد با همکاری (ع) شهرستان اردکان ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🗓 ☘ سه‌شنبه 🔅 ۵ اسفند ماه ۱۳۹۹ 🌙 ۱۱ رجب ۱۴۴۲ 🎄 ۲۳ فوریه ۲۰۲۰ 🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز: 🔸روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسی و روز مهندسی 🔹تظاهرات سواران بختیاری علیه علاء السلطنه (۱۲۹۱ش) 🔸شهادت سید محمدتقی موسوی اصفهانی (۱۳۰۸ش) 🔹شروع فعاليت شركت هواپيمايي در ايران (۱۳۴۰ش) 🔸آغاز عمليات متوسط «والفجر ۹» (۱۳۶۴ش) 🔹صدور قطعنامه ۵۸۲درباره جنگ تحمیلی (۱۳۶۴ش) 🔸عمليات كوچك ظفر 6 (۱۳۶۶ش) 🔹ولادت «ابوبكر محمد» معروف به «ابن انباري» (۲۷۱ق) 🔸وفت «ابن عساكر دمشقي» (۵۷۱ق) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc