#پروفایل
انصاف یعنی
اگه روزهای سخت رسید
روزهای خوب زندگیت یادت بمونه
انصاف یعنی
بدونی خدای روزهای سخت
همون خدای روزهای خوبه
منصف باشیم
#خدایا_دوستت_دارم
#التماس_دعا_برای_ظهور
@Allah_Almighty
●➼┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شور←💛
•| ای بهشـ🍃ـتُــــ و ای سرنوشتم، کربلـ😍ـا کربلـ😍ـا...
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
[ نریمـــــــــــــــان پناهــــــــــــــــــــی ]
التماس دعا
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
⭕فیلم کوتاه و زیبای "پیشکش"
⬅این روزها ، خیلی از افراد کارشون رو از دست دادن..
هواشونو داشته باشیم.
#کرونا_را_شکست_میدهیم
ستاد بسیج ملی مبارزه با کرونا
@mahdiyegoodarzi
💐
✅ خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم میکنم:
✍ در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد.
روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی. من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.
وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است».
به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند ، آب میآورد ، ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد» .
میگفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم» .
سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار میکنم . این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن .
دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است .
در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام .
اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید : بیا آب آوردهام .
مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم .
عراقیها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمیخوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
همینطور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم .
گفت : دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد .
فقط بگو لبيک يازهرا (س) 😥
حماسههای ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)،
عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان،
چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
ـــــــــــ
آمریکا ادعا کرده که موضعش در عراق دفاع از خود است.
از چه میخواهید دفاع کنید؟ خاک تان آنجاست؟ مرزهایتان آن دوروبرهاست؟ دولت تان در بغداد است؟ یا اینکه شهروندانتان آنجا زندگی میکنند؟
17 سال اشتباه که هنوز هم ادامه دارد.😳😜
یکی نیست بگه شما برو به مردمت برس😒
به خاطر دستمال توالتت همو نخورن😂😂
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺صحبتهای دختر مردی که درخواست پول برای پنیر را داشت
✍ چند روز است کلیپی در فضای مجازی منتشر شده است که پیرمردی ادعا میکند دخترش از او درخواست خرید پنیر کرده است اما پول خرید پنیر ندارد که باعث ناراحتی مردم شده است ولی دختر این مرد حقایق دیگری را بیان میکند! تیویپلاس برای اولینبار این ویدیو را منتشر کرده است و حدود ۵۰۰ میلیون پول بیزبون بر حساب این تکدی حرفهای رفته است! تا کی کانالهای طنز میخواهند با احساسات مردم بازی کنند؟!
ـــــ ـــــ ـــــ ـــــ ـــــ ـــــ
🔻 اخبار فوری و جنجالی و سیاسی 👇
Join🔜 @chandkalam
http://eitaa.com/joinchat/3970498560C6174df1b40
#مناجات_شعبانیه
🤲إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَی [إِلَهِی قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیَ] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْأَشْهَادِ
در دنیا گناهانی را بر من پوشاندهای که در آخرت، نیازمندترم که پرده پوشش خود را بر آنها افکنی. خدایا! چون گناهانم را پوشاندی و بر هیچ یک از بندگان شایستهات فاش نساختی، بر من نیکی کردی، خدایا، پس در روز قیامت نیز رسوای خلایقم مگردان.
╭━━━⊰📚⊱━━━╮
@hadiseshgh1214
╰━━━⊰📚⊱━━━╯
سردار سلیمانی:
وای به روزی که لباس رزم بپوشم
👈حماسه حاج قاسم👇
در تاریخ ۹۳/۹/۲۳ شبکه تلویزیونی الفرات عراق یک میهمان ویژه داشت که در خلال آن می خواست از شکست یک عملیات ویژه داعش پرده بردارد.
میهمان شبکه یکی از روسای قبایل عراق و فرمانده نیروهای مردمی عراق آقای ابوحسن میگفت: ما اطلاع یافتیم که ۳۷۰ نفر از نیروهای داعش طی عملیاتی قصد گروگانگیری ایرانیان زائر را در نزدیکی کربلا دارند.
فرمانده عراقی می گفت: ما طبق وظیفه موضوع را سریعا به حاج قاسم سلیمانی اطلاع دادیم چون ایشان فرمانده حفاظت از زوار اربعین بودند
این فرمانده عراقی توضیح میدهد: حاج قاسم سریعا مسیر حرکت داعش را رصد کردند و با ۲۰ نفر از نیروهای زبده اش در سر راه نیرویهای داعش کمین کرد.
فرمانده عراقی چنین توضیح داد: نیروهای حاج قاسم سلیمانی با نیروهای داعش درگیری شدند واین درگیری نیم ساعت بطول انجامید
ابو حسن می گوید: بعد از اتمام درگیری من با نیروهایم به منطقه درگیری رفتم و با چشمان خودم دیدم که تمام نیروهای داعش بجز یک نفر که اسیر شده بود کشته شده بودند
ابوحسن چنین توضیح داد: حاج قاسم سلیمانی که کت و شلوار تنش بود رو به اسیر داعشی کرد و کت و شلوارش را نشان داعشی داد و گفت ببین من قاسم سلیمانی کت وشلوار تنمه وای بروزتان اگر لباس رزم بپوشم…..
ابوحسن در پایان گفت : طی اعترافاتی که این اسیر کرده بود نیروهای داعش از طرف سرکرده ی خودشان ماموریت داشتند که زنان ایرانی را در بازار موصل بعنوان کنیز بفروشند
ای خدا کجا رفت سردار ما😭
شادی روح مطهر قهرمان ملی ایرانی
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سواد_رسانه_ای
#شایعه
▫️باتوجه به حجم گسترده رسانه ها در فضای مجازی، چطور میتوانیم اخبار جعلی را تشخیص دهیم ضمن اینکه میدانیم اخبار جعلی به نحوی طراحی میشوند که قابل باور به نظر برسند.
برای دانستن راهکارهایی برای کسب این مهارت فایل ویدئویی را ملاحظه کنید..
👉 @mobahesegroup